مراحل طلاق عاطفی
-
سرزنش: هر یک از زوجین شخص مقابل را مقصر همه اتفاقات افتاده میداند. زوجین تصویر نامناسبی نسبت به خود دارند که میتواند زمینه ساز آسیب جدی به آنها شود. فرد در این مرحله از طلاق عاطفی به دلیل عزت نفس پایین آشفته و پریشان به نظر میآید که این از دید اطرافیان نیز قابل تائید است. در این مرحله زوجین میخواهند از یک زندگی پر استرس به آرامش برسند.
-
سوگواری: زوجین به دلیل مشکلات پیش آمده، دچار احساس غــم و ناراحتی فراوان شده و در دنیای خود غرق میشوند و تمرکز حواسشان کم میشود، به نحوی که در انجام امور روزمره نیز مشکل دارند.
-
خشم: در طی مراحل طلاق عاطفی هر یک از زوجین نسبت به اطرافیان اعم از دوستان و خانواده حس خشم دارند به گونهای که شاید مرد نسبت به تمام زنها و زن نسبت به تمام مردها حس خشم داشته باشد. حتی گاهی به فرزندان خود توهین و پرخاشگری کرده و حساسیتهای بی مورد ابراز میکنند. اما واقعیتی که وجود دارد در پس این رفتارهای خشن و پرخاشگرانه ترسهای فراوانی از جمله تــرس از آینده نهفته است.
-
تنهایی: افراد وقتی که در این مرحله قرار میگیرند سعی بر این دارند که ترسها و نیازهای خود را انکار کنند، به گونهای که انگار نیازی به همسرشان ندارند و با اطمینان پیدا کردن نسبت به خود، میخواهند تصمیم نهایی را بگیرند. زوجین در این مرحله سعی بر بازسازی شخصیت و توسعه فـردی خود داشته و تصویر ذهنی از خودشان در این مرحله نسبت به مرحله اول خیلی بهتر میشود.
-
بازگشت به زندگی: آخرین مرحله از فرایند طلاق عاطفی، ورود مجدد به زندگی است. مرد یا زن در این مرحله احساس میکند که کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته و شخص اقدام به برنامه ریزی درازمدت میکند و اگر زوجین هر دو با هم در این مرحله قرار بگیرند، طلاق قانونی بدون نیاز به محاکم قضایی انجام میپذیرد.
راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی
در ادامه راهکارهایی را ارائه میدهیم که مانع از طلاق عاطفی میشوند:
زوجین باید سعی کنند قبل از ورود به زندگی مشترک، به شناخت پیش از ازدواج اهمیت بیشتری قائل شوند و واقع بینانه نسبت به هم آگاهی کسب کنند تا با دید بازتری پا به عرصه زندگی بگذارند.
زوجینی که در برخی مسائل و ارتباطات زناشویی دچار مشکلات ریز و درشتی هستند، باید با مراجعه به مشاور و یا شرکت در کلاسهای آموزشی این گونه مشکلات را برطرف ساخته و برای آموزش مهارت های زندگی تلاش کنند.
همدیگر را با اسم کوچک و به صورت محبت آمیز صدا کنید. به منظور احترام به همسر، شان و منزلت همسر خود را در جمعهای خانوادگی حفظ کرده و حتی در صورت بروز اختلاف نظر و یا مشکل آن را به بیرون از خانه و خانواده بروز ندهید.
از حدس و گمان بپرهیزید و دغدغهها یا درگیریهای ذهنی خود را با همسرتان در میان بگذارید. با تعامل و خوب صحبت کردن موضوعات مختلف را برای خود روشن کرده و در تمام مسائل با یکدیگر مشورت نمایید.
برای یکدیگر وقت بگذارید. به صورت کلامی و رفتاری علاقه خود را به طرف مقابل بروز دهید. معاشقه و پیش نوازی نقش مهمی در بهبود رابطه جنسی و افزایش صمیمیت زناشویی دارد.
سن زوجین چه میزان در طلاق عاطفی مهم میباشد؟
برای ازدواج در اکثر موارد باید سن مرد از زن بیشتر باشد ولی این اختلاف سن نباید از 7 تا 10 سال بیشتر باشد زیرا در این شرایط 2 انسان با 2 دنیای مختلف و در 2 مرحله زندگی از هم قرار دارند و مسلما درک صحیحی از دنیای هم ندارند.
به طور مثال به احتمال زیاد مردی که 35 سال دارد با خانمی که 22 سال دارد ازدواج کند، این 2 بعد از چند سال که از زندگی بگذرد تازه متوجه میشوند هرکدام نیازها و خواستههای متفاوتی با یکدیگر دارند.
زن تازه میخواهد شور و هیجان جوانی را تجربه کند ولی مرد این دوره را سپری کرده و میخواهد در آرامش بیشتری زندگی کند و اینجاست که از هم فاصله میگیرند و هرکدام غرق در دنیای خود میشوند.
طلاق عاطفی از نظر اسلام
یکی از معضلات اجتماعی، همسرانی هستند که از نظر عاطفی گرفتار جدایی هستند هرچند که از ابعاد دیگر هیچ اختلاف و جدایی از هم ندارند. این افراد همانند دو فرد منطقی به دور از هر گونه ارتباط عاطفی با هم زندگی میکنند؛ اگر ارتباط عاطفی میان آنان باشد تنها در حد ارتباط میان دوستان و افراد هماتاقی در یک خوابگاه است بدون هیچ گرایش جنسی و عاطفی در مدار و محور همسران یا دو جنس مخالف. ممکن است این همسران به علل و عوامل درونی یا بیرونی تا مدتهای طولانی در کنار هم باقی بمانند، بیآنکه هیچ رابطه زناشویی و جنسی را تجربه کنند. طلاق عاطفی یک رفتار با علل روانشناسی و بازتابهای اجتماعی است، از این رو در روانشناسی اجتماعی مورد تحلیل قرار میگیرد. نویسنده در این مطلب به بررسی این معضل فراگیر کنونی در جامعه پرداخته و برخی راهکارها برای درمان آن را بیان کرده است.
طلاق عاطفی یا کراهت نسبت به یکدیگر
در آیات قرآن درباره انشقاق یا طلاق عاطفی سخن به میان آمده اما این عبارت نادرست یعنی طلاق به کار نرفته است؛ زیرا طلاق به معنای رهایی است؛ در حالی که مشکل معضل موجود میان زن و مرد طلاق نیست، بلکه نوعی کراهت و ناخشنودی نسبت به یکدیگر و عدم وجود عواطف و محبت است. در این آیه خداوند از کراهت زن و شوهر نسبت به یکدیگر سخن گفته است. اصولا انسانها ممکن است به سبب رفتاری نسبت به هم کراهت یابند؛ هرچند که در آغاز به هم علاقمند باشند. محبت و علاقه، امری عاطفی و قلبی است و میتواند با دگرگونی احوال تغییر کند و قلب چون بسیار متغیر است ممکن است هر از گاهی به حالی در آید. این تغییر احوال در بسیاری از موارد به نوع رفتار و کردار طرفین بستگی دارد.
البته خداوند به این نکته توجه میدهد که مردان به سادگی بر اثر دیدن،ممکن است نسبت به زنی گرایش و دلبستگی پیدا کنند. خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: لا یحل لک النساء من بعد ولا ان تبدل بهن من ازواج ولو اعجبک حسنهن الا ما ملکت یمینک و کان الله علی کل شیء رقیبا؛ از این پس دیگر گرفتن زنان و نیز اینکه به جای آنان زنان دیگری بگیری بر تو حلال نیست هرچند زیبایی آنها برای تو مورد پسند افتد و تو را به شگفتی و تعجب افکند، به استثنای کنیزان؛ و خداوند همواره بر هر چیزی مراقب است. (احزاب، آیه ۵۲) همچنین سخن ظریف زنان و صدای زیورآلات زنانه میتواند مردان را تحریک کند و گرایش جنسی را سبب و تعرضاتی را موجب شود. (احزاب آیه ۳۲)
بنابراین با توجه به گرایش مردان به تعدد زوجات و گرایشهای آنان به تنوع طلبی و تاثیرپذیری از حرکات و تحرکات زنان،زمینه کراهت نسبت به همسران ممکن است در آنها پیدا شود. از سوی دیگر، زنان تا زمانی که اعتماد به مردی پیدا نکنند رابطه زناشویی نخواهند داشت و لذتی هم نمیبرند.
رضایت زنان از زناشویی نیازمند هنر و رفتارهای ظریف و لطیف از سوی مردان است. اگر مردی بدون رعایت برخی نکات اقدام به زناشویی کند، در فرآیندی کراهت عاطفی و عدم میل و گرایش به زناشویی در زن تقویت میشود. همچنین زنان در دوران حیض و نفاس و حاملگی و یائسگی گرایش کمتر به زناشویی داشته یا از آن اجتناب میکنند. همین امور موجب نوعی کراهت عاطفی میان همسران شده که گاه از آن به نشوز مردان یا عدم تمکین یاد میشود.(نساء، آیات ۱۲۸ و ۳۴)
البته منشأ بروز کراهت عاطفی تنها مربوط به امور زناشویی نمیشود بلکه عوامل دیگری نیز در پیدایش طلاق عاطفی دخیل است که عمدتا ناشی از نحوه رفتارهای طرفین نسبت به هم و کاهش عواطف و احساسات یکطرف نسبت به طرف دیگر و عدم ابراز آن میشود. در این پدیده شوم خانوادگی همانطور که از نامش پیداست زن و شوهر چه بسا از لحاظ مادی و نیازهای زندگی هیچ کمبودی نداشته باشند اما تنها گمشده آنها وجود عاطفه و محبت و صمیمیت و علاقه قلبی به همدیگر است.
به عبارت دیگر در چنین حالتی آن مودت و رحمتی که خداوند در آیه ۲۱ سوره دوم به وجود آن در میان زن و شوهر تصریح کرده: «و جعل بینکم مودهًْ و رحمهًْ» با رفتارهای نسنجیده و بیمسئولانه و سهلانگارانه یک طرف یا دو طرف، مورد خدشه قرار میگیرد و کمرنگ میشود. در چنین وضعیتی میگویند کراهت عاطفی یا طلاق عاطفی رخ داده است.
سوگمندانه باید اعتراف کرد که در زمان حاضر که روزگار توسعه و تکنولوژی و پیشرفت است و بخصوص با پدید آمدن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، روابط عاطفی زن و شوهرها بشدت کمرنگ شده و میرود تا به قهقرا کشیده شود.
پدیده طلاق عاطفی متاسفانه همهگیر شده و کمتر زن و شوهری را میتوان یافت که روابط گرم و محبتآمیز میانشان حاکم باشد. این معضل، ظاهرا به درد بیدرمانی بدل شده و فراگیری آن روز به روز بیشتر میشود.
برخی راهکارهای زدودن کراهت یا طلاق عاطفی در قرآن
قرآن برای رفع کراهت عاطفی یا به قول امروزیها طلاق عاطفی چند راهکار بیان کرده که ما در اینجا به دو مورد آن اشاره میکنیم:
- حفظ خانواده با وجود کراهت و ناخوشی:
از نظر قرآن اگر خانوادهای شکل گرفت باید باقی و برقرار بماند. اصولا نفس انسانی تحت تاثیر شهوات بویژه شهوت جنسی گرایش به زیادهروی و اسراف دارد. از این رو اسرافی به نام همجنسگرایی در کسانی که گرایش شدید جنسی دارند به وجود میآید؛ زیرا آنان دیگر توسط جنس مخالف ارضا نمیشوند و برای ارضای شهوت دنبال جایگزین از جنس موافق و حتی حیوانات میروند.(اعراف، آیه ۸۱) امروز در غرب به سبب اینکه کودکان از خردسالی با مسائل جنسی آشنا هستند و رفتار جنسی دارند، پس از مدتی از جنس مخالف زده شده و دنبال جنس موافق و سپس سگ و گربه میروند. خداوند میفرماید: و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما؛ (خدا میخواهد شما را ببخشد اما آنها که پیرو شهوتند میخواهند شما به کلی منحرف شوید)(نساء، آیه ۲۷) خداوند خواهان مهار و مدیریت خواهشهای نفسانی بویژه شهوت و آن هم از نوع شهوت جنسی میشود؛ زیرا با مهار این غریزه و اشباع به حد نیاز و ضرورت، زمینه رشد عقل و دیگر قوای معنوی فراهم میآید و انسان از بدبختی و مشکلات حاکمیت غرایز رها میشود.
از نظر قرآن، حفظ همسر با همه کراهت به عنوان خیر کثیر مطرح است(نساء، آیه ۱۹)؛ خیر هر نعمتی است که مناسب برای انسان است و انسان را به کمال میرساند. بسیاری از پیامبران از جمله حضرت لوط و حضرت نوح(تحریم، آیات ۱۰ و ۱۱) و نیز خود پیامبر مکرم(ص)، گرفتار زنانی بودند که به سبب رفتار ناروا و نادرست نوعی کراهت را در آنان ایجاد کرده بودند. و حضرت محمد(ص) با آنکه مجوز طلاق را داشت آنان را نگه داشت.(تحریم، آیه ۵) در داستانهای علمای اعلام نیز آمده است که برخی از آنان زنانی داشتند که با همه اذیت و آزار از سوی همسران با آنان را نگه داشتند و حاضر به طلاق نشدند که از آن جمله میتوان به آیات عظام آیتالله حجت و آیتالله خوانساری اشاره کرد.
درباره تحمل آیتالله خوانساری نسبت به تحقیرها و هتاکیهای همسرش نقل است: همسر مرحوم «آیتالله سیداحمد خوانساری» به کلاس درس ایشان که مرجع تقلید بودند، میآمد وجلوی چشم طلبهها با کفش به سر ایشان میکوبید که چرا فلان کار را کردی؟ یکی از علما نقل میکرد که در اندرونی خانه «آیتالله سیداحمد خوانساری» مشغول صحبت کردن بودیم که همسرشان وارد اتاق شد و بهخاطر اینکه بلند صحبت کردهایم، دو دستی چنان محکم بر سر آقا کوبید که عمامهشان افتاد. «آیتالله خوانساری» عمامه را برداشتند و مرتب کردند و چیزی نگفتند. خانم بیرون رفت و آقا بحث را ادامه دادند.
عدهای به ایشان میگفتند: این زن بداخلاق را طلاق بدهید. ولی آیتالله خوانساری میگفتند: همه به من میگویند مرجع تقلید جهان اسلام، ولی بالاخره باید یکی باشه که به سر من بزند.
اینگونه افراد از این اتفاقات در زندگی خود به عنوان فرصت استفاده میکردند. با این ادله که اگر من در خانه تحقیر میشوم، از این تهدید برای فرصتسازی باید استفاده کنم. چراکه خدا این همسر را برای من خلق کرده تا غرور بیرونی پیدا نکنم. من که عزت بیرونی دارم، باید ذلت درونی داشته باشم. همسر لوط و نوح(ع)، همسر آسیه همان ذلت درونی بودند. (از حوزهنیوز)
یکی از راهکارهای حل معضل و مشکل کراهت عاطفی میان همسران، هجرت و جدایی موقت و نه طلاق است. این جدایی میتواند با پشت کردن به یکدیگر شروع شود و با هجرت از اتاق و سفر کوتاه و مانند آن افزایش مییابد تا حالت کراهت از میان برود (نساء، آیه۳۴)؛ چراکه ترک زناشوئی برای مدتی، میتواند شعله شهوت را زیاد کند.
در روایات است که در این مدت زنان بهترین پوشش را بر تن کرده و به خود عطر زنند و بیارایند و عشوه و کرشمه کنند تا مردان را جذب کنند. اگر زن گرفتار کراهت عاطفی است با ترک همخوابگی در مدتی میتواند دوباره به حالت عادی بازگردد و مردان در این زمان باید خریدار ناز او باشند و به خوبی با او رفتار کنند که این تاکید در روایات بسیاری آمده است. سفرهای طولانی نیز میتواند کارساز باشد.
علاوه بر دو راهکار فوق در آیات قرآن برای حل این مسئله به احسان به عنوان رفتاری فراتر از حالت عادی توجه داده شده تا کراهت زنان نسبت به مردان کاهش یابد یا ازمیان برود. (نساء، آیه ۱۲۸)
همچنین در این زمان درد دل کردن با خدا و تضرع و مناجات با او میتواند خشم و کراهت را کاهش دهد. انسان بهترین سنگ صبور مطمئنی که میتواند پیدا کند همان خدا است؛ (اعراف، آیه ۲۰۵) زیرا گفتن به دیگران نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه آن را گسترش داده و دامن میزند. چنانکه در تاریخ آمده علی(ع) بر اثر کثرت اندوه و مشکلاتش با چاه درددل میکرد.
تأثیرات و عواقب طلاق عاطفی در فرزندان
پژوهشها نشان میدهند کودکانی که در خانواده بدون احساس زندگی میکنند شاید به مشکلاتی دچار شوند از قبیل بزهکاری، اعتیاد، افت تحصیلی و ترک تحصیل، کاهش میل ازدواج، عدم ثبات هیجانی و عاطفی، بدبینی، اختلالات رفتاری، افسردگی و سایر اختلالات روانی، مشکلات جسمانی حاد، احتمال خیانت به همسر در آینده و... .
معمولا والدین برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی به فرزندان برای طلاق اقدامی نمیکنند، درحالیکه در شرایط طلاق عاطفی طبق پژوهشها فرزندان دچار مشکلات بیشتری میشوند تا نسبت به خانوادهای که زن و شوهر به صورت قانونی از یکدیگر جدا شدهاند.
سؤال این است که اگر در این شرایط زوجها قرار گرفتند با نتایجی که در فوق ذکر شد و برای فرزندانشان پیش میآید، طلاق رسمی بهتر است یا ادامه این جدایی عاطفی؟ پاسخ به این سؤال بسیار سخت است. بههرحال، طلاق عاطفی بسیار خطرناکتر از طلاق رسمی بوده و فشار زیادی به زوجین وارد میکند و حتی احتمال خیانت همسر را افزایش میدهد؛ البته بسیاری از مشاوران بهدلیل شدت آسیبهای طلاق عاطفی برای زوجها و فرزندان توصیه به طلاق رسمی میکنند تا خانواده کمتر در معرض خشونت و آسیبپذیریهای ناشی از شرایط تعارض در مشاجرات و سوءرفتارهای والدین نسبت به همسر و فرزندان قرار گیرد. درواقع، طلاق عاطفی باعث درگیرشدن افراد به عادات و سبک زندگی ناسالم یا درگیرشدن در روابط و مناسبتهایی میشود که خود زمینهساز آسیبهای دیگر خواهد بود. شاید مصرف الکل، موادمخدر و محرکزا، شروع روابط جنسی، توسل به خشونت، بیماریهای روحی مانند افسردگی، وسواس، اضطراب و... از آسیبهای طلاق عاطفی باشد.
ارسال نظر