بیوگرافی و معرفی بازیگران + عکس
سریال نوبت لیلی
داستانی با مایههایی فراواقعی دربارهی یک سرنوشت خانوادگی.
روحالله حجازی، بههمراه مهدی شیرزاد، در اولین تجربهی سریالسازیاش با نوبتِ لیلی به شبکهی نمایش خانگی پا گذاشته است. داستانی با مایههایی فراواقعی دربارهی یک سرنوشت خانوادگی.
روحالله حجازی بعد از ساخت نزدیک به ۷ سینمایی و ۵ فیلم تلویزیونی، حالا با ساختهای جدید پا به عرصهی محصولات سمعی بصری گذاشته است. نوبت لیلی سریالی است که از نماوا پخش میشود و حالا دو هفتهای میشود که از آغاز به پخشش گذشته است. سریالی که با تماشای همین دو قسمتِ منتشرشدهاش میتوان به غرابتش پی برد. حمید فرخنژاد ــ که پیشتر نیز در چند فیلم با حجازی همکاری کرده بود ــ، مریلا زارعی، پردیس احمدیه، گوهر خیراندیش، راضیه منصوری، لادن مستوفی و ... بازیگرانِ شناختهشدهتری هستند که در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند. از همین چند نام میتوان فهمید که اهمیتِ زنها در داستان و پیشبرد آن بیشتر از مردهاست ــ لااقل با استناد به همین دو قسمت.
« خلاصه داستان »
احتمالن بتوان داستان اصلی سریال را به این صورت بیان کرد: روحی (مریلا زارعی) در پیِ باطلکردنِ طلسمی خانوادگی است. نفرینی که فقط با یک راه باطل میشود و آن هم پیدا کردن و چسباندنِ تکههای نگارگریِ «شهر مدهوشان» است. نگارگریای متعلق به یکی از داستانهای هفتپیکرِ نظامی. نویسندگان با استفاده از عناصرِ اسطوره، طلسم و نفرین، و نیز متافیزیک سعی کردهاند به روایتی تازه و جذاب دست پیدا کنند. چیزی که مخاطب نیز کمتر با آن مواجه شده است و میتواند جذابیتِ بالایی برای او داشته باشد. در قسمت دوم نیز میبینیم که بار امانت را حالا لیلی به عهده گرفته است.
البته باتوجهبه خلاصهداستانی که در سایت نماوا منتشر شده است، میتوان فهمید که ایدهی جهانهای موازی یکی از ایدههای اصلی و مرکزیِ سریال است. ایدهای که در دو قسمت اول فقط از آن حرف زده میشود و چندان اثری از اجراییشدنش نمیبینیم. پیش از آغازِ سریال، در همان قسمت اول، دو بیت از هفتپیکر روی تصویر نوشته میشود. اولین مصرع از این دو بیت مضمونی دارد که با ایدهی مطرحشده در نماوا همراستاست: «فانی آن شد که نقشِ خود نخواند.» در این خلاصهداستان هم میخوانیم که لیلی باید با استفاده از کتابی که بهدستش رسیده است به زندگیهای زیستهی خاندانِ خود معنا بدهد. درواقع او باید نقشِ خود را بخواند تا خاندانِ ظلی و اتحاد را از فنا نجات دهد.
« معرفی سریال »
پیش از شروعِ تیتراژ در قسمت نخست، شاهد اینایم که لیلی (پردیس احمدیه) داخلِ یک کتابخانهی بزرگ قرار گرفته است. کتابخانهای که یادآورِ کتابخانهی بابل است؛ جایی که همهی کتابهای جهان را در خود دارد. او کتابی را از داخل قفسه برمیدارد. این کتاب بهنظر همان کتابی است که بعدتر و در ادامهی همین اپیزود، بهدستِ روحی میرسد. کتابی که او با خواندنش تصمیمِ نهاییِ خود را میگیرد. اگر این فرضیه درست باشد و کتابی که لیلی برمیدارد همان کتابی باشد که بهدستِ روحی میرسد، میتوان به نتیجهای رسید که شاید یکی از مضمونهای نهفته در سریال باشد. اینکه هر آدمی سرنوشتِ خود را انتخاب میکند.
چیزی که در متونِ اسلامی نیز از آن تحتِ «عالم ذر» نام میبرند. دنیایی پیش از عالمِ امکان که همهی موجودات در آن بهسر بردهاند و دربارهی زندگیشان در این دنیا تصمیم گرفتهاند. یا مفهومی تحتعنوان «عالم جوهری». اینکه جهان در هر لحظه در حال دوباره آفریدهشدن است. اینکه تاریخ درواقع یک خط نیست؛ بلکه یک نقطه است. میانستارهای (کریستوفر نولان، ۲۰۱۴) را بهیاد بیاورید و صحنهای را که کوپر، در بعدِ پنجم، سعی میکند با انداختنِ کتابها از کتابخانه گذشته را دستکاری کند. گذشتهای که پیشتر دیده بودیم و گمان میکردیم کُدهایی است که از عالم موجودات فرازمینی فرستاده میشود.
آینه نیز در راستای همین ایدهها در میزانسن و طراحی صحنهها نقش پُررنگی را ایفا میکند. آینه که نمادی است از مجاز و سرگشتگی و حتی حقیقت. دو صحنه از دو قسمت سریال گواهی بر این حرف است. در قسمت نخست، جایی وجود دارد که روحی مقابلِ دیواری ایستاده که پُر از آینههای مختلف در ابعاد و نقشهای گوناگون است.
او خود را در آینهها میبیند و بعدتر هم آینهای را رو به لیلی، که در آن زمان هنوز کودک است، میگیرد (از این دیوار و آینهها در چند تا از پوسترها و بنرهای تبلیغاتیِ سریال هم استفاده شده است). در قسمت دوم نیز، در دو جای مختلف، زنی را میبینیم که در اتاقی پُر از آینه سرگردان است. آینههایی که بهدلیل تعداد و نحوهی قرارگیریشان، انعکاس را چندین برابر میکنند. نکتهی مشترکی که در هر دوِ این میزانسنها وجود دارد این است که در آنها تصویر تکهتکه و متکثّر میشود. چند تصویر که هر کدام مستقل از دیگری وجود دارند. نمودی بصری شاید از دنیاهای موازی. اینکه یک کالبد در چند جای مختلف حضور دارد و دارد برای هر کدام از این کالبدها اتفاقی مجزا میافتد.
از اینجا بخوانید: استایل متفاوت ترانه علیدوستی در جشنواره کن + عکس
« شباهت نوبت لیلی با سریال قورباغه »
نکتهای دیگر که این میان به ذهن میرسد شباهتی است که نوبت لیلی از برخی جنبهها به سریال قورباغه (هومن سیدی، ۱۳۹۹ ـ ۱۴۰۰) دارد. این شباهت را هم میتوان در برخی نمودهای جزئی دید و هم در یک رکنِ کلیتر. هر دو قسمت پخششدهی نوبت لیلی با فصولی مونتاژی شروع میشوند. صحنههایی که از گذشته و حال و همچنین رؤیا و واقعیت به یکدیگر برش خوردهاند و نریشنی آنها را به همدیگر متصل میکند. عینِ اتفاقی که در اپیزودهای قورباغه هم میافتاد (ردّ این شباهتهای جزئیتر را میتوان بیشتر پی گرفت: مثلن، صحنهی ضیافت در فضای سبز). این شباهتْ شباهتی بزرگتر را به ذهن متبادر میکند. شباهت در نوع روایت. در هر دو این سریالها میتوان دید که رؤیا و واقعیت، ذهن و ماده، چهطور با یکدیگر ترکیب میشوند و کنارِ هم مینشینند. اینکه این شباهت خودآگاه بوده یا ناخودآگاه، چیزی است که بعدتر باید از جانب نویسندگان پاسخ داده شود. ولی بعید نیست قورباغهای که از همین نماوا پخش شد و توجههای بسیاری را به خود و متعاقبن جریان شبکهی نمایش خانگی جلب کرد الگویی برای سازندگان نوبت لیلی بوده باشد.
شباهت این دو سریال در نکتهای دیگر هم خودنمایی میکند: گُنگی. این مطلب را هم میتوان در منطق برخی رویدادها یا اکتها یا صحنهها دید و هم در روایت کلی اثر. برای مثال، در آغاز قسمت دوم، لیلی را میبینیم که در فضایی تاریک نشسته است (احتمالن یک سالن بزرگ برای سخنرانی) و دارد برای عدهای حرف میزند [لازم به ذکر است که فرمِ اجرایی این صحنه مشابه صحنهی آغازین قسمت نخست است].
اما منطق این صحنه چیست؟ لیلی دارد برای چه کسانی حرف میزند و اصلن چرا دارد آن حرفها را میزند؟ البته بهتر است بعد از دو قسمت، حکمِ کلیای در این زمینه صادر نکرد. باید منتظر شد و دید در قسمتهای آینده چهقدر به پرسشهایی که در ذهن مخاطب شکل گرفته است جواب داده میشود. ولی سریال تا اینجا در این زمینه نمرهی قابلقبولی نمیگیرد. این مسئله همنشین ریتم کند و نامتناسب سریال هم شده است تا خستهکنندگی آن را افزایش دهد.
از اینجا بخوانید: علی شادمان در سریال یاغی
« معرفی بازیگران »
بازیگر |
نقش |
---|---|
حمید فرخ نژاد |
همایون |
مریلا زارعی |
روح انگیز |
پردیس احمدیه |
لیلی |
امین شعرباف |
آرش |
لادن مستوفی |
|
گوهر خیراندیش |
محبوبه |
مینا جعفرزاده |
|
مهران غفوریان |
میرشکار |
مسعود کرامتی |
میزان پاک |
نادر فلاح |
همیران |
علیرضا ثانی فر |
هانیبال قیروانی |
ساغر قناعت |
|
علیرضا جعفری |
فرشید |
فرزین محدث |
شازده |
خسرو احمدی |
خسرو |
مهدخت مولایی |
ترمه |
افسانه کمالی |
تمنا |
راضیه منصوری |
تارا |
نیوشا علیپور |
کودکی لیلی |
« بیوگرافی بازیگران »
-
حمید فرخ نژاد
حمیدفرخنژاد (زادهٔ۲۸فروردین۱۳۴٨) هنرپیشه، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون اهل آبادان است.
وی تحصیلکرده رشته کارگردانی تئاتر در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. فرخنژاد فعالیت خود را در سینما به عنوان دستیار کارگردان آغاز کرد. در سال ۱۳۶۹ با بازی در فیلم در کوچههای عشق ساخته خسرو سینایی بازیگری را در سینما آغاز کرد.
در سال ۱۳۷۸ بازی در فیلم عروس آتش که دومین فیلم کارنامه سینماییاش بود، درخشید و آغاز درخشش او در سینما به حساب میآید. این دومین همکاری وی با خسرو سینایی محسوب میشد. بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در هجدهمین جشنواره فیلم فجر برایش به همراه آورد. فیلمنامه این فیلم که توسط فرخنژاد و سینایی نوشته شده بود نیز سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را نیز دریافت کرد.
-
مریلا زارعی
مریلا زارعی (زادهٔ ۲۵ فروردین ۱۳۵۳) بازیگر ایرانی است. او برای فیلمهای سربازهای جمعه (۱۳۸۲)، شیار ۱۴۳ (۱۳۹۲) و زیر سقف دودی (۱۳۹۵) برندهٔ سه جایزه از جشنوارهٔ فیلم فجر شدهاست. او برای مجموعهٔ مانکن (۱۳۹۸) یک جایزهٔ حافظ دریافت کرد و ملکجهان خانم را در مجموعهٔ جیران (۱۴۰۰–اکنون) به تصویر کشید.
مریلا زارعی در تهران به دنیا آمد. وی فارغالتحصیل صنایع غذایی از دانشگاه آزاد است. زارعی برای اولین بار با فیلم سلام سینما ساخته محسن مخملباف (۱۳۷۳) در سینما حضور پیدا کرد. بازی در فیلم دو زن یکی از شانسهای بزرگ او بود. وی تا به حال با کارگردانانی همچون تهمینه میلانی و ابراهیم حاتمیکیا، اصغر فرهادی و مسعود کیمیایی و احمد مرادپور همکاری داشتهاست.
-
پردیس احمدیه
پردیس احمدیه (زادهٔ ۸ تیر ۱۳۷۱ در تهران) بازیگر ایرانی است.او فارغالتحصیل رشتهٔ سنتور)نوازندگی ساز ایرانی است.
او از سال ۱۳۸۶ با بازی در فیلم مقلد شیطان وارد عرصه بازیگری شد. از مشهورترین فیلمهایی که او در آنها بازی کرده، لاک قرمز است که خود او نقش اول فیلم را بازی کردهاست.
او در ششمین جشنواره فیلم شهر در سال ۱۳۹۶ برای فیلم لاک قرمز به عنوان بهترین بازیگر زن دست یافت. وی همچنین نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن در نوزدهمین جشن سینمای ایران اعلام شد.
وی در شهریور سال ۱۳۹۸ به جمع بازیگران فیلم لا مینور به کارگردانی داریوش مهرجویی پیوست.
-
لادن مستوفی
لادن مستوفی زاده سال ۱۳۵۱ در شهرستان تنکابن است. وی تحصیلات دانشگاهی خود را نیمهتمام رها کرد و وارد عرصه بازیگری شد. او در ۲۲ سالگی در نخستین فیلم خود روز واقعه (سال ۱۳۷۳) بازی کرد و پس از بازی در مجموعه تلویزیونی دوران سرکشی کمال تبریزی به شهرت رسید.
لادن مستوفی همسر شهرام اسدی کارگردان و فیلمنامهنویس و نیز خواهر لاله مستوفی منشی صحنه سینمای ایران است. مستوفی در بسیاری از فیلمهایی که اسدی کارگردانی آن را بر عهده داشته بازی کرد که از جمله آنها میتوان به فیلم روز واقعه و مجموعه تلویزیونی شیخ بهایی اشاره کرد.
-
گوهر خیراندیش
گوهر خیراندیش درسال ۱۳۳۳ در شیراز متولد شد. از سال ۱۳۴۹ و در دوران دبیرستان، فعالیت وی با گروه تئاتر در شیراز آغاز شد و در همین سال بود که با جمشید اسماعیلخانی آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج این دو گشت. حاصل این ازدواج یک پسر و دو دختر به نامهای امید، آزاده و آناهیتا است. او با همسرش در شیراز به فعالیت تئاتر میپرداختند و همچنین کارمند اداره فرهنگ و هنر شیراز بود. وی در سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران قبول شده و به همراه همسر و فرزندانش به تهران میآید. در تهران در کنار درسخواندن، به فعالیت تئاتر میپردازد و همچنین کارشناس امور هنری ارشاد استان تهران میشود. خیراندیش سپس بازی را در سینما، تئاتر و تلویزیون ادامه میدهد. او با فیلم روزهای انتظار فعالیتش را در سینما آغاز کرد و با فیلم بانو درخشید. گوهر خیراندیش همیشه در نقشهای متفاوت ظاهر شدهاست. وی همچنین چندین سال در برنامه صدای عبرت شبکه سراسری رادیو، به فعالیت مشغول است.
وی یکی از استادان ثابت کانون سینماگران جوان است و همچنین سابقه برگزاری کارگاه آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد.
وی پیشنهاد بازی در سریال دارا و ندار و فیلم اخراجیها را علیرغم پیشنهاد مالی خوب به جهت نقشهای ضعیف نپذیرفت. به عقیده وی یکی از رموز ماندگاری یک بازیگر این است که هر نقشی را فقط برای مسائل مالی قبول نکند.
از اینجا بخوانید: بیوگرافی گوهر خیر اندیش
-
مینا جعفر زاده
مینا بویوک جعفرزاده (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۵) بازیگر ایرانی میباشد.از نقش های ماندگار او میتوان به بازی در سینمایی اخراجی ها و سریال نابرده رنج و زیر آسمان شهر اشاره کرد. او کار در رادیو را از سال ۱۳۴۸ شروع کرده و بازیگری در سینما را از سال ۱۳۶۷ با فیلم «فیل در تاریکی» آغاز نمود. مینا جعفرزاده در بسیاری از مجموعههای تلویزیونی حضور داشتهاست. ایرانیان، هنرنمایی او در نقش «خاله جان» در کنار اکبر عبدی را خوب بهخاطر دارند.
همسر وی، بهمن زرینپور، که وی نیز بازیگر سینما و تلویزیون نیز بود در روز پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۵ درگذشت.
- مهران غفوریان
غفوریان فارغالتحصیل رشتهٔ نقاشی - نقاشی عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی میباشد. بازیگری را به کارگردانی مسعود رشیدی با مجموعه طنز لبخند سوم آغاز کرد؛ و خیلی زود به عرصه کارگردانان تلویزیونی پیوست. از سال ۱۳۷۶ برنامه گلها را ساخت و پس از آن حرف تو حرف و سپس در سال ۱۳۷۷، با مهران مدیری هم بازی شد. سپس این چند نفر را کارگردانی کرد که در بین مردم به نام هژیرها معروف شده بود. بعد از آن، زیر آسمان شهر را ساخت که آغازی برای پخش هر شب سریالها در تلویزیون شد. با موفقیت این مجموعه وی مبادرت به ساخت سری دوم و سوم آن نمود. غفوریان سپس در سال ۸۲ شروع به ساخت یک سریال نود شبی دیگر به نام «ورود ممنوع ممنوع» کرد که ساخت این مجموعه پس از پخش چند قسمت از سوی مدیر وقت گروه فیلم و سریال شبکه پنج سیما متوقف شد. پس از آن وی بیشتر به بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی مشغول شد و تنها یک فیلم ویدئویی به نام «من پلیس نیستم» ساخت. تا اینکه در سال ۹۵ در هنگام ساخت سریال همسایهها پس از شکستن پای آرش معیریان کارگردان سریال و انصراف او از ادامه کار، غفوریان کارگردانی کار را به عهده گرفت و فیلمبرداری را از اول آغاز نمود.
غفوریان سال ۱۳۹۴ و در جریان مسابقات خنداننده برتر در برنامه خندوانه، توانست به مرحله فینال راه پیدا کند و همراه با امیرمهدی ژوله جایگاه اول را از آن خود کند.
غفوریان در ۲۶ مهر ۱۴۰۰، سر صحنه سریال نیسان آبی دچار سکته قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، روز بعد تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
-
مسعود کرامتی
تهیه کننده، کارگردان و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است. او متولد ۹ مرداد ۱۳۳۵ در محله حشمتیه تهران و فارغالتحصیل هنرهای نمایشی از دانشکدهٔ هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. یک سال قبل از انقلاب وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و به دلیل انقلاب فرهنگی چند سالی فعالیتهایش متوقف ماند و دوباره با شروع کلاسها به دانشگاه بازگشت که همزمان با فعالیتهای تلویزیونی او بود. وی فعالیت هنری را سال ۱۳۵۵ پس از آشنائی با اردشیر کشاورزی با تکنیک تئاتر سایه و با اشعار مولوی آغاز کرد. پس از آن برای نخستین بار با عروسک گردانی در فیلم «شهر موشها» ساخته مرضیه برومند و محمدعلی طالبی و ایفای نقش در شب تاب، یک، دو، همه باهم وارد دنیای سینما شد. پس از آن وی با رسول ملاقلیپور آشنا میشود و دستیاری او در فیلم سینمایی «افق» را به عهده میگیرد که اولین تجربه او در زمینه سینمای حرفهای بود. کرامتی سال ۱۳۷۱ مؤسسه سینمایی «کارنامک» را تأسیس کرد. کرامتی داماد پری امیرحمزه و باجناغ امین تارخ است. اولین یا شاید به یادماندنیترین اثرش فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک» است.
وی در سال ۱۳۷۰ با فرخنده بانو شادمنش (دختر پری امیرحمزه بازیگر) ازدواج کرد. خانم شادمنش در فیلمهای معدودی مثل چمدان (فیلم) به کارگردانی جلال مقدم بازی کرده بود؛ اما بعد از ازدواج تمایلی به ادامه بازیگری نداشت ودر سال ۱۳۹۳ درگذشت.
-
نادر فلاح
نادرفلاح (زاده۱۴شهریور۱۳۵۲در کرمان)، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است.
فلاح فعالیتهای نمایشی خود را از سال ۱۳۶۸ در کرمان با بازی در نمایشهای «دو به دل»، «شاه بازی خیال بازی»، «پرده راز»، «همای و همایون» و «آخرین برومند» آغاز کرد. فلاح با فیلم چند کیلو خرما برای مراسم تدفین به صورت جدی وارد عرصه سینما شد. وی با فیلم چند متر مکعب عشق بیشتر مورد توجه قرار گرفت و با بازی قابل توجه خودش توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما را دریافت کند و نامزد جایزه جشن حافظ و جشنواره فیلم شهر شود. فلاح در سال ۱۳۹۵ با دو فیلم در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. وی دارای تحصیلات لیسانس ادبیات نمایشی (۱۳۷۸) از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران و فوق لیسانس کارگردانی نمایش (۱۳۹۰) از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران است.
-
علیرضا ثانی فر
علیرضا ثانیفر (زادهٔ ۱۳۵۱) بازیگر، صدا پیشه و نویسنده سینما، تئاتر و تلویزیون ایرانی است. وی فارغالتحصیل رشته بازیگری از دانشگاه هنر است.
علیرضا ثانیفر نخستین بار در سینما حضور یافته و سال ۱۳۶۴ در ۱۳ سالگی در فیلم مرگ گرگها به کارگردانی جهانگیر جهانگیری بازی کردهاست.از جمله فعالیتهای وی نویسنده فیلم سینمایی تلویزیونی درست مثل یک پل، نویسنده سریال انیمیشن پاییز گرم، یکی از نویسندگان سریال انیمیشن شب چله، سرپرست گویندگان سریال انیمیشن مشاهیر معاصر، سرپرست نویسندگان سریال انیمیشن کلان آباد، سرپرست نویسندگان سریال انیمیشن هوشان، نویسنده فیلمنامه «قطب نما»، سرپرست نویسندگان سریال انیمیشن نازبالش و... میباشد. از جمله جشنوارههای شرکت کننده: تقدیر شده در جشنواره تئاتر فجر سال ۱۳۷۵ ، در نمایش خیابانی برنده جایزه اول، یاد باد... به کارگردانی برزو ارجمند فیلمنامه نویسی از سومین مسابقات فیلمنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۰ برای فیلمنامه «قطب نما» به همراهی و همکاری آناهیتا تیموریان. نخستین کار تلویزیونی وی شنهای کف رودخانه در سال ۱۳۷۶ میباشد.
از اینجا بخوانید: زندگینامه زهرا امیرابراهیمی و جایزه جنجالی او در جشنواره کن 2022
-
ساغر قناعت
ساغرقناعت (زاده۲۶آذر۱۳۷۳درتهران) بازیگر اهل ایران است.حضوردر فیلم مالاریا ساخته پرویز شهبازی نخستین تجربهٔ بازیگری او بود.
- علیرضا جعفری
علیرضا جعفری (زاده ۵ اردیبهشت ۱۳۷۳ در تهران) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. وی اولین کار خود را با فیلم تلویزیونی «دیوار» ساختهٔ بیژن صمصامی آغاز کرد.
وی از جمله بازیگرانی است که فعالیت خود را از کودکی آغاز کردهاند، جعفری از ۵ تا ۱۵ سالگی در ۳۰ سریال و فیلم نقشهای مختلفی را بازی کرد که از جمله این فیلمها میتوان به مهمان مامان، اثر داریوش مهرجویی اشاره کرد. علیرضا جعفری در سریالهایی نظیر بچههای خیابان و صیام و تیام محبوب شد.
عموی وی، امیر جعفری از بازیگران مطرح ایرانی است.
-
فرزین محدث
فرزین مُحَدِث (زاده ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸) بازیگر اهل ایران است. او با فیلم شاعر زبالهها به شهرت رسید.او فعالیت هنری خود را از دوران دانشجویی آغاز کرد. در سال ۱۳۸۴ از دانشگاه سوره در رشتهٔ بازیگری فارغالتحصیل شد. وی عضو گروه تئاتر آرتا و مدرس و مدیر آموزش مؤسسه هنری آرتا و مدرس موسسه آموزش عالی فردوس مشهد است.
- خسرو احمدی
خسرواحمدی (زاده۲۸خرداد۱۳۴۲در تهران) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است. او با بازی در مجموعه تلوزیونی النگ و دولنگ به کارگردانی ایرج طهماسب به شهرت رسید.
« سخن آخر »
با همهی این حرفها، میتوان گفت حجازی و شیرزاد با دستگذاشتن روی مضامینی تازه و کمتر پرداخته در سینمای ایران، راهی سخت را انتخاب کردهاند و روایتِ داستانشان را به سمتوسویی ناشناخته بردهاند. مسیری که هم میتواند به دستاوردهایی بهیادماندنی منجر شود و هم میتواند به قعر درهای برود که بالا آمدن از آن سخت باشد. باید صبر کرد و دید که در ادامه این مسیر به کجاها میرود و آیا میتواند از پسِ سنگِ بزرگی که برداشته بربیاید یا نه.
از اینجا بخوانید: سریال "حضرت موسی" به پیشتولید رسید
علی شادمان در سریال یاغی
ارسال نظر