کسی بودن مانع با هم بودن است؟!
(کسی بودن) تو را از عاشقی باز می دارد.
به گزارشافکارنیوز، قبول دارید دنیا، دنیای(خودشیفتگی) است. حتی فرهنگ ها و آموزش ها نیز مدام به شکلی غیر مستقیم به افراد می آموزند که تمرکز خود را معطوف به آرزوها، احساسات و خواسته های خود کنند. از آنجا که مردم هم فکر می کنند چنین ذهنیتی برایشان خوشبختی و شادی بیشتری به ارمغان می آورد، آن را با جان و دل می پذیرند و از آن دنباله روی می کنند، غافل از آنکه خطر این نوع طرز فکر در حیطه روابط عاطفی خصوصاً روابط زناشویی به قدری مهلک و سمی است که می تواند منجر به نابودی یک رابطه شود.
به طور کلی اگر قرار باشد فقط یک واژه را به عنوان واژه ای متضاد با واژه عشق معرفی کنیم، آن کلمه «خودخواهی» یا «خودشیفتگی» است؛ چون تقریباً هر عمل نامربوط، ناپسند و ناصحیحی که ما در برخورد با دیگران مرتکب می شویم، خصوصاً در روابط زناشویی ریشه در غرور و خودخواهی دارد و جالب اینجاست که همه ما از این خصوصیت در وجود دیگران اظهار تنفر می کنیم، اما نوبت به خودمان که می رسد به نوعی محکمه پسند آن را توجیه و خود را از این عیب تبرئه می کنیم. غافل از اینکه تا وقتی نپذیریم که ما نیز دارای رگه های تندی از غرور و خوشیفتگی هستیم، نمی توانیم درباره مسائل و مشکلاتی که با همسرمان داریم منصفانه قضاوت کنیم. وقتی نپذیریم ما هم مثل همسرمان خودخواه و متکبریم، همه اشتباهات را از جانب او می بینیم و یک طرفه قضاوت می کنیم.
بسته های آرزوها و تمایلات و خواسته هایمان را همچون یک بسته بزرگ مقابل همسرمان می گذاریم و وقتی لب به گله و شکایت باز می کند، او را فرد خودخواهی می بینیم که حاضر نیست به خاطر خواسته های ما از خواسته های خودش بگذرد. در این موقعیت سخت می شود قضاوت کرد که کدام یک از ما خودخواه تریم.
(کسی بودن) تو را از عاشقی باز می دارد
به محض آنکه تصور می کنیم یا باور می کنیم که «کسی هستی» عشق از جاری شدن باز می ماند، زیرا عشق فقط از درون کسی سرچشمه می گیرد که «کسی» نباشد. وقتی خالی از «من» می شویم، عشق در درون مان جوانه می زند، همزیستی عشق با غرور و خودشیفتگی ناممکن است. هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی «عشق» و «من» در یک قالب نمی گنجند. پس باید برای عاشق بودن «هیچ» شویم چون «هیچ» منشا «همه چیز» است. هیچ، همان منشا بی نهایتی است که همیشه به «کل» می رسد.
زوج های عاشق
زوج های عاشق، یعنی زوج هایی که از هدف کامل ازدواج برخوردارند و از زندگی زناشویی خود لذتی واقعی و عمیق می برند، وظیفه خود می دانند که نیازها و خواسته های طرف مقابل را به نیازها و خواسته های خود ترجیح دهند. به همین دلیل قادرند به خوبی از هم مراقبت و حمایت کنند و به جای انتقاد از دیگری، او را همان طور که هست با همه نقاط قوت و ضعفش بپذیرند. این، مفهوم واقعی سهیم شدن در یک زندگی مشترک است.
هیچ کس به اندازه همسر و شریک زندگی تان شما را نمی شناسد، به این معنی که وقتی به آرامی و نامحسوس شروع می کنید به نادیده گرفتن خواسته ها و آرزوهایتان(دست کشیدن از خودخواهی) تا مطمئن شوید که نیازها و خواسته های همسرتان را برآورده کرده اید، هیچ کس سریع تر از او به این تغییر رفتار شما پی نخواهد برد و هیچ کس جز خود شما از این گذشت و بزرگواری نفعی نخواهد بود.
اگر احساس می کنید فداکاری و گذشتن از خود به نفع همسرتان برایتان دشوار است، بی شک شما همچنان انسانی خودخواه و خودشیفته هستید که حاضر به پذیرفتن نیمه های تاریک وجود خود نیستید. واقع بین باشید، تا شما اقدام نکنید هیچ تغییر مثبتی اتفاق نخواهد افتاد. برای رسیدن به یک رابطه فوق العاده و عشقی ماندگار باید از خودتان شروع کنید و اولین قدم ضروری در این رابطه آن است که خودشیفتگی هایتان را کنار بگذارید. همواره به خاطر داشته باشید که شریک زندگی تان نیز با چالش دوست داشتن یک فرد خودخواه مواجه است. از همین حالا تصمیم بگیرید، نخستین فردی باشید که عشق واقعی خود را به او بروز می دهید. نگران نباشید. وقتی شما همسرتان را مهم و با ارزش می شمارید و به خواسته های او احترام می گذارید، وقتی خودخواهی و خودپسندی را از وجودتان دور می کنید، در واقع وجهه و اعتبار بیشتری نزد همسرتان پیدا می کنید.
راز / شماره ۴۲ / نیمه اول اسفند ماه ۹۲ / صفحه ۷۱
به طور کلی اگر قرار باشد فقط یک واژه را به عنوان واژه ای متضاد با واژه عشق معرفی کنیم، آن کلمه «خودخواهی» یا «خودشیفتگی» است؛ چون تقریباً هر عمل نامربوط، ناپسند و ناصحیحی که ما در برخورد با دیگران مرتکب می شویم، خصوصاً در روابط زناشویی ریشه در غرور و خودخواهی دارد و جالب اینجاست که همه ما از این خصوصیت در وجود دیگران اظهار تنفر می کنیم، اما نوبت به خودمان که می رسد به نوعی محکمه پسند آن را توجیه و خود را از این عیب تبرئه می کنیم. غافل از اینکه تا وقتی نپذیریم که ما نیز دارای رگه های تندی از غرور و خوشیفتگی هستیم، نمی توانیم درباره مسائل و مشکلاتی که با همسرمان داریم منصفانه قضاوت کنیم. وقتی نپذیریم ما هم مثل همسرمان خودخواه و متکبریم، همه اشتباهات را از جانب او می بینیم و یک طرفه قضاوت می کنیم.
بسته های آرزوها و تمایلات و خواسته هایمان را همچون یک بسته بزرگ مقابل همسرمان می گذاریم و وقتی لب به گله و شکایت باز می کند، او را فرد خودخواهی می بینیم که حاضر نیست به خاطر خواسته های ما از خواسته های خودش بگذرد. در این موقعیت سخت می شود قضاوت کرد که کدام یک از ما خودخواه تریم.
(کسی بودن) تو را از عاشقی باز می دارد
به محض آنکه تصور می کنیم یا باور می کنیم که «کسی هستی» عشق از جاری شدن باز می ماند، زیرا عشق فقط از درون کسی سرچشمه می گیرد که «کسی» نباشد. وقتی خالی از «من» می شویم، عشق در درون مان جوانه می زند، همزیستی عشق با غرور و خودشیفتگی ناممکن است. هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی «عشق» و «من» در یک قالب نمی گنجند. پس باید برای عاشق بودن «هیچ» شویم چون «هیچ» منشا «همه چیز» است. هیچ، همان منشا بی نهایتی است که همیشه به «کل» می رسد.
زوج های عاشق
زوج های عاشق، یعنی زوج هایی که از هدف کامل ازدواج برخوردارند و از زندگی زناشویی خود لذتی واقعی و عمیق می برند، وظیفه خود می دانند که نیازها و خواسته های طرف مقابل را به نیازها و خواسته های خود ترجیح دهند. به همین دلیل قادرند به خوبی از هم مراقبت و حمایت کنند و به جای انتقاد از دیگری، او را همان طور که هست با همه نقاط قوت و ضعفش بپذیرند. این، مفهوم واقعی سهیم شدن در یک زندگی مشترک است.
هیچ کس به اندازه همسر و شریک زندگی تان شما را نمی شناسد، به این معنی که وقتی به آرامی و نامحسوس شروع می کنید به نادیده گرفتن خواسته ها و آرزوهایتان(دست کشیدن از خودخواهی) تا مطمئن شوید که نیازها و خواسته های همسرتان را برآورده کرده اید، هیچ کس سریع تر از او به این تغییر رفتار شما پی نخواهد برد و هیچ کس جز خود شما از این گذشت و بزرگواری نفعی نخواهد بود.
اگر احساس می کنید فداکاری و گذشتن از خود به نفع همسرتان برایتان دشوار است، بی شک شما همچنان انسانی خودخواه و خودشیفته هستید که حاضر به پذیرفتن نیمه های تاریک وجود خود نیستید. واقع بین باشید، تا شما اقدام نکنید هیچ تغییر مثبتی اتفاق نخواهد افتاد. برای رسیدن به یک رابطه فوق العاده و عشقی ماندگار باید از خودتان شروع کنید و اولین قدم ضروری در این رابطه آن است که خودشیفتگی هایتان را کنار بگذارید. همواره به خاطر داشته باشید که شریک زندگی تان نیز با چالش دوست داشتن یک فرد خودخواه مواجه است. از همین حالا تصمیم بگیرید، نخستین فردی باشید که عشق واقعی خود را به او بروز می دهید. نگران نباشید. وقتی شما همسرتان را مهم و با ارزش می شمارید و به خواسته های او احترام می گذارید، وقتی خودخواهی و خودپسندی را از وجودتان دور می کنید، در واقع وجهه و اعتبار بیشتری نزد همسرتان پیدا می کنید.
راز / شماره ۴۲ / نیمه اول اسفند ماه ۹۲ / صفحه ۷۱
ارسال نظر