نظر موسویان درباره مواضع هستهای روحانی
روحانی مرد سیاستهای رادیکالگونه نیست. او مودب و منطقی بوده و برای نرمها و قوانین بینالمللی احترام قایل است. کلید پایان دادن به تنش میان ایران و غرب به این بستگی دارد که آیا سیاستهای غرب در تشدید فشار، تحریم، تهدید و تحقیر ایران جای خود را به احترام متقابل و همکاری با دولت روحانی خواهد داد یا خیر؟

به گزارشامیدنیوزبه نقل از عصر ایران، روزنامه وال استریت ژورنال در شماره ۱۳ جولای خود اعلام کرد که دولت اوباما به برقراری کانالی برای ارتباط و مذاکره مستقیم با ایران میاندیشد، اما باید منتظر ماند و دید که امریکا برای رسیدن به توافقی دوجانبه و قابل قبول تا چه اندازه حاضر به امتیازدهی به ایران است و آیا ایران این مساله را قبول خواهد کرد یا خیر؟
نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، که در دو دهه گذشته همواره داعیهدار بحثنزدیک شدن ایران به مرحله ساخت بمب هستهای بوده در چند روز پس از پیروزی روحانی بارها و بارها به اشکال و زبانهای مختلف خواهان افزایش فشارهای امریکا بر ایران به بهانه پرونده هستهای ان شده است. واشنگتن نیز در طول این مدت به کرات به تلآویونشینها اطمینان خاطر داده که پیروزی روحانی تاثیری بر عزم امریکا برای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای نخواهد گذاشت.
به گفته حسین موسویان سخنگوی سابق تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و مردی که سابقه کار نزدیک با حسن روحانی را در پرونده کاری خود دارد، با عدم تعدیل سیاستهای امریکا در مواجهه با ایران در پروندهای هستهای نمیتوان از تهران انتظار همکاریهای شایان داشت.
«آی پی اس» در گفتگویی با حسین موسویان رویکرد احتمالی دولت جدید در ایران در پرونده هستهای را مورد بحثو بررسی قرار داده است:
* یک ماه پیش از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، در مقالهای عنوان کردید که خروج از ان. پی. تی یکی از گزینههای پیش روی ایران در مذاکرات هستهای است. آیا ایران به طور جدی به این گزینه فکر میکند؟
در آن مقاله هم تاکید کردم که بهترین و مناسبترین گزینه مدنظر تهران جهت برون رفت از بنبست در مذاکرات هستهای همان راهکار صلحآمیز است. من در همان مقاله هم به توضیح ۵ درخواست غرب از ایران و دو مطالبه تهران پرداختم.
ایران دو درخواست مشخص از گروه ۱ + ۵ دارد: لغو تحریمها و به رسمیت شناختن حق غنیسازی اورانیوم مطابق با مفاد ان. پی. تی.
در همان مقاله هم پیشنهاد کردم که ایران و غرب باید مطالبههای خود از یکدیگر را در قالب یک " بسته صلح " مکتوب کرده و در پروسهای گام به گام به یکایک آنها پاسخ دهند.
خروج از ان. پی. تی هیچگاه نیت و هدف نهایی تهران نبوده است. امریکا و اسرائیل همواره از وجود تمام گزینهها بر روی میز سخن میگویند و حتی از احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران نیز بارها و بارها حرف زدهاند.
این استراتژی مغایر با قوانین سازمان ملل، ان. پی. تی و معاهده منع تکثیر است. بر اساس این مفاد یک کشور دارای قدرت هستهای که اینجا منظور امریکا و رژیم اسرائیل است نباید کشور فاقد این تکنولوژی را تهدید به حمله کنند.
زمانی که امریکا و اسرائیل از حق خود برای روی میز گذاشتن تمام گزینهها سخن میگویند، ایران نیز به عنوان یک کشور مستقل حق دارد از در نظر گرفتن تمامی گزینهها سخن بگوید.
مذاکرات هستهای
* دولت اوباما ادعا می کند که ایران به پیشنهاد اعتمادسازی که در «الماتی» از سوی غرب مطرح شده پاسخ نداده است. دلیل این عدم پاسخگویی ایران چیست و آیا احتمال دارد که تهران پس از مراسم تحلیف روحانی پاسخ مشخص و رسمی به این پشنهادها بدهد؟
غرب در آلماتی در ازای طرح درخواستهای حداکثری، مشوقها و امتیازهای حداقلی برای ایران را مطرح کرد. دولت روحانی برای مذاکراتی منصفانه و متوازن مهیا است. در این مذاکرات باید درخواستها و مطالبههای هر دو طرف بر مبنای مفاد ان. پی. تی باشد. این مطالبهها باید در یک بسته مطرح شده و گام به گام به تمام آنها پاسخ داده شود.
* آیا پذیرفتن حق غنیسازی تهران پیششرطی برای این مذاکرات است؟
این مساله نیز بخشی از مسائلی است که در بستهای که قید کردم گنجانده خواهد شد.
* چهرههایی در کنگره آمریکا خواهان تشدید تحریمهای ایران پیش از تحلیف روحانی هستند. تاثیر این رویکرد بر مذاکرات را چگونه پیشبینی می کنید؟
ایران تا زمانی که آمریکا به سیاست تشدید تحریمها و اعمال فشار بر تهران ادامه میدهد به مذاکره مستقیم و حتی تعامل با واشنگتن فکر نخواهد کرد.
اگر نزدیکی و تعامل با تهران به معنای تمام کلمه هدف مد نظر واشنگتن است باید این نیت را به عمل تبدیل کند. معیار ایرانیها در محک زدن امریکا کردار و نه تنها گفتار زیبا است.
* در داخل ایران شاهد دو دستگی در بحثمواجهه با غرب در پرونده هستهای هستیم. عدهای خواهان مقاومت و برخی طرفدار انعطافپذیری در مذاکرات هستند. تاثیر تحریمها بر این دو دستگی تا چه اندازهای است؟
در داخل ایران دو نوع رویکرد در قبال نحوه مذاکره با غرب بر سر پرونده هستهای وجود دارد اما تاکید بر حق ایران برای برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای که غنیسازی اورانیوم را هم شامل میشود وجه مشترک اعتقادی در هر دو گروه است.
در جریان گفتگوهای هستهای میان ایران و غرب در فاصله سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ و زمانی که من نیز عضو تیم مذاکرهکننده هستهای بودم؛ تهران برای برونرفت پرونده هستهای از بنبست همکاریهای گستردهای با غرب داشت. ایران با پذیرش پروتکل الحاقی بسیار بیشتر از یک عضو رسمی ان. پی. تی با غرب کنار آمد. در همان زمان هم تاکید کردیم که ایران میتواند به غرب برای زمان نامعینی در راستای برداشتن گامهای اعتماد ساز ضمانت بدهد.
متاسفانه در آن زمان به دلیل ممانعت امریکا از پذیرش حق ایران مطابق با ان. پی. تی، تهران و غرب نتوانستند به توافق برسند. انعطافناپذیری امریکا در آن مرحله بهانهای برای تندروی افرادی شد که در داخل ایران به سیاستهای رادیکالتر هستهای در قبال غرب اعتقاد داشتند.
سیاست اعمال تحریم تنها برای بازی دو سر باخت سودمند است. مردم ایران از تحریمها متضرر شدهاند و در مقابل غرب نیز با افزایش ذخیرههای اورانیومی ایران روبهرو است. با افزایش تحریمها ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را از ۳ به ۱۲ هزار رسانده و میزان غنیسازی این کشور نیز از سه و نیم درصد به ۲۰ % رسیده است.
* آقای روحانی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود اسرائیل را اسرائیل گفته و از به کار بردن نام دیگری برای آن حذر کرد. آیا میتوان این موضعگیری را به رویکرد جدیدی در سیاست خارجی ایران تعبیر کرد؟ آیا این اظهارنظر معنای خاصی دارد؟
روحانی مرد سیاستهای رادیکالگونه نیست. او مودب و منطقی بوده و برای نرمها و قوانین بینالمللی احترام قایل است. کلید پایان دادن به تنش میان ایران و غرب به این بستگی دارد که آیا سیاستهای غرب در تشدید فشار، تحریم، تهدید و تحقیر ایران جای خود را به احترام متقابل و همکاری با دولت روحانی خواهد داد یا خیر؟
* به نظر شما چه مسائلی باعثرد طرح تبادل سوخت در سال ۲۰۰۹ و پشت کردن ایران به طرح مورد حمایت ترکیه و برزیل در ۲۰۱۰ شد؟
تهران هیچگاه طرح تبادل سوخت مطرح شده در ۲۰۰۹ را رد نکرد. ایران خواهان تبادل همزمان سوخت با اورانیوم غنیسازی شده بود. اما غرب خواهان تحویل گرفتن سریع اورانیومهای غنیسازی شده ایران و اعطای سوخت به تهران در بازه زمانی دو ساله بود.
با این همه در دسامبر ۲۰۰۹ ایران خواهان گفتگوی مستقیم با آمریکا با میانجیگری محمد البرادعی شد. در آن زمان ایران موافق بود که اورانیوم غنیسازی شده خود را تحویل داده و میل های سوخت را دو سال بعد دریافت کند. این امتیازدهی از سوی ایران گامی برای گفتگوی مستقیم با امریکا بود. با این همه امریکاییها این پیشنهاد را رد کردند.
پس از آنکه ایران توافقنامه را با ترکیه و برزیل امضا کرد باز هم این آمریکا بود که نه تنها از این توافقنامه حمایت نکرد بلکه به تشدید تحریمها هم روی آورد.
* چرا غرب باید به ایرانی که سالها برنامه هستهای خود را حتی به اذعان البرادعی پنهان کرده، اطمینان کند؟
در ۱۹۷۵، آلمان با امضای قراردادی وعده ساخت نیروگاه بوشهر را به ایران داد. ایران بهای این قرارداد را پرداخت کرده و قریب به ۹۰ درصد کار نیز تمام شده بود. تاریخ به ۱۹۷۹ رسید و انقلاب جمهوری اسلامی. اندکی پس از انقلاب سیاست غرب در قبال برنامه هستهای ایران تغییر کرده و آنها خط مشی محروم کردن ایران از تکنولوژی صلحآمیز هستهای را توشه راه کردند. رویکردی که نقض صریح ان. پی. تی بود.
در ۱۹۷۶ فرانسه در قراردادی ۱ میلیارد دلاری متعهد شد که سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را در خاک فرانسه تولید و به ایران منتقل کند. دوباره پس از انقلاب ایران، غرب حق ایران برای دستیابی به بازار جهانی سوخت را نادیده گرفت.
این سیاستهای غرب بود که ایران را به سمت خودکفایی در تکنولوژی هستهای پیش برد. علاوه بر این در جریان جنگ تحمیلی میان ایران و عراق این غرب بود که مواد لازم برای حمله شیمیایی صدام حسین به ایران را در اختیار رژیم صدام قرار داد. با چنین تاریخی آیا ایران میتواند به غرب اطمینان داشته باشد؟