اگه فکر می کنی زندگی بهت پشت کرده، بخون!
برای بازگشت به زندگی، وقتی زندگی به شما پشت پا می زند، الهام بگیرید!
به گزارشامید، زندگی فرصت های فراوانی را برای گریستن یا خندیدن به ما می دهد. ما خوشی ها را نیز مزه مزه می کنیم، ولی لحظات سخت، به درون قلب و روح ما نفوذ می کنند. توانایی ما برای رسیدگی و کنترل چالش های زندگی، میزانی برای اندازه گیری قدرت شخصیت ماست. با این وجود، آیا می دانید ما در کجا شیوه مقابله با این چالش ها، سختی ها و مشکلات را یاد می گیریم؟ خواندن و نوشتن را همه در مدرسه می آموزیم، اما در مورد کلیدهای زندگی چطور؟ ما در کجا برای زندگی ۱۰۱ ثبت نام می می کنیم؟(توضیح مترجم: «زندگی ۱۰۱ نام کتابی است از پیتر مک ویلیامز. این کتاب در مورد چیزهایی است
که آرزوی داشتن شان را داریم و آنچه که مدرسه درباره زندگی، به ما می آموزد.) کلاس هایی که در مورد از دست دادن شغل، مرگ عزیزان و ناکامی در یک رابطه هستند، در کجا تشکیل می شوند؟ متاسفانه، ما بیشتر آن درس ها را از طریق تجربه فرا می گیریم؛ با دست داشتن بر آتش و حضور در مدرسه سختی ها!
پیام کتاب من این است: «تا موفق و برنده نشده اید، دست از تلاش بر ندارید.»
منظور این است که مهم نیست در زندگی چقدر با مشکلات گوناگون مواجه می شوید و آنها تا چه حد برای شما مشکل ساز می شوند؛ همیشه یک دلیل برای ادامه دادن و جنگیدن وجود دارد زیرا شما توان زنده ماندن و رشد کردن را دارید.
همان طور که در سطرهای بعدی می خوانید، پیشنهاد من این است که اگر بعد از این در زندگی شکست خوردید، یا به عقب پرت شدید، ابتدا شجاعانه شکست را قبول کنید و سپس علت بروز آن را بیابید. بعد قدمی به جلو بردارید. از جایی که ضربه خورده اید، دوباره به پا خیزید. این همان روشی است که همیشه باید انجام دهید تا آن فردی بشوید که می خواستید.
بعضی اوقات مشکلات به دنبال هم می آیند
ما در دورانی پر از چالش، زندگی می کنیم. در محیط کار تحت فشاریم و در خانه هم استرس داریم. مردم همواره تلاش می کنند تا حس زندگی را ایجاد کنند، اما وقتی زندگی به شما پشت پا می زند، چگونه می خواهید به راه تان ادامه دهید؟
وقتی همه امور به خوبی انجام می شود، عامل مثبتی برای ادامه وجود دارد، ولی وقتی زندگی، شما را به سمت نقطه ای کور می راند، چیزی کاملاً متفاوت دست اندرکار است. مانند وقتی کسی که دوستش دارید از میان می رود؛ وقتی یک بیماری سخت، زندگی شما و افراد خانواده تان را تحت تاثیر قرار می دهد؛ وقتی که شغل تان را از دست می دهید؛ وقتی روابط شما به آشفتگی و جدایی می انجامد و یا وقتی لحظات تلخ طلاق را تجربه می کنید.
همیشه لحظاتی وجود دارد که به زندگی می گویید: «لطفاً کمی مهلت بده! مجالی برای نفس کشیدن!» ولی زندگی به این سخنان توجهی ندارد و همین که سرتان را بالا بگیرید، با تلنگری شما را به عقب می فرستد. زندگی این است!
اعتقاد بسیار قدرتمند است
برای اعتقاد به خودف تنها چیزی که مورد نیاز است درک این مطلب است که زندگی شما ارزش دارد! در چنین شرایطی، امید هم خود به خود به وجود می آید. نیازی نیست که شما در بالای جهان باشید و به آن بنگرید و مهم نیست شرایط تان چگونه است؛ به هر حال، دلیلی برای بودن شما در اینجا وجود دارد. چگونه می توانید اعتقاد به خود را شروع کنید؟
روش اول این است که از طریق تشویق درونی، کار را آغاز کنید. برای شروع، روی کارهایی تمرکز کنید که دوست دارید داوطلبانه، انجام دهید. به یک کلاس آموزشی بروید و یا کاری را انجام دهید که به شما احساس خوبی می دهد. عبارات مثبتی را بیابید که برای شما کارسازند و آنها را بر روی کارت هایی بنویسید و جلوی چشم تان قرار دهید تا هر روز آنها را ببینید. یکی از دوستان من، عبارتی را برایم ارسال کرده است که به راستی مورد علاقه ام است:
«قرار است برایم چیزهای خوبی اتفاق بیفتد!»
این عبارت را مرتب تکرار کنید، ولی هر بار روی یکی از کلمات آن بیشتر تاکید داشته باشید. به عنوان مثال:
«قرار استبرایم چیزهای خوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار استبرایمچیزهای خوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار است برایمچیزهایخوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار است برایم چیزهایخوبیاتفاق بیفتد.»
«قرار است برایم چیزهای خوبیاتفاق بیفتد.»
ما باید در درون خود یک حس فوریت و ضرورت داشته باشیم و با آن زندگی کنیم و حتی یک دقیقه را هم هدر ندهیم. درست است که شکست همه را پریشان می کند، اما بعد از آن، نباید منتظر کارت دعوت بود؛ بلافاصله باید به زندگی برگشت! یک راه دیگر برای انجام این کار، این است که به قدرت، بیشتر از خود، اعتماد کنیم و به اینکه چیزهای خوب در راه هستند، اعتقاد داشته باشیم. در آن صورت وقتی بیدار می شویم، چیزهای خوب رخ می دهد.
بیایید ذهن خود را غبارروبی کنیم و با جرات، تازگی و تصمیمات جدید، به زندگی برگردیم.
راز / شماره ۳۱ / نیمه اول شهریور ماه ۹۲ / منبع: مجله Success / سخنانی از لس بران / شیدا فروغی / صفحه ۲۶
پیام کتاب من این است: «تا موفق و برنده نشده اید، دست از تلاش بر ندارید.»
منظور این است که مهم نیست در زندگی چقدر با مشکلات گوناگون مواجه می شوید و آنها تا چه حد برای شما مشکل ساز می شوند؛ همیشه یک دلیل برای ادامه دادن و جنگیدن وجود دارد زیرا شما توان زنده ماندن و رشد کردن را دارید.
همان طور که در سطرهای بعدی می خوانید، پیشنهاد من این است که اگر بعد از این در زندگی شکست خوردید، یا به عقب پرت شدید، ابتدا شجاعانه شکست را قبول کنید و سپس علت بروز آن را بیابید. بعد قدمی به جلو بردارید. از جایی که ضربه خورده اید، دوباره به پا خیزید. این همان روشی است که همیشه باید انجام دهید تا آن فردی بشوید که می خواستید.
بعضی اوقات مشکلات به دنبال هم می آیند
ما در دورانی پر از چالش، زندگی می کنیم. در محیط کار تحت فشاریم و در خانه هم استرس داریم. مردم همواره تلاش می کنند تا حس زندگی را ایجاد کنند، اما وقتی زندگی به شما پشت پا می زند، چگونه می خواهید به راه تان ادامه دهید؟
وقتی همه امور به خوبی انجام می شود، عامل مثبتی برای ادامه وجود دارد، ولی وقتی زندگی، شما را به سمت نقطه ای کور می راند، چیزی کاملاً متفاوت دست اندرکار است. مانند وقتی کسی که دوستش دارید از میان می رود؛ وقتی یک بیماری سخت، زندگی شما و افراد خانواده تان را تحت تاثیر قرار می دهد؛ وقتی که شغل تان را از دست می دهید؛ وقتی روابط شما به آشفتگی و جدایی می انجامد و یا وقتی لحظات تلخ طلاق را تجربه می کنید.
همیشه لحظاتی وجود دارد که به زندگی می گویید: «لطفاً کمی مهلت بده! مجالی برای نفس کشیدن!» ولی زندگی به این سخنان توجهی ندارد و همین که سرتان را بالا بگیرید، با تلنگری شما را به عقب می فرستد. زندگی این است!
اعتقاد بسیار قدرتمند است
برای اعتقاد به خودف تنها چیزی که مورد نیاز است درک این مطلب است که زندگی شما ارزش دارد! در چنین شرایطی، امید هم خود به خود به وجود می آید. نیازی نیست که شما در بالای جهان باشید و به آن بنگرید و مهم نیست شرایط تان چگونه است؛ به هر حال، دلیلی برای بودن شما در اینجا وجود دارد. چگونه می توانید اعتقاد به خود را شروع کنید؟
روش اول این است که از طریق تشویق درونی، کار را آغاز کنید. برای شروع، روی کارهایی تمرکز کنید که دوست دارید داوطلبانه، انجام دهید. به یک کلاس آموزشی بروید و یا کاری را انجام دهید که به شما احساس خوبی می دهد. عبارات مثبتی را بیابید که برای شما کارسازند و آنها را بر روی کارت هایی بنویسید و جلوی چشم تان قرار دهید تا هر روز آنها را ببینید. یکی از دوستان من، عبارتی را برایم ارسال کرده است که به راستی مورد علاقه ام است:
«قرار است برایم چیزهای خوبی اتفاق بیفتد!»
این عبارت را مرتب تکرار کنید، ولی هر بار روی یکی از کلمات آن بیشتر تاکید داشته باشید. به عنوان مثال:
«قرار استبرایم چیزهای خوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار استبرایمچیزهای خوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار است برایمچیزهایخوبی اتفاق بیفتد.»
«قرار است برایم چیزهایخوبیاتفاق بیفتد.»
«قرار است برایم چیزهای خوبیاتفاق بیفتد.»
ما باید در درون خود یک حس فوریت و ضرورت داشته باشیم و با آن زندگی کنیم و حتی یک دقیقه را هم هدر ندهیم. درست است که شکست همه را پریشان می کند، اما بعد از آن، نباید منتظر کارت دعوت بود؛ بلافاصله باید به زندگی برگشت! یک راه دیگر برای انجام این کار، این است که به قدرت، بیشتر از خود، اعتماد کنیم و به اینکه چیزهای خوب در راه هستند، اعتقاد داشته باشیم. در آن صورت وقتی بیدار می شویم، چیزهای خوب رخ می دهد.
بیایید ذهن خود را غبارروبی کنیم و با جرات، تازگی و تصمیمات جدید، به زندگی برگردیم.
راز / شماره ۳۱ / نیمه اول شهریور ماه ۹۲ / منبع: مجله Success / سخنانی از لس بران / شیدا فروغی / صفحه ۲۶