رضا ناجی:

برای همسرم، هر کاری انجام بدهم کم است

از رضا ناجی که در کارنامه هنری اش، ده ها فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی به ثبت رسیده «ترنج» به کارگردانی مجتبی راعی در حال اکران است.

به گزارشامید، بیشتر کسانی که فیلم های رضا ناجی را با چهره کمتر گریم شده و لهجه شیرین آذری او دیده اند، بر این باورند که وی در هر نقشی ظاهر شده، با آن نقش زندگی کرده و به همین دلیل باورپذیری کاراکترهایی که ارائه داده بیشتر از هر بازیگر دیگری است. از رضا ناجی که در کارنامه هنری اش، ده ها فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی به ثبت رسیده «ترنج» به کارگردانی مجتبی راعی در حال اکران است. به همین بهانه با وی گفتگویی پیرامون «ترنج»، کارهای آینده و خانه و خانواده اش داشته ایم که خواندنی است.

رضا ناجی در یک نگاه

متولد: پنجم دی ماه ۱۳۲۱
تحصیلات: دیپلم / متاهل
افتخارات هنری
بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر در دوره های پانزدهم و بیست و دوم
برنده خرس نقره

بازیگر تکراری نیستم

شخصیت بیوک بهاری در فیلم «ترنج» هیچ شباهتی با کاراکترهایی که تاکنون بازی کرده ام، ندارد. من بازیگر تکراری نیستم یا بهتر است بگویم تا امروز تمام انتخاب هایم حساب شده بوده. به طور معمول بعد از خواندن فیلمنامه ها و آشنایی با کاراکتری که قرار است بازی کنم ایفای نقش را می پذیرم و در صورتی که کاراکتری دلخواهم نبوده، یا تکراری باشد، عذرخواهی می کنم حتی اگر قرار باشد دستمزد بالایی بپردازند.

نکته قابل ذکر در مورد شخصیت بیوک بهاری اینکه چون مربوط به زادگاهم بود، مرا تا حد زیادی به شخصیت او نزدیک تر کرد. با این توضیح که فیلمنامه «ترنج» ابتدا به زبان آذری آماده شده و حتی قرار بود به زبان آذری، در سیمای آذربایجان ساخته شود. حال و هوای قصه، شخصیت قصه و لوکیشن های قصه و… همه مربوط به زادگاه من است و به طور قطع تمام این موضوعات بر بهتر بازی کردن من نقش داشته است.

در فیلم «ترنج» بیشترین رودررویی را با حمید مقدس زاده، بازیگر نقش همسر بیوک بهاری داشتم. ضمن اینکه در چند پلان سکانس با حسین محجوب، محمود پاک نیت، اتابک نادری، محمدرضا داوودنژاد و… رودررو بودم.

از نظر من، تمام کارهای مجتبی راعی شعر گونه است، از جمله «تولد یک پروانه» که حدود ۲۰ سال پیش در آن بازی داشتم و ایفاگر کاراکتر شخصی به اسم سلطانی بودم که با الاغ از تاکستان ها انگور حمل می کند و در آن فیلم با بازیگران آذری از جمله جهانی همبازی بودم.

جذاب ترین پلان سکانس بازی من و شاید هم سخت ترین آن، زمانی بود که مراسم تدفین خودم انجام می شد. فیلم «ترنج» از پلان یک تا پلان آخر این را می گوید که زندگی زیباست، اما ناپایدار است و همه مان رفتنی هستیم.

به همسرم ارادت دارم

من همیشه به همسرم ارادت داشته و دارم و همسرم همیشه ناجی من بوده. هرگز سال هایی را که در بستر بیماری بودم و او شبانه روز از من پرستاری می کرد را فراموش نخواهم کرد. سه فرزند و سه نوه دارم. از دختر بزرگم سودابه متولد ۴۹ یک نوه ۱۸ ساله به نام سید مهداد طباطبایی دارم که امسال وارد دانشگاه خواهد شد و از پسرم شهرام متولد ۵۴ دوقلوهایی ۹ ماهه به نام های پرهام و پارمیس دارم و دخترم سحر، متولد ۶۶ مجرد و در حال حاضر دانشجوی مقطع دکترای معماری است. فرزندانم، بازی های مرا دوست دارند به خصوص سحر که به بازیگری هم خیلی علاقه دارد و امیدوارم روزی با هم در فیلمی همبازی شویم. دخترم سودابه کارمند است و پسرم شهرام یک کارگاه تولیدی دارد.

ترنج؛ فیلمی فلسفی با نگرش شاعرانه

فیلم «ترنج» که در جشنواره فیلم فجر با عنوان ترنج در ترنج به نمایش درآمد، اما در اکران عمومی نام آن فقط «ترنج» خواهد بود، تا جایی که من مطلع شده ام در تدوین نهایی بخشی از صحنه های انیمیشن آن کوتاه شده، اما بافت اصلی فیلم محفوظ مانده است. در این فیلم، من ایفاگر نقش یک مینیاتوریست به نام بیوک بهاری هستم که دنیای خاصی دارد و به دنبال رمزگشایی وصیت نامه پدر خود است که در نوجوانی با وی در میان گذاشته. من برای رسیدن به این شخصیت خیلی تلاش کردم و با اینکه از نوجوانی با هنر نقاشی آشنا هستم، به واسطه پلان سکانس هایی که مرا در حال نگارگری نشان می دهد، چند جلسه برای فراگیری مینیاتور نزد استاد رفتم و تا حدودی با هنر مینیاتور آشنا شدم و شاید جالب باشد اگر بگویم آشنایی من با هنر مینیاتور، بر نزدیک شدنم به شخصیت بیوک بهاری تاثیر زیادی داشت.

فیلم «ترنج» حاوی صدها پیام سازنده برای مخاطب است. من بعد از حضورم در فیلم «آواز گنجشک ها» خواهان حضور در فیلمی خاص و فاخر بودم و حالا با خوشحالی اظهار می کنم «ترنج» فیلمی است که می توان به آن افتخار کنم. حیف که در جشنواره فیلم فجر به بخش مسابقه نرفت در حالی که اگر به بخش مسابقه راه می یافت جوایز متعددی را به خود اختصاص می داد.

یک اتفاق خوب در سینمای ما


به تازگی در فیلم سینمایی «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی ایفاگر نقش دوچرخه سازی هستم با تیپی خاص. فیلم «نقش نگار» قرار است در جشنواره فیلم فجر امسال دیده شود بازیگران اصلی این فیلم ناصر ملک مطیعی است که بعد از غیبتی سی و چند ساله در سینما بار دیگر مقابل دوربین ظاهر شده، به اضافه بهرام رادان، آتیلا پسیانی و چند چهره جدید. من و ناصر ملک مطیعی، متاسفانه مقابل دوربین بازی رودررو نداریم، اما خیلی خوشحالم که در فیلمی بازی داشته ام که یکی از پیشکسوتان دوست داشتنی سینما هم در آن حضور دارد و امیدوارم این اتفاق خوب باز هم در سینمای خوب کشورمان ادامه پیدا کند. علاوه بر فیلم «نقش نگار»، فیلم سینمایی «به تهران خوش آمدید» را به کارگردانی رضا سبحانی آماده نمایش دارم که در آن با هنگامه قاضیانی و دو بازیگر زن آمریکایی همبازی هستم و بیشترین رودررویی را با بازیگران آمریکایی دارم که ایفاگر نقش توریست های خارجی هستند، به سراغ من می آیند و من باید با زبان ایماء و اشاره با آنها حرف بزنم.

تمام کاراکترهایی را که تا حالا بازی کرده ام، دوست دارم به خصوص بازی در فیلم سینمایی «باد در علفزار می پیچد» به کارگردانی خسرو معصومی را که در آن ایفاگر نقش یک خیاط هستم، اما معتقدم به آن فیلم ظلم شد و باید بهتر دیده می شد. در آن فیلم با الناز شاکردوست و حسین عابدینی همبازی بودم.

بگومگویی از نوع دیگر

تاریخ تولد همسر و فرزندانت را همیشه به خاطر داری؟

صددرصد، همیشه هم روز تولد آنها را جشن گرفته ام.

هرگز اتفاق افتاده تاریخ تولد یکی از آنها را فراموش کنی؟

خدا را شکر خیر. هنوز دچار فراموشی نشده ام.

فرزندان تان تاریخ تولد شما و همسرتان را می دانند؟

بله و مرتب هم روز تولدمان را جشن گرفته اند.

این که اعضای خانواده روزهای خاص یادتان باشد چه تاثیری بر روابط آنها دارد؟

مهمترین تاثیر، اهمیت دادن آنها به یکدیگر است، ضمن اینکه محبت آنها را نسبت به هم زیاد می کند.

وقتی در خانه باشی، به همسرت کمک می کنی؟

خیلی زیاد. حتی همین امروز قبل از آمدن به اینجا داشتم سبزی پاک می کردم و قرار شده وقتی به خانه بر می گردم، لحاف بدوزم. من به همسرم خیلی مدیونم و هر کاری برایش انجام بدهم کم است.

راز همدلی شما با همسر و فرزندانت در چیست؟

عشق. آدم وقتی عاشق باشد به هر چیزی که بخواهد، می رسد.

از اینکه بزرگترین مجتمع فرهنگی و سینمایی تبریز به نام شما به ثبت رسید و تندیسی از شما نیز زینت بخش آن سالن شد چه احساسی داری؟

زمانی که موفق به دریافت سه جایزه ارزشمند جهانی شدم، مدیر وقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تبریز در این مورد پیشقدم شد و ضمن تقدیر از من، نامم را روی یک مجتمع فرهنگی، سینمایی گذاشت. لازم به توضیح است که دو تندیس از من ساخته شده که یکی از آنها را، به همراه جوایزم از جمله خرس نقره ای به موزه سینما اهداء کرده ام.

با همشهری هایت چقدر در ارتباط هستی؟

خیلی زیاد، به خصوص با هنرمندان تبریزی.

آخرین باری که با خانواده سینما رفتید کی بود؟


یک ماه پیش که فیلم گذشته اصغر فرهادی را دیدیم.

یک روز فراغت شما در منزل چگونه به شب می رسد؟


علاوه بر کمک همسرم، روزنامه یا کتابی مطالعه می کنم، فیلمی می بینم و اگر بچه هایم در خانه باشند با آنها و نوه هایم سرگرم می شوم.

آشپزی هم می کنی؟


بله، املت و نیمرو خوب می پزم، اما همسرم اجازه فعالیت بیشتر از این را در آشپزخانه به من نمی دهد چون غذایی که بپزم، شاید فقط برای خودم خوشمزه باشد.

رضا ناجی از نگاه خودش؟


دستم پیش خدا خالی است و سعی کرده ام هر کاری که انجام می دهم جهت جلب رضایت او باشد ضمن اینکه سه فرزند صالح به اجتماع تحویل دادم و همیشه به داده هایش شاکرم.

و حرف آخر؟


بهترین ها را برای هموطنان عزیزم آرزو می کنم.

مجله خانواده / شماره ۴۹۹ / نیمه اول دی ماه ۹۲ / گفتگو: میلاد بلادی / صفحه ۴۰

ارسال نظر

خبر‌فوری: بارش باران و رگبار در دامنه‌های جنوبی البرز و تهران