رد پای آمریکا در طوفان اعتراضات اروپا

دیپلماسی ایرانی: وقتی انقلاب 25 ژانویه 2011 در مصر و قبل از آن در تونس آغاز شد و سپس به سوریه و لیبی و یمن گسترش یافت، آن را انقلاب های بهار عربی نامیدند، از آن موقع تا همین الآن نسبت به نام گذاری این اتفاق ناخرسندم و احساس خفگی می کنم، برای این که اینها بهار نبودند بلکه ویرانی متعمدانه ای بودند که از پیش طراحی و اجرا شده بودند.

و با وجود گذشت سال ها، ما همچنان تلاش می کنیم بحران های ناشی از آن را رفع کنیم، بحران هایی که آثار خرابی ها و ویرانی هایی که در حق ملت عرب بر جای گذاشت، همچنان مشهود است. ما در مصر تا اندازه ای توانستیم بحران را رد کنیم اما ملت های سوریه و لیبی و یمن همچنان از تبعات آن تا به این لحظه رنج می برند.

با وجود این که دلایل واقعی وجود دارد که ثابت می کند این انقلاب ها از قبل برنامه ریزی شده بودند، اما بعضی ها هنوز نمی خواهند این واقعیت را بپذیرند و آن را این گونه توجیه می کنند که ما از زمره طرفداران نظریه توطئه هستیم.

نظرتان درباره آن چه در فرانسه و بلژیک و لوکزامبورگ این روزها می گذرد، چیست؟ آیا اینها هم انقلاب های بهار اروپایی هستند، ناظران حوادث می گویند که از همان ابتدا قابل مشاهده بود که این اتفاقات نسخه کپی برابر اصلی آن چیزی بود که در منطقه عربی از جمله در مصر اتفاق افتاد.

در ابتدا تظاهرات محدودی در اعتراض به افزایش نرخ سوخت آغاز شد، سپس به سرعت عناصر آموزش دیده وارد عمل شدند و آشوب به پا کردند و تخریب و ویرانی را آغاز کردند تا به این ترتیب تظاهرات مسالمت آمیز به یک توده آتش فراگیری تبدیل شد که در آن تر و خشک در کشور با هم بسوزند. تا آن جا که به یک فروپاشی خونین بینجامد تا حوادث رنگ خون به خود بگیرند، در همان جا هم همین شعارها سر داده می شد.

«برو»، یعنی دقیقا همان جزئیات و سناریویی که در میان کشورهای عربی دیدیم، در این جا هم کاملا روشن است که آشوب ها با قصد و نیت انجام می شوند، از قبل طرح ریزی شده اند و کسانی که آن را هدایت می کنند، منفعتی یکسان دارند. یک دلیل روشن برای این ادعا این است که امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به خواسته تظاهرکنندگان پاسخ مثبت داد و از افزایش قیمت سوخت عقب نشینی کرد اما با این وجود امور آرام نگرفتند.

ما می دانیم که ملت های اروپایی متمدن هستند و ممکن نیست بخواهند زیرساخت ها و امکانات عمومی خود را آتش بزنند و ویران کنند، پس چه کسی این کارها را می کند، مزدوران اجیرشده ای که نه میهن برایشان مهم است و نه ملت، کسانی که حاضرند هر کس که به آنها پول بدهد خودشان را به آن طرف بفروشند. راست افراطی، چپ افراطی، عناصر خارجی، همگی ابزارهایی برای عملی کردن و اجرای سناریوی کسی هستند که به شیطان بزرگ معروف است.