سه قطبی احمدی نژاد، روحانی و رئیسی
با ثبت نام احمدی نژاد معادلات انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ تا حدود زیادی بهم ریخت و حالا باید ببینیم در ادامه چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
فرض کنید روحانی یا رد صلاحیت شود و یا خودش نامزد ریاست جمهوری نشود و بجایش به ریاست مجمع تشخیص برسد، چه اتفاقی رخ می دهد. اتفاق اول آنست که دو قطبی رئیسی و احمدی نژاد شکل بگیرد، اصلاح طلبان از نظر اخلاقی و پایگاه اجتماعی شان مجبور می شوند به طور کلی دعوت به شرکت در انتخابات بکنند ولی برای گرم کردن شور انتخاباتی هم کاری نکنند، به صورت طبیعی به علت مهارت احمدی نژاد در ایجاد موجهای پر دامنه تبلیغاتی برنده خواهد شد و باز راهی پاستور می شود و شکافی که در سال ۸۸ شکل گرفت و بعد از سال ۹۲ به زیر خاکستر رفت باز شعله ور و باز فرایتد بازگشت تحریمها آِغاز می شود که در نهایت با پیامدهای کنترل نشدنی روبرو می شویم که حتی تصورش هراسناک است، فرض دوم آنست که احمدی نژاد و تیم اش رد صداحیت شوند، به ناچار الگوی انتخابات تک قطبی دهه شصت و هفتاد تکرار می شود و سرمای فضا بعد کشور را وارد عصر یخبندان و پایان سیاست ورزی خواهد کرد و تناقض های ناگزیر به شکل ناشناخته بیرونی می شود، اما اگر هر سه نامزد روحانی، احمدی نژاد و رئیسی بمانند تنور انتخابات آنچنان داغ می شود که دست همه را خواهد سوزاند و کل تناقض های اعماق جامعه بیرونی می شود. همین فرضیه های محتمل نشان می دهد سیاست ورزی در ایران آنچنان گره خورده گی پیدا کرده است که باز کردن هر گره یی لاجرم گره های دیگر را کورتر می کند و به همین دلیل ما با بحران تحلیل دست و پنجه نرم می کنیم. چرا که تحلیل مبتنی بر آرایش قوا، هزینه فایده رفتارهای سیاسی است که هر دو مخدوش و از هم گسیخته است و هیچ تصور منسجمی از آنها بدست داد و به همین دلیل سیل خود رویدادها ما را با خود می برد، کجا نمی دانم
ارسال نظر