|
|
کدخبر: ۱۶۲۸۷۸

محمدمهدی تقوی

توانمندی ها و ظرفیت های نظام در برهه عصر ظفرمندی مسلمانان و تصویر عملکرد جمهوری اسلامی در عرصه مدیریت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اکنون به صورت شاخص هایی قابل اندازه گیری پیش روی ملت ها قرار گرفته است.

نظام اسلامی در نیمه چهارمین دهه حیات خویش، فاز تازه ای از مواجهه با قطب رقیب خویش، غرب به ویژه آمریکا را تجربه می کند. توسل به تحریم دیپلماتیک با ندادن روادید به نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد؛ آن هم برخلاف حقوق بین الملل و قوانین جهانی، تازه ترین حلقه از این مواجهه طولانی است.

ایرانی ها پیش از این در دهه های ۶۰،۷۰ و ۸۰ هجری خورشیدی مراحل دیگری از این زورآزمایی با جبهه سلطه را در میادینی نظیر جنگ تحمیلی، تجزیه طلبی خودفروختگان قومیتی، اقدامات تروریستی و تحریم اقتصادی و تسلیحاتی پشت سر گذاشته اند. اکنون توسل به تحریم دیپلماتیک، جدیدترین برگ از بازی بزرگی است که حریفان انقلاب اسلامی بخت خویش را در آن به آزمون نهاده اند. از آنجا که دولت ایران، در مذاکرات مختلف، عقب نشینی هایی را در برابر غرب داشت و البته هیچ نتیجه ای هم جز جلوتر آمدن رقیب ندید، مرحله تازه رویارویی ایرانیان و غرب به هیجان و حساسیتی بیش از گذشته آمیخته است. در داخل و خارج بازار گمانه زنی و تحلیل رونق گرفته است و هر گروه و جریان سیاسی تلاش دارد از منظر منافع خویش به پرسش های انبوه افکار عمومی درباره چشم انداز این کشمکش پاسخ دهد.

اندیشمندان سیاسی در پاسخ به این دست پرسش ها از «معیار شناخته شده ای» به نام «ارزیابی و تخمین موقعیت طرفین» بهره می جویند. آن ها با شاخص های روشنی که ضریب قدرت اقتصادی و آمادگی سیاسی و نظامی دو طرف را نشان می دهد، چشم انداز یک کشمکش را ترسیم می کنند. حال موقعیت جمهوری اسلامی در مواجهه اخیر چگونه است؟ برتری از آن کیست؟ ایران یا غرب؟

در چند رشته سخنرانی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی، به این سؤال مهم افکار عمومی پاسخ مستند و روشنی ارائه فرمودند. حضرت معظم له برای حل این معما یعنی «روشن ساختن ابهام های مربوط به موقعیت ایران» از یک تمثیل آشنا بهره جستند، تمثیلی دوبعدی که در یک طیف آن واقعه «شعب ابی طالب» قرار دارد و در سوی دیگرش، واقعه «خیبر و بدر».

در خاطره مسلمانان، شعب ابی طالب نماد دوران حصر و انزوای آنان است؛ دوره ای که اردوی دشمن(مشرکان) عرصه را از هر سو بر مسلمانان تنگ ساخت و جمعیت موحدان و حواریون پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ناگزیر شدند دوره ای را به ریاضت و تحمل شدائد بگذرانند.

در مقابل، واقعه خیبر و بدر نمادهای اوج گیری قدرت اردوی اسلام است. جامعه اسلامی در آستانه این دو واقعه بر بسیاری از موانع، تحریم ها و تهدیدهای دشمنان غالب آمده و گام های بلندی به سوی گسترش ارزش ها و پیام دین حنیف برداشت. برای پی بردن به عمق این واقعیت که ایران اکنون در کدام فراز از تاریخ ایستاده است و آیا جامعه اسلامی در شرایط حصر و ریاضت است یا رونق و شکوه، می بایست به شواهد و نشانه ها رجوع کرد. در این باب رهبر بزرگوار انقلاب با بیان مصادیق و مستندات روشن به این تصور عده ای خط بطلان کشیدند که تلاش می کنند تصویر یک جامعه منزوی و منفعل را از ایران امروز رسم کنند.

آنچه پیداست تصور شهروندان یک جامعه درباره موقعیت خویش به ویژه در صحنه جهانی، پایه و اساس بسیاری از تصمیم ها و رفتارهای او را شکل می دهد و با نگاه به اهمیت این «ذهنیت ها و تصورات ملی» چندی است ناظران و محافل سیاسی نوعی «کورس تحلیلی» و بازار شرط بندی را در مورد بازی بزرگ غرب با ایران به راه انداخته اند. اگر از این زاویه به تحلیل های رهبر انقلاب نگاه افکنیم، زوایای تازه ای از چشم انداز ایران آینده، روشن خواهد شد.

یک معیار روشن برای ارزیابی وضع اکنون جامعه، تأمل و تورق در شرایط گذشته و سنجش وضع موجود در آیینه تجربه و تاریخ است. به عبارت بهتر، برای پاسخ به این سؤال که آیا جامعه ایران فاز کنونی از تحریم و تهدید را با موفقیت سپری می کند یا خیر، یک راه حل ساده این است که تجربه های مشابه رویارویی مردم و نظام اسلامی با این دست بحران ها در گذشته سنجیده شود.

در این نگاه به گذشته اغلب ناظران، بر فرازهایی از تاریخ تحولات سیاسی اشاره می کنند که انقلاب اسلامی بحران ها و تهدیدهای بزرگ تری را از سر گذارنده است. آن ها به طور مشخص به سه رشته از معضلات و بحران های سیاسی و اقتصادی اشاره می کنند که در سه مقطع، جامعه ایران را فراگرفت. رشته نخست وضعیت بحرانی سختی بود که ملت مسلمان ایران در کل سال های دهه ۶۰ سپری کرد؛ دورانی که در آن تمامی قوای سیاسی و نظامی متحد غرب در داخل و خارج دست به دست هم داده بودند تا نظام اسلامی را از پای درآورند.

در این مرحله جامعه ایران ناگزیر شد از حیثاقتصادی به ریاضت طولانی تن دهد و از حیثسیاسی و نظامی، بزرگ ترین تحریم را از سر گذراند.

این وضعیت در دوران پس از جنگ به ویژه بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱(۲۰ شهریور ۱۳۸۰) تجدید شد. در این مرحله چند سناریوی پیچیده جنگ سیاسی و تحریم نظامی و اقتصادی ضد ایران از سوی جناح نومحافظه کاران طراحی و اجرا شد. دولت «جرج دبلیو. بوش» آشکارا در قالب طرح موسوم به «محور شرارت» براندازی نظام اسلامی، ایجاد اغتشاش های قومی و تجهیز اپوزیسیون سیاسی در داخل و خارج و نیز قطع همکاری کشورهای همسایه با ایران را در دستور کار خود قرار داد.

جمهوری اسلامی به واسطه درک عمیق افکار عمومی و نیز پای بندی ملت به آرمان های انقلاب توانست این سال های سخت را پشت سر بگذارد. این نکته را رهبر عظیم الشأن انقلاب یادآور شدند: «ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت های جهانی همواره تلاش داشتند با مانع تراشی های فراوان هم چون تحمیل ۸ سال جنگ، انجام اقدام های تروریستی و تحریم ها، حرکت ملت ایران را متوقف کنند و انقلاب اسلامی را به زانو درآورند و ملت را پشیمان کنند؛ اما با وجود همه این چالش ها، نظام اسلامی راه خود را با قوت ادامه داده و بر آن ها غلبه کرده است».

با الگوی مدیریت بحران و راهبردهای نظام در بزنگاه های سیاسی در ۳ دهه اخیر، هر بحرانی برای ایرانی ها یک آزمون خطیر بوده است که در آن ظرفیت ها و توانمندی های نظام دینی محک خورده است.

حضرت امام خمینی بنیان گذار نظام اسلامی و پس از آن حضرت، رهبر حکیم انقلاب در این برهه های حساس الگوی مشخصی از مدیریت بحران را به نمایش گذاشته اند، این الگوی مدیریت بحران دارای اجزا و ابعادی مشخص بوده است. در این راهبرد عبور از بحران بر سه محور مشخص تکیه شده است: «محور نخست انسجام مسؤولان و نیروهای سیاسی نظام، دوم جلب اعتماد مردمی با خدمات رسانی شایسته به مردم، سوم توسعه پیشرفت های علمی و فن آوری».

یک: در محور نخست رهبران بزرگوار انقلاب، بر این اصل عقلانی تکیه کرده اند که تا زمانی که صف نیروها به ویژه مسؤولان نظام متحد مانده است، تلاش های حریفان خارجی نمی تواند خللی در آرایش و اقتدار جامعه ایجاد کند. این قاعده یک برهان خلف نیز دارد و آن این است که جبهه دشمنان انقلاب اسلامی زمانی کامیاب شده که انسجام نیروها و مسؤولان نظام آسیب ببیند. اتحاد و همدلی «میان مسؤولان»، «میان مردم» و «میان مردم و مسؤولان»، درمان قطعی بسیاری از مشکلات کشور است.

دو: محور دوم به عنوان پادزهر بزرگ برای واکسینه کردن جامعه در برابر ترفندهای جبهه خصم، همانا بالا بردن ضریب کارآمدی نظام است و این که هیچ راهی در مصاف با دشمن بیرونی، مطمئن تر از تقویت جبهه درونی انقلاب و رویکرد به داخل کشور نیست و این آرزو میسر نمی شود مگر با گسترش کیفی و کمی خدمات به مردم.

رهبر معظم انقلاب در همین راستا از چند سال قبل گفتمان خدمت به مردم را در سرلوحه برنامه های نظام قرار داده اند».

با نگاه به همین شرایط حساس انقلاب است که در سال جدید رهبری نظام اصل تازه ای چون ارتقای اقتصاد و فرهنگ به موازات یکدیگر را وارد گفتمان جامعه و نظام ساختند؛ حضرت معظم له درباره کارهای ضروری ملت و مسؤولان پرهیز از تنبلی، کسالت و کم کاری را مورد تأکید قرار دادند و فرمودند: «باید در همه زمینه ها از جمله اقتصاد، به طور جهادی کار کرد».

سه: دیگر راهبرد نظام اسلامی برای عبور از مراحل تحریم و تنگنا، همواره و در تمام این ۳ دهه، تقویت فاز تلاش های علمی و فناوری بوده است. از همین روست که در تمامی دیدارهای عمومی با توده مردم و یا نخبگان و کارگزاران، موضوع دست یابی به قله های دانش و فناوری، محور بحثحضرت آیت الله العظمی خامنه ای قرار می گیرد و هر بار و در هر قضیه ای از مسائل انقلاب رشته سخن به مقوله پیشرفت های علمی کشیده می شود.

البته به جز این اصول سه گانه می توان عناصر دیگری از رموز موفقیت مردم ایران در عبور از دوران های سخت تحریم و تنگنا را به خاطر آورد از جمله این عناصر دلباختگی مردم به ارزش های نظام است. به این دلیل روشن که نبرد نظام با قدرت های سلطه گر همواره نبردی بر پایه ارزش ها بوده است. دلیل وفاداری مردم به نظام را باید در همین ارزش ها جست وجو کرد. آن ها ارزش هایی هستند که چند نسل از مبارزان این میهن برای به دست آوردن آن، جان خویش را فدا کردند؛ از شهدای پیش از انقلاب که برای تشکیل حکومت اسلامی خون خود را دادند تا شهدا، آزادگان، جانبازان و خانواده های معظم آنها؛ سپس برهه مهم و تاریخی فتنه ۸۸ که شهدای جان سپرده و زنده آن برای انقلاب و حقانیت آن خون و آبرو را باهم به عرصه آوردند و تا همین اواخر که انقلاب شهید متولد سال ۱۳۷۲، طلبه بسیجی علی خلیلی را تقدیم ارزش ها کرد. این ارزش ها همان چیزی است که تابلوی جنبش ها و انقلاب های ۳ سال اخیر منطقه یا همان «بیداری اسلامی» شده است: از بین رفتن وابستگی و جایگزینی استقلال همه جانبه، از بین رفتن اختناق نفس گیر و حاکمیت فضای آزادی، رهایی از تحقیرشدگی تاریخی و به دست آوردن عزت ملی، از بین رفتن ضعف نفس و خود کم بینی و حاکم شدن روحیه اعتماد به نفس ملی و حفظ اسلام عزیز.

توانمندی ها و ظرفیت های نظام در برهه عصر ظفرمندی مسلمانان و تصویر عملکرد جمهوری اسلامی در عرصه مدیریت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اکنون به صورت شاخص هایی قابل اندازه گیری پیش روی ملت ها قرار گرفته است. بعد از گذشت ۳۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی که اینک دوران تثبیت و توسعه را سپری می کند، اجزای عملکرد این نظام امری ذهنی نیست بلکه دست آوردهای آن به صورت ملموس قابل بررسی و رؤیت است.

نظام سیاسی ما در چهارمین دهه حیات برومند خویش دوران نضج گیری بلوغ را سپری کرده و به باور جامعه شناسان اکنون در مرحله ای قرار گرفته که به آن دوره تثبیت و قوام نام می نهند. این، مرحله ای است که «باید» در صحنه داخلی به تثبیت و نهادینه کردن اصول و آرمان های انقلاب و در صحنه بین المللی به یاری جوامع و ملت های آزادی خواه مبادرت کرد.

انتهای پیام /

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار