آیا امام حسین(ع) را شیعیان به شهادت رساندند؟
بسیار شایع میکنند و دلایلی نیز میآورند که اغلب دشمنان امام حسین(ع) در کربلا شیعه بودهاند. آیا این چنین است؟!
به گزارشامیدبه نقل از عقیق، بسیار شایع میکنند و دلایلی نیز میآورند که اغلب دشمنان امام حسین(ع) در کربلا شیعه بودهاند. آیا این چنین است؟!
مگر تا به حال کسی گفته که آنها سنّی بودهاند که میخواهند اثبات کنند کهشیعهبودهاند؟! اگر چه همین تلاش برای شیعه معرفی کردن کوفیان یا دشمنان حضرت(ع)، خود گواه است که جناح حق و باطل به خوبی قابل شناسایی بوده و میباشد.
سنّی به تعریفی که امروزه رایج است، یکصد و پنجاه سال بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، با اجتهادات فقهی ابوحنیفه که او را «امام اعظم» لقب دادهاند به وجود آمد و پس از وی نیز مجتهدین دیگری چون امام شافع، امام حنبل و امام مالک آمدند و بعد از آن نیز چون حکومتها دیدند این اجتهادها و مجتهدین ممکن است برایشان خطرناک شوند، گفتند: باب اجتهاد در اهل سنّت بسته شد. لذا گفتند: اهل سنّت یعنی همین چهار مذهب.
از این رو توجه داشته باشید که دستهبندی مسلمانان در صدر اسلام، دستهبندی مذهبی و فقهی به شکل امروزی نبوده است، بلکه دستهبندی سیاسی بود[و البته سیاست هر کسی عین دیانت اوست و دیانت هر کسی نیز عین سیاست اوست]. چنان چه امروزه نیز شاهد همین دستهبندیها هستیم. یکی خود را اصلاحطلب مینامد، یکی اصولگرا، یکی راست، یکی چپ، یکی معتدل بین راست و چپ و … – در آن زمان نیز چنین بود. گروههایی بودند و بزرگانی داشتند، با نظرات متفاوت راجع بسیاری از مباحثو مسائل؛ چه اعتقادی، چه فقهی و چه اجتماعی و سیاسی.
همین تشتت آرا و گروهها ایجاب میکرد تا داوری بین آنها و تبیین صراط مستقیم، از سوی رسول اکرم(ص) صورت پذیرد، لذا ایشان مکرر فرمودند که «حق با علی و شیعیان(طرفداران) اوست» و نام تشیع و شیعه نیز از این منشأ سرچشمه گرفته است و سپس با رجوع شیعیان در فقه به آموزههای اهل عصمت(ع) و اهل سنّت به فتاوای چهار مجتهد خود، دستهبندی مذاهب به این شکل پدید آمد.
*** بدیهی است که دشمنان امام حسین(ع) در کربلا، همه اسماً مسلمان بودند و هیچ یک داعیهٔ کفر نداشتند. اما اسلامشان، همان اسلام جاهلانه، اسلام خرافاتی، اسلام حرفی، اسلام معاویهای و یزیدی و اسلام امام کُش بود و نه اسلام ناب محمدی(ص)
*** در میان این مسلمانان، سیدالشهداء، امام حسین(ع) نیز طرفدار و علاقمندان بسیاری داشتند، چه در مکه، چه در مدینه و چه در کوفه و سایر بلاد(به غیر از شامات که اصلاً ایشان را نمیشناختند). امام(ع) از فرزدق که از کوفه میآمد، پرسیدند: جوّ چگونه است و مردم را در این امر چگونه یافتی؟ وی پاسخ داد: راستش این است که دلهایشان با شماست، ولی شمشیرهایشان علیه شماست. و امام فرمودند: راست گفتی.
بالاخره همان کوفیانی که به امام نامه نوشته و دعوت کردند، طرفدار ایشان بودند و بعد تغییر جهت دادند، نه تغییر مذهب فقهی. مثل همین امروز که شاهدیم برخی در شرایطی طرفدار شخص و جناحی هستند و با تغییر شرایط، ناگهان جناح و جهتشان متفاوت و حتی متضاد میگردد. اما هم چنان نام مسلمان، شیعه یا سنّی و حتی انقلابی را برای خود نگاه داشتهاند.
اما، همانطور که امام حسین(ع) فرمودند: اسلام لق لقه زبان شده است و به وقت امتحان، مسلمانان کماند. آنها نیز همه مسلمان بودند، اما مسلمانانی آن چنانی که به وقت امتحان میزان ایمان و اسلام خود را نشان دادند.
پس، شیعه و سنّی در این بحث، جایگاهی ندارد. چنین نیست که گمان کنیم هر کس اسماً طرفدار جناح علی و آل علی(ع) بود، به امام پیوست و هر کس نبود، در جناح مخالف ایستاد. چنین ببود که گمان کنیم شخصیتی مثل حرّ یا فرزندانش، ابتدا سنّی بودند و بعد شیعه شدند.
*** شیعهٔ امام کسی است که پیرو و تابع او باشد و هر کس طرفدار و تابع هر کسی باشد، شیعه اوست. خواه تابع معاویه و یزید و شمر و خولی گردد و خواه تابع و پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع).
امروز نیز اسم و رسم و ادعا شرط نیست که کسی بگوید من مسلمانم، من شیعه هستم یا من سنّی هستم، اگر پیرو اسلام ناب محمدی(ص) بود، مسلمان است، اگر سنگ معاویهها، یزیدها و شمرهای زمان خود(امریکا، انگلیس، اسرائیل و اذنابشان در هر کجا و هر پوششی) را به سینه زد، مسلمان نیست و به رغم نماز و روزه بر اساس فقه تشیع و تسنن، اگر شرایطی پیش آید، اقدام به امام کُشی و ظلم میکند.
ارسال نظر