مرسی چوب دوستی با آمریکا قطر و سلفیها را خورد
«دنبالهروی از کشوری ذرهبینی مثل قطر، چاپلوسی سلفیهای نزدیک به سعودی، و خودباختگی و نرمش در برابر آمریکا از علل عمده سقوط مرسی و کابینه اخوانی وی بود.»
به گزارشامیدنیوزبه نقل از کیهان، پایگاه خبری میدل ایست آنلاین در بسط این تحلیل خود نوشت: رهبری اخوانالمسلمین اشتباهات بزرگی داشت از جمله اینکه نتوانست بفهمد کسی که حاکم کشوری به گستردگی و جایگاه مصر است، نباید دنبالهرو یک کشور کوچک و ذرهبینی مثل قطر باشد. رهبری اخوان در حکم یک وابسته و مجری سیاستهای شبهجزیره قطر و امیر بیسواد این کشور ظاهر شد و با این شیوهای که در پیش گرفت، به جایگاه مصر به عنوان بزرگترین کشور منطقه آسیب زد.
شاید هم قرضاوی به سبب نفوذی که در اخوانالمسلمین داشت، توانست مواضع اخوانالمسلمین را در جهت اجرای طرحهای قطر در منطقه سوق دهد. به طوری که مواضع مصر، تکراری طوطیوار از مواضع وزارت امور خارجه قطر شده بود و این مسأله در خصوص همه مسائل منطقه از مسأله فلسطین گرفته تا مسأله سوریه، صدق میکرد.»
این تحلیل میافزاید: از آن گذشته، قطر در امور داخلی سیاسی و مالی مصر نیز دخالت میکرد و با اعطای تسهیلات غیرمعمول به بازارهای مالی مصر و شرکت در مناقصههای کانال سوئز و حفاری برای کشف گاز و دیگر سرمایهگذاریها در مسائل حیاتی، مخالفت اکثر نویسندگان و فرهنگیان و سیاستمداران مصری را برانگیخت و این در حالی است که شماری از این معترضان به صورت سنتی وابسته به جریان اسلامگرا شناخته میشوند. اگر اسناد مالی یافت شده در هنگام حمله تظاهرکنندگان به ساختمان مرکزی اخوانالمسلمین، صحت داشته باشد، ثابت میشود که رهبران ارشد اخوانالمسلمین، پاداشهای مالی منظمی
از امیر قطر دریافت میکردهاند.
به گزارش العالم، نویسنده میافزاید: اخوانالمسلمین همچنین متوجه نبودند که چاپلوسی و نزدیک شدنشان به سلفیها، به اعتبار آنان ضربه زد و آنها را وابسته به فرهنگی متفاوت نشان داد در حالی که مصر، عربستان نیست. در حالی که رویکرد سلفی به تندروی شهرت دارد، اکثر رهبران صف نخست اخوانالمسلمین دچار وابستگی به این جریان شدند و جامعه مصری نتوانست این تندروی دینی و رفتارهای آنان را به راحتی برتابد. این جریان همچنین سبب بروز شخصیتهای تندرویی در میان اخوانالمسلمین و همپیمانان سلفی آنان شد که بخش مهمی از مردم مصر را تهدید میکردند و تصویر وحشتناکی از آینده ارائه
میکردند.
میدلایست آنلاین در توضیح علت بعدی نوشت: خودباختگی اخوان در برابر سیاست و اوامر آمریکا و نرمش شدید در رفتار با اسرائیل، نه تنها آمریکا را قانع نکرد بلکه نتوانست رضایت مردم مصر را جلب کند. این رفتار سبب شد، اخوان، نزد آمریکا به عنوان منافقانی شناخته شوند که رفتار ظاهری مغایر با تفکرات درونی دارند. نزد طرفداران خود نیز به عنوان دروغگویانی شناخته شدند که رویکردی خلاف غربستیزی که در سخنانشان موج میزند، دارند. مسئولان اخوان در طول دهههای گذشته، در سخنرانیهای خود به آمریکا و اسرائیل حمله کرده و همواره به مردم وعده دادهاند که در صورت به قدرت رسیدن
اسلامگرایان، آسایش، استقلال و رهایی از وابستگی بر کشور حاکم میشود.
آنها همچنین همواره برای آزادی قدس و پشتیبانی از مقاومت شعار سر میدادند. اما به محض آن که به قدرت رسیدند، سفیر مصر را از سوریه فراخواندند و برای مصر در اسرائیل سفیر تعیین کردند و به نام ملت مصر، نامههای محبتآمیز به اسرائیل نوشتند و مرسی رئیس جمهور مصر خود را دوست مخلص شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی معرفی کرد.
در ادامه این تحلیل آمده است: مرسی همچنین در دام آشکار اردوغان افتاد، دامی که فقط سادهلوحان و احمقها گرفتار آن میشوند.