|
|
کدخبر: ۱۵۷۰۵۳

رسانه ملی در نوروز / ۳

چگونه است که برای برنامه های عید و شادی و بسیاری از موضوعات دیگر خلاقیت در میان مدیران و برنامه سازان موج می زند اما وقتی کار به برنامه ای برای عزا می رسد خلاقیت در گورستانی مدفون می شود؟

گروه فرهنگی مشرق- روز اول فروردین سال ۱۳۹۳ است و مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی(ع) از فرهنگ می گویند و لزوم نقد در عرصه فرهنگ با منطق محکم و بیان روشن. بیان این مسئله بهانه ای می شود برای نوشتن یادداشت هایی انتقادی در خصوص برنامه های رسانه ملی در نوروز ۹۲. حالا که تعطیلات نوروزی به آخر خط رسیده است می توان با نگاهی جامع به ارزیابی رسانه ملی در نوروز ۹۳ پرداخت. مشرق جریان شناسی برنامه های مختلف رسانه ملی در نوروز ۹۳ را به تدریج و در ضمن یادداشت هایی منتشر می کند. یادداشت چهارم در خصوص عملکرد رسانه ملی در ایام فاطمیه است.

«وقتی کار ظرافت بیشتری می طلبد»
تقویم را ورق میزنی و تاریخ های شمسی و قمری یک به یک می آیند و می روند و طبق معمول از رفت و آمد آن ها برخی ایام با یکدیگر همزمان می شوند و در این سال ها نوبت است که نوروز همزمان شود با روزهای ناراحتی و غم و اندوه خاندان پیامبرت.

به این فکر می کنی که جمع میان نوروز و فاطمیه آن هم برای رسانه ملی ای که بناست دانشگاه باشد احتمالا کار زیاد آسانی نیست. این مسئله برایت کاملا واضح و روشن است که در شرایطی که برخی از جشن ها با ایام مذهبی تقارن پیدا می کنند کار رسانه ملی ظرافت بیشتری می طلبد. از یک طرف حضرت زهرا(س) شخصیتی است بزرگ، با ویژگی های خاص و بزرگان و علماء تأکید کرده اند که مردم علاوه بر انجام آداب و رسوم خوبِ نوروز مثل دید و بازدید، حرمت شهادت بی بی دو عالم را حفظ کنند و قطعا مردم نیز به دنبال این حفظ هستند و از طرفی دیگر عید است و نوروز و لازم است برنامه های رسانه ملی دستخوش تغییراتی متناسب با عید و شادی باشند.

«برخی تشکر می کنند»
احتمالا برخی انصاف که بخرج دهند از رسانه ملی به خاطر عملکردش در تلفیق میان نوروز و فاطمیه تشکر می کنند. از دید آن ها رسانه ملی در نوروز و فاطمیه توانسته با پخش برنامه های متناسب تا حدی به وظیفه اش عمل کند و از ظرافتی که لازم بود در تلفیق نوروز با فاطمیه انجام دهد به خوبی عبور کند. شاهدشان هم شب و روز شهادت است که شبکه های مختلف رسانه ملی برنامه های خود را تغییر دادند و به پخش ویژه برنامه های مناسبتی پرداختند. آن ها از این حرکت خرسندند و به همین خاطر رسانه ملی را مستحق تشکر می دانند. «تو» نیز به آن ها می پیوندی و به مسئولان و برنامه سازان خسته نباشید می گویی.

«جوری دیگر هم می شود دید»
اما… از تشکر و خسته نباشید که عبور می کنی به دیدن ماجرا به گونه ای دیگر می رسی و در شب و روز شهادت حضرت زهرا(س) برخی برنامه های رسانه ملی را مرور می کنی. ابتدا سری به چند شبکه از تلویزیون می زنی. چند تصویر از بقیع، مسجد پیامبر(ص) و نشان دادن اسامی حضرت زهرا(س) در کنار طرحی اسلیمی که همگی در پس تصویر در حرکتند و مرثیه خوانی و صوتی از سینه زنی که روی تصاویر در حال پخش است. مدتی بعد سخنرانی است و کمی بعد تر دوباره سینه زنی. قسمت متفاوت ماجرا اما گاهی برقراری ارتباط مستقیم است با یکی از حرم های شریف و مجری و گزارشگری که خودش را در پس جملات ادبی سنگین پنهان کرده است. همین! و واقعا و انصافا همین! و در رادیو نیز ماجرا همین است و در لابه لای پخش سینه زنی ها مجری می آید و چیزی می گوید و می رود و احتمالا آرزو می کند زودتر این روز تمام شود و برنامه ها عادی شوند!

«ایده های جدیدت آرزوست»
به تاریخ و برنامه های گذشته رسانه ملی که مراجعه می کنی به این نتیجه می رسی که مدت هاست رسانه ملی به گونه ای در ایام عزاداری برنامه پخش می کند که هر مخاطب ساده ای مواد لازم آن برنامه را از حفظ است و در این سال ها حرکتی در جهت اصلاح این روند و یا تزریق خلاقیت در برنامه ها دیده نشده و نمی شود. برنامه های امسال تفاوتی با سال گذشته و سال های قبل ندارند و اگر نباشد تقویم مخاطبان متوجه این نمی شوند که این برنامه عزاداری از امسال بوده است و یا سال قبل. به این فکر می کنی که خلاقیت در کجا به خاک سپرده شده است؟! و جای خالی چند برنامه ترکیبی جذاب و متفاوت، مستندهای مرتبط و برنامه هایی که از این حالت مرده دربیایند را به شدت حس می کنی.

«مخاطب این برنامه ها کیست؟»
حالا مخاطبان را در ذهنت دسته بندی می کنی، بخش قابل توجهی از جامعه را که متدینین تشکیل می دهند که برایشان این مسائل مهم است و به طور منظم در مراسمات مذهبی شرکت می کنند و نگاه ویژه ای به این مسئله دارند. برای این دسته که گذرِ طرحی اسلیمی و عکسی از بقیع و صوت سینه زنی روی آن، هیچ گونه جذابیت و ارتقاء معرفتی به همراه ندارد!

آن دسته از مخاطبانی هم که زیاد مذهبی نیستند که اساسا اینگونه برنامه های تلویزیون را نمی بینند و اوقاتشان را به گونه ای دیگر می گذرانند. می ماند مخاطبی که آن ها را خاکستری می نامی و مخاطبانی هستند نه اینطرفی نه آنطرفی. از خودت سئوال می کنی، یک سئوال اساسی و مهم که دوست داری برنامه سازان و مدیران رسانه ملی نیز این سئوال را از خودشان بپرسند:
«آیا چنین مخاطبی از دیدن چنین برنامه هایی احساس لذت می کند و ذهنش جلب می شود برای نوشیدن جرعه ای معرفت از برنامه های رسانه ملی و شاید تغییری در نگرشش و رفتارش در زندگی؟!»

«راه علاج چیست؟»
به دنبال راه علاج می گردی و راه علاج را در خود رسانه ملی می یابی. چگونه است که برای برنامه های عید و شادی و بسیاری از موضوعات دیگر خلاقیت در میان مدیران و برنامه سازان موج می زند اما وقتی کار به برنامه ای برای عزا می رسد خلاقیت در گورستانی مدفون می شود؟!

و می دانی که اگر این برنامه سازان و مدیران بخواهند و اراده کنند می توانند متفاوت ترین و جذاب ترین برنامه ها را تولید کنند. مخاطب نیز قطعا با اولین تغییر با آن ها همراه شده و در این روزها مخاطبان مانند کسانی می مانند که مدت ها برای هر وعده غذایشان قرمه سبزی خورده اند و در این شرایط حتی یک املت ساده می تواند برایشان متنوع ترین غذا باشد. پس اگر ذره ای اندیشه و کار و برنامه جدید دیده شود قطعا مورد توجه قرار خواهد گرفت. و کسی چه می داند شاید به همین زودی ها و در همین نزدیکی ها نو شدن نوروزها به نو شدن برنامه های رسانه ملی در ایام عزا سرایت کند و برنامه هایی جدید و نو را در ایام عزا شاهد باشی. امید که می توانی داشته باشی؟ نمی توانی؟!

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار