چگونه یک انسان خلاق باشیم
خلاقیت با روح و روان و شادمانی فرد و سلامت جسم ارتباط مستقیم دارد. هر وقت رفتاری خلاق از خود نشان میدهیم بیش از هر زمان دیگر احساس سرزندگی میکنیم. در این مقاله راه های داشتن ذهنی خلاق را گرداوری کرده ایم ،در ادامه با ما همراه باشید.
این یک واقعیت است که ایدههای خلاقانه میتواند گاهی ما را صدها گام از دیگران جلو بیندازد. اگر فکر میکنید خلاقیت در ایدههایتان کمرنگ است و فکر میکنید نمیتوانید هرگز انسان خلاقی باشید، باید بدانید سخت در اشتباهید چون خلاقیت، مهارتی است که میتوان آن را پرورش و گسترش داد. افزایش خلاقیت، با راهکارهای ساده و سرگرمکنندهای امکانپذیر است.
خود را با انجام تمرینات خلاقانه بهچالش بکشید
۱. تست ۳۰ دایره را انجام دهید
این کار را میتوانید سر کار و زمانی که کسل و خسته شدهاید انجام دهید. با این کار، میتوانید قدرت تفکر سریع و خلاقیت را دوباره بهدست آورید. برای شروع، ۳۰ دایره روی کاغذ بکشید. سپس سعی کنید در یک دقیقه، تا جایی که میتوانید دایرهها را به نقاشیهای مختلف تبدیل کنید. این کار را بارها تکرار کنید و هر بار سعی کنید رکورد خود را بشکنید.
این تست به شما کمک میکند که خلاقیت خود را تقویت کنید، چون باعث میشود که ایدههای جدید را در سر بپرورانید. این تست، شما را مجبور میکند که سریعتر فکر کنید و ایدههای جدید را امتحان کنید؛ بدون اینکه از آنها صرف نظر کنید.
۲. در وقت آزادتان، نقاشیهای ساده بکشید
نقاشی کردن معمولا کاری برای گذراندن اوقات بیکاری در زمان بچگی بهنظر میرسد، درحالیکه این کار حتی در بزرگسالی هم باعث افزایش خلاقیت میشود. این کار با افزایش توجه شما به محیط اطراف و افزایش ارتباط شما با دنیا، خلاقیت را افزایش میدهد.
نقاشی کردن باعث میشود که با فعالیتهایی که انجام میدهید، ارتباطتان را حفظ کنید. هر چقدر توانایی شما در به تصویر کشیدن اطراف بیشتر باشد، خلاقیت بیشتری خواهید داشت.
هنگام انجام فعالیتهایی که فکر میکنید افکار شما را از موضوع اصلی منحرف می کند، نقاشی بکشید. مثلا در یک جلسهی ملاقات کاری اگر احساس میکنید که تمرکزتان بههم میخورد، شروع کنید روی کاغذ تصاویر ساده ترسیم کنید. در کلاسهای خستهکننده میتوانید با این کار تمرکز بیشتری داشته باشید.
سعی کنید یک دفترچهی مخصوص داشته باشید و زمانی که احساس خستگی و کسالت میکنید یا تمرکزتان بههم ریخته، نقاشی بکشید.
۳. داستانک بنویسید
داستانک یا داستان کوتاه کوتاه (Flash fiction) درواقع داستان بسیار کوتاهی است که معمولا بیشتر از ۱۰۰ کلمه نمیشود. نوشتن این داستانکها خلاقیت شما را افزایش میدهد، چون مجبورتان میکند داستانی بسیار کوتاه را با کمترین تعداد کلمات بهنحوی بازگو کنید که دارای ابتدا، انتها و بدنهی کامل باشد. علاوهبر این، این تکنیک به شما کمک میکند که یاد بگیرید اطلاعات ضروری را به شیوهای مختصر و در فضایی محدود منتقل کنید.
گروههای آنلاین زیادی وجود دارد که در آنها افراد، داستانکهای خود را بهاشتراک میگذارند. میتوانید با شرکت در آنها، تواناییهای خود را افزایش دهید و حتی در مسابقات و چالشهای آنها شرکت کنید.
۴. موسیقی گوش کنید
گوش دادن به موسیقی یکی از روشهای سادهای است که با کمک آن می توانید خلاقیت خود را افزایش دهید. این کار به شما کمک میکند که بهتر تمرکز کنید و تمرکز کلی شما روی موضوعات مختلف افزایش مییابد؛ بهخصوص موسیقی کلاسیک که تأثیر زیادی بر تمرکز و خلاقیت دارد.
این نکته را درنظر بگیرید که هر نوع موسیقی برای همهی افراد تأثیرگذار نیست و هر کس باید موسیقی مناسب خود را پیدا کند؛ درعینحال که موسیقی کلاسیک تأثیرات زیادی برای بسیاری از افراد دارد. برای پیدا کردن موسیقی مورد توجهتان که تأثیر بیشتری برای ذهن و خلاقیت شما دارد، تلاش کنید و انواع موسیقی را امتحان کنید.
۵. با دستان خود چیزی بسازید
وقتی از دستان خود برای تولید و ساخت اشیا و وسایل جدید استفاده میکنید، درواقع از تمام حواس خود استفاده کردهاید. این کار باعث میشود که تفکر خلاق را در وجودتان تقویت کنید. اگر میخواهید فرد خلاقتری باشید کارهای هنری را دنبال کنید که در آنها از قدرت دستانتان استفاده میکنید. مثلا بافتنی، خیاطی یا سایر صنایع دستی موردعلاقهی خود را دنبال کنید تا با این کار، خلاقیتتان افزایش پیدا کند.
۶. بازیهای ویدیویی انجام دهید
بعضی از بازیهای ویدیویی تأثیر زیادی بر افزایش خلاقیت و قدرت ذهن دارند. بازیهای تعاملی، که نیازمند انجام حرکات مختلف هستند و حواس چندگانه را تحریک میکنند، تأثیر چشمگیری بر رشد تفکر خلاق دارند. از بازیهایی که نیازمند نشستن طولانیمدت هستند، اجتناب کنید.
۷. بیشتر مطالعه کنید
کتاب خواندن، یکی از روشهای عالی برای پرورش ذهن خلاق است. عادت مطالعه بهطور پیوسته را در خودتان پرورش دهید. کتابهایی از ژانرهای مختلف انتخاب کنید و سبکهای مختلف نویسندگی را بخوانید. برای اینکه افقهای خلاقیتتان را گستردهتر کنید حتما هر روز برای مطالعه وقت بگذارید.
در برنامههای مطالعهی گروهی شرکت کنید. این برنامهها برای ملزم کردن شما به مطالعه و انتخاب کتاب و ژانر مناسب بسیار مفید هستند.
در نزدیکترین کتابخانهی محل زندگیتان عضو شوید. بهاینترتیب بدون پرداخت هزینه میتوانید به منبع بیشماری از انواع کتاب، دسترسی داشته باشید.
دانش و آگاهی خود را افزایش دهید
۱. تجربه و تخصص خود را توسعه دهید
یکی از بخشهای خلاقیت این است که در یک زمینه یا موضوع خاص، تجربه و تخصص خود را افزایش دهید و تا جایی که میتوانید چیزهای جدید یاد بگیرید. این کار را با خواندن مقالهها و تماشای ویدیوها شروع کنید تا اطلاعات خود را در مورد آن افزایش دهید.
اگر برایتان امکانپذیر است، در کلاسهای مقدماتی و دورههای آموزشی مختلف در مؤسسات گوناگون ثبت نام کنید. مثلا کلاسهای آموزش مقدماتی نقاشی.
با دیدن کارهای خلاقانهی دیگران در موضوعاتی که به آن علاقه دارید، الهامبخش خودتان باشید. مثلا اگر درحال یادگیری نقاشی هستید، از موزهها و گالریهای هنری بازدید کنید.
۲. برای پذیرش تجربههای جدید، آغوش باز داشته باشید
خلاقترین افراد تمایل دارند که ایدههای مختلف را امتحان کنند، افقهای دید خود را گسترش دهند و از تجربهی آنها شگفتزده شوند. در برابر تجربیات جدید و ناآشنا مقاومت نکنید و فرصتهای جدید را برای تجربهی کارهای خلاقانه از دست ندهید. مثلا در کلاس سفالگری شرکت کنید؛ حتی اگر فکر میکنید ممکن است آن را دوست نداشته باشید.
۳. با انجام بازیهای مختلف، خلاقیت خود را پرورش دهید
هر چقدر بیشتر شبیه کودکان باشید، خلاقیتتان افزایش مییابد. خودتان را درگیر مشکلات بزرگسالی نکنید و ذهنتان را باز کنید. از اسباببازیها و وسایل هنری برای تحریک قدرت تصور و خیالپردازی استفاده کنید و ارتباطات جدیدی برقرار کنید. اگر ایدههای خلاقانه ندارید، سعی کنید یک نقاشی فریبنده بکشید یا با لِگو و خانهسازی بازی کنید.
۴. دانش خود را بهاشتراک بگذارید و آن را به دیگران توضیح دهید
مطالعات گوناگون نشان میدهد که با آموزش یک مطلب به دیگران، ۹۰ درصد آن چیزی را که آموختهاید، بهخاطر خواهید آورد. اطلاعات و دانش جدیدی را که بهدست میآورید، برای خودتان یا دیگران توضیح دهید. با این کار، این اطلاعات در ذهنتان بهخوبی جای میگیرند.
اینجا بخوانید:
وقتی چیزهای جدیدی یاد میگیرید، سعی کنید آن را در ذهنتان بارها مرور کنید و برای خودتان توضیح دهید. تصور کنید که در سخنرانی تد، قرار است آن را برای صدها نفر توضیح دهید یا فکر کنید که درحال آموزش به دیگران هستید.
اگر بهاندازهی کافی اعتمادبهنفس دارید، یک پادکست ویدیویی از خودتان تهیه کنید و آن را در اینترنت با دیگران بهاشتراک بگذارید. در این ویدیو، اطلاعات و دانش خود را برای کسانی که شما را دنبال میکنند، توضیح دهید.
۵. خودتان را وادار کنید که به ایدههای جدید بیندیشید
در فعالیتهایی شرکت کنید که شما را فعالانه به تفکر دربارهی ایدههای مفید جدید وادار میکند. مثلا بازی پیوستگی کلمات انجام دهید. به این ترتیب که یک کلمه را روی کاغذ بنویسید و سپس همهی کلمات مرتبط با آن را که به ذهنتان میرسد یادداشت کنید. سعی کنید بین دو کلمهای که ظاهرا تناسبی ندارند، نکات مشترک پیدا کنید.
مثلا سعی کنید تشابه بین کتاب درسی و یک آیپاد را پیدا کنید. اگر ذهنتان یاری نکرد، در اینترنت دنبال کلمات هممعنی بگردید.
۶. برای طوفان فکری، زمان درنظر بگیرید
افزایش خلاقیت، به تمرین، تلاش و طوفان فکری نیاز دارد. درنتیجه باید هر روز برای آن وقتی درنظر بگیرید و در محیطی آرام یا الهامبخش، آن را تمرین کنید. مثلا به یک پارک آرام سر بزنید یا در کتابخانه بنشینید و اجازه دهید ذهن شما آزادانه پرواز کند.
همهی ایدههای خود را چه خوب چه بد، روی کاغذ بیاورید یا روی تخته وایتبرد بنویسید. حتی بدون اینکه توقف کنید و دوباره به آنها فکر کنید، ایدهها را جایی مثلا در کامپیوتر ذخیره کنید.
زمان مناسب را برای این کار پیدا کنید. مثلا اگر همیشه بعد از شام وقت کافی دارید، برای این کار یک ساعت زمان درنظر بگیرید. همهی چیزهایی که ممکن است حواستان را پرت کند از خودتان دور کنید و در محیطی آرام، ایدههای جدید را در آغوش بگیرید.
سبک زندگی خود را تغییر دهید
با افراد مختلفی ارتباط برقرار کنید
برای اینکه تغییر زیادی در خلاقیتتان ایجاد کنید، سعی کنید با افراد بیشتری درارتباط باشید؛ بهخصوص با کسانی که با شما تفاوت دارند. سعی کنید بخشی از زمان خود را با افرادی بگذرانید که سبک زندگی و دید آنها نسبتبه دنیا، با شما تفاوت دارد. با این کار، ذهن خود را گسترش میدهید و افقهای جدید و تجربههای جدیدی به تجربیات قبلی خود اضافه میکنید.
برای ملاقات افراد جدید، در رویدادها و فعالیتهای اجتماعی مختلفی شرکت کنید که در برنامهی روزمرهی زندگی شما جای ندارند و تجربههایی کاملا جدید هستند. هر زمان که فرصت کافی داشتید، با دیگران ارتباط برقرار کنید.
مثلا اگر دنیای هنر برایتان جدید است، به موزهها و گالریهای هنری سر بزنید و با هنرمندان و سایر افراد حاضر در گالری سر صحبت را باز کنید.
هر زمان که امکانپذیر بود، پیادهروی کنید
پیادهروی بهغیر از همهی فوایدی که برای سلامتی دارد، فرصتی ایجاد میکند که در آن میتوانید به ایدههای خود بیشتر فکر کنید و خود را با تفکر خلاق، درگیر کنید.
علاوهبراین، با محیطهای جدید و طبیعت اطراف بیشتر در ارتباط خواهید بود که هر دوی آنها الهامبخش شما برای خلاقیت هستند. چند بار در هفته حداقل ۱۵ دقیقه برای پیادهروی وقت بگذارید و اگر ممکن است، هر روز این کار را انجام دهید.
ورزش کنید
ورزش منظم، با کاهش استرس و بهبود عملکردهای شناختی، تأثیری زیادی بر افزایش خلاقیت دارد. یک برنامهی منظم برای ورزش داشته باشید و سعی کنید آن را مرتب دنبال کنید و به آن پایبند باشید. در روز ۳۰ دقیقه برای ورزش وقت بگذارید و از ورزشهای سبک هوازی مثل پیادهروی، دویدن و دوچرخهسواری شروع کنید.
خواب کافی داشته باشید
خواب کافی برای استراحت و بازسازی ذهن، ضروری است. با این کار، خلاقیت ذهنتان آزاد میشود و در ضمن مغر انسان، هنگام خواب فعال است. درنتیجه، خوابیدن وقتی درحال فکر کردن به یک مسئله هستید باعث میشود که ایدههای جدیدی در مورد راهحلهای آن به ذهنتان برسد. سعی کنید برنامهی منظمی برای خواب داشته باشید و ۸ تا ۹ ساعت در شبانهروز بخوابید.
ویژگی های یک کار خلاقانه
خلاقیت یعنی آفرینش یک چیز جدید. خلاقیت مربوط به لحظههایی از زندگی ماست که با شور و هیجانی عمیق و خلق چیزی نو، به زندگی ما ارزش زیستن میدهد. دکتر میهای چیکسنت میهای، یکی از روانشناسان صاحبنام در زمینهی بررسی خلاقیت در کتاب خود با عنوان «خلاقیت: روانشناسی کشف و اختراع» به بررسی زندگی ۹۱ نفر از افراد بسیار خلاق در قید حیات پرداخت. همهی این افراد در یکی از حوزههای اصلی فرهنگ (یکی از علوم، هنرها، تجارت، سیاست، فناوری یا بهطور کلی رفاه انسان) تفاوتی ایجاد کرده بودند.
در این بررسی دکتر چیکسنت پی برد که یک فعالیت خلاقانهی لذتبخش میان افراد مختلف دارای مشخصات مشترکی است. او ۹ ویژگیِ یک فعالیت خلاقانه و لذتبخش را شناسایی کرد که در این مقاله آنها را مرور میکنیم. شناخت این ویژگیها میتواند ما را در جهت کشف علایق و بهکارگیری خلاقانهی استعدادهایمان یاری کند.
در هر مرحله از مسیر، اهداف روشنی وجود دارد
بر خلاف آنچه در زندگی روزمره، حین کار یا در منزل روی میدهد و اغلب اهدافمان به روشنی مشخص نیستند، در یک فعالیت خلاقانهی لذتبخش، اغلب اهداف مشخصی وجود دارد. در علم و فناوری معمولا مسئلهی مشخصی وجود دارد که باید حل شود یا تناقضی که باید رفع شود.
در عرصهی هنر معمولا اهداف به طریقی مبهمتر و با ندایی از درون ظاهر میشوند. دانشمند میداند که چه مسئلهای را باید حل کند، جراح لحظه به لحظه میداند برشها چطور باید انجام شود، نویسندهای میگوید که ایدهی یک رمان ذهن او را تسخیر میکند و تا وقتی به آن توجه نکند، رهایش نمیکند.
هر چند که مقداری ابهام معمولا در فعالیتهای خلاقانه وجود دارد، اما بهتر است بدانیم که در هر مرحله قرار است روی چه چیزی تمرکز کنیم.
اقدامات فرد، بازخورد فوری دارد
بسیاری از دانشمندان خلاق میگویند فرق بین آنها و همتایانشان که خلاقیت کمتری دارند، توانایی تشخیص ایدههای خوب از بد است. هر فردی معمولا ایدههای خوب و بد زیادی برای انجام کارها یا حل مسائل دارد، اما همه نمیتوانند فرق بین آنها را تشخیص بدهند تا وقتی که دیگر خیلی دیر شده و وقت زیادی برای حدسهای بیفایده تلف میشود.
اینجا بخوانید:
سه راز مهم در ارتباط برقرار کردن با مردان
ادیسون برای پیدا کردن مادهی لازم برای رشتهی داخل لامپ، هزاران مادهی مختلف را امتحان کرد. او بلافاصله پس از استفاده از هر مادهای متوجه میشد که آیا آن برای استفاده در لامپ مناسب است یا نه؟
اما تمام مراحل یک فرایند خلاقانه همیشه بازخورد و نتیجهی فوری در بر ندارد. تشخیص این مسئله برای یک هنرمند یا مخترع که آیا روزش را تلف کرده یا کار مؤثری انجام داده است، آسان نیست. اما وقتی در حوزهای که فعالیت میکنید دانش و تسلط کافی کسب کنید، تشخیص اینکه هر مرحله از کار چقدر خوب پیش میرود، چندان دشوار نخواهد بود.
چالشها و مهارتها هم سطح هستند
اگر فعالیتی که انجام میدهیم بسیار پایینتر از استعدادها و تواناییهای بالقوهی ما باشد، معمولا انگیزهی کافی برای انجام آن نداریم و احساس یکنواختی و کسالت میکنیم. برعکس اگر چالشها در مقایسه با تواناییها و مهارتهایمان بسیار بزرگ باشند، احساس فشار، اضطراب و سرخوردگی میکنیم. هر چالشی برای لذتبخش بودن باید تا حدودی دشوار باشد. همهی کشفها و اختراعات، پس از غلبه بر مشکلاتِ بسیار ممکن شدهاند.
بنابراین فعالیتی که انجام میدهیم باید انگیزهبخش و متناسب با تواناییمان ما را به چالش بکشد. وقتی چالشها متناسب باشد، فرد با شور و شوق درگیر فعالیت میشود و تمام توان خود را برای دستیابی به هدف بهکار میگیرد.
فرد خلاق برای اینکه بتواند از عهدهی حل چنین مسائلی بربیاید، باید ویژگیهای شخصیتی زیادی از جمله قدرت تمرکز عمیق، پشتکار، توانایی پیوند دادن حوزههای نامرتبط و توانایی مدیریت شکستها را داشته باشد. راهبردهای افراد خلاق همیشه موفق نیستند. آنها ریسک میکنند و ریسک کردن بدون امکان شکست معنی ندارد. فرد خلاق میداند که شکستهای موقت پلی به سوی پیروزی هستند.
اقدام و آگاهی در هم ادغام شدهاند
در حالت عادی معمولا ذهنمان در حال پردازش چند نوع اطلاعات مختلف است. دانشجویانی که در کلاس نشستهاند شاید در ظاهر به استاد توجه کنند، اما در واقع ممکن است مشغول فکر کردن به ناهار یا قرار بعد از کلاس باشند.
اما در جریان یک فعالیت خلاقانهی لذتبخش ذهن ما فقط بر آنچه انجام میدهیم، متمرکز است. تطابق کامل چالشها و مهارتها مستلزم توجه کامل و کانونی ذهن است و این امر با روشن شدن اهداف و امکان بازخورد دائمی از فعالیت امکانپذیر میشود.
وقتی چالشها مناسب باشد، فرایند خلاقانه آغاز به جنب و جوش میکند و تمام دغدغههای دیگر، موقتا در عمق درگیری با فعالیت کنار گذاشته میشود.
تمرکز فقط روی زمان حال است
بسیاری از ویژگیهایی که به افراد خلاق نسبت میدهند در واقع فقط شیوههای تنظیم تمرکز است به نحوی که آنها خودشان را در این فرایند غرق و گم کنند. حواسپرتی باعث قطع جریان خلاقیت میشود و ممکن است ساعتها طول بکشد تا ذهن دوباره کارش را از سر بگیرد. حضور در لحظهی حال، لازمهی خلاقیت است.
اگر یک نوازنده در حین نواختن به دغدغههای مالی فکر کند، احتمالا نتهای نادرستی مینوازد. اگر ذهن جراح در زمان عمل جراحی به چیز دیگری مشغول باشد، جان بیمار به خطر میافتد. خلاقیت نتیجهی تمرکز شدید روی زمان حال است، تمرکزی که ما را از ترسهای معمول میرهاند.
ترسهایی که با ایجاد اضطراب و نگرانی مانع لذت بردن و تداوم خلاقانهی فرایند میشود. هر کس به شیوهی خود جلوی حواسپرتی را میگیرد. مارسل پروست عادت داشت در اتاقی بیپنجره تنها بنشیند تا «در جستوجوی زمان از دست رفته» را بنویسد. حتی کمترین سروصدا ممکن بود رشتهی تخیلاتش را پاره کند.
نگرانی از شکست وجود ندارد
هنگام انجام یک فعالیت خلاقانه، آنقدر در کار غرق میشویم که شکست را فراموش میکنیم. ما آگاهانه شرایط و احساسات خود را کنترل نمیکنیم. اگر قرار باشد چیزی را کنترل کنیم، کاملا متمرکز نخواهیم بود، زیرا در این صورت توجه ما بین آنچه انجام میدهیم و احساس کنترل تقسیم میشود.
در این حالت ما آنچنان در فعالیت غرق هستیم که هیچ نگرانی یا ترسی از نتایج منفی و شکست وجود ندارد. دلیل غرق شدن در کار روشن بودن هدف فعالیت و چالشبرانگیز بودن فعالیت در تناسب با تواناییهای ماست.
سازمانهای پیشرو سعی میکنند با تأمین شرایط و امکانات مختلف و رفع نگرانیهای ناشی از نتایج کار، شرایط را برای فعالیت خلاقانهی کارمندان خود فراهم کنند. همسران افراد خلاق نقش مهمی در حذف نگرانیهای مزاحم برای تمرکز روی کار داشتهاند. با وجود تمام تمهیدها و امکانات قابل کنترل، در نهایت میزان تمرکز بر روی کار تعیینکنندهی میزان آرامش و رهایی از نگرانیهاست.
توجه به خود و محیط پیرامون فراموش میشود
در زندگی روزمره، مدام مراقبیم که مقابل دیگران چگونه ظاهر میشویم، گوش به زنگ هستیم که از خودمان در برابر بیاحترامیِ احتمالی دفاع کنیم و دلواپس این هستیم که آیا تأثیر مطلوبی روی دیگران میگذاریم یا نه.
این آگاهی از خود، باری معمولی بر دوش ماست که مانع خلاقیت میشود. در جریان خلاقیت، بیشتر از اینکه به محافظت از خود فکر کنیم به شدت درگیر کاری هستیم که انجام میدهیم. اگرچه بعد از پایان یافتن بخشی از جریان خلاقیت، مثل نوشتن بخشی از یک کتاب یا رفع بخشی از مشکل فنی یک اختراع، معمولا تصویری روشنتر از خودمان داریم.
میدانیم که در رویارویی با چالشی دشوار موفق شدهایم، شاید حتی احساس کنیم که از مرزهای محدودیتهای سابق خود، بیرون آمدهایم و گاهی حتی برای چند لحظه احساس میکنیم بخشی از هویت بزرگتری شدهایم.
نوازنده احساس میکند که با هارمونی کیهانی یکی شده است، ورزشکار با تیمش یکی میشود و خواننده ساعتی را در واقعیتی دیگر زندگی میکند. در واقع با فراموش کردنِ خودِ کوچکمان، گویی به خودِ برترمان اجازهی ظهور میدهیم.
در جریان خلاقیت عموما زمان را فراموش میکنیم. ممکن است ساعتها بگذرد و احساس کنیم فقط چند دقیقه گذشته است. یا حتی برعکس، ممکن است یک اسکیتباز بگوید که یک چرخش سریع که در زمان واقعی فقط چند ثانیه طول میکشد، برایش دهها بار طولانیتر گذشته است. به عبارت دیگر زمانِ مبتنی بر ساعت، دیگر با زمانِ تجربه شده برابر نیست. حس ما از چگونگی گذر زمان بستگی دارد به کاری که انجام میدهیم.
لذتِ ناشی از فعالیت تبدیل به هدف و آرمان میشود
ما معمولا از تمام فعالیتهایی که برای خودشان انجام میشوند، لذت میبریم. من شاید استفاده از کامپیوتر را دوست نداشته باشم و آن را تنها به این دلیل یاد بگیرم که کارم به آن بستگی دارد. اما با افزایش مهارت و پی بردن به اینکه چه امکاناتی برایم فراهم میکند، ممکن است استفاده از آن به خودی خود برایم لذتبخش شود.
در چنین وضعیتی، لذت ناشی از این فعالیت تبدیل به هدف و آرمان میشود که آن را فعالیت خودآرمان مینامیم. بعضی فعالیتها مانند انواع هنرها و ورزشها خودآرماناند، یعنی انجامشان میدهیم چون لذتبخش هستند. بسیاری از کارها را نه برای رسیدن به لذت، بلکه برای رسیدن به هدفی در آینده انجام میدهیم.
بعضی کارها هم دو جنبه دارند مثلا نوازندهی ویولن برای نواختن سازش پول میگیرد، جراح بابت کاری که انجام میدهد موقعیت اجتماعی و پول خوبی به دست میآورد و در جریان خلاقیت، آنها از کارشان هم لذت میبرند. از بسیاری لحاظ، راز زندگی شاد و موفق، آن است که یاد بگیریم تمام کارهایمان را تا آنجایی که امکان دارد خلاقانه انجام بدهیم.
اگر کار، روابط و خانواده به چیزهایی خودآرمان تبدیل شوند، آنگاه در زندگی چیزی به هدر نمیرود و هر کاری میکنیم به خاطر خودِ کار ارزش مییابد.
تمام افراد خلاق شرکتکننده در تحقیق دکتر چیکسنت، لذت خودِ کار را بر هر نوع پاداش خارجی که ممکن است از انجامش به دست بیاورند، مقدم دانستند. یکی از دانشمندان به جوانانی که قصد فعالیت علمی داشتند توصیه کرد که: «اگر به پول علاقهمندید وارد دنیای علم نشوید.
بگذارید شهرت چیزی باشد که اگر از آن برخوردار شدید از سر لطف آن را بپذیرید، اما مطمئن باشید این خود حرفهتان است که از آن لذت میبرید.» هیچ یک از افراد خلاق مورد بررسی، به دنبال پول و شهرت نبودهاند. بعضی از آنها از راه آثار و اختراعاتشان به آسانی پولدار شدهاند، اما هیچ کدام به خاطر این پولدار شدن احساس خوشبختی نکردهاند.
آنها به این دلیل احساس خوشبختی داشتهاند که بابت چیزی پولدار شدهاند که این همه از آن لذت بردهاند و در این میان توانستهاند به بهتر شدن شرایط زندگی انسانها کمک کنند.
خلاقیت با روح و روان و شادمانی فرد و سلامت جسم ارتباط مستقیم دارد. هر وقت رفتاری خلاق از خود نشان میدهیم بیش از هر زمان دیگر احساس سرزندگی میکنیم. هیجان یک نقاش از طرح خلاقانه اش یا دانشمند از ابتکارش در تولید فناوری جدید را در نظر بگیرید.
افراد خلاق تقریبا خود را با هر شرایطی وفق میدهند و برای رسیدن به اهداف خود از هر چیزی که در دسترسشان باشد استفاده میکنند. بهترین واژهای که میتوان با آن افراد را خلاق نامید، پیچیدگی است. آنها تفکر و عمل را در کنار هم دارند؛ دو ویژگیای که در اکثر مردم تک تک دیده میشود. آنها به جای یک نفر، همچون چند نفر در یک بدن هستند.
در ادامه 10 مورد از ویژگی های مشاهده شده در افراد خلاق را ذکر خواهیم کرد.
1- پرانرژی اند
افراد خلاق اگرچه ظاهراً آرام هستند و ساعتها کار میکنند و در کارشان بسیار متمرکز میشوند، اما پرازانرژی بوده و در محیط اطراف خود فضایی از طراوت و اشتیاق به وجود میآورند.
در واقع آنها از توانایی فیزیکی بسیار خوبی برخوردارند اغلب آنها حتی در 70 یا 80 سالگیشان انرژی داشته و سالم هستند. درحقیقت، این انرژی از درون وجود به سبب ذهن بسیار متمرکزشان نشات میگیرد و صرفا برتری ژنتیکی نیست البته این موضوع به این مفهوم نیست که افراد خلاق بیش فعال هستند، در حقیقت بسیار میخوابند و استراحت میکنند.
موضوع این است که آنها به خوبی انرژی خود را کنترل میکنند، هر وقت لازم باشد براحتی روی موضوعی متمرکز میشوند و در مواقع لزوم به سرعت باتری خود را شارژ میکنند. آنها متوجه شدهاند فعالیت و استراحت، دو جزء مهم برای رسیدن به اهدافشان است.
2- از مواد خام ذهنشان بیشتر استفاده میکنند
به نظر میرسد وقتی افراد خلاق سعی میکنند مشکلی را حل کنند یا به هدفی برسند، به ویژه وقتی آن هدف با قدرت ابتکارشان ارتباط پیدا کند، نسبت به افراد عادی بیشتر از مغزشان استفاده میکنند.
مثلا اگر از یک فرد معمولی بخواهید تصویر گربه ای را بکشد، او به شکل ظاهری یک گربه فکر میکند و با دقت آنچه را از یک گربه میداند، میکشد، اما یک نقاش خلاق، عمقی تر میاندیشد؛ نه تنها به خود گربه فکر میکند بلکه به مکانی که ایستاده، کاری که آن انجام میدهد و حتی به خطوط و نقش و نگار بدنش دقت میکند حتی ممکن است به آن شخصیت و عواطف انسانی بدهد و چیزی واقعا بیش از یک گربه به شما تحویل میدهد.
افراد خلاق با استفاده بسیار بیشتر از مواد خام به هدفشان میرسند، در واقع با کمک این مواد خام نسبت به یک فرد معمولی ایدههای بکر بیشتری تولید میکنند.
3- آگاه هستند
اطلاعات عمومی افراد خلاق بالاست. در تحقیقی مشخص شد افرادی که ضریب هوشی زیر 120 دارند، نمیتوانند از خود خلاقیت نشان دهند، اما افرادی که ضریب هوشی شان بالاتر از 120 است هم الزاما خلاقیت زیادی از خود نشان نمیدهند در واقع افراد خلاق روی تفکرهای متضاد تسلط دارند. از آنجا که اطلاعات عمومی شان بالاست، کلی ایده و فکر به ذهنشان میرسد. آنها انعطاف دارند و میتوانند مسائل را از جنبههای مختلف بررسی کنند.
4- شوخ طبعاند
افراد خلاق در کنار نظم و انضباط ، بازی و شوخی را هم در نظر میگیرند. سختکوش هستند، اما هرگز شوخطبعی را فراموش نمیکنند و میتوانند از پس کارهای سختشان با چاشنی شوخی و تخیلات بامزه برآیند.
5- خیال پردازند
افراد خلاق به سراغ تخیل و فکرهای فانتزی میروند و آن را با منابع حقیقی در میآمیزند. هنر و علم برجسته درواقع جهشی از تخیل به دنیایی است که از زمان فعلی متفاوت است.
مردم غالبا این گونه تفکرات را صرفا تخیل میپندارند، اما تا تخیل وجود نداشته باشد، ابتکار و اختراع نیز به وجود نمیآید. افراد خلاق گاهی غرق در تخیلات شده و از درون، آنها راهی به سوی واقعیت باز میکنند. وقتی فردی شروع به تفکر خلاقانه میکند تمام شرط و شروطهای فقط منطقی فکرکردن برداشته میشود.
6- ویژگیهای متضاد از خود بروز میدهند
افراد خلاق تمایل دارند هم برونگرا و هم درونگرا باشند. آن ها معمولا به یک سمت تمایل نشان میدهند؛ یا دوست دارند در جمعیت و کنار مردم باشند یا گوشه ای بنشینند و فقط تماشا کنند.
در تحقیقات روانشناسی مشخص شده است افراد برونگرا و درونگرا شخصیت بسیار ثابتی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز میکند، اما از طرفی افراد خلاق به نظر میرسد که هر دو ویژگی را همزمان از خود بروز میدهند.
آنها در عین حال که دوست دارند در جمع مردم باشند، گاهی گوشهای خلوت را انتخاب کرده و به تفکر خلاقانه خود مشغول میشوند. در واقع در جمع بودن به آنها کمک میکند به ایدههای جالب دست پیدا کنند.
7- مغرور و متواضع هستند
افراد خلاق در عین حال که به خود افتخار میکنند و نشانههایی از غرور در خود بروز میدهند، بسیار متواضع هستند. خیلی جالب است فرد مشهوری را ببینید که فکر میکنید باید بسیار مغرور و متکبر باشد، اما در عوض با فردی روبهرو شوید که خجالتی است و شکسته نفسی میکند.
اینجا بخوانید:
چند راهکار برای بالا بردن اعتماد بنفس
این افراد دقیقا میدانند در کجا ایستادهاند و نسبت به منابعی که از دیگران برای آگاهی یافتن دریافت کردهاند، کاملا آگاه هستند و برای آنها نیز احترام قائل هستنند. در ضمن از نقش خوششانسی که تاحدی در موفقیتشان موثر بوده است، اطلاع دارند. بنابراین فروتنی جزئی از وجودشان میشود و از سویی به خود و ایدههای خلاقانه خود میبالند.
8- از محدودیتها گریزان هستند
افراد خلاق تا حدی از مسئولیتهایی که براساس جنسیت به آنها تحمیل میشود، میگریزند. آزمایشهایی که روی دختران و پسران جوان شده است، نشان میدهد دخترانی که خلاق هستند روحیهای سختتــــر از دختران دیگر دارند، اما پسران خلاق حساستر از همجنسان خود بوده و کمتر رفتارهای تهاجمی از خود بروز میدهند. در واقع، افراد خلاق میتوانند ویژگیها و تواناییهای هر دو جنس را نشان دهند.
9- محافظه کار و شورشی هستند
اشخاص خلاق در عین حال که محافظهکار هستند، آشوب هم به پا میکنند. آنها هم برای سنتهای موجود ارزش قائل هستند و هم محافظهکارند و درست همان موقع شورش کرده و بت شکن میشوند. در واقع اگر فقط سنتگرا باشند، نمیتوانند تغییری در زندگی ایجاد کنند و اگر هم بدون توجه و احترام به گذشته به سراغ فرصتهای جدید بروند، نمیتوانند موارد تازه و نو را به عنوان پیشرفت در نظر بگیرند
. در حقیقت، همانقدر که برای موارد موجود که از گذشته باقی مانده ارزش قائل هستند، شهامت خطر کردن داشته و ایدههای نو ارائه میدهند.
10- قبل از این که دست به کار شوند، فکر می کنند
افراد خلاق قبل از این که شروع به انجام دادن کاری کنند، از ذهنشان کمک میگیرند و موضوع را مرور کرده و احتمالات متفاوتی را در نظر میگیرند و جهتی را مشخص میکنند. وقتی مساله ای را به یک فرد معمولی بدهید، حل کند او فوراً دست به کار میشود و به علت این که ذهنش به شدت روی حل آن مساله متمرکز میشود، نمیتواند محدودیتها را کنار بزند و به طور کلی به راه حلهای بسیار معمولی و مشخص فکر میکند، اما یک فرد بسیار خلاق مشکل را در سرش میچرخاند و تا حدی آن را سبک و سنگین میکند.
سوالهایی از خود میپرسد و به سناریوهای مختلف فکر میکند و حتی گاهی اوقات برای حل مشکلش از اطلاعات بی ربط استفاده میکند.
مثلا اگر از یک شخص نسبتا خلاق بخواهید ایدههایی برای کارهایی که میشود با یک جعبه بزرگ کرد ارائه دهد او فورا به جعبهها و استفاده معمولشان فکر میکند: انبار یا اسباببازی بچهها اما یک فرد بسیار خلاق پا را از این فراتر میگذارد و به شکلهای مختلف استفاده از جعبه فکر میکند و معمولا ایدههای جالبی ارائه میدهد.
دردناک ترین لحظه برای یک فرد خلاق چه زمانی است؟
دردناک ترین لحظه برای یک فرد خلاق زمانی است که او احساس کند از ایدههای بکر و تفکرات نو خالی شده است. در این لحظات او بسیار افسرده و غمگین می شود.
چگونه ذهن مان را خلاق کنیم؟
خلاق بودن در زندگی عاملی است که میتواند به شکل های مختلفی باعث بهبود زندگی شخصی ما شود. از درس خواندن گرفته تا کار کردن و حتی روابط دوستانه و عاطفی هم میتوانند تحت تاثیر خلاقیت ما قرار بگیرند. اما دانستن اینکه چگونه ذهنی خلاق داشته باشیم اولین قدمی است که ما باید در راستای افزایش خلاقیت خود برداریم. امروز و در این مقاله از هوش برتر ایرانیان، قصد داریم که شما را با تکنیک هایی آشنا کنیم، که به شما در این راه کمک کنند.
بسیاری از محققان دریافته اند، انسان هایی که از خلاقیت ذهنی بالایی برخوردار هستند، بسیار شاد و سرزنده می باشند. آنها هر روز در حال تلاش و تکاپو برای یادگیری یک موضوع هستند و تا به طور کامل آن را یاد نگیرند، دست از تلاش نمی کشند. همین هم باعث تقویت اراده آنها در کارهایی مثل درس خواندن و یادگیری میشود.
انسان هایی که دارای ذهن خلاق هستند، هر روز و هر ساعت ایده های جذاب و بسیار ارزشمند به ذهنشان می رسد. ایده هایی که می تواند زندگی آنها را متحول کند! یک ویژگی جالب نیز در آنها وجود دارد. آنها هرگز از ریسک کردن، ترسی ندارند. چون به دانش و اطلاعات خود ایمان کامل دارند!
با ذهن خود می توانید به هر چه که می خواهید برسید، فقط کافی است راه آن را بدانید! ذهن بشر قدرتی ماورایی دارد، کارهایی می توانید با آن انجام دهید که تا به حال فکرش را هم نکرده اید!
می دانید چرا فکر می کنید که خلاق نیستید؟ کمی فکر کنید. دوران مدرسه و به خصوص مقطع دبیرستان را یادتان می آید؟
در آن دوره، به بسیاری از افراد که در درس هنر ضعیف بودند، می گفتند تو انسان خلاقی نیستی و آن قدر این موضوع تکرار می شد که فرد واقعا باورش می شد که خلاق نیست! همه چیز به باورهای شما برمیگردد.
مثلا شما حتی ممکن است که به درس خواندن علاقهای نداشته باشید. در حالی که تنها با کمی خلاقیت به خرج دادن میتوانید کاری کنید که حس درس خواندن پیدا کنید.
اما خلاقیت تنها به کشیدن نقاشی های عالی و زدن ساز های زیبا نیست! خلاقیت یعنی بتوانید در شرایط متفاوت، تصمیمات عالی بگیرید. اما چگونه می توانید ذهن خلاقی داشته باشید؟ کافی است تکنیک های زیر را به کار گیرید!
مراقبه ( مدیتیشن ) کنید!
آیا تا به حال به کلمه مراقبه دقت کرده اید؟ مراقبه یعنی، مراقب افکارتان و ذهنتان باشید. سعی کنید هرروز ۲۰ دقیقه در جایی آرام بنشینید و بر روی افکارتان تمرکز کنید. سعی کنید در همین مدت زمان، ذهن خود را به طور کامل از افکار منفی پاکسازی کنید. علاوه بر این استفاده از مدیتیشن یک تمرین خوب برای شمایی است که به دنبال آرامش ذهن و فکر خود هستید.
بنویسید!
ایده ها و افکارتان را بنویسید. اصطلاحا به این کار فکرنویسی می گویند. گاهی اوقات ذهنتان پر از افکار منفی می شود. تنها تکنیک قدرتمند رهایی از شر افکار منفی، این است که آنها را بنویسید. گاهی اوقات نیز ایده های جدیدی به ذهنتان می رسد که می تواند در آینده شغلی و حتی زندگی شخصی شما بسیار تاثیرگذار باشد. بنابراین آنها را هم خیلی زود روی کاغذ بیاورید!
ورزش کنید
روزی ۳۰ دقیقه پیاده روی کنید. البته سعی کنید در کنار آن، یک ورزش تخصصی هم یاد بگیرید و هرروز تمرین کنید! شاید باورتان نشود! اما هنگام ورزش ایدههایی به ذهنتان می رسد که میتواند زندگیتان را دگرگون کند! در واقع شما با ورزش کردن به مغز و ذهن خود استراحت می دهید و همین باعث افزایش خلاقیت ذهنی شما می شود. اگر می خواهید ذهنی خلاق داشته باشید، حتما این روش را امتحان کنید.
آموزش های جدید ببینید
زمانی که اطلاعات جدیدی دریافت می کنید، به صورت ناخودآگاه سبب افزایش خلاقیت ذهنتان می شوید. همچنین زمانی که درباره موضوعی که اطلاع زیادی از آن ندارید، شروع به یادگیری می کنید، باعث می شوید ایده های خلاقانه به سمت شما هجوم بیاورند!
حتی می توانید راجع به همین موضوع ذهن خلاق، روزانه ۱ ساعت مطالعه کنید. بعد از مدتی، معجزه های آن را خواهید دید! علاوه بر آن یادگیری مهارتهایی مثل تندخوانی هم تا حد زیادی بر روی افزایش خلاقیت شما موثر خواهند بود.
بخوابید!
لطفا در کنار دیگر کارهای ارزشمندتان، کمی هم بخوابید! یکی از اساسی ترین مشکلات حال حاضر مردم به خصوص در ایران، بی خوابی است. شاید از نظر شما موضوع ساده ای باشد. اما وقتی خواب کافی نداشته باشید، باید قید یک ذهن قدرتمند را بزنید!
ذهن انسان نیاز به خواب دارد. نه آن قدر بخوابید که به مشکلات خواب بیش از حد مبتلا شوید، نه آن قدر کم بخوابید ( مثلا ۳ الی ۴ ساعت ) که از داشتن یک ذهن خلاق محروم شوید! حداقل طی یک شبانه روز، ۷ ساعت بخوابید. لطفا این مورد را خیلی خیلی جدی بگیرید! اگر خواب کافی داشته باشید، ذهن شما قدرتمندتر از همیشه ظاهر می شود.
هیچ درمانگری بهتر از خنده وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت! همین خنده ساده که جدی اش نمی گیرید، می تواند برایتان معجزه را رقم بزند! وقتی می خندید، تمامی سیستم بدنتان انگار از نو متولد شده. کاری با بخش های دیگر بدن ندارم، اما خنده ذهنتان را به کل دگرگون می کند.
خندیدن برای مدتی تمامی افکار منفی را از ذهنتان پاک می کند و فقط انرژی و ارتعاش مثبت را به جهان هستی ارسال می کند. هنگامی که به جهان هستی و کائنات پیامی پر از ارتعاش مثبت ارسال می کنید، خیلی زود نتیجه اش را میبینید. نتیجه ای شگفت انگیز! سعی کنید هم خودتان بخندید و هم دیگران را بخندانید. به هم نخندید، بیایید از همین امروز، ۵ دقیقه را از کل ۲۴ ساعت، با هم بخندیم!
بازی کنید!!
فکر می کنید شوخی میکنم؟ شاید باورتان نشود، اما هنگامی که بازی های کودکانه انجام می دهید، به طرز معجزه آسایی خلاقیت ذهنی خود را افزایش می دهید! بیایید با هم روراست باشیم، مشکلات همیشه وجود دارد! اما شما که نباید خودتان را غرق در مشکلات کنید. گاهی اوقات، فکر کنید هنوز یک کودک هستید!
فراموش کنید که چند سالتان است و چه مشکلاتی دارید. فراموش کنید که باید فردا ۱ میلیون تومان هزینه اجاره خانه را بدهید! ساعاتی از فضای بزرگسالی خارج شوید. نترسید، به خاطر عقب افتادن اجاره تان مشکلی پیش نمی آید.
اینجا بخوانید:
10قدرت پنهان درونگرایی که به موفقیت شما کمک می کند
چرا؟ وقتی به مشکلات فکر نمی کنید و سعی می کنید مانند کودکان باشید، ایده های جدید به ذهنتان می رسد که اگر آنها را پیاده سازی کنید، ممکن است در کمتر از چند ساعت، ۵ برابر پول اجاره را به دست آورید!
با افراد قابل اعتماد و دوستان خود مشورت کنید!
گاهی اوقات شنیدن یک جمله از بهترین دوستتان، می تواند ایده های جدیدی را در ذهن تان به وجود بیاورد! شما در حال صحبت کردن هستید و حین صحبت چیزهایی یاد میگیرید. ممکن است در همان موقع ورود اطلاعات به ذهن تان، ایده های جدید شکل بگیرند. وقتی تنوع اطلاعات و ایده ها زیاد شود، خلاقیت ذهن تان نیز بیشتر می شود.
در کمال احترام، به حرف های دیگران توجهی نکنید!
شاید این مورد کمی عجیب باشد! سعی کنید عنوان این تکنیک را درک کنید. یک سری از صحبت ها و نصیحت ها، در ادامه زندگی شخصی و اجتماعی به کارمان می آیند. اما یک سری از آنها، شما را نابود می کنند. بگذارید یک مثال بزنم. فردی به شما می گوید در پخت کیک فلان کار را انجام بده، خوشمزه تر می شود.
خب، آیا از این نصیحت و نکته باارزش استقبال نمی کنید؟ شما نباید خیلی سریع از آن استقبال کنید. قبلش کمی داده ها را نزد خودتان تجزیه و تحلیل کنید. آیا حرفش منطقی است؟ اگر جوابتان مثبت است، لبخندی به آن شخص هدیه بدهید و از نصیحت های او بهره گیرید.
اما زمانی ممکن است شخصی به شما بگوید کیک تو واقعا زشت و بدترکیب است. مزه اش هم که افتضاح است، دیگر به پختن کیک ادامه نده! شما پس از شنیدن این موضوع دو انتخاب دارید، یا قبول کنید، یا در کمال احترام و با یک لبخند، به پیشنهادش عمل نکنید! یادتان باشد، شما حق ندارید حرف هر کسی را گوش دهید.
پختن کیک کاری نیست که نتوانید انجامش دهید. هیچ چیزی غیرممکن نیست! معنای جمله قبل را به خوبی درک کنید. ممکن است برخی از افراد، درست بگویند. آن زمان تصمیم با شماست که حرفشان را قبول کنید یا نه!
راستش را بخواهید، داشتن یک ذهن خلاق، خیلی هم آسان نیست. اما به این معنا نیست که بخواهید سخت بگیرید! برای داشتن ذهنی خلاق، نیاز به تمرین های فراوان دارید!
باید تکنیک های گفته شده را به صورت پیوسته و به مدت ۲۱ روز انجام دهید. به همین تکنیک ها بسنده نکنید، باز هم جستجو کنید! قرار نیست خیلی زود نتیجه بگیرید. دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، جمله ای گفت که زندگی من و خیلی های دیگر را تغییر داد.
ارسال نظر