آیا از یکنواختی در زندگی خسته‌‌اید؟!

بدترین بخش کسالت و بی حوصلگی این است که فرد دچار انجماد فکری می شود و درست در همان موقع است که سلامتی وی به خطر می افتد.

به گزارشامید،کسالت و بی حوصلگی، امروزه اصطلاحی عمومی شده و همه می گویند بی حوصله و خسته هستند، اما خسته و بی حوصله از چه چیز؟

پاسخ این سوال می تواند هر چیزی باشد. هر کاری که فرد انجام می دهد یا نمی دهد.

وقتی فرد بی حوصله و خسته است، دست روی دست می گذارد و نمی داند چه کاری باید انجام بدهد. ذهن او تنبل و روح او کسل و بی حوصله می شود، فرد احساس بیهودگی می کند و از قدیم گفته اند ذهن تنبل، خانه شیطان است.

بدترین بخش کسالت و بی حوصلگی این است که فرد دچار انجماد فکری می شود و درست در همان موقع است که سلامتی وی به خطر می افتد.
برای رهایی از کسالت و رخوت لازم است ریشه های آن شناسایی شود و فرد بداند علت اینکه دچار بی حوصلگی و کسالت شده چه چیزی است. برای رسیدن به این جواب، سوالات زیر را از خود بپرسید و سعی کنید صادقانه به آنها پاسخ بدهید.

۱. آیا از یکنواختی در زندگی تان خسته اید؟
۲. آیا به آنچه انجام می دهید علاقه ای ندارید و از روی اجبار رفتار می کنید؟
۳. برای شما زندگی جریانی بی مفهوم است؟
۴. احساس می کنید که از سیر زندگی خارج شده اید؟
۵. فکر می کنید شغل تان خسته کننده است؟
۶. دوست دارید کاری برای انجام دادن نداشته باشید؟
۷. دوست دارید که بیشتر ساعات روز در خانه تنها باشید؟

از خودتان بپرسید که چرا خسته اید؟ چرا این قدر بی حوصله و افسرده هستید؟ ضعف ها و دلایل ناامیدی خود را شناسایی کنید. مطمئن باشید وقتی علت بی حوصلگی و کرختی خود را بفهمید، زندگی تان رنگ تازه ای می گیرد. راهکارهای زیر به شما کمک می کند تا ذهن خود را از جمود و کرختی نجات دهید و زندگی را با حوصله پشت سر بگذارید.

فنجان خود را با آب خنک و گوارا پر کنید


وقتی ما کودک هستیم، جهان پیرامون ما پر از سرگرمی، زیبایی و شگفتی و هیجان است و هر روز برایمان جدید و پر از اتفاقات جالب است، هر لحظه در حال آموختن چیزهایی جدید هستیم و همه چیز برایمان لذت بخش است. هرگز خسته نمی شویم، چون دائم در حال یادگیری چیزهای جدید و جذاب هستیم، اما وقتی بزرگ می شویم، دیگر هیچ چیز برایمان شگفت انگیز، یا جذاب و سرگرم کننده نیست و گویی همه چیز به طور ناگهانی عادی، یکنواخت و بی مزه می شود. برای رهایی از کسالت و بی حالی باید مثل یک کودک دایم در حال یادگیری بود. اجازه بدهید کودک درون شما فعال باشد. همواره در پی فهمیدن، شناخت و کنکاش در چیزهای نو باشید. یادگیری ذهن را فعال نگاه می دارد و سلول های مغز را جوان و سرحال می کند. برای یاد گرفتن هرگز دیر نیست، سعی کنید هر روز چیزی جدید یاد بگیرید. اگر به آشپزی علاقه دارید، سعی کنید طرز پخت غذاهای جدید را بیاموزید و اگر به بافتنی علاقمندید، طرز بافت مدل های جدید را یاد بگیرید. فقط لازم است آنچه را انجام می دهید دوست داشته باشید. به این ترتیب ناخودآگاه در می یابید زندگی رنگ تازه ای به خود گرفته و ادامه زندگی مملو از لذت و انرژی می شود.

پیشگیری همیشه بهتر است


اگر اطراف شما افرادی خسته و بی حوصله وجود دارند، یا در یک موقعیت کسل کننده گیر افتاده اید، خستگی و بی حالی شما امری طبیعی است. بعضی وقت ها چاره ای نیست جز ماندن در کنار آنها. در این صورت سعی کنید تحت تاثیر افراد بی حوصله قرار نگیرید و شرایط را به نفع خودتان تغییر بدهید. به عنوان مثال، خود را به کاری که دوست دارید مشغول کنید تا انرژی منفی آنها شما را اذیت نکند. حتی بهتر است در یک میهمانی نیز گفتگوهای منفی و کسالت بار را به سمت فعالیتی سرگرم کننده و پر از نشاط سوق دهید و اگر قادر به این کار نیستید، با یک عذرخواهی مودبانه میهمانی را ترک کنید تا کمتر تحت تاثیر انرژی های منفی قرار بگیرید و تا جایی که ممکن است با افراد خموده و افسرده، کمتر معاشرت کنید.

از امروز و فردا کردن بپرهیزید


امروز و فردا کردن، همیشه دلیلی برای کسالت و بی حالی است. هیچ وقت کار امروز را به فردا نیندازید. سعی کنید هر کاری را در زمان خودش انجام بدهید. هرگز کاری را نیمه تمام نگذارید و مطمئن باشید اگر کاری را نیمه تمام رها کرده و آن را به زمان دیگری بیندازید، دیگر تمایلی به انجام آن نخواهید داشت و آن کار، تا مدت ها بعد، نیمه تمام باقی خواهد ماند. به محض اینکه خورشید طلوع کرد، خود را مجبور کنید تا از رختخواب بیرون بیایید، کارهای روزانه را با عشق شروع کرده و درست به پایان برسانید تا بتوانید شب راحت و بدون هیچ ناراحتی به خواب بروید.

عوامل حواس پرتی ها را از خودتان دور کنید


اولین چیزی که تمرکز را در انجام هر کاری به هم می ریزد، عوامل مزاحمت زا است. انسان هرچه بیشتر تحت تاثیر حواس پرتی ها باشد، امکان خستگی و بی حالی او بیشتر می شود.

عوامل مزاحمت زا می تواند بلندی صداهای اطراف، زنگ تلفن، سردی و گرمی زیاد هوا و… باشد. حواس پرتی های درونی، مثل مشغولیت های ذهنی، افکار نامربوط به کار، کارهای نیمه تمام و… همگی می تواند انسان را خسته و عصبی کند و انرژی و اشتیاق وی را برای تمام کردن کار بگیرد.

فهرستی از آرزوهایتان تهیه کنید


وقتی شما آرزوها و خواسته های خود را به روی کاغذ می آورید، تازه می فهمید چقدر کار نیمه تمام دارید، اما نگران نباشید. هنوز آن قدر وقت هست که با بی حوصلگی و کرختی تلف نشده، تمام کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، یکی یکی و با برنامه ریزی دنبال کنید. از فرصت باقی مانده به نحو احسن بهره بگیرید. به این ترتیب، به طوری باور نکردنی از قفس بی حوصلگی و بی حالی رها خواهید شد، نیرویی جادویی در وجودتان به جریان می افتد که دیگر جایی برای خمودگی و کسالت باقی نمی گذارد.

تنوع ضد کسالت و افسردگی است


یکنواختی، کسالت و بی حوصلگی می آورد. در حالی که تنوع موجب نشاط و ایجاد روحیه می شود. در مسیر رفت و برگشت به محل کار، مسافرت ها، نوع پوشش، نوع غذا و… همواره تنوع طلب باشید. اگر همیشه به شمال می روید یک بار به جنوب بروید، اگر همیشه با هواپیما سفر می کنید گاهی هم با قطار مسافرت کنید. اگر همیشه با اتومبیل شخصی به محل کار می روید، گاهی با اتوبوس یا مترو و پیاده بروید. تنوع و تغییر کمک می کند تا سلول های مغزتان فعال شوند و وقتی سلول های مغز فعال باشد، نحوه تفکر نیز تغییر می کند و می تواند به گونه دیگری فکر کند. به این ترتیب نگرش های شما عوض می شود و برداشت هایتان از زندگی شکل تازه ای پیدا می کند.

خانواده جوان / شماره ۲۰۰ / بهمن ماه ۹۲ / ساحل / صفحه ۱۹

ارسال نظر

خبر‌فوری: بارش باران و رگبار در دامنه‌های جنوبی البرز و تهران