ماندن یا رفتن روحانی
بانزدیک شدن به ایام انتخابات مثل همیشه این سوال در اذهان جامعه شکل میگیردکه آینده چهار ساله کشور بدست چه کسی رقم خواهد خورد.؟
تا انتخابات آتی حدود ۴ماه فاصله داریم و فضای سیاسی جامعه رو به رقابت انتخاباتی می گذارد
اما سوالی که در اذهان جای گرفته این است که آیا روحانی اولین رییس جمهور تک دوره ای تاریخ انقلاب خواهد بود؟!!
اما باید در باب ماندن یا رفتم روحانی به چند محور اصلی عملکرد دولت وی توجه کنیم;
۱. اقتصاد: باید انتخابات ۹۲ را گذشته از تمام شعار های روحانی در جهت نقشه راه خود را انتخاباتی اقتصادی دانست انتخاباتی که مردم به امید گذر از نرخ های تورم خیره کننده و کاهش تحریم هایی که پا بر رگ حیات اقتصاد جامعه گذاشته بود به شعارِ شعار من نجات اقتصاد ایران است اطمینان کرده و نام روحانی را به جای ۵نامزد دیگر بر آرا خود نوشتند
اما حال که حدودا کار دولت در این برهه ۴ساله به پایان میرسد می توان با نگاهی از بالا سیر تطور اقتصادی را که دولت برا کشور به ارمغان آورده را ارزیابی کنیم.
نکته اصلی که محور ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت یازدهم را شکل داده گذر از تورم به بهای رسیدن به رکود است در تعریف رکود اقتصادی کاهش حجم تولیدات داخلی و صادرات از یک سو و سلب پویایی اقتصادی از جامعه از سوی دیگر شالوده رکود اقتصادی را شکل داده است.
به اذعان بیشتر اقتصاد دانان مرحله بعد از تورم بحران نیست ولی مرحله بعد از رکود به دلیل عدم امید به تحرک اقتصادی و پویایی بحران است.
گذشته از بحثرکود شاخص دیگر در ارزیابی عملکرد دولت فساد اقتصادی است شرط انصاف است یادآور شویم روحانی فساد اقتصادی دولتی را از رتبه ۱۶۸جهانی به ۱۳۰ توانسته بهبود دهد اما هنوز نرخ مذکور بسیار بالاست انتشار حقوق های نجومی در بهار سال جاری به یک باره آبی سرد بود بر سر افرادی که حامی دولت بودند.
ای کاش دولت برای حفظ آبرو هم که شده به جای ذخایر نظام دانستن حقوق بگیران آن به پرونده عادلانه بررسی می کرد.
اما شرط نقد منصفانه و سازنده ایجاب می کند از دست آورد های دولت مثل:
تعدیل تغییر نرخ دلار به شکلی که دیگر با افزایش کمر شکن نرخ دلار مواجه نیستیم,
رساندن رشد اقتصادی کشور از ۹ - به بالای صفر, کاهش نرخ تورم از۴۴% به ۷% و کاهش نرخ بی کاری از ۱۹%به ۱۳%از دست آورد هایی است که به شرط مقطعی نبودن باید از آن تقدیر کنیم. ۲. سیاست خارجی: مفهمومی که شاید در تاریخ دولت های پس از انقلاب تا به این حد بر آن تمرکز نشده بود به شکلی که دولت چه درست چه غلط بیش تر فعالیت های خود را در دست یابی به اهداف سیاست خارجی خود که در قالب مفهومی به نام برجام نمود یافت خلاصه کرده بود
برجام که مخفف کلمه برنامه جامع اقدام مشترک است توافقی است هسته ای بین ایران و ۵ + ۱ در راستای توافق جامع بر سر ب نامه هسته ای ایران که به دنبال توافق هسته ای لوزان در سه شنبه ۲۳تیر سال ۹۴ در وین به امضا رسید.
که طبق آن تعداد سانتری فیوژ های ایران به دو سوم وقت کاهش می یابد و حداکثر تا ۳/۶۷%مجاز به غنی سازی اورانیوم می باشد.
اما آمریکا به عنوان اصلی ترین عامل تحریم های ایران در طی این مدت بارها توافق را زیر پا گذاشته و خواستار تعهد یک جانبه ایران به مفاد آن شده است.
نمی توان از هم اکنون آینده قطعی برجام را پیش بینی کرد اما اینگونه می توان گفت دولت یازدهم برای اولین بار با توجه به اصول مذاکره و روابط بین الملل باهدف باز کردن گره کور تحریم ها با دست نه با دندان! و ترفیع مقام بین المللی ایران در مرتبه جهانی خود حتی با به نتیجه نرسیدن برجام تجربه ای عالی و منحصر به فرد به تجربه سیاسی ایران اهدا کرده که قطعا مفید حال دولت های آینده خواهد بود
ولی بی انصافی است اگر از برجام به عنوان طرحی شکست خورده یاد کنیم اما اگر با این دید که دولت روحانی توانسته به طور کلی از فشار های اقتصادی کشور به واسطه برجام تا حدودی بکاهد.
به طور کلی باید اینگونه نتیجه گرفت که برجام چه فتح الفتوح چه ترکمانچای گذشته از تصویب مجلس برجام رهبری نیز هست و لازم الجرا و هر گونه کار شکنی در راستای تحقق اهداف آن به سود کشور نیست, برجام توانسته بار فشار های اقتصادی سیاسی را از دوش کشور کم کند و افزایش مراودات بازرگانی و سرمایه گذاری کشور های خارجی در کشور و سخن از خرید هواپیما برای کشور که تا پیش از این برای کشور قابل تصور نبود موید دست آورد های برجام است. اما هنوز برجام آن حجم از انتطاری را که در اذهان جامعه از آن شکل گرفته را نتوانسته پاسخگو باشد.
۳. سیاست داخلی: بسیاری از احزاب جناح اصلاح طلب کشور در دولت احمدی نژاد از بسته بودن فضای سیاسی اجتماعی کشور و قرار گرفتن ابزار تبلیغ و اظهار بیان به شکل یک طرفه دست هواداران دولت وقت گله داشته و خواهان گشایش فضای کشور شدند.
گشایش فضای سیاسی که از شعار های روحانی در کشور بود به طور نسبی توانسته فضای مناسبی را در کشور ایجاد کند.
سیاست های وزارت ارشاد روحانی مثل گشایش فضای مطبوعاتی, ایجاد فضای آزادی بیان برای تفکرات مختلف و اقداماتی نظیر گشایش فضای دانشگاه ها وایجاد فضای تعامل دوطرفه در دانشگاه ها برای احزاب با تفکرات مختلف چاپ مجدد برخی کتب ممنوعه از اقداماتی است که به شرط آگاهی و کنترل لازم در اعمال آن می تواند نقطه عطفی در بهبود شرایط اجتماعی باشد از طرح های دیگر که علی رغم به ثمر نشستن آن تا کنون امید فراوانی به آن است طرح تحول سلامتی است ودولت آن را از دغدغه های خود می داند و بر آن تاکید دارد و در صورت اجرا به تاثیرات مثبت آن بر سلامت اجتماعی امید فراوانی وجود دارد. تجربه انتخاباتی
در تاریخ انقلاب نشان داده نه شاخص های اقتصادی سیاسی و که عملکرد دولت چندان تاثیری در آرا مردم ندارد بلکه کشور به اقتضا جهان سومی بودنش بیش تر در ایام منتهی به انتخابات حرکات احساسی هیجانی است که نتیجه انتخابات را مشخص می کند. در ثانی رقبا هم سهم موثری در پیش بینی نتایج دا رند لذا نمی توان گفت که روحانی ماندنی است یا رفتنی اما با توجه به کاهش مقبولیت روحانی که موثر از به نتیجه نرسیدن بخش اعظمی از توقعات حاصل از برجام, فساد اقتصادی سیستماتیک در دستگاه های دولتی و … هنوز اذهان عمومی به طور کلی حامی وی بوده و احتمال نشکستن سنت دو دوره ای بودن ریاست جمهوری در کشور
وجود دارد. سید محمد جواد مدنی
ارسال نظر