شرح حدیثی از امام باقر(ع) در بیان آیت الله تهرانی
«کیست که از خدا درخواست کرده باشد، خدا جوابش را ندهد…؟»

به گزارشامیدبه نقل از تسنیم، آیت الله تهرانی تجسم علم و تقوا بود و جنس جلسات اخلاقشان با همه سخنرانی های ایشان متفاوت بود و یکی از بارزترین ویژگی های آن، شرح احادیثاهل بیت(ع) با زبانی ساده و همه فهم بود. به بهانه سالروز شهادت حضرت امام باقر(ع)، شرح حدیثی نورانی از آن حضرت، از زبان مرجع فقید و استاد عظیم الشأن اخلاق تهران منتشر می شود:
روی عن الباقر(علیه السلام) قال لجابرالجعفی: «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ أَوْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ فَلَمْ یَکْفِهِ أَوْ وَثِقَ بِهِ فَلَمْ یُنْجِه»[۱] جابر جعفی از اصحاب امام باقر(علیه السلام)، میگوید:[۲] هجده سال خدمت امام باقر(علیه السلام) بودم. هنگامیکه خواستم از خدمت حضرت مرخص شوم، به ایشان عرض کردم: در آستانه سفر هستم، تحفه ای برای سفرم به من بدهید. جابر میگوید: حضرت بعد از هجده سال خدمت، فرمودند: «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ»؛ نشان بده به من یک کسی را ببینم کیست آن کسی که از خدا درخواست کرده باشد، خدا جوابش را ندهد. «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ»؛ این را نشان من بده، کیست که از خدا درخواست کرده باشد، خدا جوابش را ندهد؛ یعنی محال است کسی از خدا چیزی بخواهد و سؤال کند، امّا خدا از او رویگردان شود و جوابش را ندهد.
«أَوْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ فَلَمْ یَکْفِهِ»؛ توکّل یعنی وکیل کردن، حضرت میفرمایند: باز این را نشان من بده، کیست که در امور و کارهایش خدا را وکیل کند، به خدا توکّل کند و کارش را به خدا واگذار کند که او کارهایش را انجام دهد، امّا خدا کارش را انجام ندهد.
روی عن الباقر(علیه السلام) قال لجابرالجعفی: «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ أَوْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ فَلَمْ یَکْفِهِ أَوْ وَثِقَ بِهِ فَلَمْ یُنْجِه»[۱] جابر جعفی از اصحاب امام باقر(علیه السلام)، میگوید:[۲] هجده سال خدمت امام باقر(علیه السلام) بودم. هنگامیکه خواستم از خدمت حضرت مرخص شوم، به ایشان عرض کردم: در آستانه سفر هستم، تحفه ای برای سفرم به من بدهید. جابر میگوید: حضرت بعد از هجده سال خدمت، فرمودند: «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ»؛ نشان بده به من یک کسی را ببینم کیست آن کسی که از خدا درخواست کرده باشد، خدا جوابش را ندهد. «یَا جَابِرُ مَنْ هَذَا الَّذِی سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ یُعْطِهِ»؛ این را نشان من بده، کیست که از خدا درخواست کرده باشد، خدا جوابش را ندهد؛ یعنی محال است کسی از خدا چیزی بخواهد و سؤال کند، امّا خدا از او رویگردان شود و جوابش را ندهد.
«أَوْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ فَلَمْ یَکْفِهِ»؛ توکّل یعنی وکیل کردن، حضرت میفرمایند: باز این را نشان من بده، کیست که در امور و کارهایش خدا را وکیل کند، به خدا توکّل کند و کارش را به خدا واگذار کند که او کارهایش را انجام دهد، امّا خدا کارش را انجام ندهد.
ببینید حضرت چه به تعبیر من چه تعبیرات خیلی غلیظی به کار میبرند. «أَوْ وَثِقَ بِهِ فَلَمْ یُنْجِه»؛ یا اینکه به خدا اعتماد کرده باشد، نه اینکه خدا را در کارش وکیل کرده باشد، بلکه به خدا اعتماد کرده باشد، مثلاً در گرفتاری گفته تکیه گاه من خداست. بعد هم خدا نجاتش نداده باشد. حضرت به جابر رو می کند و میفرماید: این شخص را هم به من نشان بده. تمام اینها گویای این است که درخواست رد نمیشود. اگر کارهایت را به خدا واگذار کنی، خدا انجام میدهد؛ اگر به او اعتماد کنی، از گرفتاری نجاتت میدهد، حضرت همة این جملات را به جابر میفرماید.
البتّه در موقعیتّهای مختلف، سرعت و بطیء در جوابگویی، مختلف میشود؛ برخی موقعیّتها در سرعت اجابت خیلی مؤثّرند.
منابع:
[۱]. بحار الانوار ج ۷۵ ص ۱۸۲
[۲]. خَدَمْتُ سَیِّدَ الْأَنَامِ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً فَلَمَّا أَرَدْتُ الْخُرُوجَ وَدَّعْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ أَفِدْنِی فَقَالَ بَعْدَ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً یَا جَابِر…
البتّه در موقعیتّهای مختلف، سرعت و بطیء در جوابگویی، مختلف میشود؛ برخی موقعیّتها در سرعت اجابت خیلی مؤثّرند.
منابع:
[۱]. بحار الانوار ج ۷۵ ص ۱۸۲
[۲]. خَدَمْتُ سَیِّدَ الْأَنَامِ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً فَلَمَّا أَرَدْتُ الْخُرُوجَ وَدَّعْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ أَفِدْنِی فَقَالَ بَعْدَ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً یَا جَابِر…