|
|
کدخبر: ۱۷۷۲۱۵

یادداشت اقتصادی

خبرگزاری تسنیم: ملی شدن تمرینی؛ عنوانی که می توان به رویدادهای بزرگ صنعت نفت پیش از ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۳۰ نسبت داد که خود زمینه ساز بزرگی برای تزریق روحیه ضد استعماری در مناطق نفتخیز بود.

نخستین اعتصاب و اعتراض ها را باید در خردادماه ۱۳۲۴ و در جریان اعتراض کارگران نفت کرمانشاه جست وجو کرد؛ افزایش حقوق هشت ساعت کار روزانه، یک روز مرخصی در هفته، مرخصی سالانه با حقوق، به رسمیت شناختن اتحادیه و برابری مزد و شرایط کار با کارگران خارجی، خواست این کارگران بود. این اعتصاب با فشار مدیر انگلیسی شرکت در هم شکست و از مجموع ۹۵۰ کارگر ایرانی ۴۰۰ نفر اخراج شدند.
به فاصله چند روز از ختم غائله به سود انگلیسی ها، موج اعتصاب به آبادان رسید با این تفاوت که انگلیسی ها این بار با کارگران کنار آمدند و به درخواست آنها برای افزایش حقوق از ۲۴ ریال به ۳۸ ریال چراغ سبز نشان دادند.
همه چیز در مناطق نقتخیز به خوبی پیش می رفت که تبعیض حقوقی در منطقه آغاجاری زمزمه های اعتصاب را به همراه داشت؛ ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۲۵،۱۰ هزار نفر از کارگران این منطقه نفتی برای افزایش دستمزدها و برطرف شدن تبعیض، اعتصاب کردند که این اعتصاب هم ختم به خیر شد.
اما ۲۳ تیرماه همان سال ماجرا فرق کرد؛ اعتصاب بزرگ کارکنان پالایشگاه آبادان با رهبری حزب توده - دشمن اصلی انگلیسی ها - روی داد که زد و خوردهای خونینی را میان کارگران و طرفداران شرکت نفت به وجود آورد و سرانجام موجب کشته شدن تعدادی از طرفین و برقراری حکومت نظامی در آبادان شد.
اعتصاب کارکنان پالایشگاه که درخواست آنها از نظر ساکنان آن روزهای این شهر منطقی و عقلانی بود، در مقابل خشونتی که شرکت نفت برای ختم آن به کار برد، ماهیت پنهان انگلیسی ها را آشکار کرد. به علت نامناسب بودن معیشت در آبادان، بیشتر جوانان شهر به جرگه معترضان پیوستند و از نحوه برخورد حکومت و انگلیسی ها ابراز نارضایتی کردند، زیرا بیش از ۸۹ نفر در این درگیری ها کشته شدند.
نکته جالب در این کشتار تاریخی، تحریک قومیت ها از سوی انگلستان بود، به طوری که دو قومیت عرب و لر را روبه روی هم قرار داد و به این شعار تاریخی خود برای بار دیگر جامه عمل پوشاند که اختلاف بیانداز و حکومت کن!
از سوی دیگر، رژیم پهلوی برای خوش خدمتی به انگلیسی ها، مقررات و محدودیت های غیرقابل وصفی را در آبادان برقرار کرد و یکی از لشگرهای استان لرستان را به این شهر گسیل کرد. قباد فخیمی در کتاب ۳۰ سال نفت ایران می نویسد: «تمامی سربازان حاضر در آبادان از لرستان به شهر آمده بودند که بسیار خشن به نظر می رسیدند؛ آنها قابلیت صحبت به زبان فارسی را نداشتند و اعتصابیون به هیچ عنوان نمی توانستند با آنها مراوده کنند.»
اعتصاب در پالایشگاه آبادان به خوبی توانست جایگاه خود را در میان دانش آموزان و کارآموزان مدرسه فنی آبادان باز کند و زمینه ساز ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ شود.
یکی از مسائلی که در دوره اعتصاب به آن توجه شد، پر رنگ شدن این واقعیت بود که آبادان دیگر جزو خاک ایران نیست و در واقع بخشی از خاک بریتانیاست. شرکت نفت برای خاموش کردن انتقادها و اعتصاب ها بلافاصله با اجرای طرح های متعدد خانه سازی در بهار، بوارده شمالی، بریم میانه و سه گوش بریم، همراه با افزایش حقوق و مزایا و ایجاد مراکز جدید ورزشی و تفریحی، اقدام های ضربتی را برای اصلاح وضع نامطلوب کارکنان ایرانی به عمل آورد، اما هیچ گاه به لغو تبعیض نژادی و یا تقلیل آن کوچک ترین توجهی نکرد. همین امر موجب فراگیری اعتراض ها در آبادان شد، هرچند که این اعتراض ها از سوی قشر جوان شهر به صورت خودجوش در حال تسری به سایر مناطق نفتخیز بود.
گرچه این اعتصاب به رهبری حزب توده و به ویژه فردی به نام شهریاری نسبت داده می شد که مهم ترین خواسته آن افزایش حقوق بود، اما نگاهی گذرا به پایبند بودن کارکنان نفت به دلیل اصلی اعتراض ها، خودش نشان می دهد اعتصاب در آبادان فراتر از درخواست های صنفی و مادی بود.

امیرحسین هاشمی جاوید

انتهای پیام /

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار