مشکلات خلقی بعد از زایمان
استرس های زمان بارداری و عدم حمایت روانی اطرافیان از زنان باردار، نگرانی در مورد حاملگی و زایمان، نگرانی در مورد ایفای نقش مادری، استرس زایمان، تغییرات هورمونی ناشی از زایمان، خونریزی، کم خونی، و ضعف جسمانی از جمله عواملی هستند که غمگینی بعد از زایمان را به وجود می آورند.
غمگینی بعد از زایمان چه زمانی اتفاق می افتد؟
ماهیت این بیماری خوش خیم است، به طوری که از طرف خود فرد و اطرافیان جدی گرفته نمی شود. ۷۵ درصد این بیماران تا روز دهم بعد
از زایمان کاملاً بهبود می یابند، ولی علایم در ۲۵ درصد آن ها ادامه می یابد و تبدیل به مشکل جدی تری به نام افسردگی بعد از زایمان می شود.
چرا این اتفاق می افتد؟
چگونه می توان از غمگینی بعد از زایمان پیشگیری کرد و درمان آن چگونه است؟
پیشگیری
درمان
افسردگی بعد از زایمان چیست؟
علایم این بیماری در طول دو هفته ی بعد از زایمان(خصوصاً پس از هفته ی دوم) شروع می شود. بیمار احساس غمگینی شدید توأم با گریه یا اشک ریزش دارد. برای زندگیِ آینده اش و سلامت فرزند و اطرافیانش نیز نگران است و دایم اضطراب و دلشوره دارد. ساعاتی از روز را نسبتاً خوب است، ولی این حالت چندان تداوم ندارد و در نهایت حال بد به بیمار غلبه می کند. به طوری که حال و حوصله و تحمل دیگران از جمله نزدیکانش را ندارد و این باعثتعجب اطرافیان می شود. گاهی بیمار احساس می کند که شاید همسرش دیگر او را دوست ندارد. بیمار نمی تواند درست بخوابد. معمولاً خواب کم می شود، ولی ممکن است به دلیل بی خوابی شب، روزها دچار خواب آلودگی شود. علاقه ی او به امورات مختلف کم می شود؛ مثلاً اگر بیمار مطالعه یا موسیقی یا سریال تلویزیونی را دوست داشته، دیگر تمایلی به آن ها نشان نمی دهد.
اشتهای بیمار کاهش می یابد و گاه به دلیل کمبود تغذیه دچار کاهش وزن می شود. فعالیت های او کاهش می یابد و با زحمت یا کندی حرکت می کند و به قول معروف، دیگر فرزی سابق را ندارد. گاهی بیمار به دلیل اضطراب دچار بی قراری و افزایش حرکات می شود، به صورتی که نمی تواند یک جا بنشیند. اما در مجموع انرژی بیمار کم می شود و
زود احساس خستگی پیدا می کند، به طوری که گاهی وظایفش را نیمه تمام رها می کند، که این باعثناراحتی و رنجش بیش تر بیمار می شود.
بیمار به دلیل حالات و احساسات منفی مختلف و ادامه پیدا کردن آن ها احساس کم ارزش بودن و ناتوان بودن می کند و در اثر انجام ندادن وظایف و مسئولیت هایی که دارد، احساس گناه می کند.
بیمار نسبت به همه کس و همه چیز احساس منفی پیدا می کند و همه چیز را منفی ارزیابی می کند و به این دلیل ارتباطش با اطرافیان دچار مشکل می شود و اطرافیان هم احساس نگرانی پیدا می کنند. فکر او کند می شود و نمی تواند روی مسائل مختلف تمرکز کند و در نتیجه فکر کردن و تصمیم گرفتن برایش سخت می شود.
فراموش کاری باعثنگرانی بیمار می شود، چرا که گاهی حتی موضوعات کوچک و بزرگ روزانه را فراموش می کند.
ناامیدی و عدم لذت از زندگی و عدم تمایل به ادامه ی زندگی و گاهی افکار مربوط به مرگ و حتی خودکشی ممکن است به بیمار غلبه پیدا کند.
لازم نیست همه ی علایم در فرد دیده شود، معمولاً با دیدن پنج علامت یا بیش تر می توان گفت که فرد به افسردگیِ پس از زایمان مبتلا شده است. و اگر این حالت به مدت ۲ هفته ادامه یابد حتماً باید بیمار را برای درمان نزد روان پزشک برد.
چه کسانی بیش تر به افسردگی بعد از زایمان مبتلا می شوند؟
* اگر شما سابقه ی افسردگی بعد از زایمان در زایمان های قبلی دارید، احتمال این که در زایمان های بعدی نیز به این بیماری مبتلا شوید وجود دارد. بسیاری از زنانی که در زایمان دوم یا سوم دچار این بیماری می شوند، در زایمان اول شان هم افسردگی بعد از زایمان داشته اند.
* اگر شما سابقه ی بیماری کسالت قبل از قاعدگی دارید، استعداد بیش تری برای ابتلا به بیماری افسردگی بعد از زایمان خواهید داشت.
* اگر شما در زندگی استرس های زیادی دارید یا در زمان حاملگی یا حتی در حین زایمان در معرض استرس های زیادی قرار بگیرید، خطر ابتلا به بیماری افسردگی بعد از زایمان در شما بیش تر خواهد شد.
چه عواملی باعثافسردگی بعد از زایمان می شوند؟
بارداری آنان تغییراتی ایجاد می کند و باعثپدیده ی بارداری می شوند. به هم خوردنِ نظم میزان ترشح این هورمون ها بعد از زایمان، و قطع ناگهانی ترشح استروژن از عوامل ایجادکننده ی این بیماری هستند.
در صورت ابتلا به افسردگی پس از زایمان بیمار و اطرافیانش باید چه اقداماتی انجام دهند؟
مراجعه به روان پزشک و بازگو کردن علایم بیماری مهم ترین راه حل مشکل است.
روان پزشک بعد از تشخیص افسردگیِ پس از زایمان چه توصیه هایی می کند؟
آیا افسردگی بعد از زایمان روی نوزاد اثر می گذارد؟
آیا مصرف داروهای ضد افسردگی در دوران شیردهی مجاز است؟
آیا بدون دارو هم می توان افسردگی پس از زایمان را درمان کرد؟
کاهش مسئولیت ها و توصیه به استراحت بیش تر و کمک به انجام وظایف از سوی اطرافیان بیمار - که در واقع نوعی حمایت خانوادگی است - می تواند باعثرفع نگرانی ها و بهبود علایم بیماری شود.
همچنین روان درمانی توسط یک متخصص، درکنار دارودرمانی زیر
نظر یک روان پزشک برای مهار و درمان افکار منفی افسرده کننده مفید و مؤثر است.
درمان کم خونی و مصرف قرص های مکمل و ویتامین ها می تواند به بهبودی بیمار کمک کند.
عاقبت بیماری افسردگی پس از زایمان چیست؟
آیا افسردگی بعد از زایمان با درمان، بهبودی کامل می یابد؟
آیا پدران هم به دنبال زایمان همسرشان به افسردگی بعد از زایمان مبتلا می شوند؟
علایم این بیماری کمی با علایم افسردگی مادران متفاوت است، در پدران به صورت کم حوصلگی و تحریک پذیری و عصبانیت و بهانه گیری ظاهر می شود. این پدران ممکن است ساعات بیش تری در محل کار خود بمانند و در منزل بیش تر وقت خود را به صورت دراز کشیدن بدون هدف یا دیدن برنامه های تلویزیون سپری کنند. علایم افسردگی را اطرافیان و همسر فرد می بینند، ولی خودش آن را انکار می کند.
چه عواملی باعثبروز افسردگی در پدران می شود؟
افسردگی پدران چگونه باید درمان شود؟
افسردگیِ پدر علاوه بر تأثیرات منفی بر خود و همسر، باعثمی شود او کم تر به فرزندش نزدیک شود و فرزند از بازی با پدر و شنیدن کلمات و داستان های او محروم بماند و در نتیجه به رشد هوشی و عاطفی لازم نرسد.
افسردگی دو قطبی یا روان پریشی بعد از زایمان چیست؟
حتی نمی دانند کیستند و کجا هستند. اطرافیان را درست نمی شناسند و حتی نیازهای خود مثل غذا خوردن را فراموش می کنند.
بیمار به طور کلی در این حال خودآگاهی ندارد و نسبت به رفتارهایش هشیار نیست. ناآرام است، مرتب از این اتاق به آن اتاق می رود و نمی تواند درست بخوابد. این علایم برای اطرافیان بیمار بسیار نگران کننده است. گاهی پزشکان معالج و پزشکان اورژانس هم در تشخیص بیماری دچار مشکل می شوند و ممکن است علایم را به بیماری های عفونی یا نرسیدن خون به مغز یا عوارض بی هوشی و جراحی نسبت دهند.
در صورتی که بررسی های طبی و آزمایشگاهی در اولین هفته ی پس از زایمان طبیعی باشد، مراجعه به روان پزشک ضروری است.
این بیماری جزء فوریت های روان پزشکی است و بیمار باید به سرعت معاینه و به طور فوری درمان شود.
گاهی علایم بیماری به شکلی است که آن را حالت مانیا یا شیدایی می نامیم. در این حالت بیمار مرتب حرف می زند، به طوری که گاهی نمی توان حرفش را قطع کرد و حرف هایش محتوای ترس و نگرانی و بدبینی دارد. بیمار تحریک پذیر است و زود عصبانی می شود و گاهی مرتکب اعمال خشونت آمیز می شود. بیمار نسبت به اطرافیان بدبین
است و آنها را عامل مشکلاتش می داند، ممکن است نسبت به همسر، مادر شوهر یا حتی خانواده ی خودش بدبین شود.
بیمار گاهی افکار هذیانی دارد و فکر می کند افرادی به شکل توطئه آمیز می خواهند به او آسیب برسانند یا فرزندش را از او بگیرند، در نتیجه نوزاد خود را به شدت بغل می کند و نمی گذارد دیگران به او نزدیک شوند. در این حالت احتمال دارد مادر به نوزاد آسیب برساند. گاهی افکار هذیانی به شکلی است که نوزاد خود را به نوزاد شیطانی و عامل مشکلاتش می داند و ممکن است به صورت جدی به او آسیب برساند یا او را بکشد که خانواده و اطرافیان باید مراقب مادر و نوزاد باشند و نوزاد را با مادر تنها نگذارند. بی خوابی و بی اشتهایی شدید و حرف های پرت و پلا از دیگر نشانه های این بیماری است.
این بیماران خودآگاهی ندارند و با مشکلات زیاد و معمولاً با اجبار نزد روان پزشک برده می شوند. در این صورت بیمار با روان پزشک همکاری نمی کند و حتی به او بدبین است. در مصاحبه ارتباط برقرار نمی کند، ولی روان پزشک می تواند با دیدن علایم و پرس و جو از اطرافیان متوجه بیماری شود.
وظیفه ی اطرافیان بیمار در افسردگی دو قطبی بعد از زایمان چیست؟
۲ - به دلیل تحریک پذیر بودن بیمار با آرامش با وی صحبت کنند و در مقابل گفته ها و رفتارش با او مجادله نکنند.
۳ - به او بگویند به علت غذا نخوردن و بی خوابی و ضعف دچار ناراحتی شده و اعصابش ضعیف شده و باید به روان پزشک مراجعه کند.
۴ - با تشخیص خود و بدون تأیید پزشک هیچ دارویی، به خصوص داروی خواب آور، به بیمار ندهند.
۵ - بیمار را سریعاً به روان پزشک یا اورژانس روان پزشکی ارجاع دهند و منتظر تعیین نوع درمان توسط روان پزشک باشند.
بیماری افسردگی دو قطبی بعد از زایمان چگونه درمان می شود؟
با توجه به این که بیمار خودآگاهی ندارد، روان درمانی کمک کننده نیست و درمان با داروهای روان پزشکی نتایج خوبی خواهد داشت.
چه عواملی باعثایجاد این بیماری می شوند؟
چه عواملی خطر روان پریشی بعد از زایمان را بیش تر می کند؟
- مطالعات دانشمندان نشان می دهد زنانی که مشکلات روان پزشکی و خانوادگی دارند، بیش تر در معرض خطر هستند.- زنانی که ازدواج نکرده، فرزند به دنیا می آورند نیز در معرض بیماری هستند.
- زنانی که دختر به دنیا می آورند، بیش تر از زنانی که پسر به دنیا آورده اند در خطر هستند.
- خطر ابتلا به این بیماری، پس از زایمانِ اول بیش تر از زایمان های بعدی است.
منبع: میگنا
ارسال نظر