دایی و کریمی دقیقا چه از جان یکدیگر میخواهند؟ / واکنش تند دایی به صحبت های علی کریمی
در پی مجادله کلامی - کتبی این دو بازیکن در فضای شبکه های اجتماعی و عمومی و صحبتهای امروز علی دایی، کریمی پاسخی نسبتا تند برای سرمربی نفت آماده کرده و در پایان هم او را به مناظره دعوت کرده است!
به گزارش سرویس ورزشی امید نیوز، در نیمه سال ١٣٧٥ ازعلی داییو علی کریمی هیچ خبری در پرسپولیس نبود. یکی از آنها در بانک تجارت بازی میکرد و دیگری پیراهن تیم فتح را به تن داشت که دست بر قضا در یکی از بازیهای سالنی در جام رمضان، چشمشان به چشم هم افتاد و برای نخستین بار مقابل هم قرار گرفتند. رویارویی اول در شرایطی اتفاق افتاد که هیچ کدام از این دو
اسطوره فوتبال ایران نمیدانستند که چه «فردای مشترکی» با هم داشت و چه داستانهایی برایشان رقم خواهد خورد. در آن بازی سالنی اما اختلاف و درگیری اول به وجود آمد. علی کریمی به قول فوتبالیها چند بار در طول بازی به دایی «لایی» میاندازد. رسانهها بارها و بارها نوشتهاند آن لاییها و اتفاقات آن مسابقه و جدال لفظی به وجود آمده جرقه و نقطه آغاز دعوایی تاریخی بود که تا به امروز ادامه داشته است، امروزی که بیش از ١٩ سال از آن میگذرد.
این اختلاف و دعوا مدتها در سایه بود. درست تا روزی که جادوی فوتبال علی کریمی چشم علی پروین را خیره کرد. آن روز پروین بازگشت دوبارهاش به پرسپولیس را جشن گرفته بود. در ورزشگاه کارگران و در طول تمرین کارهایی که علی کریمی در زمین انجام میداد و بیمحابا همه را دریبل میکرد توجه علی پروین را به شکلی ویژه جلب کرده بود. در نهایت سرمربی سرخپوشان به اطرافیانش و اعضای کادر فنی میگوید او را نگه دارید و با وجود او دیگر هیچ بازیکن دیگری را نمیخواهیم و این میشود نقطه آغاز شروع بازیکنی که سالها بعد به جادوگر و مارادونای فوتبال آسیا تبدیل شد. اما این اتفاق دومین
تنش(اینبار غیر مستقیم) را بین او و دایی به وجود آورد، چرا که آن روزها پرسپولیس به علی دایی پیشنهاد داده بود تا جذب این تیم شود. اما بعدها اینطور به گوش دایی رساندند که «پرسپولیس یه مهاجم خوب گرفته و دیگه تو رو نمیخواد.» علی دایی به خاطر علی کریمی شانس حضور در پرسپولیس را از دست داد و انگار که این اتفاق هم با ناراحتی و دلخوری دایی همراه شد. اما هیچوقت اظهارنظری رسمی درباره آن نداشت.
زمان گذشت. اما سرنوشت این بود که کریمی و دایی در تیم ملی همبازی شوند. در همه آن روزهایی که این دو نفر در اردو و ترکیب تیم ملی در کنار هم حضور داشتند با یک بررسی ساده مشخص میشد که چه کینه و اختلافی بین دو ستاره بیچون وچرای فوتبال ملی ایران وجود دارد. اختلافات و دعواهایی که روز به روز بزرگ و بزرگتر میشد و همه مردم فوتبالدوستان ایران و رسانهها را در نهایت متوجه خود کرد؛ اختلافی که با مصاحبه جنجالی علی کریمی برای همه علنی شد و با واکنش تند علی دایی شکل یک جنگ را به خود گرفت و ماحصل تمام اتفاقات و درگیریهایی شد که در سالهای بعد در تیم ملی به وجود آمد. علی
کریمی در یک مصاحبه جنجالی درباره دایی صحبت کرد وگفت که «خدا علی دایی را بغل کرده است». آن مصاحبه زمینهساز سومین درگیری بین او دایی شد. در جام ملتهای ٢٠٠٠، کنفدراسیون فوتبال آسیا علی کریمی را پدیده فوتبال قاره نام داده بود اما او را در بازیهای تیمملی روی نیمکت مینشست.
بعدها در رسانهها نوشتند که نیمکت نشینی او بیارتباط به اختلافاتش با دایی که آن روزها بزرگتر تیم ملی بود، نیست. رسانهها مینوشتند جلال طالبی آنقدر از آقایگلش حرفشنوی دارد که به خواست او کریمی را نیمکت نشین کرده است. در چنین شرایطی زمان میگذشت و کریمی در فوتبال ایران بزرگ و بزرگتر میشد. تا جایی که به محبوبترین ملی پوش و اصلیترین بازیکن تیم ملی تبدیل شد. تا جایی که هیچ مربیای نمیتوانست تحت هیچ شرایط و فشاری از او استفاده نکند. دیگر دوران تازهکاری کریمی در تیم ملی هم تمام شده بود و او برای خودش اسم و رسمی پیدا کرده بود. بماند که در تمام سالهای گذشته هیچوقت ارتباط او با علی دایی خوب نشد. تا جایی که بعدها در یکی از مصاحبههای آتشین خود با رسانهها رسما تاکید کرد که دایی با جوانها و تازهواردهای تیم ملی بدرفتاری میکرد. واقعیت اما این است که انگار هیچوقت قرار نبود ارتباط بین این دو خوب شود. با این حال باز همزمان گذشت و اینبار در جام ملتهای ٢٠٠۴ زمزمههایی درباره دو دستگی در تیم ملی شنیده شد.
نخستین بار در حاشیه همین مسابقات بود که اخباری درباره پاس ندادن بازیکنان به دایی به گوش رسید. این ماجرا اما در جامجهانی ٢٠٠۶ آلمان به اوج خود رسید. اینبار علی دایی لب به گلایه باز کرد و انگشت اتهامش را به سوی کریمی و دو ملیپوش باتجربه دیگر نشانه رفت: «توی چشمم نگاه میکنند و به من پاس نمیدهند!» و این ماجرا دعوا را به اوج رساند. جامجهانی ٢٠٠۶ و اتفاقات تلخش پایان دوران با شکوه علی دایی در تیم ملی بود. اما حوادثجامجهانی سرآغاز تشدید درگیریها شد. خیلیها میگویند دو دستگی در اردوی تیم ملی در جامجهانی باعثشد که در سال ٢٠٠۶ یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخ ایران نتواند نتایج قابل توجهی در جامجهانی آلمان کسب کند.
مدتی گذشت و دایی سرمربی تیم ملی ایران شد. تیمی که علی کریمی هیچوقت برایش بازی نکرد. خداداد عزیزی یک بار در این رابطه روایت جالبی داشت و گفت: ««این بحثبه هفتههای پیش از بازی با عربستان برمیگردد. آن زمان بهزاد غلامپور مربی دروازه بانهای تیم ملی به من زنگ زد و صحبتهایی در این زمینه داشت. او میگفت مربیان تیم ملی خواهان حضور علی کریمی در تیم هستند اما نمیخواهند در صورت دعوت دوباره با کنارهگیری مجدد این بازیکن مواجه شوند. در نهایت بحثبه اینجا رسید که من با علی کریمی صحبت کنم و او را برای حضور دوباره در تیم ملی راضی کنم. با علی کریمی صحبت کردم. او واقعا تصمیمش را گرفته بود و نمیخواست به تیم ملی برگردد. از او خواهش کردم در تصمیمش تجدیدنظر کند. او نیز لطف داشت و در نهایت پذیرفت که به تیم ملی برگردد. اما وقتی لیست تیم ملی از سوی علی دایی اعلام شد نشانهای از هیچ توافقی در آن دیده نمیشد. نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چرا علی دایی تمام توافقات را به هم زد. در این قضیه تنها من شرمنده کریمی شدم» در آن مقطع حتی کار به جایی رسید که محمود احمدینژاد، رییس دولت وقت با حضور در اردوی تیم ملی از دایی میخواهد که کریمی را به اردو دعوت کند. اما دایی میگوید که تصمیمگیری فنی با خودش است و باز هم اختلافات باقی میماند. به هر حال داستان دایی - کریمی پس از شکست مقابل عربستان روندی به خود گرفت که به هیچ عنوان نمیتوان در قبال آن سکوت اختیار کرد. چه انگیزهای بهتر از پاسخگویی؟ سرمربی معزول تیم ملی در کنفرانس مطبوعاتی پایان مسابقه در برابر اصرار خبرنگاران برای کنکاش در مورد دلایل نبودن او گفته بود این بازیکن بعد از مسابقه با کرواسی هرگز عملکرد مثبتی در تیم ملی نداشته است. شنیدن همین جمله کافی است تا علی کریمی را بیخیال خویشتنداری و سیاست پیشگی کند و به این ادعا پاسخ دهد. او در این مورد تاکید میکند و میگوید؛ «حرف دایی را قبول دارم، اما ایشان فکر میکند تنها خودش برای تیم ملی موثر بوده؟ دایی فکر میکند از روز ورود به تیم ملی تا آخرین بازیاش همیشه عملکرد موثری داشته و بهترین بازیکن تمام دوران تیم ملی بوده است؟».
شدت این حرفها در مصاحبههای هفته، ماه و سالهای بعد تندتر و تندتر شد. تا جایی که وقتی دایی موضوع پاس ندادن بازیکنان را دوباره مطرح کرد با واکنش کریمی مواجه شد. کریمی در جواب او ضمن تاکید روی این موضوع که هیچوقت ارتباط خوبی با دایی نداشته تاکید کرد که دایی با پاسهای او و سایر بازیکنان تیم ملی این همه گل در تیم ملی زده و هیچوقت نشده که خودش توپ بگیرد و یک بازیکن را دریبل بزند و گلزنی کند. از این دست مصاحبههای انتقادی در تمام سالهای گذشته بین این دو چهره دوست داشتنی فوتبال ایران زیاد رد وبدل شده است. این درگیری حالا ١٩ ساله شده است. حتی در آن آشتیکنان صوری و کاملا مصنوعی که در رختکن ورزشگاه آزادی برایشان ترتیب دادند هم اتفاقی نیفتاد. بعد از آن رفت و برگشتهای دایی و کریمی به پرسپولیس، همه در جهت مخالف همبود. شرط اصلی این دو نفر نبودن دیگری در پرسپولیس و ندیدن یکدیگر بود! و این درگیری و دعوا هنوز ادامه دارد.
اما دو باره در حال حاظر درگیری لفظی بین این دو بوجود آمده که دایی در واکنش به این مسئله در پستی در ایناستگرام خود به تندی جواب علی کریمی را داده است که بدین شرح است: همیشه برایش احترام قائل هستم و دوستش دارم. عادت کردم که ایشون درباره من صحبت کنه. من فقط از شاگردان سابق خودم که در پرسپولیس زحمت کشیدند حمایت کردم و اینکه چرا یک فرد غیر فوتبالی باید به اونها بگه خائن. کاش آقای کریمی بر اساس کینه های قبلی اظهار نظر نکنه و به عنوان یک دوست از حق دفاع کنه. ایشون همیشه باعثشادی هواداران فوتبال شده و برای همین بسیار برای من قابل احترامه
من همیشه در قبال هجمه و حمله غیر فوتبالی ها به فوتبالی ها و به ویژه شاگردانم مصلحت اندیشی نمی کنم و حرف حق رو وقتی یک فوتبالی مورد جفا قرار گرفته باشد، می زنم.
من هم بدون اشتباه نبوده و نیستم و در آرشیوهست که همون زمان بابت یک خرید اشتباه عذرخواهی کردم
ما فوتبالی ها باید هوای یکدیگه رو داشته باشیم و به هم احترام بزاریم. من همیشه به ایشون احترام گذاشتم اما این برای بار چندمه که ایشون علیه بنده موضع گرفته،
علی کریمی از دیدگاه من یکی از نوابغ فوتبال ایران و آسیاست و هرقدر هم که علیه بنده موضع بگیره پاسخش رو نخواهم داد و باز هم در قبال موضع گیری ایشون جوابی نمی دم چون اون رو به نفع غیرفوتبالی های مساله دار می دونم.
بنده قلبا علی کریمی رو دوست دارم. در طول دوران ورزشی و فوتبال هم بین فوتبالی ها ممکن است اختلاف و سوء تفاهماتی پیش بیاد اما در گذر زمان همه ما این مسائل رو فراموش می کنیم. من نیز هیچ مشکلی با آقای کریمی ندارم و نگاه من نسبت به او اینه که با یک همبازی سابق و یک سرمایه بزرگ ورزشی مواجه هستم.
انشاالله که ما و امثال ما به عنوان کسانی که در این فوتبال نقشی داشته ایم خود رو قربانی افرادی نکنیم که در این فوتبال میان و میرن و جایگاهی نداشته و ندارند.
خدا همه ما رو به راه راست هدایت کند.
ارسال نظر