گپی با یکی از فوتبالی ترین خواننده ها + عکس
درست در شبی که احمدرضا عابدزاده به سالن میلاد نمایشگاه بین المللی آمد تا در کنسرت مازیار شرکت کند، سید مهدی رحمتی هم آمد تا به قول مازیار او و هوادارانش میزبان دو عقاب در کنار هم باشند.

به گزارشافکارنیوز، مازیار فلاحی، یکی از فوتبالی ترین خواننده های کشورمان است که همیشه بدون تعارف از پرسپولیس بودن خود گفته و اعلام کرده که یک پرسپولیسی دو آتیشه است. اما این پرسپولیسی بودن در کنسرت های مازیار تاثیری نداشته و همان قدر که بازیکنان پرسپولیس در کنسرت های او حضور داشته اند، استقلالی ها هم در ردیف اول سالن دیده شده اند. مازیار می گوید رسالت موسیقی ایجاد همدلی بین انسان هاست و نباید به آن به صورت رنگی نگاه کرد. آقای عاشقانه های موسیقی معتقد است موسیقی یک پدیده فرا رنگی است و در کنسرت، استقلال و
پرسپولیس برایش فرقی ندارد. او البته این موضوع را در عمل هم ثابت کرده است، درست در شبی که احمدرضا عابدزاده به سالن میلاد نمایشگاه بین المللی آمد تا در کنسرت مازیار شرکت کند، سید مهدی رحمتی هم آمد تا به قول مازیار او و هوادارانش میزبان دو عقاب در کنار هم باشند.
اجرای زمستانی شما اولین بار بود که عابدزاده را به سالن کنسرت می کشاند. در این مورد برایمان بگو…
راستش حضور احمدرضا عابدزاده در کنسرت هم برای من و هم برای همه بچه های گروه مثل یک احساس خوب و پر از انرژی بود. دیدن چهره و لبخندی که همیشه بر لب احمدرضا عابدزاده است از دوران کودکی همیشه به من نوعی حس اعتماد به نفس را القا می کرد. این حس در کنسرت هم وجود داشت و حضور احمدرضا عابدزادده به همه ما انرژی و اعتماد به نفس داد. واقعیتش این است که آن شب من خبر نداشتم که عابدزاده به کنسرت می آید اما وقتی دیدمش واقعاً خوشحال شدم.
آن روزها دوباره خبرهایی مبنی بر بیماری عابدزاده منتشر شده بود که وقتی او را در کنسرت سلامت و سرپا دیدم، واقعاً خوشحال شدم.
آن شب گفتی به خاطر عابدزاده پرسپولیسی شده ای ماجرا چیست؟
وقتی شما سن و سال زیادی ندارید معمولاً جستجو می کنید تا ببینید قهرمان بقیه چه کسی است تا شما هم او را انتخاب کنید. من از کودکی باشگاه پرسپولیس را دوست داشتم. راستش هر بار که احمدرضا عابدزاده را می دیدم، پرسپولیسی تر می شدم.
فقدان قهرمان همان چیزی است که امروز در جامعه ما به عنوان یک مشکل از آن یاد می شود…
نمی دونم آیا این موضوع به این شکل الان وجود دارد یا نه؟ حس رویاپردازانه قصه ها، کودک درون ما را همیشه عاشق یک قهرمان نگه می دارد.
اما نمی توان شرایط امروز جامعه را با شرایطی که پیش از این وجود داشته مقایسه کنیم. دنیای آن موقع مثل دنیای امروز، جهان ارتباطات نبود و امکان انتقال اطلاعات به این سرعت فراهم نبود و همه چیز خیلی ماشینی نبود. در آن روزها خوب یادم است که احمدرضا عابدزاده به عنوان ستون محکم تیم درون دروازه حضور داشت. آن روزها فوتبال یک مقدار انفرادی تر بود و این سوپراستارها بودند که بار تیم را به دوش می کشیدند. بعضی از اتفاقات مثل حماسه ملبورن برای همیشه در تاریخ ماندگار شده و همه آن را به یاد سپرده اند.
یعنی فکر می کنی دلیل اینکه مدت هاست قهرمان نداریم، پیشرفت تکنولوژی است؟
قهرمان داریم. مثل اعتقاد به اینکه مجسمه در دل سنگ وجود دارد و مجسمه ساز تنها سنگ های اضافه را می تراشد و آن را از دل سنگ بیرون می آورد. اما این موضوع خیلی بحثپیچیده ای است و دلایل مختلفی دست به دست همه می دهد که ما امروز این گونه سخن می گوییم! شاید این قهرمان الان در بین ما زندگی می کند اما شرایط برای مطرح شدن آن به وجود نمی آید و ما او را نمی بینیم. اما فکر می کنم الان در دوره ای زندگی نمی کنیم که یک نفر بیاید و بتواند همه چیز را از حالت بحرانی نجات دهد. حداقل در حوزه ورزش به این صورت است.
فکر می کنی چه چیزی باعثشده محبوبیت عابدزاده هنوز هم به اندازه دوران فوتبالش بالا باشد؟
برای رسیدن به دلیل این موضوع فکر می کنم باید تمام روزهایی که عابدزاده با مردم گذرانده را ورق بزنیم و خاطراتی که مردم با او دارند را مرور کنیم تا متوجه شویم چرا احمدرضا عابدزاده هنوز هم یکی از محبوب ترین اشخاص ورزشی کشور است.
نکته ای که در کنسرت های تو وجود دارد، توازن قرمز و آبی هاست. تو پرسپولیسی هستی اما در خیلی از اجراهایت بازیکنان استقلال در کنار بازیکنان پرسپولیس حضور دارند…
زمانی که می خواستم مهمانان کنسرت را به حضار در سالن معرفی کنم، گفتم امشب در سالن میلاد دو تا عقاب داریم! اینکه یک پرسپولیسی و یک استقلالی در کنار هم می نشینند و با هم در کنسرت حضور پیدا می کنند نشان دهنده این است که موسیقی و کنسرت ارتباطی به رنگ ها ندارد.
کنسرت جای موسیقی است و موسیقی هم پدیده ای است که باعثهمدل شدن آدم ها می شود. از طرفی برخی بازیکنان فوتبال هستند که فراتر از رنگ ها عمل می کنند. مهدی رحمتی، علی کریمی، فرهاد مجیدی، کریم باقری، علی دایی و… اشخاصی هستند که فوتبال ایران را فرارنگی کردند.
فرهاد مجیدی یکی از فوتبالیست های ایرانی است که من علاقه زیادی به او دارم و در کنسرت های من هم حضور پیدا می کند. آدمی مثل فرهاد مجیدی که بارها و بارها به پرسپولیس گل زده اما مورد احترام پرسپولیسی ها هم هست. یا علی کریمی هم چنین شرایطی دارد و استقلالی ها هم دوستش دارند. فکر می کنم همه این افراد آدم های بزرگی هستند و جایگاه خاص خودشان را دارند. در نهایت همان طور که گفتم موسیقی فراتر از رنگ هاست و رسالتش همدل کردن آدم ها با یکدیگر است. اگرچه بخشی از جذابیت فوتبال ما به رقابت استقلال و پرسپولیس وابسته است اما فکر می کنم نباید تعصب اضافی هم داشت. به شخصه هیچ وقت از باخت استقلال خوشحال نمی شوم و فقط از برد پرسپولیس لذت می برم.
چند وقت پیش که با هم صحبت می کردیم گفتی می خواهی آهنگی در مورد فوتبال آماده و منتشر کنی. بعدها در جایی خواندم که امکان دارد این آهنگ به عنوان سرود تیم ملی در جام جهانی مورد استفاده قرار بگیرد، در این مورد برایمان بگو.
اگر من بخواهم به صورت شخصی آهنگی برای تیم ملی بخوانم حکایت دوره های قبلی پیش می آید که هر کسی برای خودش آهنگی را تولید می کند و در نهایت هم مصرف شخصی پیدا می کند. در اینگونه موارد باید هماهنگی های مربوطه از سوی ارگان و یا سازمانی که در این زمینه مسئولیت دارد انجام شود تا کار به سرانجام درست و خوبی برسد. از طرف دیگر فکر می کنم این نوع کارها وقتی جذابیت پیدا می کند که گروهی انجام شود.
منظورت این است که بهتر است سرود تیم ملی با در کنار هم قرار گرفتن چند خواننده ساخته شود؟
فکر می کنم بهتر است اینطوری به موضوع نگاه شود تا اینکه هرکس یک آهنگ به صورت انفرادی در مورد این موضوع منتشر کند. هر چهار سال یک بار که به جام جهانی می رسیم و جذابیت فوتبال افزایش پیدا می کند، معمولاً هر خواننده ای تصمیم می گیرد که در مورد فوتبال و جام جهانی آهنگی منتشر کند. این در حالی است که حضور ایران در جام جهانی یک قضیه ملی است و به همه مردم تعلق دارد و فکر می کنم ارائه یک کار گروهی برای مردم جذابیت بیشتری خواهد داشت.
موضوعی که مدت هاست در مورد تیم ملی مطرح است و خیلی ها از آن ابراز نگرانی می کنند، دعوت نشدن مهدی رحمتی به تیم ملی است. فکر می کنی این موضوع به نفع تیم ملی است؟
راستش اطلاع ندارم که ریشه این اختلافات کجاست اما فکر می کنم بهتر است در نهایت تصمیمی گرفته شود که به نفع تیم ملی کشورمان است نه تصمیمی که از اختلافات شخصی نشات می گیرد. فکر می کنم این یک موضوع واضح است که حضور سید مهدی رحمتی در دروازه تیم ملی، به نفع جریان کلی فوتبال ماست. در نهایت معتقدم باید بهترین تصمیمات گرفته شود تا بتوانیم در جام جهانی از آبروز ملی خود دفاع کنیم.
در پایان برای احمدرضا عابدزاده آرزوی سلامتی بی پایان دارم و هرگز لبخندش و مهار کردن و نگهداشتن توپ های حریفان را با یک دست فراموش نمی کنیم. یاد دروازه بان اسطوره ای فوتبال کشورم ناصر حجازی را گرامی می دارم و ترانه قربون مست نگاهت را بیاد او در جشنواره موسیقی فجر در سی ام بهمن امسال خواهیم خواند. ممنونم از حضور همه هواداران دوست داشتنی ام.
خانواده سبز / شماره ۳۹۷ و ۳۹۸ / بهمن ماه ۹۲ / مصطفی امامی / صفحه ۱۴
اجرای زمستانی شما اولین بار بود که عابدزاده را به سالن کنسرت می کشاند. در این مورد برایمان بگو…
راستش حضور احمدرضا عابدزاده در کنسرت هم برای من و هم برای همه بچه های گروه مثل یک احساس خوب و پر از انرژی بود. دیدن چهره و لبخندی که همیشه بر لب احمدرضا عابدزاده است از دوران کودکی همیشه به من نوعی حس اعتماد به نفس را القا می کرد. این حس در کنسرت هم وجود داشت و حضور احمدرضا عابدزادده به همه ما انرژی و اعتماد به نفس داد. واقعیتش این است که آن شب من خبر نداشتم که عابدزاده به کنسرت می آید اما وقتی دیدمش واقعاً خوشحال شدم.
آن روزها دوباره خبرهایی مبنی بر بیماری عابدزاده منتشر شده بود که وقتی او را در کنسرت سلامت و سرپا دیدم، واقعاً خوشحال شدم.
آن شب گفتی به خاطر عابدزاده پرسپولیسی شده ای ماجرا چیست؟
وقتی شما سن و سال زیادی ندارید معمولاً جستجو می کنید تا ببینید قهرمان بقیه چه کسی است تا شما هم او را انتخاب کنید. من از کودکی باشگاه پرسپولیس را دوست داشتم. راستش هر بار که احمدرضا عابدزاده را می دیدم، پرسپولیسی تر می شدم.
فقدان قهرمان همان چیزی است که امروز در جامعه ما به عنوان یک مشکل از آن یاد می شود…
نمی دونم آیا این موضوع به این شکل الان وجود دارد یا نه؟ حس رویاپردازانه قصه ها، کودک درون ما را همیشه عاشق یک قهرمان نگه می دارد.
اما نمی توان شرایط امروز جامعه را با شرایطی که پیش از این وجود داشته مقایسه کنیم. دنیای آن موقع مثل دنیای امروز، جهان ارتباطات نبود و امکان انتقال اطلاعات به این سرعت فراهم نبود و همه چیز خیلی ماشینی نبود. در آن روزها خوب یادم است که احمدرضا عابدزاده به عنوان ستون محکم تیم درون دروازه حضور داشت. آن روزها فوتبال یک مقدار انفرادی تر بود و این سوپراستارها بودند که بار تیم را به دوش می کشیدند. بعضی از اتفاقات مثل حماسه ملبورن برای همیشه در تاریخ ماندگار شده و همه آن را به یاد سپرده اند.
یعنی فکر می کنی دلیل اینکه مدت هاست قهرمان نداریم، پیشرفت تکنولوژی است؟
قهرمان داریم. مثل اعتقاد به اینکه مجسمه در دل سنگ وجود دارد و مجسمه ساز تنها سنگ های اضافه را می تراشد و آن را از دل سنگ بیرون می آورد. اما این موضوع خیلی بحثپیچیده ای است و دلایل مختلفی دست به دست همه می دهد که ما امروز این گونه سخن می گوییم! شاید این قهرمان الان در بین ما زندگی می کند اما شرایط برای مطرح شدن آن به وجود نمی آید و ما او را نمی بینیم. اما فکر می کنم الان در دوره ای زندگی نمی کنیم که یک نفر بیاید و بتواند همه چیز را از حالت بحرانی نجات دهد. حداقل در حوزه ورزش به این صورت است.
فکر می کنی چه چیزی باعثشده محبوبیت عابدزاده هنوز هم به اندازه دوران فوتبالش بالا باشد؟
برای رسیدن به دلیل این موضوع فکر می کنم باید تمام روزهایی که عابدزاده با مردم گذرانده را ورق بزنیم و خاطراتی که مردم با او دارند را مرور کنیم تا متوجه شویم چرا احمدرضا عابدزاده هنوز هم یکی از محبوب ترین اشخاص ورزشی کشور است.
نکته ای که در کنسرت های تو وجود دارد، توازن قرمز و آبی هاست. تو پرسپولیسی هستی اما در خیلی از اجراهایت بازیکنان استقلال در کنار بازیکنان پرسپولیس حضور دارند…
زمانی که می خواستم مهمانان کنسرت را به حضار در سالن معرفی کنم، گفتم امشب در سالن میلاد دو تا عقاب داریم! اینکه یک پرسپولیسی و یک استقلالی در کنار هم می نشینند و با هم در کنسرت حضور پیدا می کنند نشان دهنده این است که موسیقی و کنسرت ارتباطی به رنگ ها ندارد.
کنسرت جای موسیقی است و موسیقی هم پدیده ای است که باعثهمدل شدن آدم ها می شود. از طرفی برخی بازیکنان فوتبال هستند که فراتر از رنگ ها عمل می کنند. مهدی رحمتی، علی کریمی، فرهاد مجیدی، کریم باقری، علی دایی و… اشخاصی هستند که فوتبال ایران را فرارنگی کردند.
فرهاد مجیدی یکی از فوتبالیست های ایرانی است که من علاقه زیادی به او دارم و در کنسرت های من هم حضور پیدا می کند. آدمی مثل فرهاد مجیدی که بارها و بارها به پرسپولیس گل زده اما مورد احترام پرسپولیسی ها هم هست. یا علی کریمی هم چنین شرایطی دارد و استقلالی ها هم دوستش دارند. فکر می کنم همه این افراد آدم های بزرگی هستند و جایگاه خاص خودشان را دارند. در نهایت همان طور که گفتم موسیقی فراتر از رنگ هاست و رسالتش همدل کردن آدم ها با یکدیگر است. اگرچه بخشی از جذابیت فوتبال ما به رقابت استقلال و پرسپولیس وابسته است اما فکر می کنم نباید تعصب اضافی هم داشت. به شخصه هیچ وقت از باخت استقلال خوشحال نمی شوم و فقط از برد پرسپولیس لذت می برم.
چند وقت پیش که با هم صحبت می کردیم گفتی می خواهی آهنگی در مورد فوتبال آماده و منتشر کنی. بعدها در جایی خواندم که امکان دارد این آهنگ به عنوان سرود تیم ملی در جام جهانی مورد استفاده قرار بگیرد، در این مورد برایمان بگو.
اگر من بخواهم به صورت شخصی آهنگی برای تیم ملی بخوانم حکایت دوره های قبلی پیش می آید که هر کسی برای خودش آهنگی را تولید می کند و در نهایت هم مصرف شخصی پیدا می کند. در اینگونه موارد باید هماهنگی های مربوطه از سوی ارگان و یا سازمانی که در این زمینه مسئولیت دارد انجام شود تا کار به سرانجام درست و خوبی برسد. از طرف دیگر فکر می کنم این نوع کارها وقتی جذابیت پیدا می کند که گروهی انجام شود.
منظورت این است که بهتر است سرود تیم ملی با در کنار هم قرار گرفتن چند خواننده ساخته شود؟
فکر می کنم بهتر است اینطوری به موضوع نگاه شود تا اینکه هرکس یک آهنگ به صورت انفرادی در مورد این موضوع منتشر کند. هر چهار سال یک بار که به جام جهانی می رسیم و جذابیت فوتبال افزایش پیدا می کند، معمولاً هر خواننده ای تصمیم می گیرد که در مورد فوتبال و جام جهانی آهنگی منتشر کند. این در حالی است که حضور ایران در جام جهانی یک قضیه ملی است و به همه مردم تعلق دارد و فکر می کنم ارائه یک کار گروهی برای مردم جذابیت بیشتری خواهد داشت.
موضوعی که مدت هاست در مورد تیم ملی مطرح است و خیلی ها از آن ابراز نگرانی می کنند، دعوت نشدن مهدی رحمتی به تیم ملی است. فکر می کنی این موضوع به نفع تیم ملی است؟
راستش اطلاع ندارم که ریشه این اختلافات کجاست اما فکر می کنم بهتر است در نهایت تصمیمی گرفته شود که به نفع تیم ملی کشورمان است نه تصمیمی که از اختلافات شخصی نشات می گیرد. فکر می کنم این یک موضوع واضح است که حضور سید مهدی رحمتی در دروازه تیم ملی، به نفع جریان کلی فوتبال ماست. در نهایت معتقدم باید بهترین تصمیمات گرفته شود تا بتوانیم در جام جهانی از آبروز ملی خود دفاع کنیم.
در پایان برای احمدرضا عابدزاده آرزوی سلامتی بی پایان دارم و هرگز لبخندش و مهار کردن و نگهداشتن توپ های حریفان را با یک دست فراموش نمی کنیم. یاد دروازه بان اسطوره ای فوتبال کشورم ناصر حجازی را گرامی می دارم و ترانه قربون مست نگاهت را بیاد او در جشنواره موسیقی فجر در سی ام بهمن امسال خواهیم خواند. ممنونم از حضور همه هواداران دوست داشتنی ام.
خانواده سبز / شماره ۳۹۷ و ۳۹۸ / بهمن ماه ۹۲ / مصطفی امامی / صفحه ۱۴