یادداشت ظریف در فیسبوک پس از بازگشت روحانی
وزیر امور خارجه کشورمان در صفحه فیسبوک خود از پیگیریهای مکرر و تماسهای ۶باره آمریکاییها برای هماهنگی مکالمه تلفنی رؤسایجمهور آمریکا و ایران خبر داد.
به گزارشامید- محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دقایقی پیش گزارش سفر خود را در صفحه فیسبوک شخصیاش منتشر کرد و همچنین به تشریح برنامههای خود تا پایان سفر نیویورک نیز پرداخت.
محمدجواد ظریف در صفحه فیسبوک خود نوشت:
دوستان، سلام
ساعت ۵ صبح یکشنبه بهوقت نیویورک و ۱ و نیم بعدازظهر بهوقت ایران عزیز است. بنده و همراهانم از وزارت امورخارجه هنوز در نیویورک هستیم و مذاکرات دوجانبه با وزرای خارجه و مصاحبهها و دیدارهای جانبی من تا روز پنجشنبه ادامه خواهد داشت و سپس به تهران باز خواهیم گشت.
صبح جمعه را از ساعت ۵ و ربع با نوشتن گزارش قبلی برای شما شروع کردم و چون هنوز وقت نمازصبح نشده بود، قسمتی از گزارش را قبل از نماز و بقیه را بعد از نماز نوشتم. بعد هم نگاهی داشتم به برخی از پیامهای شیرین شما که خستگی هرکار سخت و حرف ناسزایی را رفع میکند.
با ریاست محترم جمهوری صبحانه خوردم و حدود ساعت ۸ و نیم صبح برای فراهم کردن مقدمات جلسه وزرای امور خارجه عدمتعهد که بهریاست بنده برگزار میشد به مقر ملل متحد رفتم.
ساعت ۹ و ربع جلسه با سخنرانی رییس جمهور، دبیرکل ملل متحد و رییس مجمع عمومی آغاز شد و تا ۱ و نیم بعدازظهر ادامه داشت و حدود ۳۰ وزیر و نماینده عالیرتبه کشورهای عضو در مورد حاکمیت قانون در روابط بین الملل سخنرانی کردند.
ریاست اینگونه جلسات خستهکننده است، چون بهعنوان رییس کار زیادی نباید انجام دهی؛ ۴ ساعت و نیم باید آن بالا بنشینی و مؤدبانه گوش بدهی و از یک سخنران تشکر کنی و نوبت بعدی را اعلام کنی. البته وقتی جلسات بین المللی به تصمیم گیری میرسند آنوقت ریاست هم چالشی و هم شیرین میشود که بارها در گذشتههای دور و نزدیک این تجربه را داشتهام. ولی فعلاً این ریاست از نوع تشریفاتیاش بود که علاقه زیادی به آن ندارم ولی چارهای هم نبود.
پس از بازگشت به هتل برای خداحافظی با دکتر روحانی و هیئت همراه ایشان متوجه شدم که آقای اوباما میخواهد تلفن بزند. از آغاز هفته که مقامات آمریکایی درخواست ملاقات بین دو رییس جمهور را مطرح کرده بودند و بهدلایل مختلف عملی نشده بود، کم و بیش تماسهای غیررسمی بین دو هیئت ادامه داشت. در این میان ملاقات بنده و آقای کری در حاشیه جلسه ۱ + ۵ صورت گرفت و بعد هم در ادامه تماسهای غیررسمی مشخص شده بود که ممکن است دو رییس بتوانند تلفنی صحبت کنند.
در زمانی که من جلسه عدمتعهد را اداره میکردم ۵-۶ بار آمریکاییها تماس گرفته بودند تا گفتوگوی تلفنی را تنظیم کنند و نهایتاً این گفتوگو در آستانه ترک هتل توسط دکتر روحانی انجام شد که در آن بر اراده سیاسی طرفین برای حل موضوع هستهای در کمترین زمان ممکن و دستور به آقای کری و بنده برای رسیدن به راهحل سریع تأکید شد. مکالمه محترمانه و مثبت بود و انشاءالله شروع خوبی برای کاری بس دشوار که حمایت همه را میطلبد و صبر مردم و اعتماد به کارگزاران و خودداری از قضاوتهای سریع و جناحی و ….
نمیدانم چرا برخی در تهران این سفر و این مکالمه را که خاری در چشم بدخواهان ایران و اسلام و انقلاب است، با این حرکات نسنجیده زیر سؤال میبرند. بههرحال همانطور که حافظ فرموده
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
البته میدانید که این غزل با این بیت شروع میشود که
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
انشاءالله یادبگیریم به هم خوب نگاه کنیم و اعتماد کنیم، مخصوصاً به منتخب مردم ایران.
بههرحال، از ساعت ۴ تا ۷ بعدازظهر جمعه ۶ ملاقات دوجانبه دیگر داشتم و بعد هم چند جوان متخصص ایرانی را که از شهرهای مختلف به نیویورک آمده بودند، دیدم که بسیار شیرین و پرنشاط بود. در پایان هم جلسه داخلی با دوستان هیئت وزارت امور خارجه که فکر میکنم آخر جلسه هنوز دوستان در اطاق من بودند که خوابم برد.
دیروز هم که شنبه بود از ساعت ۷ صبح در هتل با چند تن از ایرانیان که از شهرهای مختلف آمده بودند دیدار داشتم و از ساعت ۱۰ صبح تا ۵ بعدازظهر یکسره در محل سازمان ملل متحد با ۹ وزیر امور خارجه دیدار و مذاکره داشتم که حتی نماز ظهر و عصر را هم همانجا کنار راهرو خواندم و دو تکه پیتزای سبزیجات را که دوستان از بیرون تهیه کرده بودند، سرپایی خوردم.
آخر سفر فهرست کامل ملاقاتها را تقدیم خواهم کرد. فکر نمیکنم کشور مهمی مانده باشد که با رییس جمهور یا وزیرش(یا هر دو) در این سفر ملاقات نشده باشد، آنهم بهدرخواست خودشان و بعضاً با پیگیری شدید.
بعد از ملاقاتها به رزیدانس(همان اقامتگاه سفیر به خارجی) برگشتم. باید عرض کنم که در دوران حضور رییس جمهور بهدلیل فشردگی کارها همه ما(حتی سفیر) در کنار رییس جمهور و هیئت همراه در نزدیکترین هتل به مقر سازمان ملل متحد اقامت داشتیم. جز این امکان اینهمه فعالیت فشرده وجود نداشت. ولی با بازگشت ایشان بنده هم به رزیدانس برگشتم.
بههرحال در رزیدانس، جلسه ۴ساعته با تعدادی از دانشمندان هستهای صاحبنام و برجسته آمریکایی داشتیم که نظرات خودشان را در مورد روشهای فنی ایمنسازی برنامه هستهای ایران از خطر اشاعه مطرح کردند که بسیار قابل استفاده بود. نماینده محترم سازمان انرژی اتمی که برای شرکت در ۱ + ۵ در نیویورک حضور دارند هم در جلسه تشریف داشتند. مجموعاً جلسه خوب و سازندهای بود.
هفت هشت سال قبل هم، در دوران سفارتم در نیویورک، که همزمان مسئول مذاکرات هستهای بودم، با برخی از این افراد جلسات طولانی و متعددی در همین رزیدانس داشتم، که به طرحی منجر شد که در اواخر دوران مسئولیتم در فروردین ۸۴ در پاریس به سه کشور اروپایی ارائه کردم(ضمناً برای ثبت در تاریخ، استفاده از پاورپوینت از آن طرح شروع شد!!). متأسفانه بهدلیل فشار بولتن(معاون وقت وزارت خارجه آمریکا) بر اروپاییها آن طرح به نتیجه نرسید که همه اذعان دارند اگر به نتیجه رسیده بود شرایط دیگری ایجاد شده بود.
امروز هم که روز یکشنبه است انشاءالله ساعت ۸ و نیم صبح به استودیوی شبکه ABC در نیویورک خواهم رفت تا در یک مصاحبه زنده شرکت کنم. صبحهای یکشنبه شبکههای تلویزیونی آمریکا برنامههای مشابهی دارند که به آنها Sunday Morning Talk Shows میگویند و بسیار پربیننده هستند. هرهفته هم چند تن از مقامات آمریکا در این برنامهها شرکت میکنند.
من اولین بار حدود ۲۶ سال قبل در همین برنامه بههمراه عصمت کتانی سفیر وقت عراق شرکت کردم. بهدلیل جنگ ایران و عراق حاضر نشدیم به یک استودیو برویم و در دو اطاق نشستیم و دعوای مؤدبانهای داشتیم. مرحوم آقای کتانی کرد بود و بسیار متین. البته هم آقای کتانی و هم مجری آن زمان برنامه سالها قبل فوت کردند. " و انا بهم لاحقون. " اگر باور کنیم!
بعد از مصاحبه هم با یکی از اساتید برجسته و وطندوست ایرانی که از کالیفرنیا(۶ ساعت پرواز مستقیم تا نیویورک) تشریف آوردهاند تا حقیر فدوی را ببینند دیدار خواهم کرد. سپس با ۱۵ نفر از اساتید برجسته و سیاسیون آمریکایی ناهار خواهم خورد و شام را هم در خدمت جوانان دانشمند نخبه ایرانی خواهم بود که برای آن برنامه لحظهشماری میکنم. آنطور که در فهرست شرکت کنندگان دیدم اساتیدی از هاروارد و امایتی و … همه کم و بیش زیر سی سال.
ساعت ۶ و نیم است. دوباره نماز را در میان گزارشنویسی خواندم. خیلی پرحرفی کردم. شاید بهخاطر اینکه دلم از مهرورزی دوستان پربود و نماز و صحبت با شما آرامبخش.
خدا نگهدارتان و بهامید دیدار!
ارسال نظر