گفتگو با ناشران در نمایشگاه / ۳
باید به خرید کتاب از داخل منزل عادت کنیم / مدیر غرفه سروش: کنار کتاب کاغذی نسخه دیجیتالی هم می خواهیم / قزلی: هم موافقم هم مخالف
اگر نشر الکترونیکی فراگیر شود، هر کس کتابی بخواهد از داخل منزل می تواند آن را تهیه کند. به سادگی هر چه تمام تر هزینه آن را می پردازیم و در کسری از ثانیه کتابمان را دانلود می کنیم. این اتفاق واقعا به نفع دانشجویان است.
گروه فرهنگی مشرق- در این که اغلب مردم ما کتابخوان نیستند و تورق یک کتاب خوب شاید اولویت صد و چهلمشان هم نباشد هیچ شکی نیست. در این که کتاب ها اگر رایگان هم عرضه شوند باز امیدی به جابجایی چشمگیر در آمار کتابخوان ها نمی رود هم شکی نیست. اما تعارف که نداریم! خرید کتاب این روزها حتی برای آن عده اندکی که واقعا از خواندن کتاب لذت می برند هم دل شیر می خواهد.
این مطلب را برای دانشجویان، پژوهشگران و خوره کتاب هایی منتشر کردیم که کتاب را به عنوان یک نیاز می بینند نه صرفا یک عامل زیبایی در دکور خانه و در تلاشیم دنبال یک راه حل خوب و منطقی برای کتاب خواندن بگردیم بدون این که ردپایی از کاغذ و صحافی و چاپ در میان باشد. این بود که به نشر دیجیتال رسیدیم! فروش یک کتاب در قالب های مجازی(pdf - word) و قیمت های بسیار پایین.
دو گزارش قبلی پیرامون مزایای کتاب دیجیتال ازصرفه جویی کاغذ و حفظ محیط زیستگفتیم و به تاثیر این رویکرد برپایین آوردن ریسک چاپ اضافی کتاب هابرای ناشران رسیدیم.
سری به غرفه "انتشارات سروش" زدیم تا با مدیر غرفه این مجموعه به گفتگو بنشینیم. ظاهرا از چند شبکه و خبرگزاری دیگر هم برای مصاحبه آمده بودند و بنابراین برای گفتگو باید چند دقیقه ای در صف می ایستادیم.
رمضانی در ابتدای صحبت های خود اظهار داشت: ما به طور جدی از یک سال قبل وارد حوزه نشر الکترونیک و تولید محتوای دیجیتالی به معنای دقیق آن شدیم. امسال برای اولین بار مجموعه شش جلدی غرب شناسی انتشاراتی سروش به صورت دیجیتال عرضه می شود. سیاست ما این است که در گام اول هر اثر چاپ اولی که به صورت کاغذی به بازار عرضه شد، یک نسخه دیجیتالی از آن هم در دسترس باشد.
وی ادامه داد: ما بر اساس ضرورت های موجود وارد بازار نشر دیجیتال شدیم و از میزان فروش آثار فعلی خودمان در بازار دیجیتال هم آمار دقیق نداریم چرا که هنوز بسترهای فروش دیجیتالی به صورت کامل فراهم نشده و به خاطر سیاست های همگام شدن با تکنولوژی و پیش بینی آینده روز وارد این فضا شدیم و الان هم دنبال کسب سود نیستیم. در حال حاضر آنقدر محتوای تولید شده در این فضا کم است که نمی توانیم بر اساس استقبال مردم یا سودهی ادامه سیاست هایمان را تنظیم کنیم.
مدیر غرفه سروش تصریح کرد: قطعا کتب مجازی جای خود را بازخواهند کرد و به زودی در کتار نسخه های فیزیکی مشتری پیدا می کنند. البته این به معنی این نیست که جای نسخه های کاغذی تنگ خواهد شد. اما به هر حال گرانی کاغذ و لزوم توسعه فرهنگ کتابخوانی شرایطی را ایجاد خواهد کرد که ما چاره ای جز رفتن به سراغ نشر دیجیتال نخواهیم داشت.
همه انتشاراتی ها معتقد هستند که نشر الکترونیک دیر یا زود جای خودش را باز خواهد کرد. این یعنی نمی توان از فناوری فرار کرد. البته این حرف بیشتر مربوط به نسل جوان است. نسلی که شور و هیجان و البته مشغله امروزشان زمانی را برای سر زدن به یک کتابخانه و چند ساعتی گشت و گزار در میان کتاب ها برایشان باقی نگذاشته است. نسلی که هم تبلت دارد، هم رایانه خانگی و هم اسمارت فون! خب برای این دختران و پسران دیجیتالی چه چیزی بهتر از " نشر دیجیتال "؟
یک نکته مهم را هم تا یادم نرفته از یک دانشجوی علوم ارتباطات نقل کنم که حسابی از گرمای هوا و مصلی گردی شاکی بود:اگر نشر الکترونیکی فراگیر شود، هر کس کتابی بخواهد از داخل منزل می تواند آن را تهیه کند. به سادگی هر چه تمام تر هزینه آن را می پردازیم و در کسری از ثانیه کتابمان را دانلود می کنیم. این اتفاق واقعا به نفع دانشجویان است. نمایشگاه کتاب که هیچ ما مجبوریم تمام طول سال را در میدان انقلاب سرگردان باشیم. تازه مشکل بچه شهرستانی ها بیشتر است! آنها برای گرفتن کتاب های تخصصی هر بار مجبورند یک سفر اجباری به تهران داشته باشند.
این یکی را هم باید حتما مورد توجه قرار بدهیم. ظاهرا دانجشویان از طرفداران پروپاقرص نشر الکترونیک هستند. هم به لحاظ صرفه جویی در هزینه و هم به لحاظ مدیریت زمان. خب! نوبت " مهدی قزلی " است تا در مورد نشر الکترونیک مزاحمش بشویم. مزاحمت به معنای واقعی چون وقتی به او تلفن زدیم مشغول خوردن ناهار بود اما وقتی موضوع گزارش ما را شنید با صبر حوصله حرف هایش را زد: حرف من دو بخش دارد، بخش اول نگریختن و استقبال کردن از تکنولوژی است، یعنی وقتی نشر الکترونیک وارد شده است ما نباید با آن موضع داشته باشیم، باید با آن دوست باشیم. دوست هم نه از موضع حتی پایاپای، از موضع برتری دوست باشیم. یعنی چی؟ یعنی سریع تکنولوژی را بگیریم، با آن دوری بزنیم، حال و حولش را ببریم، بعد خودمان با خودمان جلسه بگذاریم، ببینیم چطوری به خدمت بگیریمش. در حوزه کتاب هم من به شدت با به روز شدن موافقم. این یک بخش است به نظر من.
وی ادامه داد: بخش دوم ما دارد بر می گردد به اینکه بگوییم خب این تکنولوژی آمد و از کاغذ بهتر است، پس بیاد کتاب کاغذی را تحریم کنیم. من موافق این نیستم. دقیقا مثالش مثال وبلاگ و سایت خبری در برابر روزنامه است. سایت خبری باید باشد، روزنامه باید به قوت سابق خودش باشد. کاغذ اش را هم باید تامین کنیم انگار که داریم آمپول تامین می کنیم. چه ترحیم باشیم چه نباشیم.
نویسنده کتاب " پنجره های تشنه " ادامه داد: فازها از هم جداست و ربطی به هم ندارند. اینکه ما نشر الکترونیک را راه بیاندازییم که کاغذ را کم کنیم و این ها یک سوی دیگری این ماجرا دارد، ببین کتاب خوانی به شیوه سنتی اش یعنی کتاب کاغذی دست گرفتن و خواندن با خلوت فرهنگی انسان سر کار دارد، یعنی شما وقتی کتاب می خوانی یک خلوتی داری که در آن خلوت تمرکز می کنی، محبوری به محتوای کتاب که داری می خوانی فکر کنی. این کتاب های صوتی که آمده من اصلا ربطشان نمی کنم به هم. کتاب صوتی با کتابی که می خواینم هیچ ربطی ندارند چون دیگر برایت خلوت ایجاد نمی کنند، می آید می گوید مثلا آقا من در شلوغی هم در کنارت هستم، یعنی وقتی در ترافیک ایستاده ای و همه دارند بوق بوق می زنند، من هم یک گوشه برایت قار قار می کنم، نقش رادیو را می خواهد برایت بازی کند، عمق کتاب خواندنی با کتاب صوتی اصلا قابل قیاس نیست. با کتاب الکترونیک هم نست.
قزلی تاکید کرد: ما بیش از اینکه اطلاعات را به مخاطب بدهیم به وسیله کتاب، احتیاج داریم که آن خلوت انسان ساز برایش فراهم کنیم. به خاطر همین کتاب خوانی خودش موضوعیت دارد، این کتاب خوانی خودش موضوعیت دارد نه کتاب خریدن، نه کتاب داری، وگرنه کتاب خوان می رود کتاب را امانت می گیرد، کتاب را کش می رود، می رود کتاب چه بسا می خرد، ما یک رفیق داشتیم کتاب می خرید بعد می آمد به ۵۰ درصد قیمت می فروخت، یعنی خودش کتاب را با ۵۰ درصد قیمت خوانده بود. در واقع کتاب باز بود.
وی تصریح کرد: کتاب خواندن یک خلوتی دارد که جنس این خلوت فکری فرهنگی است. یعنی در آن خلوت مجبوری با موضوع کتاب فکر کنی و این خلوت انسان را می سازد و ارتقا می دهد. حرف من این بود. در کتاب الکترونیک این اتفاق لزوما نمی افتد. برای همین است که من می گویم این موضوع به آن موضوع ربط ندارد، گسترش این موضوع نباید باعثتهدید آن موضوع بشود. شما پای کامپیوتر خلوت نمی کنی، خلوت فکری و این ها نمی کنی، مثلا ده تا صفحه با هم باز کرده ای، این اصلا نشان از بارش اطلاعاتی و این ها است اصل حرف من این است.
این نویسنده در پایان گفت: هر کتابی که وجه علمی و وجه اطلاع رسانی دارد را حتما موافقم با الکترونیکی شدنش. به این ترتیب می توان علم را گسترش داد. ولی در مورد کتاب های شعر و رمان و این حرف ها این حتما و این ها باید به شکل بایستگی و شایستگی باشد، شایسته است این کتاب یک کتاب الکترونیکی هم باشد. به جد معتقدم که ما در این حوزه ها به این خلوت بیشتر نیاز داریم در کتاب خواندن. ما که نمی خواهیم از یک رمان خلاصه داستان را پیاده کنیم. ما در داستان فضایی داریم که در آن فضا انسان سازی هست.
این هم از گزارش سوم! تا اینجای کار نکات بسیاری را مورد بررسی قرار دادیم و به نتایج خوبی هم رسیدم که ما را برای یک نتیجه گیری تخصصی یاری می دهد اما بهتر است برای آخرین گزارش از این مجموعه ۴ قسمتی هم صبر کنیم تا حرف ناگفته باقی نماینده باشد.
این مطلب را برای دانشجویان، پژوهشگران و خوره کتاب هایی منتشر کردیم که کتاب را به عنوان یک نیاز می بینند نه صرفا یک عامل زیبایی در دکور خانه و در تلاشیم دنبال یک راه حل خوب و منطقی برای کتاب خواندن بگردیم بدون این که ردپایی از کاغذ و صحافی و چاپ در میان باشد. این بود که به نشر دیجیتال رسیدیم! فروش یک کتاب در قالب های مجازی(pdf - word) و قیمت های بسیار پایین.
دو گزارش قبلی پیرامون مزایای کتاب دیجیتال ازصرفه جویی کاغذ و حفظ محیط زیستگفتیم و به تاثیر این رویکرد برپایین آوردن ریسک چاپ اضافی کتاب هابرای ناشران رسیدیم.
سری به غرفه "انتشارات سروش" زدیم تا با مدیر غرفه این مجموعه به گفتگو بنشینیم. ظاهرا از چند شبکه و خبرگزاری دیگر هم برای مصاحبه آمده بودند و بنابراین برای گفتگو باید چند دقیقه ای در صف می ایستادیم.
رمضانی در ابتدای صحبت های خود اظهار داشت: ما به طور جدی از یک سال قبل وارد حوزه نشر الکترونیک و تولید محتوای دیجیتالی به معنای دقیق آن شدیم. امسال برای اولین بار مجموعه شش جلدی غرب شناسی انتشاراتی سروش به صورت دیجیتال عرضه می شود. سیاست ما این است که در گام اول هر اثر چاپ اولی که به صورت کاغذی به بازار عرضه شد، یک نسخه دیجیتالی از آن هم در دسترس باشد.
وی ادامه داد: ما بر اساس ضرورت های موجود وارد بازار نشر دیجیتال شدیم و از میزان فروش آثار فعلی خودمان در بازار دیجیتال هم آمار دقیق نداریم چرا که هنوز بسترهای فروش دیجیتالی به صورت کامل فراهم نشده و به خاطر سیاست های همگام شدن با تکنولوژی و پیش بینی آینده روز وارد این فضا شدیم و الان هم دنبال کسب سود نیستیم. در حال حاضر آنقدر محتوای تولید شده در این فضا کم است که نمی توانیم بر اساس استقبال مردم یا سودهی ادامه سیاست هایمان را تنظیم کنیم.
مدیر غرفه سروش تصریح کرد: قطعا کتب مجازی جای خود را بازخواهند کرد و به زودی در کتار نسخه های فیزیکی مشتری پیدا می کنند. البته این به معنی این نیست که جای نسخه های کاغذی تنگ خواهد شد. اما به هر حال گرانی کاغذ و لزوم توسعه فرهنگ کتابخوانی شرایطی را ایجاد خواهد کرد که ما چاره ای جز رفتن به سراغ نشر دیجیتال نخواهیم داشت.
همه انتشاراتی ها معتقد هستند که نشر الکترونیک دیر یا زود جای خودش را باز خواهد کرد. این یعنی نمی توان از فناوری فرار کرد. البته این حرف بیشتر مربوط به نسل جوان است. نسلی که شور و هیجان و البته مشغله امروزشان زمانی را برای سر زدن به یک کتابخانه و چند ساعتی گشت و گزار در میان کتاب ها برایشان باقی نگذاشته است. نسلی که هم تبلت دارد، هم رایانه خانگی و هم اسمارت فون! خب برای این دختران و پسران دیجیتالی چه چیزی بهتر از " نشر دیجیتال "؟
یک نکته مهم را هم تا یادم نرفته از یک دانشجوی علوم ارتباطات نقل کنم که حسابی از گرمای هوا و مصلی گردی شاکی بود:اگر نشر الکترونیکی فراگیر شود، هر کس کتابی بخواهد از داخل منزل می تواند آن را تهیه کند. به سادگی هر چه تمام تر هزینه آن را می پردازیم و در کسری از ثانیه کتابمان را دانلود می کنیم. این اتفاق واقعا به نفع دانشجویان است. نمایشگاه کتاب که هیچ ما مجبوریم تمام طول سال را در میدان انقلاب سرگردان باشیم. تازه مشکل بچه شهرستانی ها بیشتر است! آنها برای گرفتن کتاب های تخصصی هر بار مجبورند یک سفر اجباری به تهران داشته باشند.
این یکی را هم باید حتما مورد توجه قرار بدهیم. ظاهرا دانجشویان از طرفداران پروپاقرص نشر الکترونیک هستند. هم به لحاظ صرفه جویی در هزینه و هم به لحاظ مدیریت زمان. خب! نوبت " مهدی قزلی " است تا در مورد نشر الکترونیک مزاحمش بشویم. مزاحمت به معنای واقعی چون وقتی به او تلفن زدیم مشغول خوردن ناهار بود اما وقتی موضوع گزارش ما را شنید با صبر حوصله حرف هایش را زد: حرف من دو بخش دارد، بخش اول نگریختن و استقبال کردن از تکنولوژی است، یعنی وقتی نشر الکترونیک وارد شده است ما نباید با آن موضع داشته باشیم، باید با آن دوست باشیم. دوست هم نه از موضع حتی پایاپای، از موضع برتری دوست باشیم. یعنی چی؟ یعنی سریع تکنولوژی را بگیریم، با آن دوری بزنیم، حال و حولش را ببریم، بعد خودمان با خودمان جلسه بگذاریم، ببینیم چطوری به خدمت بگیریمش. در حوزه کتاب هم من به شدت با به روز شدن موافقم. این یک بخش است به نظر من.
وی ادامه داد: بخش دوم ما دارد بر می گردد به اینکه بگوییم خب این تکنولوژی آمد و از کاغذ بهتر است، پس بیاد کتاب کاغذی را تحریم کنیم. من موافق این نیستم. دقیقا مثالش مثال وبلاگ و سایت خبری در برابر روزنامه است. سایت خبری باید باشد، روزنامه باید به قوت سابق خودش باشد. کاغذ اش را هم باید تامین کنیم انگار که داریم آمپول تامین می کنیم. چه ترحیم باشیم چه نباشیم.
نویسنده کتاب " پنجره های تشنه " ادامه داد: فازها از هم جداست و ربطی به هم ندارند. اینکه ما نشر الکترونیک را راه بیاندازییم که کاغذ را کم کنیم و این ها یک سوی دیگری این ماجرا دارد، ببین کتاب خوانی به شیوه سنتی اش یعنی کتاب کاغذی دست گرفتن و خواندن با خلوت فرهنگی انسان سر کار دارد، یعنی شما وقتی کتاب می خوانی یک خلوتی داری که در آن خلوت تمرکز می کنی، محبوری به محتوای کتاب که داری می خوانی فکر کنی. این کتاب های صوتی که آمده من اصلا ربطشان نمی کنم به هم. کتاب صوتی با کتابی که می خواینم هیچ ربطی ندارند چون دیگر برایت خلوت ایجاد نمی کنند، می آید می گوید مثلا آقا من در شلوغی هم در کنارت هستم، یعنی وقتی در ترافیک ایستاده ای و همه دارند بوق بوق می زنند، من هم یک گوشه برایت قار قار می کنم، نقش رادیو را می خواهد برایت بازی کند، عمق کتاب خواندنی با کتاب صوتی اصلا قابل قیاس نیست. با کتاب الکترونیک هم نست.
قزلی تاکید کرد: ما بیش از اینکه اطلاعات را به مخاطب بدهیم به وسیله کتاب، احتیاج داریم که آن خلوت انسان ساز برایش فراهم کنیم. به خاطر همین کتاب خوانی خودش موضوعیت دارد، این کتاب خوانی خودش موضوعیت دارد نه کتاب خریدن، نه کتاب داری، وگرنه کتاب خوان می رود کتاب را امانت می گیرد، کتاب را کش می رود، می رود کتاب چه بسا می خرد، ما یک رفیق داشتیم کتاب می خرید بعد می آمد به ۵۰ درصد قیمت می فروخت، یعنی خودش کتاب را با ۵۰ درصد قیمت خوانده بود. در واقع کتاب باز بود.
وی تصریح کرد: کتاب خواندن یک خلوتی دارد که جنس این خلوت فکری فرهنگی است. یعنی در آن خلوت مجبوری با موضوع کتاب فکر کنی و این خلوت انسان را می سازد و ارتقا می دهد. حرف من این بود. در کتاب الکترونیک این اتفاق لزوما نمی افتد. برای همین است که من می گویم این موضوع به آن موضوع ربط ندارد، گسترش این موضوع نباید باعثتهدید آن موضوع بشود. شما پای کامپیوتر خلوت نمی کنی، خلوت فکری و این ها نمی کنی، مثلا ده تا صفحه با هم باز کرده ای، این اصلا نشان از بارش اطلاعاتی و این ها است اصل حرف من این است.
این نویسنده در پایان گفت: هر کتابی که وجه علمی و وجه اطلاع رسانی دارد را حتما موافقم با الکترونیکی شدنش. به این ترتیب می توان علم را گسترش داد. ولی در مورد کتاب های شعر و رمان و این حرف ها این حتما و این ها باید به شکل بایستگی و شایستگی باشد، شایسته است این کتاب یک کتاب الکترونیکی هم باشد. به جد معتقدم که ما در این حوزه ها به این خلوت بیشتر نیاز داریم در کتاب خواندن. ما که نمی خواهیم از یک رمان خلاصه داستان را پیاده کنیم. ما در داستان فضایی داریم که در آن فضا انسان سازی هست.
این هم از گزارش سوم! تا اینجای کار نکات بسیاری را مورد بررسی قرار دادیم و به نتایج خوبی هم رسیدم که ما را برای یک نتیجه گیری تخصصی یاری می دهد اما بهتر است برای آخرین گزارش از این مجموعه ۴ قسمتی هم صبر کنیم تا حرف ناگفته باقی نماینده باشد.
ارسال نظر