|
|
کدخبر: ۱۷۹۱۳۹

شما برای سال ۱۳۹۵ چه صفت خاصی را پیشنهاد می کنید؟ تیم کارشناسی باشگاه طنزپردازان جوان، پس از مدت ها بررسی، هیچ چیزی را برازنده تر از «مدیریت نوین» برای سال نود و پنج پیدا نکرد.

به گزارش امیدنیوز - بی قانون، ضمیمه طنز روزنامه قانون - شهاب پاک نگر: شما برای سال ۱۳۹۵ چه صفت خاصی را پیشنهاد می کنید؟ تیم کارشناسی باشگاه طنزپردازان جوان، پس از مدت ها بررسی، هیچ چیزی را برازنده تر از «مدیریت نوین» برای سال نود و پنج پیدا نکرد. در ادامه به برخی از دلایل این انتخاب اشاره می کنیم:

الف) مدیریت بحران:سالی که گذشت پر بود از بلایای طبیعی و غیرطبیعی؛ از سیل و طوفان بگیرید تا آلودگی هوا و …؛ اما مدیران ما با سرلوحه قرار دادن شعار «این نیز بگذرد»، شیوه جدیدی در مدیریت بحران را به جهانیان عرضه کردند و آن قدر صبر پیشه کردند تا بالاخره اوضاع درست شد. ما در این سال فهمیدیم اگر صبر کنیم و باد بیاید؛ آلودگی هوا، اگر صبر کنیم و باد نیاید؛ مشکل گرد و خاک، اگر صبر کنیم و باران بیاید؛ مشکل کم آبی و اگر صبر کنیم و باران نیاید؛ مشکل سیل حل می شود.

ب) مدیریت نجومی:اگر از هر آریایی اصیلی بپرسید: «مدیران ارشد ناسا کجایی هستند؟» بدون درنگ می گوید» ایرانی»! این مسئله تا چند وقت پیش ممکن بود برای خیلی از ما(آریایی های غیر اصیل) شوخی باشد اما در سالی که گذشت متوجه شدیم علم نجوم در ذات ما ایرانی ها ریشه دوانده است. کافی بود کمی به اخبار گوش کنیم و همزمان خیابان های اطراف مان را رصد کنیم تا متوجه بشویم که عده ای با تلاش شبانه روزی درگیر پیاده سازی این علم در حقوق و مزایا و املاک هستند و بخشی از جوانان مترصد «گل» کردنِ استعداد فضانوردی!

ج) مدیریت پاسخگویی:در سالی که گذشت هیچ چیز به اندازه پاسخگویی در بین مدیران ما عیان نبود. گاهی این هنر، چنان گل درشت بود که می شد اثر آن را پای چشم پرسشگران دید. در این بین هر کسی از ظن خود پاسخگو بود؛ مثلا برای نشست زمین های تهران، ساعت ها جلسات کارشناسی برگزار شد، چه سلفی هایی که گرفته نشد و در نهایت مقصر اصلی شناسایی شد: «خاک تهران سست است»! در بعضی قسمت ها هم مدیران آن قدر سعی در افزایش سرعت پاسخگویی داشتند که گه گاه مجبور به تکذیب می شدند و این اواخر، کار به جایی رسیده بود که ابتدا تکذیب و سپس خبرهای مرتبط می آمد. در این بین هم اقلیتی از مدیران بودند که به جای پاسخگویی، استعفا می دادند یا از پاسخ می ماندند.

د) مدیریت ورزشی:تاکتیک مدیریتی سال ۹۵ در ورزش، استفاده از دو رویکرد «غافلگیری» و «دیپلماسی ورزشی» بود. ابتدا لباس های تیم المپیک مان را جوری طراحی کردیم که دنیا بداند ما المپیک را برای خودش می خواهیم، نه رژه رفتن! بعد با استفاده از تکنیک غافلگیری با ورزشکاری مدال طلا گرفتیم که مربی نداشت. در ادامه هم روزها را قاطعی کردیم و به استقبال مدال آوران مان نرفتیم تا رقبا حساب کار دست شان بیاید که نباید دنبال پیش بینی رفتارهای ما باشند.

در دیپلماسی ورزشی، برای آن که بین باشگاه های ما و فیفا کدورتی ایجاد نشود، ترجمه مکاتبات را کمی تلطیف کردیم تا نه سیخ بسوزد نه کباب! البته فیفا این بار فکر کرد ما از رویکرد غافلگیری استفاده کردیم و قصد داریم سرش را کلاه بگذاریم و باشگاه های ما را محروم کرد ولی این چیزی از ارزش های ما کم نخواهد کرد.

ه) مدیریت پسابحران:از قدیم الایام در بسیاری از خانواده های ایران مرسوم بود که اگر بلایی سر خانواده می آمد با صحبت های مادر خانواده پیرامون «فلانی رو می بینی چقدر از ما بدبخت تره و … برو خدا رو شکر کن جای اون نیستی!» از آن می گذشتند و این سنت پسندیده به مرور به عنوان یک الگوی تربیتی در خانواده ها نهادینه شد. از آنجا که بسیاری از مدیران ما هم از این الگو بهره کافی برده اند، در مدیریت پسابحران با آمیختن الگوهای تربیتی سنتی و علم مدیریت صنعتی، تکنیک جدیدی را به ثبت رساندند؛ مثلا در مورد یک واقعه آتش سوزی، کافی است گفته شود: «مشکل شما این ساختمان است که اینجا سوخته؟! پس در مورد برج های دو قلو چه می گویید؟»

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار