ایجاد بسترهایی برای حمایت از تولید و شفافتر کردن مسیر سرمایهگذاری
دبیرکل اتاق بازرگانی ایران گفت: «لازم است بسترهایی برای حمایتپذیری از جریان تولید و شفافتر کردن مسیر سرمایهگذاری، محدود کردن خروج سرمایه از سرمایهگذاریهای مولد به بازارهای غیرمولد فراهم کرد.»

ساسان شاه ویسی در گفتوگو با «امیدنیوز» با اشاره به نقش کمرنگ نهادهای نظارتی در بازار ارز، طلا و سکه عنوان کرد: «در بسیاری از بخشها، نقش نهادهای نظارتی دیده نمیشود، یا خیلی کمرنگ، بطئی و تاخیری هست. این مسئله دو علت دارد، علت اول این است که قوانین و مقررات و آمرهها رعایت نمیشود و بایستی مورد مراقبت قرار بگیرد. علت دیگر هم برمی گردد به اینکه بازار ارز، طلا و سکه رهاست و حبابهای مختلفی در آن تعریف میشود که هیچ معیار و مشخصهای برای کنترل آن وجود ندارد و هرکس با هر سودی که دریافت میکند، مشمول مالیات و عوارض و برخورد نمیشود. شفافیتی هم در این بازارها حاکم نیست. از طرفی درکنار همه این موارد میبینیم که خطوط تولیدیای از طریق شرکتهای دانشبنیان به وجود آمده و کسی از اینها شناخت ندارد و در ساختهای مشخص و تخصصی منابعشان را بهکارگیری میکنند و یا معاونت علم و فناوری تسهیلاتی از صندوق نوآوری اختصاص داده و آنها را مورد حمایت قرار میدهد. در حال حاضر هیچ رسانهای وجود ندارد که مولد کردن فرصتهای جذب سرمایهگذاری در داخل را برای تمام اقشار و ساحتها برآیند کند. حالا اگر این را بهعنوان تقبیح قلمداد نکنند، بسیاری از اقشار ما صاحب صندوق هستند، همانند صندوق ذخیره فرهنگیان، بازنشستگی و صندوق تامین اجتماعی که هیچکس نمیداند وجوه اینها چگونه هزینه شده و یا به سمت تولید هدایت میشود یا خیر.»
دبیرکل اتاق بازرگانی ایران افزود: «این صندوقها بهترین کاری که میتوانند انجام بدهند این است که فساد و سوءمدیریت نداشته باشند و یا از بودجه ملی استفاده نکنند. به نظر میرسد شاید مهمترین وظایفی که دولت باید به عهده بگیرد همینهاست. از سوی دیگر در برخی بازارها ازجمله بازار سکه و طلا مردم بدون کوچکترین مشکلی میتوانند سرمایه خود را چندبرابر کنند و این بازارها بهتدریج درحال تبدیل شده به بازارهای دیجیتال است. آیا آستانهای برای مدیریت منابع نقد شونده در کشور داریم و یا هرگاه با کمبود بودجه مواجه شدهایم، یک نقشآفرینیای در بازار پول و سرمایه داشتهایم و بخشی از بودجه را تامین کردهایم. این مسئله فقط مربوط به دولت نیست و میتواند برای شرکتهای بزرگ و کسانی که در حاشیه بازار هستند هم صدق کند. مهمترین مسئله این است که بازارها را شفاف، نظارت را تقویت و برنامه و ایده داشته باشید و بتوانید منابع این بازارها را به طرف بازار تولید هدایت کنید. قائل به این هستم که علیرغم تمامی چالشها در سال ١٤٠٣ توانستیم رشد اقتصادی متناسبی را نسبت به ده تا بیست سال گذشته داشته باشیم اما کافی نیست و باید بسترهای لازم را برای حمایتپذیری از جریان تولید و شفافتر کردن مسیر سرمایهگذاری، محدود کردن خروج سرمایه از سرمایهگذاریهای مولد به بازارهای غیرمولد و یا بازارهای دارایی که بازدهی بالاتر دارند و شاید یکی از بزرگترین آنها، جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی است فراهم کرد.»
شاه ویسی عنوان کرد: «ارزش پول ملی دارد از دست میرود و خودمان تعریف کردهایم که بهترین جایی که میتوان از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری کرد، بازار ارز و سکه و یا خودرو و زمین است و گاه مسکن در برخی مواقع از یک کالای مصرفی به یک کالای سرمایهای تبدیل شده و با کوچکترین تغییرات در شاخص نرخ تورم پایه، سود هنگفتی بدست میآید. در یک چنین شرایطی مدیریت کار دشوار است. به هر شکل اگر بخواهیم سرمایهگذاری را برای تولید مدیریت کنیم، به یک مراحلی از تصمیمگیری نیاز دارد که اول از همه داشتن ایده و برنامه است، دوم تحلیل بازار است. ما شناخت دقیقی از بازارهایمان نداریم. سوم تامین مالی مناسب است و برای تحقق این موضوع، بایستی الگو و مدل داشته باشیم تا بتوانیم فرد دارای سرمایه را قانع کنیم که منابع نقد شونده خودش را در مسیر کششپذیری حرکت بدهد. درعینحال بعضیها در زمینه تهیه و تامین مواد اولیه حاضرند وارد بخش تولید بشوند اما در فرآیند تولید با اشکالات و چالشهایی مواجهیم که مسیر تولید را پرمخاطره میکند. اگر قرار هست سرمایهگذاری را به مسیر تولید هدایت کنیم، حتما باید نمود سرمایه از سرمایههای خرد تا سرمایههای بزرگ را شناسایی و جهتیابی کنیم، و تسهیلاتی را برای ورود آنها به بازارها فراهم کنیم. از سوی دیگر اگر تولید موردنظرمان است، باید موانع کسبوکار در محیط بنگاهی و نهایتا تولید را برطرف و با شناخت از فناوری و دانش بنیانی کردن که میتواند جریان سرمایه را زودبازدهتر کند، به سمت راه اندازی تولید گام برداریم.»
دبیرکل اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: «ما باید بتوانیم مردم را قانع کنیم که کشور ما کشور سوداگری و پولهای بادآورده نیست، کشوری نیست که بتوان از مسیر رانت و فرصتطلبی پول کسب کرد. به نظرم کار دشوار و چندجانبه و چند بُعدی پیشرو داریم ولی فکر میکنم رهبری ادبیات جدیدی را وارد گفتمان اقتصاد ملی کردند و از این مسیر میتوانیم با ارتقاء نقش و جایگاه سرمایه و سرمایهگذاری، مسیر منطقیتری را برای ارتقاء تولید ملی داشته باشیم.»