داستانک / راهی برای کنترل خشم!
لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
به گزارشامید،اردشیر به دست مردی که پشت سرش می ایستاد کاغذی سپرده بود و به او گفته بود: هر زمان خشم مرا فرا گرفت آن را به دستم بده و در آن کاغذ چنین نوشته شده بود: «خویشتن را نگه دار، تو خدا نیستی، تنی هستی که هر پاره آن زود پاره دیگر را خواهد خورد و چه زود که کرم و خاک شود.»
تاریخ اجتماعی - راوندی
ارسال نظر