فضایل امیرالمؤمنین(ع) از زبان خویشتن
حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) فرمودند: «من پسر عموی رسول خدا هستم و پدر دو فرزندش و من صدیق اکبرم و من برادر رسول خدا هستم… اولین کسی هستم که اسلام آورده و نماز گزارده و من وصی پیغمبر و همسر دختر او سرور زنان بهشت هستم».
گروه فرهنگی مشرق- به مناسبت سالروز میلاد فرخنده مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) به برخی از مواردی که آن حضرت نسبت به حقانیت و فضائل خود نزد پیامبر(ص) استناد و استشهاد کرده است، اشاره می شود.
استناد و استشهاد امیرالمؤمنین(ع) به واقعه غدیر
امام علی علیه السلام در ایام خلافت خود(سال ۳۵ هجری) در «رحبه»(نام یکی از محله های کوفه) به پا خواست و خطاب به جمعیتی که در آن روز جمع شده بودند فرمود:
«سوگند می دهم آن مسلمانی را که مطلبی از پیامبر - صلی الله علیه و آله - در روز غدیر خم شنیده، به پا خیزد و گواهی دهد، اما جز آن کسی که، با چشمانش پیامبر را دیده و با گوشهایش سخنان او را شنیده به پا نخیزد»(۱).
پس از سخنان امام علی –علیه السلام - سی نفر از اصحاب رسول الله به پا خاستند که ۱۲ نفرشان از مجاهدان «بدر» بودند، همگی شهادت دادند که: پیامبر دست علی را گرفت و فرمود: الست اولی بکم من انفسکم؟ در پاسخ گفتند: آری. آنگاه پیامبر فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه.
نقل ماجرا از زبان احمد بن حنبل
احمد بن حنبل نقل کرده که علی(ع) صحابه را در رَحَبَه جمع نمود و آنان را سوگند داد هر آن چه که در غدیر خم از پیامبر اکرم(ص) شنیده اند، بر خیزند و گواهی دهند. تعداد زیادی از صحابه بر خاسته و شهادت دادند که رسول اکرم(ص) در غدیر خم دست علی را گرفت و فرمود «أَتَعْلَمُونَ أَنِّی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» آیا می دانید که ولایت من بر مؤمنین از خود آنان بیشتر است؟ پاسخ دادند: بلی! آنگاه فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ» هر کس من مولای او هستم، علی مولای او است.(مسند احمد، ج ۴، ص ۳۷۰)
هیثمی گفته است: راویات حدیثمورد اعتماد و ثقه هستند: «و رجاله رجال الصحیح».(مجمع الزوائد ج ۹، ص ۱۰۴)
البانی وهابی نیز گفته است: سند این روایت صحیح است و شرط صحیح بخاری را دارد: «و إسناده صحیح علی شرط البخاری».(سلسلة الأحادیثالصحیحة، ج۴ ص۳۳۱)
بیان امام علی به طلحه از زبان حاکم نیشابوری
بنا به نقل حاکم نیشابوری، علی(ع) در جنگ جمل، طلحه را فرا خواند و به او فرمود: تو را به خدا سوگند در غدیر خم از پیامبر اکرم(ص) شنیدی که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ» هر کس من مولای او هستم، علی مولای او است؟
طلحه پاسخ داد بلی شنیدم! علی(ع) فرمود: فَلِمَ تُقَاتِلُنِی؟ پس چرا به جنگ با من آمده ای؟ پاسخ داد: فراموش کرده بودم؛ آنگاه طلحه از جنگ منصرف شد و رفت.(مستدرک ج ۳ ص ۴۱۹)
هنگام بیرون رفتن از میدان جنگ با تیری که مروان از سپاه مخالف امام علی(ع)، به سوی او پرتاب کرد؛ کشته شد.(تاریخ اسلام ذهبی، ج ۳، ص ۴۸۶)
سخن امام علیه السلام درباره «منصوب بودن خود از طرف خدا»
پس از جریان «سقیفه بنی ساعده» امام علیه السلام سئوال کردند که قریش و انصار در آنجا چه گفتند؟ در پاسخ سئوال امام گفتند:(۲)
انصار: از ما امیری باشد و از شما(قریش) امیری.
امام فرمود: چرا در مقابل انصار دلیل و حجت نیاوردید که پیامبر فرموده: «به نیکو کار انصار نیکوئی شود و از بدکردارشان درگذرید».
به امیر المؤمنین گفتند: چگونه این سخن رسول خدا حجت و دلیل بر علیه انصار است؟ حضرت فرمود: اگر امارت در ایشان می بود(و لیاقت خلافت را داشتند) نیازی به سفارش پیامبر برای ایشان نبود که فرمود: به نیکوکار انصار نیکوئی کنید و از بدکردار درگذرید.
قریش: ما درخت رسالت هستیم(پیامبر از قوم قریش بود)
امام علی علیه السلام فرمود: قریش به درخت استدلال کردند، اما سیره آن(وجود مقدس خود امام «علیه السلام») را تباه ساختند.
امام علی علیه السلام در جای دیگر فرموده: «نحن شجرة النبوة و محط الرساله… یعنی: ما اهل بیت از شجره نبوت هستیم و از خاندانی هستیم که رسالت و پیغام الهی در آنجا فرود آمد و رفت و آمد فرشتگان در آنجا بود…».
و در پاسخ قریش فرمود: «أین الذین زعموا انهم راسخون فی العلم دوننا…»
یعنی: کجایند کسانی که گمان می کنند آنان راسخان علم هستند، نه ما اهل بیت؟! ادعای آنان دروغ و ستم بر ماست، زیرا خداوند ما را برتری داده و ایشان را از فضائلی که ما داریم محروم ساخته، به وسیله ما هدایت و راهنمائی طلب می گردد و روشنائی از گمراهی به نور و روشنائی از ما خواسته می شود. مسلم و محقق است که ائمه دین از قریش هستند که از نسل هاشم باشند.(۳)
لقب امیر المؤمنین
کافی است نگاهی به نامه های آن حضرت بیندازیم که در ابتدای برخی از آنها حضرت می نویسد: من عبدالله علی امیر المؤمنین.
شجاعت و دلاوری
امام علی علیه السلام در نامه خود به معاویه می نویسد:
منم ابوالحسن(کنیه حضرت) کشنده جد تو(عتبة بن ربیعه پدر هند جگرخوار، مادر معاویه) و دائی تو(ولید بن عَتَبَه) و برادرت(حنظله بن ابی سفیان) که همه آنها را در جنگ بدر نابودشان ساختم و اکنون نیز آن شمشیر با من است و با همان دل دشمنم را ملاقات می کنم، و دین دیگری اختیار ننموده و پیغمبر جدیدی را برنگزیده ام…».(۴)
«فانا ابو حسن قاتل جدک و خالک و اخیک شدخاً یوم بدر…»
استشهاد امام علی(ع) به آیه تطهیر
پس از رحلت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - جناب ابوبکر و عمر نزد آن حضرت رفتند و از او خواستند که بیعت کند و حضرت نپذیرفت. پس از رفتن آنها امام به مسجد رفت و فرمود:
«خداوند لطف هائی به اهل بیت نموده، چون که در میان آنها رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - را به پیامبری مبعوثنمود و اهل بیت کسانی هستند که خداوند آنها را از هر پلیدی و زشتی مبری ساخته و بدون عیب و پاکیزه هستند. فلان و فلان نزد من آمدند و مرا به بیعت فرا خواندند بیعت برای کسی را از من خواستند که وظیفه او آن است که با من بیعت کند. من پسر عموی رسول خدا هستم و پدر دو فرزندش و من صدیق اکبرم و من برادر رسول خدا هستم، کسی نمی تواند جز من این ادعا را بنماید، مگر آن که دروغگو باشد و اولین کسی هستم که اسلام آورده و نماز گزارده و من وصی پیغمبر و همسر دختر او سرور زنان بهشت هستم».
در این حدیثشریف علاوه بر استشهاد امام به آیه تطهیر، حضرت خود را همسر فاطمه(س) و وصی پیامبر نیز معرفی نموده است.
استشهاد امام علی(ع) به آیه تطهیر در غصب فدک
حضرت خطاب به خلیفه اول فرمود: آیا کتاب خدا را می خوانی؟ گفت: آری. آنگاه حضرت فرمود: خبر ده مرا از آیه تطهیر، درباره چه کسانی نازل شده است؟ درباره ما نازل شده یا درباره غیر ما؟ وی پاسخ داد: درباره شما!(۵)
پاورقی ها:
۱. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب نفیس رهبری امام علی در قرآن و سنت نامه ۵۶.
۲. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه ۶۶:۱۶۰، و مطهری، مرتضی، نهج البلاغه: ۱۵.
۳. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه۱۰۸:۳۳۷.
۴. همان مدرک نامه ۱۰:۸۵۰ و نامه ۲۸، ص۹۰۳.
۵. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
فرهنگ نیوز
استناد و استشهاد امیرالمؤمنین(ع) به واقعه غدیر
امام علی علیه السلام در ایام خلافت خود(سال ۳۵ هجری) در «رحبه»(نام یکی از محله های کوفه) به پا خواست و خطاب به جمعیتی که در آن روز جمع شده بودند فرمود:
«سوگند می دهم آن مسلمانی را که مطلبی از پیامبر - صلی الله علیه و آله - در روز غدیر خم شنیده، به پا خیزد و گواهی دهد، اما جز آن کسی که، با چشمانش پیامبر را دیده و با گوشهایش سخنان او را شنیده به پا نخیزد»(۱).
پس از سخنان امام علی –علیه السلام - سی نفر از اصحاب رسول الله به پا خاستند که ۱۲ نفرشان از مجاهدان «بدر» بودند، همگی شهادت دادند که: پیامبر دست علی را گرفت و فرمود: الست اولی بکم من انفسکم؟ در پاسخ گفتند: آری. آنگاه پیامبر فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه.
نقل ماجرا از زبان احمد بن حنبل
احمد بن حنبل نقل کرده که علی(ع) صحابه را در رَحَبَه جمع نمود و آنان را سوگند داد هر آن چه که در غدیر خم از پیامبر اکرم(ص) شنیده اند، بر خیزند و گواهی دهند. تعداد زیادی از صحابه بر خاسته و شهادت دادند که رسول اکرم(ص) در غدیر خم دست علی را گرفت و فرمود «أَتَعْلَمُونَ أَنِّی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» آیا می دانید که ولایت من بر مؤمنین از خود آنان بیشتر است؟ پاسخ دادند: بلی! آنگاه فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ» هر کس من مولای او هستم، علی مولای او است.(مسند احمد، ج ۴، ص ۳۷۰)
هیثمی گفته است: راویات حدیثمورد اعتماد و ثقه هستند: «و رجاله رجال الصحیح».(مجمع الزوائد ج ۹، ص ۱۰۴)
البانی وهابی نیز گفته است: سند این روایت صحیح است و شرط صحیح بخاری را دارد: «و إسناده صحیح علی شرط البخاری».(سلسلة الأحادیثالصحیحة، ج۴ ص۳۳۱)
بیان امام علی به طلحه از زبان حاکم نیشابوری
بنا به نقل حاکم نیشابوری، علی(ع) در جنگ جمل، طلحه را فرا خواند و به او فرمود: تو را به خدا سوگند در غدیر خم از پیامبر اکرم(ص) شنیدی که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ» هر کس من مولای او هستم، علی مولای او است؟
طلحه پاسخ داد بلی شنیدم! علی(ع) فرمود: فَلِمَ تُقَاتِلُنِی؟ پس چرا به جنگ با من آمده ای؟ پاسخ داد: فراموش کرده بودم؛ آنگاه طلحه از جنگ منصرف شد و رفت.(مستدرک ج ۳ ص ۴۱۹)
هنگام بیرون رفتن از میدان جنگ با تیری که مروان از سپاه مخالف امام علی(ع)، به سوی او پرتاب کرد؛ کشته شد.(تاریخ اسلام ذهبی، ج ۳، ص ۴۸۶)
سخن امام علیه السلام درباره «منصوب بودن خود از طرف خدا»
پس از جریان «سقیفه بنی ساعده» امام علیه السلام سئوال کردند که قریش و انصار در آنجا چه گفتند؟ در پاسخ سئوال امام گفتند:(۲)
انصار: از ما امیری باشد و از شما(قریش) امیری.
امام فرمود: چرا در مقابل انصار دلیل و حجت نیاوردید که پیامبر فرموده: «به نیکو کار انصار نیکوئی شود و از بدکردارشان درگذرید».
به امیر المؤمنین گفتند: چگونه این سخن رسول خدا حجت و دلیل بر علیه انصار است؟ حضرت فرمود: اگر امارت در ایشان می بود(و لیاقت خلافت را داشتند) نیازی به سفارش پیامبر برای ایشان نبود که فرمود: به نیکوکار انصار نیکوئی کنید و از بدکردار درگذرید.
قریش: ما درخت رسالت هستیم(پیامبر از قوم قریش بود)
امام علی علیه السلام فرمود: قریش به درخت استدلال کردند، اما سیره آن(وجود مقدس خود امام «علیه السلام») را تباه ساختند.
امام علی علیه السلام در جای دیگر فرموده: «نحن شجرة النبوة و محط الرساله… یعنی: ما اهل بیت از شجره نبوت هستیم و از خاندانی هستیم که رسالت و پیغام الهی در آنجا فرود آمد و رفت و آمد فرشتگان در آنجا بود…».
و در پاسخ قریش فرمود: «أین الذین زعموا انهم راسخون فی العلم دوننا…»
یعنی: کجایند کسانی که گمان می کنند آنان راسخان علم هستند، نه ما اهل بیت؟! ادعای آنان دروغ و ستم بر ماست، زیرا خداوند ما را برتری داده و ایشان را از فضائلی که ما داریم محروم ساخته، به وسیله ما هدایت و راهنمائی طلب می گردد و روشنائی از گمراهی به نور و روشنائی از ما خواسته می شود. مسلم و محقق است که ائمه دین از قریش هستند که از نسل هاشم باشند.(۳)
لقب امیر المؤمنین
کافی است نگاهی به نامه های آن حضرت بیندازیم که در ابتدای برخی از آنها حضرت می نویسد: من عبدالله علی امیر المؤمنین.
شجاعت و دلاوری
امام علی علیه السلام در نامه خود به معاویه می نویسد:
منم ابوالحسن(کنیه حضرت) کشنده جد تو(عتبة بن ربیعه پدر هند جگرخوار، مادر معاویه) و دائی تو(ولید بن عَتَبَه) و برادرت(حنظله بن ابی سفیان) که همه آنها را در جنگ بدر نابودشان ساختم و اکنون نیز آن شمشیر با من است و با همان دل دشمنم را ملاقات می کنم، و دین دیگری اختیار ننموده و پیغمبر جدیدی را برنگزیده ام…».(۴)
«فانا ابو حسن قاتل جدک و خالک و اخیک شدخاً یوم بدر…»
استشهاد امام علی(ع) به آیه تطهیر
پس از رحلت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - جناب ابوبکر و عمر نزد آن حضرت رفتند و از او خواستند که بیعت کند و حضرت نپذیرفت. پس از رفتن آنها امام به مسجد رفت و فرمود:
«خداوند لطف هائی به اهل بیت نموده، چون که در میان آنها رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - را به پیامبری مبعوثنمود و اهل بیت کسانی هستند که خداوند آنها را از هر پلیدی و زشتی مبری ساخته و بدون عیب و پاکیزه هستند. فلان و فلان نزد من آمدند و مرا به بیعت فرا خواندند بیعت برای کسی را از من خواستند که وظیفه او آن است که با من بیعت کند. من پسر عموی رسول خدا هستم و پدر دو فرزندش و من صدیق اکبرم و من برادر رسول خدا هستم، کسی نمی تواند جز من این ادعا را بنماید، مگر آن که دروغگو باشد و اولین کسی هستم که اسلام آورده و نماز گزارده و من وصی پیغمبر و همسر دختر او سرور زنان بهشت هستم».
در این حدیثشریف علاوه بر استشهاد امام به آیه تطهیر، حضرت خود را همسر فاطمه(س) و وصی پیامبر نیز معرفی نموده است.
استشهاد امام علی(ع) به آیه تطهیر در غصب فدک
حضرت خطاب به خلیفه اول فرمود: آیا کتاب خدا را می خوانی؟ گفت: آری. آنگاه حضرت فرمود: خبر ده مرا از آیه تطهیر، درباره چه کسانی نازل شده است؟ درباره ما نازل شده یا درباره غیر ما؟ وی پاسخ داد: درباره شما!(۵)
پاورقی ها:
۱. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب نفیس رهبری امام علی در قرآن و سنت نامه ۵۶.
۲. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه ۶۶:۱۶۰، و مطهری، مرتضی، نهج البلاغه: ۱۵.
۳. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه۱۰۸:۳۳۷.
۴. همان مدرک نامه ۱۰:۸۵۰ و نامه ۲۸، ص۹۰۳.
۵. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
فرهنگ نیوز
ارسال نظر