چرا ام البنین(س) در کربلا حضور نداشت
تحلیلگر تاریخ اسلام گفت: مروان بن حکم آن پیر بنی امیه که از دشمنان سرسخت اهل بیت(ع) بود، به بقیع یا در پشت درب خانه خانم ام البنین(س) می آمد، به نوحه ها و مرثیه های سوزناک این بانوی بزرگوار گوش می داد و می گریست.
گروه فرهنگی مشرق- محمدحسین رجبی دوانی استاد دانشگاه به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین(س) به خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس گفت: بانوی بزرگوار جناب ام النبین(س) یکی از همسران امیرالمؤمنین(ع) است که به سبب فضایل شخصی و معرفتی نسبت به ساحت امامت و ولایت، در تاریخ اسلام و شیعه جایگاه برجسته و خاصی پیدا کرده است.
وی اظهار داشت: درباره چگونگی ازدواج ایشان با امیرالمؤمنین(ع) بنا به نقل بسیار معروف و مشهور، حضرت علی با برادر خویش عقیل بن ابی طالب مشورت کرد و از آنجایی که عقیل، نسب شناس برجسته ای بود و نسبت به تمامی قبایل مختلف عرب شناخت داشت، حضرت با او مشورت کرد که همسری از خانواده ای اصیل که به دلاوری مشهور باشد و بتواند فرزندان دلاوری به دنیا آورد را به او معرفی کند که عقیل هم به حضرت امیر(ع) عرض کرد من «فاطمه کلابیه» از قبیله بنی کلاب را به شما معرفی می کنم چرا که در میان عرب، دلیرتر از مردان بنی کلاب وجود ندارد و حضرت علی(ع) با این بانو که دختر خالد کلابی بود ازدواج کرد.
این کارشناس تاریخ عنوان کرد: از این بانو چهار فرزند پسر به نام های عباس، عبدالله، جعفر و عثمان متولد شدند. اما اینکه ام البنین(س) در واقعه کربلا حضور داشت علت آن را نمی دانیم چه بسا شاید بنا بر مصلحت و یا نظر خود حضرت سیدالشهداء(ع) بود که در مدینه باقی بماند و در پایان این حرکت عظیم که شهادت رقم خورده بود نمی خواست که وقتی چهار فرزندش به شهادت می رسند شاهد صحنه شهادت فرزندانش باشد.
وی خاطرنشان کرد: حضرت ام البنین(س) و شرح حال موقعیت ایشان بسیار محدود و مختصر است که نه سال تولد آن بزرگوار را به درستی می دانیم و نه سال رحلتش را و شاید به همین دلیل است که اطلاعات ما محدود بوده و از علت دقیق عدم حضور ایشان در کربلا نیز مطلع نیستیم.
رجبی دوانی اظهار داشت: اما در واقعه کربلا و در ارتباط با عکس العمل آن بانوی بزرگوار با شنیدن خبر شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) و یارانش نکته ای داریم که دلالت بر معرفت آن بانوی بزرگوار می کرد که نسبت به جایگاه امامت داشت.
وی تصریح کرد: در نقل ها آمده است که وقتی ام البنین(س) از کاروانی خبر فاجعه کربلا را شنید و کسی می خواست خبر شهادت فرزندش را به او بدهد ام البنین(س) گفت ابتدا از حسین(ع) برایم بگویید و چون شنید چهار فرزندش همراه امام حسین(ع) به شهادت رسیده اند گفت ای کاش همه فرزندانم و همه آنچه در روی زمین است فدای حسین می شد و آن حضرت زنده می ماند.
این تحلیل گر تاریخ اسلام ادامه داد: در تاریخ داریم که این بانوی جلیل القدر در سوگ حضرت سیدالشهداء(ع) و فرزندانش به قبرستان بقیع می رفت و در آنجا با دلخراش ترین صحنه ها و با خواندن مرثیه های سوزناک چنان فضایی را ایجاد می کرد که مردم نزد او گرد آمده و به مرثیه های او گوش می دادند و همراه با هم می گریستند.
وی گفت: همچنین مروان بن حکم آن پیر بنی امیه که از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام و حاکم مدینه در آن موقعیت بود، او نیز می آمد در بقیع یا در پشت درب خانه خانم ام البنین(س) به نوحه ها و مرثیه های سوزناک این بانوی بزرگوار گوش می داد و می گریست.
رجبی دوانی خاطرنشان کرد: تمام این موارد متقن و مورد اعتماد مطالبی بود که ذکر شد اما مواردی هم در برخی از منابع متأخر درباره ایشان داریم که چون در منابع اصلی و دست اول ذکر نشده نمی توان به آنها اعتماد کرد.
وی اظهار داشت: درباره چگونگی ازدواج ایشان با امیرالمؤمنین(ع) بنا به نقل بسیار معروف و مشهور، حضرت علی با برادر خویش عقیل بن ابی طالب مشورت کرد و از آنجایی که عقیل، نسب شناس برجسته ای بود و نسبت به تمامی قبایل مختلف عرب شناخت داشت، حضرت با او مشورت کرد که همسری از خانواده ای اصیل که به دلاوری مشهور باشد و بتواند فرزندان دلاوری به دنیا آورد را به او معرفی کند که عقیل هم به حضرت امیر(ع) عرض کرد من «فاطمه کلابیه» از قبیله بنی کلاب را به شما معرفی می کنم چرا که در میان عرب، دلیرتر از مردان بنی کلاب وجود ندارد و حضرت علی(ع) با این بانو که دختر خالد کلابی بود ازدواج کرد.
این کارشناس تاریخ عنوان کرد: از این بانو چهار فرزند پسر به نام های عباس، عبدالله، جعفر و عثمان متولد شدند. اما اینکه ام البنین(س) در واقعه کربلا حضور داشت علت آن را نمی دانیم چه بسا شاید بنا بر مصلحت و یا نظر خود حضرت سیدالشهداء(ع) بود که در مدینه باقی بماند و در پایان این حرکت عظیم که شهادت رقم خورده بود نمی خواست که وقتی چهار فرزندش به شهادت می رسند شاهد صحنه شهادت فرزندانش باشد.
وی خاطرنشان کرد: حضرت ام البنین(س) و شرح حال موقعیت ایشان بسیار محدود و مختصر است که نه سال تولد آن بزرگوار را به درستی می دانیم و نه سال رحلتش را و شاید به همین دلیل است که اطلاعات ما محدود بوده و از علت دقیق عدم حضور ایشان در کربلا نیز مطلع نیستیم.
رجبی دوانی اظهار داشت: اما در واقعه کربلا و در ارتباط با عکس العمل آن بانوی بزرگوار با شنیدن خبر شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) و یارانش نکته ای داریم که دلالت بر معرفت آن بانوی بزرگوار می کرد که نسبت به جایگاه امامت داشت.
وی تصریح کرد: در نقل ها آمده است که وقتی ام البنین(س) از کاروانی خبر فاجعه کربلا را شنید و کسی می خواست خبر شهادت فرزندش را به او بدهد ام البنین(س) گفت ابتدا از حسین(ع) برایم بگویید و چون شنید چهار فرزندش همراه امام حسین(ع) به شهادت رسیده اند گفت ای کاش همه فرزندانم و همه آنچه در روی زمین است فدای حسین می شد و آن حضرت زنده می ماند.
این تحلیل گر تاریخ اسلام ادامه داد: در تاریخ داریم که این بانوی جلیل القدر در سوگ حضرت سیدالشهداء(ع) و فرزندانش به قبرستان بقیع می رفت و در آنجا با دلخراش ترین صحنه ها و با خواندن مرثیه های سوزناک چنان فضایی را ایجاد می کرد که مردم نزد او گرد آمده و به مرثیه های او گوش می دادند و همراه با هم می گریستند.
وی گفت: همچنین مروان بن حکم آن پیر بنی امیه که از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام و حاکم مدینه در آن موقعیت بود، او نیز می آمد در بقیع یا در پشت درب خانه خانم ام البنین(س) به نوحه ها و مرثیه های سوزناک این بانوی بزرگوار گوش می داد و می گریست.
رجبی دوانی خاطرنشان کرد: تمام این موارد متقن و مورد اعتماد مطالبی بود که ذکر شد اما مواردی هم در برخی از منابع متأخر درباره ایشان داریم که چون در منابع اصلی و دست اول ذکر نشده نمی توان به آنها اعتماد کرد.
ارسال نظر