همسویی هنجاری میان مدرسه و خانه ضرورتی اجتناب ناپذیر است

یک کارشناس آموزش گفت: سازگاری و هماهنگی زیست‌جهان مدرسه و خانه، و همسویی ارزشی و هنجاری این دو موقعیت، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

همسویی هنجاری میان مدرسه و خانه ضرورتی اجتناب ناپذیر است

علی نیک نژاد در گفتگو با «امیدنیوز» اظهار کرد: یکی از سرچشمه‌های مشکلات روان‌شناختی و رفتاری آدمی این است که مجبور باشد در محیط‌های متعارض و فضاهای متضاد با یکدیگر زندگی کند. مانند وقتی که شخص را مجبور کنند دائما دستش را  از آب داغ به آب سرد ببرد و مجددا از آب سرد، به آب داغ برگرداند و این رفت و برگشت را به‌نحو مستمر ادامه دهد. حضور و زیستن در موقعیت‌هایی که هریک از این موقعیت‌ها ارزش‌ها، قواعد و باید و نبایدهای مختلف و یا متضاد داشته باشند، به این معنا است که آدمی در برابر گروهی از انتظاراتی قرار دارد که با یکدیگر سازگار نیستند؛ مانند وقتی که معلم از دانش‌آموز خود انتظار داشته باشد به فرمان او رفتار کند و والدین در سوی دیگر انتظار داشته باشند که کودک‌شان به فرمان آن‌ها باشد.

وی در ادامه با طرح این پرسش که در کشاکش انتظارات متعارض، دانش‌آموز چه خواهد کرد، گفت: نتیجه‌ی انتظارات متعارض، سرگشتگی، اضطراب دائم و ناخشنودی از خود و محیط است؛ زیرا نمی‌تواند به خواسته‌ها و انتظارات متضاد، جامه‌ی عمل بپوشاند. از این‌رو یکی از عوامل بنیادین آرامش درون و سلامت روان، سازگاری و انطباق ارزشی محیط‌هایی است که آدمی در آن می‌زید. قرار است مدرسه، مکانی باشد که نونهالان را در نهایت به شهروندی با مهارت‌های لازم شغلی، اجتماعی، اخلاقی، معرفتی و مهارت مواجه‌ی عقلانی با انواع مشکلات تبدیل کند. تربیت انسان‌هایی خردمند، توانا و کارآمد که بتوانند در جهت پیشبرد اهداف اجتماعی و ساختن جامعه‌ی خویش مشارکت نمایند. لازمه‌ی روان‌شناختی دستیابی به چنین مقصودی، آن است که دانش‌آموزان در محیط‌های سازگار با یکدیگر، با ارزش‌های مشترک و انتظارات مکمل زندگی کنند.

این کارشناس آموزش افزود: سازگاری دو محیط خانه و مدرسه، یکی از الزامات ضروری برای رسیدن به اهدافی است که پیش از این به آن‌ها اشاره شد. در غیر این صورت دانش‌آموز در محیط متعارض رشد خواهد کرد که هر یک از این دو محیط، به منزله‌ی دو زیست‌جهان متعارض، ارزش‌ها، انتظارات، مطلوبات و حتی هنجارهای خودشان را دارند.

نیک نژاد تصریح کرد:  دوپاره‌گی و گسست دو زیست‌جهان، نه تنها آثار و پیامدهای تلخ روان‌شناختی به‌همراه دارد، بلکه به انواع ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی منتهی می‌گردد. اضطراب و تشویش در عمیق‌ترین لایه‌ی وجودی آدمی، به‌نحو دائم جریان می‌یابد. اعتماد به‌نفس کاهش می‌یابد، نارضایتی از زندگی، ریا و دو‌چهره‌گی و رفتارهای متعارض در کانون مناسبات و روابط اجتماعی می‌نشیند. و چه بسیار عواقب دردناک دیگر که در این دو زیست‌جهان، چونان قارچ‌های سمی می‌روید و زندگی فردی و جمعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. لذا ابتدایی‌ترین شرط یک مدرسه‌ی مطلوب، سازواری با خانه و سازگاری با ارزش‌هایی است که در خانه‌ها در جریان است.

نیک نژاد بیان کرد: نظام خانواده در ایران در چند دهه‌ی اخیر دچار انواع تغییر و تحولات در سویه‌های مختلف شده است؛ به‌نحوی که در مقایسه با خانواده در دوره‌های پیشین، هم به‌لحاظ چهره‌شناسی و هم از نظر کارکردها و ارزش‌های محتوایی، متفاوت شده است. از میان انواع تغییرات در خانواده به دگرگونی ارزش‌های فرهنگی و ارزش‌های سیاسی می‌توان اشاره کرد؛ درحالی که ارزش‌های درون خانواده عموما به سمت ارزش‌های مدرن، مانند دموکراسی، فردیت، برابری زن و مرد، مدارا و تکثر ارزشی و نظائر این‌ها میل پیدا کرده است، نظام آموزش و پرورش، مروج ارزش‌های سنتی مانند تبعیت و اطاعت از مرجعیت، عدم مدارا و وحدت به‌جای تکثر و... است. نوجوان در میانه‌ی دوگونه از انتظارات برآمده از جهان‌های متعارض ارزشی رفت و آمد دارد.

وی خاطرنشان کرد: سازگاری و هماهنگی زیست‌جهان مدرسه و خانه، و همسویی ارزشی و هنجاری این دو موقعیت، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. ضرورتی که کارگزاران آموزش و پرورش در ایران، به‌کلی از آن غافل، و یا نسبت به آن بی‌اعتنایند. نظام آموزش و پرورشی که تغییر و تحول فرهنگی  و ارزشی جامعه را به‌رسمیت نمی‌شناسد، رابطه‌ی موثرش را با دانش‌آموزان از دست داده و غیرکارآمد می‌شود. طبیعتا یکی از شروط اصلی توفیق آموزش و پرورش، آن است که مدرسه و متون درسی، سازگار با تحولات اجتماعی و فرهنگی، پیش برود و تعارض میان مدرسه و خانه را به‌نحو معقول درمان نماید.

 

ارسال نظر

خبر‌فوری: اسلامی: آژانس باید بپذیرد که ما در شرایط جدیدی قرار داریم