مسئولیت اجتماعی شرکت ها
امروزه همراه با رشد و توسعهی صنایع و واحدهای تجاری مختلف، مسائل و مشکلات جدیدی پدیدار شده است که ناشی از پیامدها و تأثیرات فعالیتهای واحدهای تجاری بر محیطزیست و اجتماع است.
امروزه همراه با رشد و توسعهی صنایع و واحدهای تجاری مختلف، مسائل و مشکلات جدیدی پدیدار شده است که ناشی از پیامدها و تأثیرات فعالیتهای واحدهای تجاری بر محیطزیست و اجتماع است. سازمانها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی خود بدانند، بلکه باید خود را جزئی از یک کل، یعنی محیط بیرونی و اجتماع بدانند و اهداف و فعالیتهایشان در راستای آرمانهای اجتماعی، رفاه و آسایش جامعه باشد(مشبکی و خلیلی، ۱۳۸۹). افزایش شواهد تجربی، نشاندهنده آن است که مسؤولیت اجتماعی میتواند منجر به پیشرفت اجتماعی و افزایش سود سهامداران شود(لیانق، رنبوق، ۲۰۱۴). بهطورکلی مسؤولیت
اجتماعی شامل حسابرسی، ممیزی و گزارش دهی در خصوص مسائل اخلاقی و اجتماعی است(زایری، پیترز، ۲۰۰۲). اسمیت مسؤولیت اجتماعی شرکت را بهعنوان فرایند ایجاد ثروت، ارتقای مزیت رقابتی شرکت و حداکثر کردن ارزش، از ثروت ایجادشده برای جامعه میبیند(زو، تن، ۲۰۰۸). دیویس، مسؤولیت اجتماعی را بهعنوان آن نوع تصمیمات و اقدامات سازمانها توصیف کرد که به دلایلی فراسوی منافع مستقیم اقتصادی یا فنی اتخاذ میشوند(دیویس، ۱۹۶۰). بنابراین، مسئولیت اجتماعی بهعنوان پل ارتباطی بین شرکتها و ذینفعان بوده که منجر به جذب سرمایهگذاران میشود. بر اساس مبانی تئوریک میتوان اظهار داشت
که مسئولیت اجتماعی شرکت بهعنوان پاسخگو بودن در برابر نیازهای جامعه و ذینفعان در نظر گرفته میشود که میتواند در جذب سرمایهگذاری نهادی مؤثر باشد(پور علی و حجامی، ۱۳۹۳).
رویکردها و نظریههای مسئولیت اجتماعی شرکتها
بهطورکلی سه نظریه در مورد مفهوم مسئولیتهای اجتماعی شرکتها وجود دارد که به این شرح میباشد(حساس یگانه و ابراهیمی، ۱۳۸۹).
نظریه اول یا دیدگاه کلاسیک: در نظریههای کلاسیک اقتصادی ریشه دارد. طبق این مفهوم شرکت فقط و فقط یک هدف دارد و آن به حداکثر رساندن سود و بهتبع آن حداکثر سازی ثروت سهامداران است.
نظریه دوم یا دیدگاه مسئولیتپذیری: در دههی ۱۹۷۰ میلادی ارائهشده است و بر اساس آن اهداف اجتماعی درزمینهی به حداکثر رساندن سود موردتوجه قرار نمیگیرد. صاحبنظران این نظریه بهطور خلاصه معتقدند زندگی سازمان وابسته به حیات جامعه است و سازمان دروندادهای خود را از جامعه میگیرد و بروندادهای خود را به درون جامعه وارد میکند. نظریه سوم یا دیدگاه عمومی: این دیدگاه دامنه ای گستردهتر از دیدگاه مسئولیتپذیری دارد. دیدگاه عمومی، بنگاههای اقتصادی را بهعنوان شرکای دولت و سایر مؤسسات و نهادهای جامعه تعریف کرده و معتقد است که سازمان ملزم است تا در جهت حل
مسائل و مشکلات جامعه و نیز بهبود کیفیت زندگی عموم افراد در کنار سایر مؤسسات عمومی فعالیت کند.
مدلهای مفهومی مسئولیت اجتماعی شرکتها
بهطورکلی در مباحثنظری مفهوم مسؤولیت اجتماعی سه مدل مطرح میباشد(ملو و دیگران، ۲۰۱۲):
۱ - مدل مسؤولیت اجتماعی کارول ۲ - مدل مسؤولیت اجتماعی لانتوس ۳ - مدل برین
با بررسی ادبیات در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکت، میتوان مدلهای زیر را بهعنوان مدلهای اصلی توضیحدهنده مسئولیت اجتماعی شرکت بیان نمود.
۱ - مدل مسؤولیت اجتماعی کارول
کارول زمینههای مختلفی از مسؤولیت اجتماعی شرکتها را بهمنظور ارائه یک مدل باهم ترکیب کرد. کارول مسؤولیتهای اجتماعی هر بنگاه را در سه بعد مطرح کرد که عبارتند از: مسؤولیت اقتصادی، قانونی، اخلاقی و نوعدوستانه(سیفول،
۲۰۰۶).
۲ - مدل مسؤولیت اجتماعی لانتوس
لانتوس(۲۰۰۱)، مسؤولیت اجتماعی شرکت را به مسئولیت اجتماعی اخلاقی شرکت، مسؤولیت اجتماعی بشردوستانه شرکت و مسؤولیت اجتماعی استراتژیک شرکت تقسیم کرد.
۳ - مدل برین
مدل دیگری که علیرغم شایستگیهایش کمتر موردتوجه قرارگرفته است، مدل SAC میباشد. در این مدل یک چهارچوب مفهومی برای ارزیابی تأثیر عملکردهای تجاری یک شرکت بر روی ذینفعان از طریق تجزیهوتحلیل یا ایجاد شایستگیهای موردنظر جامعه که میتوانند هم به جامعه سود برسانند و هم سودآوری شرکت را افزایش دهند، ارائه میگردد.
درواقع مسؤولیت اجتماعی، مفهومی است در جهت تعریف تعهد ذکرشده در مطالب فوق که بهنوعی بر عهده سازمانها میباشد. میتوان گفت مسؤولیت اجتماعی در یک تعریف عام، طریقی است که بنگاهها بهوسیله آن رویکردهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را باارزشها، فرهنگ، استراتژیها، ساختار تصمیمگیری و شیوههای عملیاتی خود به شکلی شفاف و قابل حسابرسی یکپارچه میکنند و درنتیجه فرآیندها و رویههای بهتری را در درون سازمان خود جاری میسازند و بهاینترتیب ثروت میآفرینند و وضعیت جامعه را بهبود میبخشند. در تحقیق حاضر مفهوم مسؤولیت اجتماعی، حوزههایی چون ایمنی،
محصول، صداقت در تبلیغات، حقوق کارکنان، پایداری محیطزیست و رفتار اخلاقی را در برمیگیرد و ذینفعان وسیعی از کارکنان، مشتریان، جوامع، محیطزیست، رقبا، شرکای تجاری، سرمایهگذاران، سهامداران و دولتها را شامل میشود.
ارسال نظر