گپی با بازیگر با " هیس " و " آوای باران "
همسرم در شکل گیری شخصیت من نقش اساسی داشته است.
به گزارشامید،امیر دژاکام، از سال ها پیش در عرصه تئاتر که به عنوان نمایشنامه نویس، کارگردان، بازیگر و مدرس حضور داشته، نیم نگاهی نیز در عرصه بازیگری سینما و تلویزیون به دوربین داشته است. به تازگی شاهد حضور او در فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمی زنند» به کارگردانی پوران درخشنده بودیم و این شب ها نیز در مجموعه «آوای باران» ایفاگر شخصیت دکتر مرتضی ملکیان است و… با او پیرامون کارهای اخیرش و خانواده اش گفت و شنودی داشته ایم که خواندنی است.
خیلی زحمت کشیدم تا به اینجا رسیدم
خدا بیامرزد مادرم را که خیلی کمک کرد تا من خوب درس بخوانم و از کارهای سخت نترسم. فرد دیگری که به من خیلی کمک کرد همسرم دکتر سیمین امیریان است. من راهی بسیار طولانی را پشت سر گذاشته ام تا به امروز رسیده ام. از دوره دبیرستان در کنار تحصیل فعالیت مستمر تئاتری همراه با مطالعه کتب مختلف داشتم. در سال ۶۴ وارد دانشگاه شدم و دوره دانشجویی ضمن نوشتن چند نمایشنامه، حداقل در ۱۵ نمایشنامه به عنوان کارگردان یا بازیگر به صحنه رفتم و پایان نامه کارشناسی ام را که نویسندگی و کارگردانی یک نمایش بود، در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه بردم که با استقبال مواجه شد. در آن کار همکلاسی هایم
علی اوسیوند، سیروس کهوری نژاد، اردلان شجاع کاوه بودند و سعید ذهنی که امروز یکی از آهنگسازان موفق است آهنگساز نمایشنامه ام بود. بعد، فوق لیسانس گرفتم و همزمان با ادامه تحصیل حداقل ۲۰ سال در نقاط مختلف کشور از پاوه و مریوان گرفته تا زابل به علاقمندان بازیگری تئاتر درس دادم و ضمن تدریس کارهایی را با هنرمندان مختلف در شهرهای مختلف کارگردانی و به صحنه بردم.
من، عاشق تدریس هستم و معتقدم اگر فرهنگ اجتماعی کشور رشد کند ناهنجاری ها به حداقل می رسد. تمام آنهایی که نزد من هنرآموزی کرده اند، الان ستاره های درخشان هنر هستند و درخشش آنها حاصل تلاش فردی خودشان است. من با هنرجویانم همکلاس بوده ام، نه معلم شان! الان هم عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و معماری هستم. در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی پیشرفته تدریس می کنم و تدریس نمایش ایرانی را در مقطع کارشناسی به عهده دارم و از سال ۷۱ تا امروز بالغ بر ۲۰۰ رساله کارشناسی و بیش از ۱۰۰ رسانه فوق لیسانس را هدایت و راهنمایی کرده ام.
تاکنون بیش از ۴۰ نمایشنامه را کارگردانی کرده و به صحنه برده ام. همیشه هنگام کارگردانی بهتر دیده ام به فکر بازیگری در آن نباشم، اما در مواردی نادری که در بعضی نوشته های خودم بوده نقش های کوچکی را بازی کرده ام و همچنین به عنوان بازیگر با کارگردان های مختلفی از جمله همسرم کار کرده ام. البته مواردی هم نمایشنامه های تک نفره ای داشته ام که بازیگر بیمار شده و خودم به جای بازیگر به صحنه رفته ام و… از بین نمایشنامه هایم شهرزاد، ضیافت شیطان، عروسی چاه را بیشتر دوست دارم و حدود ۱۰ تا از نمایشنامه هایم نیز تا حالا اجرا نشده چون شرایط کار خیلی سخت است و متاسفانه در شرایط فعلی
به تئاتر توجه جدی نمی شود انگار تئاتر هنوز رسمیت ندارد.
بازیگری یک تخصص است
«آوای باران» چهارمین همکاری من با حسین سهیلی زاده است. در گذشته در کارهای آخرین دعوت، ترانه مادری و سراب با او همکاری داشته ام. در «آوای باران» ایفاگر کاراکتر دکتر مرتضی ملکیان هستم. مرتضی کاراکتر جذابی دارد همراه با پیچیدگی های خاص خودش و البته سادگی های خاص خودش. نقش این کاراکتر را، با کمک کارگردان و گفتگوهایی که با هم داشتیم در ذهنم شکل دادم و خوشحالم که در کنار هنرمندان خوبی بازی می کنم. از نظر من بازیگری در مقابل دوربین مهارت دیگری است و سعی کرده ام به حرف کارگردان ها توجه و نظر آنها را رعایت کنم. به این جهت شخصیت مرتضی که بر اساس نظر کارگردان طراحی شد، خوب
دیده شده است.
ضمن پخش مجموعه «آوای باران» بخش های میانی آن در حال ساخت است و این، برای بازیگر هم اتفاق خوبی است و هم نیست. بازیگری یک تخصص است و پخش های این چنینی به بازیگر امکان می دهد تا از واکنش تماشاگران، شخصیتی را که بازی می کند به چالش بکشد. ضمن اینکه می تواند بازیگر را توانمندتر و حتی غافلگیر کند. در بخش اول مجموعه رودررویی دکتر مرتضی ملکیان با همسرش مرضیه(مرجان شکوفکی) بسیار کم است و این تصور برای تماشاگر به وجود می آید که مرضیه در منزل مرتضی چکاره است که دایم با خواهر وی همدردی و رفاقت می کند در این رابطه باید بگویم در بخش اول به دلیل بعضی ضرورت ها، بازی کمتری داشتیم،
اما در بخش دوم دکتر ملکیان و همسرش رودررویی بیشتری دارند و زندگی آنان و فرزندانی که دارند، بیشتر دیده خواهد شد. در فصل دوم که بعد از بیست سال اتفاق می افتد، مرتضی ملکیان کمی پیرتر شده است و من هم با مختصری گریم دیده می شوم.
موسیقی مجموعه هم در بهتر دیده شدن آن خیلی زیاد نقش دارد.
من خودم صدای احسان خواجه امیری را دوست دارم و فکر می کنم موسیقی قابل قبولی برای مجموعه نوشته شده است و احساس می کنم موسیقی مجموعه هم، همراه با اثر به خوبی دیده و شنیده می شود.
هیس، یک فیلم انسانی است
فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» به کارگردانی پوران درخشنده که اخیراً در سینماهای کشور روی پرده رفت، در اکران عمومی بیش از چهار میلیارد تومان فروش داشت.
این فیلم اولین همکاری من با پوران درخشنده بود و امیدوارم در کارهای بعدی او هم سهمی داشته باشم. کارگردان های زیادی در طول فعالیت هنری من، تاثیرگذار بوده اند که پوران درخشنده از جمله آنهاست.
در فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» ایفاگر کاراکتر دادستان هستم. قبل از ساخت فیلم با تعریفی که کارگردان از کاراکتر دادستان داشت، متوجه شدم دادستان حساس ترین کاراکتر فیلم است و باید شخصیت او را آنقدر باورپذیر بازی کنم تا تماشاگران فیلم نیز به این باور برسند که دادستان براساس حق رای می دهد. بر همین اساس کوچکی و بزرگی نقش برایم اهمیتی نداشت و اگر در فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند»، دادستان خوب دیده می شود به این دلیل است که با تصمیم او شخص اول فیلم، اعدام و یا تبرئه می شود و اگر دادستان تصمیم غلط می گرفت، به طور قطع فیلم به موفقیت فعلی نمی رسید.
من برای رسیدن به کاراکتر دادستان به اتفاق پوران درخشنده در چند دادگاه شرکت کردیم و برای رسیدن به حس و حال یک دادستان حقیقی با چند دادستان صحبت کردیم و اتفاقاً در همان دادگاهی که در فیلم نشان داده شد، شاهد برگزاری محاکمه ای بودم و همان اتفاق موجب شد حس بهتری نسبت به کاراکتری که ایفا کردم پیدا کنم. از نظر من «هیس دخترها فریاد نمی زنند» یک اثر انسانی است. به همین دلیل به موفقیت و ماندگاری رسید.
شخصیت مرا همسرم شکل داد
در سال ۱۳۶۱ با دکتر سیمین امیریان ازدواج کردم و حاصل زندگی مشترک مان دو دختر ۲۸ و ۲۶ ساله است. یکی از آنها فلسفه و دیگری نقاشی خوانده و هر دو هم به خانه بخت رفته اند. دختر کوچکم در کنار تحصیل در بازیگری تئاتر هم فعال است.
من و همسرم یاد گرفته ایم به محض اینکه به خانه می آییم سختی های کار را پشت در منزل بگذاریم. همسرم بیرون از خانه مترجم، مولف و کارگردان تئاتر است. من هم همین طور و هر دو هم در کارهای دیگری حضور داشته ایم.
ما، ساعاتی که کار مشترکی در دست انجام یا اقدام داریم، با همدیگر همکاری می کنیم و البته در تمام ۲۴ ساعت شبانه روز رفیق، همکار، همسر و همراه هستیم.
صبوری و همراهی همسرم موجب شده سختی ها قابل تحمل باشد. همسرم در شکل گیری شخصیت من نقش اساسی داشته و همیشه مدیون او هستم.
در اوقات فراغت اگر حالم خوب باشد آشپزی می کنم. کشک بادمجان و آبگوشت هایم معروف است، خرید خانه را هم به طور معمول من انجام می دهم و تصور می کنم در خرید خانه متخصص هستم و همیشه بهترین ها را به قیمت مناسب خریداری می کنم. اوقاتی که در منزل هستیم به اتفاق تلویزیون و مجموعه های تلویزیونی را تماشا می کنیم.
قهر، در خانه ما هم، مثل بسیاری از خانه های دیگر جریان دارد، اما معتقدم نباید بیشتر از ۱۰ دقیقه طول بکشد. خداوند قهر را دوست ندارد و اگر قهری بین من با همسرم یا پیش قدم می شوم و قهر را تبدیل به آشتی می کنم.
ترجیح می دهم بنویسم
من معتقدم وقتی نمی شود کارگردانی کرد، باید نوشت. به این جهت و در شرایط فعلی بیشترین وقتم صرف نوشتن می شود و الان مشغول ویرایش چند نمایشنامه برای چاپ هستم.
مجله خانواده / شماره ۵۰۲ / نیمه دوم بهمن ماه ۹۲ / گفتگو: میلاد بلادی / صفحه ۴۰
ارسال نظر