مازیار فلاحی:
اولین آلبوم تصویری را روانه بازار میکنم!
او می گوید قصد دارد اولین آلبوم تصویری خود را به زودی روانه بازار کند.
به گزارشامید، عاشقانه ها را پایانی نیست… این شعار هواداران مازیار فلاحی است. خواننده ای که شاید یک مقدار دیر به شهرت رسید اما حالا یکی از پرمخاطب ترین و محبوب ترین خواننده های پاپ کشورمان است که اجراهای موفقی را در تهران و شهرستان ها تجربه کرده! مازیار فلاحی که به آقای عاشقانه ها شهرت پیدا کرده تا امروز با دو آلبوم خود را به مخاطبین موسیقی معرفی کرده. «قلب یخی» و «لعنت به من» عنوان این دو آلبوم موسیقی است که هر دوی آنها از مضمونی عاشقاانه برخودار هستند. در یک عصر پاییزی پای صحبت مازیار فلاحی نشستیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت کردیم.
گپ و گفتی که برایمان جذاب و دلپذیر بود و در آن مازیار از همه چیز و همه جا برایمان صحبت کرد.
او می گوید قصد دارد اولین آلبوم تصویری خود را به زودی روانه بازار کند. آلبومی که البته هزینه های زیادی هم در پی دارد و پروژه سنگینی است. این شما و این صحبت های متفاوت آقای عاشقانه های موسیقی…
انتشار آلبوم دوم یک مقدار طولانی شد. چرا؟
راستش پیش خودم اینطور فکر می کردم که دو سال فاصله بین دو آلبوم، فاصله مناسبی است. کنسرت هایم، هم این موضوع را نشان می داد که می توانم به خودم برای انتشار آلبوم جدید فرصت دهم و آلبوم دوم را با فاصله کم از آلبوم «قلب یخی» منتشر نکنم و با همین آهنگ ها زندگی کنیم. ضمن اینکه من در این مدت آهنگ های زیادی را در قالب تیتراژهای تلویزیونی و سینمایی کار کردم و این موضوع خلاء آلبوم را به نوعی پر کرد. البته چون آلبوم از یک نوع انسجام موسیقیایی برخودار است و موسیقی فیلم به یک موضوع خاص می پردازد، نیاز به انتشار آلبوم هم احساس می شد و به همین دلیل همراه با امیر توسلی و برادرم خشایار روی آلبوم کار می کردیم. موضوع فصل سوم «قلب یخی» که پیش آمد من و امیر توسلی به دلیل اینکه هر دو درگیر این سریال بودیم، یک مقدار کار سخت شد و تمرکزمان از روی آلبوم برداشته شد. «قلب یخی» که به پایان رسید دوباره روی آلبوم متمرکز شدیم و در نهایت «لعنت به من» شهریور امسال وارد بازار شد.
الان که مدت بیشتری از انتشار «لعنت به من» گذشته، فکر می کنی آلبوم چقدر موفق بوده؟
فکر می کنم کلیت آلبوم موفق بوده و مردم دوستش داشتند. البته منتظرم تا اجرای جدیدی داشته باشیم تا به نتیجه بهتری در این مورد دست پیدا کنم.
و در این مدت فکر می کنی کدام یک از آهنگ ها بیشتر مورد توجه هوادارانت واقع شده؟
ترانه «قربون مست نگاهت»
در مصاحبه قبلی که با هم داشتیم در مورد انتشار یک آلبوم تصویری صحبت کردی، در این مورد برایمان بگو.
من چند آهنگ داشتم که فضای تصویری خوبی داشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم این آهنگ ها را در قالب یک مجموعه تصویری منتشر کنیم. این پروژه که کار پرهزینه ای هم هست تا حدی انجام شده، اما بخش زیادی از آن باقی مانده و سعی می کنیم تولید این آلبوم را موازی با کنسرت ها پیگیری کنم.
از قطعات قبلی ات هم در این آلبوم استفاده خواهی کرد؟
اگر بخواهم از آهنگ های قبلی ام استفاده کنم، تراک «مترسک» است که در آلبوم «لعنت به من» قرار داشت. به جز این قطعه آهنگ های جدیدی هم در این آلبوم هستند که تا امروز منتشر نشده اند.
در دنیا، تصویر یکی از ارکان اصلی شنیده شدن موسیقی است. انتشار این آلبوم تصویری هم به دلیل همین ماجراست؟
درسته که موسیقی به صورت صوتی منتشر می شود و ما آن را گوش می کنیم اما در دنیای امروز ترکیب و موسیقی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. تصویر در انتقال موسیقی با کلام نقش به سزایی دارد و اگر یک پروژه موسیقایی می خواهد به تکامل برسد، به تصویر هم نیاز دارد. امیدوارم به زودی ما هم در ایران برای موسیقی صاحب یک شبکه تصویری شویم. این تصویر می تواند تصاویر ساده ای هم باشد، اما وجودش برای موسیقی یک نیاز به حساب می آید. در موسیقی پاپ امروز، آهنگ هایی با مفاهیم عمیق منتشر می شود که اگر تصویر هم در کنار آن باشد، می توانیم از لحاظ بصری هم از آن لذت ببریم.
الان تنها راه تبلیغ موسیقی مجاز، پوستر آلبوم هاست که در سوپرمارکت ها نصب می شود. با این شرایط فکر می کنی موسیقی مجاز با موسیقی زیرزمینی و لس آنجلسی رقابت عادلانه ای دارد؟
موفقیت موسیقی پاپ داخلی نشان می دهد که با همین بضاعت نه چندان زیاد هم توانسته به محبوبیت زیادی در جامعه دست پیدا کند. فکر می کنم اگر تصاویر و تبلیغات و… به این موسیقی اضافه شود، قطعاً نتایج بهتری هم به دست خواهد آمد.
سی دی تصویری تو قدم رو به جلویی در این مسیر به حساب می آید یا یک آلبوم خنثی است؟
راستش هدف من از انتشار این آلبوم تصویری این نیست که بگویم من هم یک کار تصویری انجام داده ام! به هر حال امروز حجم تولید موسیقی در دنیا بسیار زیاد است و ما می خواهیم با انتشار این آلبوم موسیقی، تصویر با کیفیت تری را به دست مخاطب برسانیم.
اسم آلبوم مشخص شده؟
اگر بتوانیم در این حجم کاری این پروژه را به سرانجام برسانیم، نام «لیلا» را برایش انتخاب خواهیم کرد.
این یعنی انتشار آلبوم تصویری ات هنوز به قطعیت نرسیده؟
اول که کار را شروع کردیم، پروژه ساده تر بود اما الان که کار یک مقدار پیش رفته پروژه سخت تر و هزینه برتر شده! ما برای تولید این آلبوم نیاز به فیلمبرداری در شهرک سینمایی دفاع مقدس داریم.
پس فعلاً به دنبال اسپانسر هستی…
نه، بحثاسپانسر حل شده. به هر حال تولید چنین آلبومی نیاز به طی مراحل تولیدی مختلفی دارد که مشغول آن هستیم.
با توجه به اینکه دوباره درگیر کنسرت خواهی شد و همچنین مشغله ای که بابت انتشار آلبوم تصویری ات داری، کار آلبوم سوم را شروع کرده ای؟
من هیچ وقت واژه جمع کردن آلبوم را دوست نداشته ام. من همیشه مجموعه ای از دلنوشته هایم را کنار هم قرار می دهم و آن را در قالب یک آلبوم منتشر می کنم. الان که داریم با هم صحبت می کنیم من چند آهنگ جدید دارم که شاید در آلبوم سوم قرار بگیرد. هر وقت مجموعه شعرها و آهنگ هایم به یک حد مشخص برسند خودشان من را صدا می زنند تا آلبوم را منتشر کنم.
چند روز پیش عکسی در رسانه ها منتشر شد که در اتفاقی نادر اکثر خواننده های مشهور پاپ کنار هم جمع شده بودند تا صنف خواننده ها را تشکیل دهند. فکر می کنی تشکیل چنین صنفی، شدنی است؟
فکر می کنم آن عکس، یک تصویر استثنایی در تاریخ موسیقی پاپ است. فارغ از هر اتفاقی باید بگویم که آن جمع خیلی دوست داشتنی بود. در مورد صنف موسیقی هم باید بگویم که اگر این کار به سرانجام برسد، اتفاقات خوبی برای موسیقی پاپ می افتد. اصولاً موسیقی پاپ تک نفره دیده می شود. در واقع با اینکه عوامل زیادی برای یک آلبوم زحمت می کشند، اما در نهایت، این خواننده است که دیده می شود. به همین دلیل هم هست که موسیقی پاپ معمولاً تک نفره دیده می شود و همه چیز به خواننده خلاصه می شود. شاید به همین دلیل هم هست که خواننده ها خیلی سخت کنار هم جمع می شوند، اما اگر این اتفاق بیفتد و همه همدل باشند، نتایج مثبتی حاصل خواهد شد.
در تور کنسرتی که قبل از ماه محرم داشتی، برای اولین بار به سراغ کارهای نمایشی رفتی، در اجراهای آینده ات هم این کار را ادامه خواهی داد؟
دلیل اصلی این نوع کارها در درجه اول، احترام به مخاطب است. وقتی مخاطب برای دیدن و شنیدن موسیقی هزینه کرده و وقت صرف کرده، ما وظیفه داریم به این حضور احترام بگذاریم و کاری متفاوت را به مخاطب ارائه دهیم. در شش سانس اولی که بعد از انتشار آلبوم «لعنت به من» برگزار شد، کنسرت را با آهنگ مترسک آغاز کردیم و تمام اتفاقاتی که روی استیج دیده شده، برآمده از خود آهنگ بود. در نهایت به آن نوع طراحی رسیدیم. در شش سانس دوم هم تصمیم گرفتم کنسرت را با آهنگ آخرین نفس آغاز کنم و طراحی شروع هم با زحمات کیوان ملک مطیعی تغییر کرد. در انتهای اجرا هم، برای ایجاد یک فضای مثبت و دوست داشتنی، به دلیل علاقه ای که همیشه به رز قرمز دارم، گلبرگ های رز قرمز فضای سالن را پر کرد. اینجا باید از علی گلکار عزیز تشکر کنم که برای اجرای این ایده خیلی زحمت کشید. در اجرای بعدی هم تلاش می کنم کار متفاوت دیگری را برنامه ریزی و انجام دهیم.
تک آهنگ جدیدی منتشر نخواهی کرد؟
فکر می کنم زمانی که این مصاحبه چاپ شده باشد، آهنگ «مهمون من باش» منتشر شده است. این آهنگ را به همراه محمدرضا علیمردانی اجرا کرده ام. آقای علیمردانی گوینده و دوبلور است که آنونس آلبوم «قلب یخی» را اجرا کرده بود. ما در فیلم «پروانگی» با هم، یک همکاری مشترک داشتیم که محمدرضا صدای آریالای سعید راد را دوبله کرده بود. محمدرضا علیمردانی صدای بم و بسیار قدرتمندی دارد که به شخصه صدایش را خیلی دوست دارم. ما این کار را به صورت مشترک اجرا کردیم که این همکاری برایم واقعاً دلپذیر و جذاب بود.
تو سال هاست که در مهرشهر زندگی می کنی. رفت و آمد روزانه بین کرج و تهران برایت سخت نیست؟
این رفت و آمد روزانه و گاهی هم پرترافیک برایم تبدیل به عادت شده و گاهی سختی آن را فراموش می کنم. اما خیلی وقت ها در همین مسیر آهنگ ها و ترانه هایم را ساخته ام. مثلاً آهنگ «دلم گرفته» یکی از کارهایی است که در مسیر تهران کرج ساختم. چون ساعت بازگشتم به کرج معمولاً مصادف است با غروب آفتاب، هر روز غروب آفتاب را در مسیر می بینم. بخش عمده ای از آهنگ دلم گرفته هم زمانی ساخته شد که من مشغول رانندگی بودم و به غروب آفتاب نگاه می کردم. این حس تنهایی و غروب دلگیر حس شاعرانه ای دارد که آن را دوست دارم.
نمی خواهی به تهران نقل مکان کنی؟
من جایی زندگی می کنم که هنوز درختانش قطور و سرپا هستند و از طرف دیگر ترافیک چندانی هم ندارد و زیاد درگیر آلودگی هوا نیست. به همین دلیل خیلی برایم سخت است که جای دیگری زندگی کنم. من آرامش، سکوت و صدای پرنده های اینجا را با ترافیک، آلودگی هوا و زندگی پر از برج و دود و آهن تهران عوض نمی کنم. اگر ببینم کرج همه شبیه به تهران می شود، شاید به چندین کیلومتر دورتر کوچ کنم. این انتخابی است که ما آدم ها انجام می دهیم. همه ما نسبت به ترافیک و آلودگی هوا اعتراض و حساسیت داریم. در صورتی که خیلی راحت با جابجایی محل زندگی مان می توانیم خیلی ساده تر، ارزان تر و عاشقانه تر زندگی کنیم.
تو آدم عاشقی به نظر می آیی و پاییز هم فصل آدم های عاشق است. هیچ وقت به این فکر کرده ای که خودت را به انتشار تک آهنگ پاییزی ملزم کنی؟
راستش زیاد مقید نیستم که حتماً در این فصل یک آهنگ منتشر کنم. ممکن است من یک آهنگی را در حال و هوای پاییزی بسازم، اما انتشار آن به طول بیانجامد و مثلاً شب یلدا منتشر شود. اما اگر بخواهم از بین فصل های سال یکی را انتخاب کنم، پاییز را از همه بیشتر دوست دارم. شاید سرما برای خواننده ها زیاد خوشایند نباشد اما زمستان را هم دوست دارم. فضای زمستانی، فوق العاده دلچسب است. وقتی برف می بارد، تمام شهر پر از سکوت می شود و مردم بیشتر دور هم جمع می شوند.
گفتی پاییز انتخاب اولت است، چرا؟
از لحظه ای که تابستان تمام می شود و وارد پاییز می شویم، جنس هوا عوض می شود. من عاشق بارانم، عاشق قدم زدن روی برگ های پیاده رو هستم، عاشق هوای ابری هستم و… که همه اینها در پاییز اتفاق می افتد. رنگ و بوی پاییز برایم بسیار دلپذیر است. یک آسمان خاکستری در کنار رنگ نارنجی برگ ها در کنار هم خیلی زیباست. فکر می کنم در این حال و هوا آدم ها عاشق ترند، بیشتر شعر می نویسند و شعر گوش می دهند و…
حرفی مانده که با هوادارانت در میان بگذاری؟
باید از همین جا قول یک کنسرت متفاوت و بهتر از قبل را به هواداران عزیزم بدهم و بگویم مثل همیشه منتشر حضور گرم شان هستم. تمام تلاشم را می کنم به شهرهای مختلف ایران سفر کنیم تا دیداری زمستانی با مردم خوب کشورمان داشته باشیم.
آرمانی / شماره ۱۵۷ و ۱۵۸ / آذر ماه ۹۲ / گفتگو: مصطفی امامی / صفحه ۱۲
او می گوید قصد دارد اولین آلبوم تصویری خود را به زودی روانه بازار کند. آلبومی که البته هزینه های زیادی هم در پی دارد و پروژه سنگینی است. این شما و این صحبت های متفاوت آقای عاشقانه های موسیقی…
انتشار آلبوم دوم یک مقدار طولانی شد. چرا؟
راستش پیش خودم اینطور فکر می کردم که دو سال فاصله بین دو آلبوم، فاصله مناسبی است. کنسرت هایم، هم این موضوع را نشان می داد که می توانم به خودم برای انتشار آلبوم جدید فرصت دهم و آلبوم دوم را با فاصله کم از آلبوم «قلب یخی» منتشر نکنم و با همین آهنگ ها زندگی کنیم. ضمن اینکه من در این مدت آهنگ های زیادی را در قالب تیتراژهای تلویزیونی و سینمایی کار کردم و این موضوع خلاء آلبوم را به نوعی پر کرد. البته چون آلبوم از یک نوع انسجام موسیقیایی برخودار است و موسیقی فیلم به یک موضوع خاص می پردازد، نیاز به انتشار آلبوم هم احساس می شد و به همین دلیل همراه با امیر توسلی و برادرم خشایار روی آلبوم کار می کردیم. موضوع فصل سوم «قلب یخی» که پیش آمد من و امیر توسلی به دلیل اینکه هر دو درگیر این سریال بودیم، یک مقدار کار سخت شد و تمرکزمان از روی آلبوم برداشته شد. «قلب یخی» که به پایان رسید دوباره روی آلبوم متمرکز شدیم و در نهایت «لعنت به من» شهریور امسال وارد بازار شد.
الان که مدت بیشتری از انتشار «لعنت به من» گذشته، فکر می کنی آلبوم چقدر موفق بوده؟
فکر می کنم کلیت آلبوم موفق بوده و مردم دوستش داشتند. البته منتظرم تا اجرای جدیدی داشته باشیم تا به نتیجه بهتری در این مورد دست پیدا کنم.
و در این مدت فکر می کنی کدام یک از آهنگ ها بیشتر مورد توجه هوادارانت واقع شده؟
ترانه «قربون مست نگاهت»
در مصاحبه قبلی که با هم داشتیم در مورد انتشار یک آلبوم تصویری صحبت کردی، در این مورد برایمان بگو.
من چند آهنگ داشتم که فضای تصویری خوبی داشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم این آهنگ ها را در قالب یک مجموعه تصویری منتشر کنیم. این پروژه که کار پرهزینه ای هم هست تا حدی انجام شده، اما بخش زیادی از آن باقی مانده و سعی می کنیم تولید این آلبوم را موازی با کنسرت ها پیگیری کنم.
از قطعات قبلی ات هم در این آلبوم استفاده خواهی کرد؟
اگر بخواهم از آهنگ های قبلی ام استفاده کنم، تراک «مترسک» است که در آلبوم «لعنت به من» قرار داشت. به جز این قطعه آهنگ های جدیدی هم در این آلبوم هستند که تا امروز منتشر نشده اند.
در دنیا، تصویر یکی از ارکان اصلی شنیده شدن موسیقی است. انتشار این آلبوم تصویری هم به دلیل همین ماجراست؟
درسته که موسیقی به صورت صوتی منتشر می شود و ما آن را گوش می کنیم اما در دنیای امروز ترکیب و موسیقی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. تصویر در انتقال موسیقی با کلام نقش به سزایی دارد و اگر یک پروژه موسیقایی می خواهد به تکامل برسد، به تصویر هم نیاز دارد. امیدوارم به زودی ما هم در ایران برای موسیقی صاحب یک شبکه تصویری شویم. این تصویر می تواند تصاویر ساده ای هم باشد، اما وجودش برای موسیقی یک نیاز به حساب می آید. در موسیقی پاپ امروز، آهنگ هایی با مفاهیم عمیق منتشر می شود که اگر تصویر هم در کنار آن باشد، می توانیم از لحاظ بصری هم از آن لذت ببریم.
الان تنها راه تبلیغ موسیقی مجاز، پوستر آلبوم هاست که در سوپرمارکت ها نصب می شود. با این شرایط فکر می کنی موسیقی مجاز با موسیقی زیرزمینی و لس آنجلسی رقابت عادلانه ای دارد؟
موفقیت موسیقی پاپ داخلی نشان می دهد که با همین بضاعت نه چندان زیاد هم توانسته به محبوبیت زیادی در جامعه دست پیدا کند. فکر می کنم اگر تصاویر و تبلیغات و… به این موسیقی اضافه شود، قطعاً نتایج بهتری هم به دست خواهد آمد.
سی دی تصویری تو قدم رو به جلویی در این مسیر به حساب می آید یا یک آلبوم خنثی است؟
راستش هدف من از انتشار این آلبوم تصویری این نیست که بگویم من هم یک کار تصویری انجام داده ام! به هر حال امروز حجم تولید موسیقی در دنیا بسیار زیاد است و ما می خواهیم با انتشار این آلبوم موسیقی، تصویر با کیفیت تری را به دست مخاطب برسانیم.
اسم آلبوم مشخص شده؟
اگر بتوانیم در این حجم کاری این پروژه را به سرانجام برسانیم، نام «لیلا» را برایش انتخاب خواهیم کرد.
این یعنی انتشار آلبوم تصویری ات هنوز به قطعیت نرسیده؟
اول که کار را شروع کردیم، پروژه ساده تر بود اما الان که کار یک مقدار پیش رفته پروژه سخت تر و هزینه برتر شده! ما برای تولید این آلبوم نیاز به فیلمبرداری در شهرک سینمایی دفاع مقدس داریم.
پس فعلاً به دنبال اسپانسر هستی…
نه، بحثاسپانسر حل شده. به هر حال تولید چنین آلبومی نیاز به طی مراحل تولیدی مختلفی دارد که مشغول آن هستیم.
با توجه به اینکه دوباره درگیر کنسرت خواهی شد و همچنین مشغله ای که بابت انتشار آلبوم تصویری ات داری، کار آلبوم سوم را شروع کرده ای؟
من هیچ وقت واژه جمع کردن آلبوم را دوست نداشته ام. من همیشه مجموعه ای از دلنوشته هایم را کنار هم قرار می دهم و آن را در قالب یک آلبوم منتشر می کنم. الان که داریم با هم صحبت می کنیم من چند آهنگ جدید دارم که شاید در آلبوم سوم قرار بگیرد. هر وقت مجموعه شعرها و آهنگ هایم به یک حد مشخص برسند خودشان من را صدا می زنند تا آلبوم را منتشر کنم.
چند روز پیش عکسی در رسانه ها منتشر شد که در اتفاقی نادر اکثر خواننده های مشهور پاپ کنار هم جمع شده بودند تا صنف خواننده ها را تشکیل دهند. فکر می کنی تشکیل چنین صنفی، شدنی است؟
فکر می کنم آن عکس، یک تصویر استثنایی در تاریخ موسیقی پاپ است. فارغ از هر اتفاقی باید بگویم که آن جمع خیلی دوست داشتنی بود. در مورد صنف موسیقی هم باید بگویم که اگر این کار به سرانجام برسد، اتفاقات خوبی برای موسیقی پاپ می افتد. اصولاً موسیقی پاپ تک نفره دیده می شود. در واقع با اینکه عوامل زیادی برای یک آلبوم زحمت می کشند، اما در نهایت، این خواننده است که دیده می شود. به همین دلیل هم هست که موسیقی پاپ معمولاً تک نفره دیده می شود و همه چیز به خواننده خلاصه می شود. شاید به همین دلیل هم هست که خواننده ها خیلی سخت کنار هم جمع می شوند، اما اگر این اتفاق بیفتد و همه همدل باشند، نتایج مثبتی حاصل خواهد شد.
در تور کنسرتی که قبل از ماه محرم داشتی، برای اولین بار به سراغ کارهای نمایشی رفتی، در اجراهای آینده ات هم این کار را ادامه خواهی داد؟
دلیل اصلی این نوع کارها در درجه اول، احترام به مخاطب است. وقتی مخاطب برای دیدن و شنیدن موسیقی هزینه کرده و وقت صرف کرده، ما وظیفه داریم به این حضور احترام بگذاریم و کاری متفاوت را به مخاطب ارائه دهیم. در شش سانس اولی که بعد از انتشار آلبوم «لعنت به من» برگزار شد، کنسرت را با آهنگ مترسک آغاز کردیم و تمام اتفاقاتی که روی استیج دیده شده، برآمده از خود آهنگ بود. در نهایت به آن نوع طراحی رسیدیم. در شش سانس دوم هم تصمیم گرفتم کنسرت را با آهنگ آخرین نفس آغاز کنم و طراحی شروع هم با زحمات کیوان ملک مطیعی تغییر کرد. در انتهای اجرا هم، برای ایجاد یک فضای مثبت و دوست داشتنی، به دلیل علاقه ای که همیشه به رز قرمز دارم، گلبرگ های رز قرمز فضای سالن را پر کرد. اینجا باید از علی گلکار عزیز تشکر کنم که برای اجرای این ایده خیلی زحمت کشید. در اجرای بعدی هم تلاش می کنم کار متفاوت دیگری را برنامه ریزی و انجام دهیم.
تک آهنگ جدیدی منتشر نخواهی کرد؟
فکر می کنم زمانی که این مصاحبه چاپ شده باشد، آهنگ «مهمون من باش» منتشر شده است. این آهنگ را به همراه محمدرضا علیمردانی اجرا کرده ام. آقای علیمردانی گوینده و دوبلور است که آنونس آلبوم «قلب یخی» را اجرا کرده بود. ما در فیلم «پروانگی» با هم، یک همکاری مشترک داشتیم که محمدرضا صدای آریالای سعید راد را دوبله کرده بود. محمدرضا علیمردانی صدای بم و بسیار قدرتمندی دارد که به شخصه صدایش را خیلی دوست دارم. ما این کار را به صورت مشترک اجرا کردیم که این همکاری برایم واقعاً دلپذیر و جذاب بود.
تو سال هاست که در مهرشهر زندگی می کنی. رفت و آمد روزانه بین کرج و تهران برایت سخت نیست؟
این رفت و آمد روزانه و گاهی هم پرترافیک برایم تبدیل به عادت شده و گاهی سختی آن را فراموش می کنم. اما خیلی وقت ها در همین مسیر آهنگ ها و ترانه هایم را ساخته ام. مثلاً آهنگ «دلم گرفته» یکی از کارهایی است که در مسیر تهران کرج ساختم. چون ساعت بازگشتم به کرج معمولاً مصادف است با غروب آفتاب، هر روز غروب آفتاب را در مسیر می بینم. بخش عمده ای از آهنگ دلم گرفته هم زمانی ساخته شد که من مشغول رانندگی بودم و به غروب آفتاب نگاه می کردم. این حس تنهایی و غروب دلگیر حس شاعرانه ای دارد که آن را دوست دارم.
نمی خواهی به تهران نقل مکان کنی؟
من جایی زندگی می کنم که هنوز درختانش قطور و سرپا هستند و از طرف دیگر ترافیک چندانی هم ندارد و زیاد درگیر آلودگی هوا نیست. به همین دلیل خیلی برایم سخت است که جای دیگری زندگی کنم. من آرامش، سکوت و صدای پرنده های اینجا را با ترافیک، آلودگی هوا و زندگی پر از برج و دود و آهن تهران عوض نمی کنم. اگر ببینم کرج همه شبیه به تهران می شود، شاید به چندین کیلومتر دورتر کوچ کنم. این انتخابی است که ما آدم ها انجام می دهیم. همه ما نسبت به ترافیک و آلودگی هوا اعتراض و حساسیت داریم. در صورتی که خیلی راحت با جابجایی محل زندگی مان می توانیم خیلی ساده تر، ارزان تر و عاشقانه تر زندگی کنیم.
تو آدم عاشقی به نظر می آیی و پاییز هم فصل آدم های عاشق است. هیچ وقت به این فکر کرده ای که خودت را به انتشار تک آهنگ پاییزی ملزم کنی؟
راستش زیاد مقید نیستم که حتماً در این فصل یک آهنگ منتشر کنم. ممکن است من یک آهنگی را در حال و هوای پاییزی بسازم، اما انتشار آن به طول بیانجامد و مثلاً شب یلدا منتشر شود. اما اگر بخواهم از بین فصل های سال یکی را انتخاب کنم، پاییز را از همه بیشتر دوست دارم. شاید سرما برای خواننده ها زیاد خوشایند نباشد اما زمستان را هم دوست دارم. فضای زمستانی، فوق العاده دلچسب است. وقتی برف می بارد، تمام شهر پر از سکوت می شود و مردم بیشتر دور هم جمع می شوند.
گفتی پاییز انتخاب اولت است، چرا؟
از لحظه ای که تابستان تمام می شود و وارد پاییز می شویم، جنس هوا عوض می شود. من عاشق بارانم، عاشق قدم زدن روی برگ های پیاده رو هستم، عاشق هوای ابری هستم و… که همه اینها در پاییز اتفاق می افتد. رنگ و بوی پاییز برایم بسیار دلپذیر است. یک آسمان خاکستری در کنار رنگ نارنجی برگ ها در کنار هم خیلی زیباست. فکر می کنم در این حال و هوا آدم ها عاشق ترند، بیشتر شعر می نویسند و شعر گوش می دهند و…
حرفی مانده که با هوادارانت در میان بگذاری؟
باید از همین جا قول یک کنسرت متفاوت و بهتر از قبل را به هواداران عزیزم بدهم و بگویم مثل همیشه منتشر حضور گرم شان هستم. تمام تلاشم را می کنم به شهرهای مختلف ایران سفر کنیم تا دیداری زمستانی با مردم خوب کشورمان داشته باشیم.
آرمانی / شماره ۱۵۷ و ۱۵۸ / آذر ماه ۹۲ / گفتگو: مصطفی امامی / صفحه ۱۲
ارسال نظر