مسیر دشوار دموکراسی در مصر
فرید زکریا با اشاره به تحولات مصر در مقالهای با عنوان " مسیر دموکراسی دشوار است "، نوشت: مصر در مسیر دموکراسی با دشواریهای بسیار بیشتری از آفریقای جنوبی مواجه خواهد بود.

به گزارشامیدنیوزبه نقل از ایسنا، روزنامه الوطن کویت اظهار کرد: فرید زکریا، خبرنگار مشهور رسانههای غربی از جمله سی. ان. ان در این مقاله آورده است: زمانی که مسوولان آمریکایی به حسنی مبارک، رییس جمهور پیشین مصر فشار میآوردند که " دست از تحت فشار گذاردن مخالفان خود در زندان بردار و به انجام اصلاحات واقعی و دموکراتیک بپرداز "، او به آنها میگفت: میخواهید اخوان المسلمین به قدرت برسند؟ و حال، روشن است که حوادثچهارشنبه گذشته، مصریها را در برابر این گزینه قرار داده است که یا دیکتاتوری نظامی را قبول کنند و یا به دموکراسی غیرلیبرال عمل کنند.
این روزنامهنگار افزوده است: برای کسب موفقیت، رییسجمهور جدید مصر باید به دنبال راهی باشد که به او امکان دهد تا با هر دوی این گزینهها مخالفت کند و این وظیفه مصریها است نه آمریکاییها. بیشتر رسانههای غربی عادت کردهاند که آن چه در مصر اتفاق میافتد را شکاف میان اسلامگرایان و سکولارها توصیف کنند. محمد مرسی، رییسجمهور برکنار شده مصر سعی کرد تا در دوره یکساله ریاست جمهوریاش برنامههای اسلامگرایان رادیکال را اجرا کند. شکی نیست که در این داستان ماجراهای درستی هم وجود دارد با وجود این که مساله در واقع به در دست گرفتن قدرت بستگی دارد تا اجرای شریعت اسلام.
زکریا نوشته است: مرسی و اخوانالمسلمین با وعده این مساله که نامزدی را برای ریاست جمهوری معرفی نخواهند کرد و به دنبال کسب اکثریت در پارلمان نیستند، همه را فریب دادند و به وعدههایشان عمل نکردند و علاوه بر آن به تصویب قانون اساسی پرداختند که ضمانتهایی برای حفظ حقوق بشر در آن نبود. آنها سعی کردند تا مخالفان را ساکت کرده و مانع از عهدهدار شدن پستهای رسمی از سوی کلیه اعضای حزب مبارک شوند.
سقوط آزاد؛
این نویسنده سرشناس ادامه داد: صرف نظر از آن که شکست مرسی و اخوانالمسلمین در مصر بیانگر ضعف عملکرد آن بوده است که موجب سقوط آزاد کشور شده است، باید به دلایلی که موجب این مساله شد، اشاره کرد که از جمله آن اقتصاد ویران، افزایش میانگین بیکاری، افزایش میزان جرم و جنایت، توقف خدمات اجتماعی و فروپاشی نظم عمومی است که این موارد خود برای ایجاد نارضایتی مردم کافی است. این احساس نارضایتی که اولین بار علیه ارتش بروز یافته بود، این بار مستقیما مرسی را هدف قرار داد از این رو تا زمانی که اوضاع مصر به شکل ملموسی بهبود نیابد، این احساس نیز به سادگی از بین نخواهد رفت.
این نظریه پرداز در ادامه مقالهاش آورده است: ارتش اعلام کرده است که با کودتای " نرم " خود قصد دارد تا دموکراسی را بازگرداند نه آن که آن را تخریب کند و اگر که در این امر موفق شود شرایط میتواند به نحوی که در ترکیه پیش رفت، پیش برود؛ زمانی که در ترکیه ارتش این کشور در سال ۱۹۹۷ دولت اسلامی را ساقط کرد اما اگر که شکست بخورد مساله همانند حوادثبعد از انقلاب الجزایر در سال ۱۹۹۲ خواهد بود که در واقع آغاز خشونتها بود.
وی افزود: تا به حال نظامیان مصری توانستند ارتش را به عنوان بزرگترین قدرت در کشور که از مزایای بسیاری برخوردار است، حفظ کنند. بودجه ارتش هیچ گاه تحت نظارت پارلمان یا رییسجمهور قرار نمیگیرد. جالب این جا است که گروههای لیبرال که سوء مدیریت مرسی آنها را برانگیخته، سعی کردند تا به واسطه ارتش به قدرت برسند همان کسانی که برای بیان اعتراضاتشان در دوره مبارک جنگیده بودند.
عواقب اسفبار؛
فرید زکریا نوشت: در واقع ما اکنون در مصر شاهد عواقب دینامیکی اسفباری هستیم که در نتیجه سالها دیکتاتوری نمایان شده است. تندرویهای فعلی یکی از پیامدهای حکومت مطلق استبدادی است و هر اندازه که نظام حاکم، به دنبال قلع و قمع بیشتر باشد مخالفان نیز از ابزار خشونت استفاده میکنند. با این حال اخیرا به مرسی و اخوان برای خروج از این حلقه توخالی جهنمی فرصت داده شد تا در راستای دموکراسی و داشتن یک زندگی سیاسی لیبرال تلاش کنند و از قدرت فاصله بگیرند. در واقع این مساله اساس موفقیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه بود که حزب اسلامگرای رجب طیب اردوغان پیروزیهای آشکاری را به دست آورد اما برای این که بتوان در این راه قدم برداشت مرسی باید همانند رهبری از جنس دیگر میبود. رهبری که اکنون در تخت بیمارستان در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی با مرگ دست و پنجه نرم میکند. او کسی نیست جز نلسون ماندلا که از صفات بارزی برخوردار است؛ از جمله این که وقتی او قدرت را به دست گرفت همه آن چه را که در توان داشت به کار بست تا به همه آفریقاییها چه سیاه و چه سفید اعلام کند که در آفریقای جنوبی جدید از " جایگاه " برخوردارند.
وی در پایان افزوده است: شما اکنون باید آن میزان فشار گستردهای را که آن زمان، این مرد از جانب هموطنان سیاهپوستش با آن مواجه بود، تصور کنید؛ کسانی که بعد از روی کار آمدن او، قصد انتقامجویی از هموطنان سفیدپوستشان را داشتند چرا که آنها تبعیض نژادی شدیدی نسبت به آفریقاییها داشتند. با همه این وجود ماندلا در برابر این فشارها ایستادگی کرد و آن چه را برای کشور و تاریخش درست بود، انجام داد. اما مرسی، ماندلا نیست و به احتمال زیاد جانشینش نیز اینگونه نخواهد بود. از این رو مصر در مسیر دموکراسی با دشواریهای بسیار بیشتری از آفریقای جنوبی مواجه است.