|
|
کدخبر: ۱۵۶۶۱۲

ناصر گیتی جاه جزو آن طیف از بازیگران سینما نبود که بشود نام استار را رویشان گذاشت چون فیزیک بدنی و البته چهره اش جوری نبود که بتواند با تکیه بر آنها برای بالا بردن رقم دستمزدش استفاده کند اما توانایی بازیگری وی آنقدر بود که حتی در دمدستی ترین فیلم ها و کوتاه ترین نقش ها نیز سنگ تمام می گذاشت.

گروه فرهنگی مشرق- ناصر گیتی جاه جزو آن طیف از بازیگران سینما نبود که بشود نام استار را رویشان گذاشت چون فیزیک بدنی و البته چهره اش جوری نبود که بتواند با تکیه بر آنها برای بالا بردن رقم دستمزدش استفاده کند اما توانایی بازیگری وی آنقدر بود که حتی در دمدستی ترین فیلم ها و کوتاه ترین نقش ها نیز سنگ تمام می گذاشت. او از تیپ بازیگرانی بود که سال های سال مکمل ماند و با همین عنوان مکمل هم توانست جایزه ای از جشنواره فجر بگیرد. گیتی جاه چه در برخوردهای اجتماعی و چه در برخوردهای کاری بازیگری محترم بود. یکی از همکارانش در «خوابم می آد» گفته بود گیتی جاه جزو معدود بازیگرانی بود که وقتی سر صحنه می آمد به همه احترام می گذاشت؛ از کارگر خدماتی گرفته تا تدارکاتچی و حتی هنروران و کمتر پیش می آمد که در سلام گفتن پیشقدم نباشد.

گیتی جاه مردمدار بود و مخاطبان هم او را دوست داشتند اما در سال های اخیر به شدت از اوضاع و احوال حاکم بر سینما و تلویزیون گلایه داشت. یک بار وقتی بعد از دریافت جایزه به خاطر «خوابم می آد» با او گپ می زدم به صراحت گفت: «این همه فیلم خوب بازی کردم اما آن موقع که با انرژی بودم و روبه راه به من جایزه ندادند. وقتی در «خواستگاری» آنقدر خوب کار کردم که فخیم زاده برایم کف زد، کسی نگفت حالت چطور است و حالا برای نقشی که آنقدرها هم محوری نبود، ازم تقدیر می کنند شاید برای اینکه سنی از من گذشته.»

آخرین بار همین یک ماه قبل بود که با او صحبت کردم؛ وقتی بعد از دیدار با فرزندانش که سال هاست آن سوی آب ها هستند به ایران بازگشته بود و در حسرت نقشی تازه اوقات را می گذراند. گیتی جاه از نامردی ها، باندبازی ها و بی توجهی ها به نسل خودش گلایه داشت و بارها به این مسئله اشاره کرد که فلان کس خواسته که در باندش باشم و اگر پورسانتش را بدهم، ماهی یک نقش روی شاخم است! گیتی جاه می گفت: «این خوب نیست که بعد از ۴۰ سال بازیگری کارم به جایی برسد که بخواهم با شیرینی دادن، پول چای دادن یا هر اسم دیگری که رویش می گذارید، نقش بگیرم. باید کیفیت کارم باشد که مرا جذب پروژه ها کند. این خوب نیست که من در خانه بنشینم و نابازیگرانی که دو سال قبل در کوچه و خیابان پیدای شان کرده اند، مرتب فیلم بازی کنند. آخر قاعده بازیگری چه می شود؟ خیلی ها هستند که می گویند چرا به دیدار فلان مدیر نمی روی که هوایت را داشته باشد اما من بازیگرم نه دلال و واسطه گر که با مجیزگویی نقش بگیرم.»

صدالبته که او مانند فلان بازیگر نبود که پشت تریبون خانه سینما به جای دفاع از هم صنفی هایش به مدیحه سرایی مدیران سینمایی بپردازد بلکه کارنامه سینمایی اش پربارتر شود! او آدمی بود که منتظر می ماند تا کارگردانان با او تماس بگیرند و برایش فیلمنامه بفرستند و آنگاه اگر از فیلمنامه خوشش می آمد، حتی نقشی یک سکانسی مانند آنچه در «گشت ارشاد» ازش دیدیم را نیز جاودانه می کرد.

صد افسوس که چنین آدم های وارسته ای تا زنده اند کسی سراغی از آنها نمی گیرد و همه سهم شان از هنرشان می شود یک قطعه در خانه هنرمندان اما آنها که به جای کار هنری، شده اند سرباز سیاسی، هم قدر می بینند و هم بر صدر می نشینند. واحسرتا که رئیس سازمان سینمایی و رئیس شورای شهرمان برای بازدید از پشت صحنه فیلم تازه قجرزاده ای که همه افتخارش تهیه کنندگی درامی اروتیک به نام «در امتداد شب» است، کورس می گذارند اما کسی حالی از امثال ناصر گیتی جاه نمی پرسد تا مرگ شان برسد و آنگاه یک آگهی تسلیت به خانواده اش می دهند و تمام!

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار