فرزند خواندگی در اسلام | آشنایی با قوانین جدید فرزند خواندگی
فرزند خواندگی کودکان بی سرپرست از گذشته بین افراد جامعه از اقدامات رایج و متداولی می باشد.
فرزند خواندگی چیست ؟
چه کسانی میتوانند سرپرستی کودکی را بر عهده بگیرند؟
تاریخچه فرزند خواندگی در ایران معاصر
فرزندخواندگی در قرآن
ازدواج سرپرست با فرزندخوانده
شرایط فرزند خواندگی چیست ؟
- زن و شوهر باید تابعیت ایرانی داشته باشند و در صورتی که در خارج از ایران سکونت دارند، باید به کنسولگری ایران در آن کشوری که هستند مراجعه کنند و درخواست اخذ سرپرستی خود را از این طریق به بهزیستی ارسال نمایند.
- یکی دیگر از مواردی که در لیست شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و البته سایر متقاضیان آمده است، اعتقاد پدر و مادر به یکی از ادیانی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است.
- پدر و مادر هیچ کدام نباید به بیماریهای واگیردار و یا صعب العلاج دچار باشند.
- خانواده باید توانایی لازم برای تربیت و نگهداری از کودکان و یا نوجوانان بی سرپرست و یا بدسرپرست را داشته باشد.
- خانواده از نظر قضایی نیز مورد بررسی قرار میگیرد؛ پدر و مادر هیچ کدام نباید محکومت جزایی موثر داشته باشند.
- خانواده باید تمکن مالی قابل قبول که در سازمان بهزیستی به مقدار دقیق آن اشاره شده است را داشته باشد.
- انجام واجبات و ترک محرمات از دیگر مواردی است که در لیست شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و یا سایر متقاضیان، آمده است.
- صلاحیت اخلاقی خانواده نیز از جنبههای مختلف بررسی خواهد شد.
- عدم اعتیاد به الکل، مواد مخدر و یا روان گردان از دیگر فاکتورهای مهم مورد بررسی خواهد بود.
- مهجور نبودن
- یکی از زوجین حداقل باید سی سال سن داشته باشد.
مدارک مورد نیاز برای درخواست فرزندخواندگی
- تصویر کلیه صفحات شناسنامه ایرانی متقاضیان
- تصویر کارت ملی متقاضیان
- تصویر کارت پایان خدمت یا کارت معافیت از خدمت (برای آقایان)
- تصویر سند ازدواج زوجین متقاضی
- تصویرآخرین مدرک تحصیلی متقاضیان
- تصویر سند مالکیت یا مبایعهنامه منزل یا اجارهنامه
- اصل یا تصویر گواهی مربوط اشتغال به کار یا تعیین میزان تقریبی درآمد متقاضیان مانند حکم کارگزینی، فیش حقوقی، پروانه کسب و غیره
- تصویر مدارک بیمه پایه اجتماعی
- اصل گواهی پزشک متخصص زنان و زایمان مبنی بر عدم امکان بچهدار شدن (برای زوجین فاقد فرزندی که پنج سال از ازدواج آنان نگذشته باشد و بخواهند از اولویت اول برخوردار شوند.) به علاوه گواهی پزشکی قانونی.
مراحل درخواست فرزند خواندگی
چه کودکانی میتوانند تحت سرپرستی قرار بگیرند ؟
- حال که شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند را بررسی کردیم، شاید بررسی شرایط کودکانی که میتوانند تحت سرپرستی پدر خوانده و مادر خوانده قرار بگیرند نیز خالی از لطف نباشد. این کودکان باید دارای شرایط زیر باشند:
- امکان شناخت هیچ یک از پدر، مادر و جد پدری آنان وجود نداشته باشد .
- پدر، مادر، جد پدری و وصی منصوب از سوی ولی قهری آنان در قید حیات نباشند .
- کودکانی که مدت زمان دو سال است که در بهزیستی هستند و کسی از فامیل همچون جد، پدر و یا مادر آنها برای گرفتن آنها مراجعه نکرده است.
- پدر، مادر و یا جد پدری او هیچ کدام صلاحیت سرپرستی کودک را ندارند و دادگاه در این زمینه حکم قطعی داده باشد.
مزایای فرزند خواندگی
- احساس صلح و آرامش والدین بیولوژیک
این تصمیم به والدین بیولوژیکی کودک احساس خوب می دهد، زیرا که آنها به کودکشان فرصت یک زندگی بهتر از آن چیزی که خودشان میتوانند به او ارائه دهند را میدهند. - تحقق یک رویای مادام العمر برای والدین جدید
برای والدینی که سرپرستی کودک را به عهده می گیرند، داشتن یک فرصت برای مراقبت و پرورش یک کودک، می تواند بیانگر یک رؤیای ساخته شده در طول یک عمر باشد. - انتخاب دقیق و مناسب
این مزیت برای نوزاد مناسب خواهد بود. زیرا خانواده ای که برای سرپرستی او در نظر گرفته می شود بسیار با دقت انتخاب می شود تا از یک محیط رشد ایده آل برخوردار باشد. - خانواده جدید
کودکانی که به فرزندخواندگی انتخاب می شوند، از والدین جدید خود عشق و حمایت فراوان دریافت می کنند و احتمال دارد که برادران و خواهران جدید نیز داشته باشند. - فرصت دوم
فرزندخواندگی فرصتی دیگر برای افرادی فراهم می کند که در غیر این صورت نمی توانستند بچه دار شوند. همچنین بدون این فرآیند، کودکان بی پناه میتوانند به مکان های نامناسب فرستاده و از ساختار یک خانواده ایده آل محروم شوند. - زندگی بهتر برای کودک
پذیرش یک کودک، به ویژه اگر از جایی با شرایط سخت و خشن می آید، نشانه ای از عشق و همبستگی است، مخصوصا اینکه به طور معمول این کودکان یتیم هستند، یا در سن کم رها شده اند. با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، شما به او شانس یک زندگی بهتر، با فرصت های بهتر داده میشود. همچنین او از عشق و خانواده ای که او را دوست دارند، برخوردار میشود. - عدم احساس خلا و تنهایی
یکی دیگر از جنبه های مثبت فرزندخواندگی این است که در واقع زن و شوهرها ممکن است به دلیل ناتوانی در داشتن فرزندان، دچار افسردگی شوند و احساس ناخوشایندی و بیهودگی کنند. با این حال، بسیاری از والدینی که سرپرستی کودک را به عهده می گیرند می گویند که احساس غم، اندوه و دلتنگی زمانی از بین می رود که یک کودک به خانه وارد شود.
معایب فرزند خواندگی
- بدست آوردن سوابق پزشکی اختیاری است
والدین بیولوژیک کودک به هیچ عنوان موظف به ارائه اطلاعات مربوط به تاریخچه پزشکی خانواده نیستند. در صورتیکه مادر در طول دوران بارداری مراقبت های ویژه را انجام نداده باشد و یا دچار نوعی از بیماری های ژنتیکی باشد، این مسئله میتواند خطرناک باشد. - مشکلات رشد و تکامل
اکثر کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته می شوند، به دلیل فقدان پیوند با والدین بیولوژیک و عدم وجود ثبات در زندگیشان، دچار مشکل رشد و تکامل می شوند. این بچه ها نیاز به صبر فراوان و خانواده ای دوست داشتنی دارند تا پس از رسیدن به ثبات با کمک آنها از پس این مشکلات برآیند. - انتظار طولانی
روند قانونی فرایند فرزندخواندگی نسبتا طولانیست. بسیاری از زوجین برای آوردن یک کودک به خانه چندین سال منتظر می مانند، از کاغذ بازی و کارهای اداری اولیه گرفته، تا ارزیابی وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده جدید و تأیید نهایی آنها. اینکار به زمان نسبتا زیادی دارد. - والدین نمیتوانند از روزها و ماه های اولیه تولد نوزاد لذت ببرند
گرچه ما در مورد “نوزادان” صحبت می کنیم، اما واقعیت این است که نمی توانیم یک نوزاد را انتخاب کنیم. ولی کاملا طبیعیست که به دلیل زمانی که برای فرایند اینکار لازم است، یک کودک حداقل هفت یا هشت ماهه یا بیشتر را به خانه بیاوریم. این باعث میشود که والدین نتوانند از اولین روزها و ماه های زندگی فرزند خوانده شان لذت ببرند. اما از دیدبسیاری از والدین، این نکته چندان حائز اهمیت نیست. - شاید این فرایند برای کودک دشوار باشد
آخرین نکته ای که به عنوان یکی از مشکلات فرزندخواندگی مطرح می شود اینکه شاید بچه به راحتی خود را با محیط خانه جدید سازگار نکند و یا حتی هرگز با آن کنار نیاید. لازم به ذکر است که بسیاری از این کودکان از یتیم خانه ها می آیند و در سن کم زندگی سختی را تجربه کرده اند. در کودکان کمتر از ۱۲ یا ۱۸ ماه، آموزش به کودکان معمولا آسان است، اما در ۳ یا ۴ سالگی که بعضی از مراحل رشد و تکامل را طی کردند، اینکار می تواند دشوار باشد.
قوانین جدید فرزند خواندگی
- در قانون قدیم، فرزند خواندگی تنها به کودکان یا نوجوانان بدون سرپرست اختصاص داشت؛ اما در قانون جدید کودکان بدسرپرست را هم شامل میشود.
- در قانون قدیم، سرپرستی تنها برای خانوادههای بدون فرزند امکان پذیر بود. اما در قانون جدید خانوادههای دارای فرزند و همچنین زنان و دختران مجرد و بدون فرزند که واجد شرایط باشند نیز میتوانند برای سرپرستی کودکان اقدام کنند.
- در قانون جدید حق بیمه، مالکیت اموال و گرفتن مستمری سرپرست در صورت فوت یا از کار افتادگی وی برای فرزند تحت سرپرستی وجود دارد. در حالی که در قانون قدیم راهکار مشخصی برای حمایت از کودکان وجود نداشت.
- بر اساس قانون جدید فرزند خواندگی، اگر کودکی توسط خانوادهای پیدا و نگهداری شود، در صورت داشتن صلاحیت خانواده بدون جدا شدن کودک از خانواده مراحل سرپرستی وی انجام خواهد شد.
- در قانون جدید حداکثر سن کودکان برای سرپرستی از ۱۲ سال به ۱۶ سال افزایش پیدا کرده است.
- اگر زن شاغلی کودک زیر سه سال را به فرزند خواندگی قبول کند سه ماه مرخصی با حقوق برای او رد خواهد شد.
- قبل از قطعیت و اعطای سرپرستی، جلسات مشاوره دینی منظم و مشارههای سازمان یافته از سوی بهزیستی و با کمک کارشناسان حوزه علمیه برای متقاضیان انجام خواهد شد.
- در قانون قدیم سه گروه از کودکان شرایط سرپرستی را داشتند: اول کودکانی که پدر و مادر و جد آنان شناخته شده نبودند. دوم کودکانی که والدین یا جد آنان در قید حیات نبودند و سوم کودکانی که به سازمان بهزیستی سپرده شده و تا سه سال پدر و مادر و یا جد آنان مراجعه نکرده بودند. در قانون جدید دو گروه دیگر از کودکان که شرایط سرپرستی را دارند به سه گروه قبل اضافه شده است: کودکانی که بر اساس حکم قانون به موسسات سپرده شده و تا دو سال والدین آنان برای بردنشان اقدام نکردهاند و کودکانی که والدین یا جد آنها صلاحیت نگهداری آنان را نداشته باشند.
آیا فرزندخوانده آنها در معرض مشکلات روانشناختی قرار دارند ؟
شباهت فرزند خوانده به والدین
مطرح کردن مسئله فرزند خواندگی با کودک
- حتما واقعیت را به فرزندخوانده خود بگویید
پیشنهاد روانشناسان به شما این است که باید واقعیت را به فرزندتان بگویید. به هرحال در خانواده های ترکیبی (ناتنی) نگرانی خطر شنیدن این مسأله از دیگران وجود دارد و چه بهتر که کودکتان از زبان شما این مسأله را بشنود؛ چرا که شنیدن آن از دیگران اعتمادش را نسبت به شما خدشه دار میکند. - گفتن حقیقت در سنین پیش از دبستان
در سنین پیش دبستانی ذهن کودک سادهتر است و اگر این مسأله را با او مطرح کنید، راحتتر میتواند آن را بپذیرد. در واقع باید سن تربیت کودک را در نظر گرفت، سپس میتوان در قالب داستان یا کارتون یا هرچیز دیگری که برای کودک راحتتر است از قبل ذهن کودک را آماده کرد و نهایتا در شرایط روحی مناسب، زمان و مکان مناسب مسأله را با او مطرح کرد. - استفاده از زبان ساده و روان
حواستان باشد از زبان ساده و سلیس استفاده کنید و به سوالهایی که برای کودکتان پیش میآید با نهایت صبر و حوصله و صادقانه جواب دهید. البته همیشه همهی حقیقت را نباید گفت. در سنین پیش دبستانی اصولا سوالات کمتری برای کودک پیش میآید. - گفتن حقیقت در سن بلوغ
گفتن این حقیقت در سنین بلوغ توصیه نمیشود. فرزندتان در این سن به دلیل مواجهه با بحران نوجوانی سختتر با مسألهی فرزندخواندگی کنار میآید. ولی اگر در همین سنین شک کرد و یا بر اساس شواهد به مسأله پی برد، حقیقت را کتمان نکنید و واقعیت را با او در میان بگذارید.
فرزند خواندگی در اسلام
- آیاتی که در آن ها از انتساب فرزندان به غیر پدرانشان نهی می کنند:
(… و ما جَعَلَ أْدْعِیاءکُمْ أبْناءَکُمْ ذلکَمْ قَوْلُکُمْ بِأفْواهِکُمْ وَ اللهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبیل. ادْعُوهُمْ لأبائِهِمْ هُوَ أقْسَطُ عنْدَ اللهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُکُمْ فِی الِّدینِ وَ مَوالِیکُمْ وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ فیما أخْطَأتُمْ بِهِ وَ لکنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَ کانَ اللهُ غَفُوراً رَحِیماً).(احزاب، آیه 5)
در تفسیر قمی در ذیل آیه «وَ ما جَعَلَ أْدْعِیاءکُمْ أبْناءَکُمْ» می گوید: پدرم از ابن ابی عمیر، از جمیل، از امام صادق (ع) برایم حدیث کرد، که فرمود: سبب نزول این آیه این بود که وقتی رسول خدا (ص) با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد، به منظور تجارت از مکه به عکاظ رفت و در آن جا زید را دید که در معرض فروش قرار گرفته، او را جوانی زیرک و تیزهوش و عفیف یافت، پس وی را خریداری کرد، و همین که به نبوت رسید، زید را به اسلام دعوت نمود، و زید مسلمان شد، از آن روز مردم به وی می گفتند: مولی محمد (ص).
در آیات یاد شده، کلمه «ادعیاء» جمع دعی، به معنی پسرخوانده است که در آیات یاد شده توصیه شده که فرزند خوانده ها به نام پدرانشان صدا زده شوند نه به نام پدر خوانده ایشان، و چنانچه نام پدران واقعی ایشان مجهول باشد، ایشان را با نام مولی (دوست یا برادر) صدا بزنند و چنانچه از روی خطاء نه عمد ایشان را با نام پدر خوانده هایشان صدا بزنند ایرادی ندارد.
ظاهر آیه نشان دهنده آن است که چنانچه از روی عمد به شیوه زمان جاهلیت فرزند دیگری را فرزند خود بخوانند حرام است، اما اگر به شیوه یاد شده نباشد و مثلاً شخص بزرگتر شخص کوچکتر را از روی دلسوزی و مهربانی فرزند خود بنامد حرام نمی باشد، با این وجود برخی از فقهاء چنین تعبیری را به دلیل تشبه به کفار مکروه دانسته اند. در این خصوص تفاوتی نمی کند فردی که به نام پدر خوانده اش منتسب می شود مذکر باشد یا مؤنث، هر چند که در زمان جاهلیت فرزند خواندگی مؤنث روی نداده است. همان طور که انتساب فرزند به غیر پدر ممنوع است انتساب شخص بزرگ به شیوه زمان جاهلیت به غیر پدرانشان با علم به این که پدر ایشان نیستند ممنوع می باشد و بسیاری از دانشمندان اسلامی آن را از گناهان کبیره برشمرده اند. در پاره ای از روایات انتساب فرزندان به غیر پدرانشان مورد نکوهش قرار گرفته، چنانچه گفته شده که پیامبر (ص) فرموده اند: «من ادعی الی غیر ابیه او تولی غیر موالیه فعلیه لعنه الله و الملائکهه و الناس اجمعین.» همچنین در حدیث دیگری فرموده اند: «ثلاث فی الناس کفر: الطعن فی النسب و النیاحه علی المیت و الاستمطار بالنجوم». همچنین در حدیث دیگری آمده است که «ملعون من فرق».
- آیاتی که از عدم شمول ارث برای فرزند خوانده ها سخن می گویند:
چنانچه گذشت در زمان جاهلیت، فرزند خواندگی و برادر خواندگی از جمله اسباب ارث بشمار می رفت که اسلام در طی آیاتی آن ها را رد کرده و نسبیت واقعی را از جمله اسباب ارث برشمرده است، از جمله:
النَّبیُّ آوْلی بِالْمؤمِنینَ مِنْ أنْفُسِهِمْ وَ أزْواجُهُ اُمَّهاتُهُم وَ أولُوا الْأرحامِ بَعضُهُمْ أوْلی بِبَعْضٍ فِی کتابِ اللهِ مَن الْمُؤمنینَ و الْمُهاجرینَ إِلَّا أنْ تَفْعَلُوا إِلی أولِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً. (احزاب، آیه 6)
پیامبر (ص) به مؤمنان اولی و شایسته تر است از – خودشان و همسران او مادران ایشان هستند و صاحبان رحم (خویشاوندان) بعضی از آن ها اولی و مقدّم بر برخی دیگر هستند در کتاب خدا از مؤمنان و مهاجران مگر آن که به دوستانتان خوبی کنید (از طریق وصیت و …)، این در کتاب خدا نوشته شده است.
قسمت اول آیه در خصوص گروهی سخن می گوید که پیامبر (ص) ایشان را به جهاد فراخواند و آن ها گفتند که باید از پدران و مادرانشان اجازه بگیرند و آیه با بیان این که پیامبر (ص) به منزله پدر مؤمنین است سخن ایشان را رد کرده و اشاره می کند که با توجه به آن که پیامبر (ص) پدر مؤمنان است دلیلی ندراد که برای او فرزندی خاص مثل یزید را قایل شویم. قسمت دوم آیه در خصوص حرمت ازدواج مؤمنان با زنان رسول خدا (ص) صحبت می کند، و قسمت سوم آیه را بیان این که خویشاوندی حقیقی از اسباب ارث است، سبب ارث بودن فرزند خواندگی و برادر خواندگی، مثل برادر خواندگی بین انصار و مجاهدین و موارد دیگر را نفی می کند. این مفهوم در آیه 75 سوره انفال نیز آمده که خداوند در آن فرموده است. «اولو الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله».
هر چند که آیه فرزند خواندگی و برادر خانوادگی و … را از اسباب ارث نمی داند، با این وجود نیکی و توجه مالی به ایشان را از طریق دیگر همچون وصیت و هبه نفی نمی کند، زیرا اطلاق و شمول معروف، موارد یاد شده و مشابه آن را نفی نمی کند، چنانچه موارد یاد شده در حال بیماری متصل به موت یا مربوط به پس از مرگ باشد، باید از ثلث مال تجاوز نکند و در صورت تجاوز رضایت وراث شرعی ضروری است.
یُوصیکُمُ اللهُ فی أوْلادکُم للذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنثَیَیْنِ فَإنْ کُنَّ نساءً فَوقَ اثنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانّتْ واحِدَهً فَلَهَا النَّصْفُ وَ لأبَوَیْه لِکُلِّ واحد مْنهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَذٌ وَ وَرِثَهُ أبَواهُ فَلاُمَّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانِ لَهُ إخْوَهٌ فَلِاُمِّه السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصیَّه یُوصِی بِها أو دَیْنٍ أباؤُکُمْ وَ أبناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أیُّهُمْ أقرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَریضهً مِنَ اللهِ إِنَّ اللهَ کانَ عَلِیماً حکیماً. (نساء، آیه 11)
خداوند شما را درباره فرزندانتان سفارش می فرماید که (از میراث) برای پسر به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما (دو دختر و) بیش از دو دختر بوده باشد دو سوم میراث از آن ها است و اگر یکی بوده باشد نیمی (از میراث) از آن او است، و چنانچه میت فرزندی داشته باشد، برای پدر و مادر آن میت هر کدام یک ششم میراث است، و اگر میت فرزندی نداشته باشد و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند برای مادر او یک سوم است و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم می برد (همه اینها) بعد از انجام وصیتی است که میت کرده است و بعد از ادای دین است – شما نمی دانید پدران و مادران و فرزندانتان کدامیک برای شما سودمندترند – این فریضه الهی است و خداوند دانا و حکیم است.این آیه و آیات بعد در سوره نساء و دیگر آیات ارث که در آن ها میزان سهم هر یک از وارث بیان شده بیان می دارند که نسب از اسباب ارث مقبول از نظر اسلام است و بر خلاف جاهلیت و آغاز اسلام، فرزند خواندگی و برادر خواندگی و موارد دیگر از اسباب ارث نمی باشند. علاوه بر آن افرادی همچون، بنده، مرتد، مکاتب، ام ولد، قاتل عمدی، اهل دو ملت یا دو مذهب مختلف بودن، مجهول بودن وارث، مجهول بودن تاریخ موت از ارث ممنوع می باشند.
- آیاتی که به لحاظ محبت، فرزند خواندگی را نفی می کنند:
بر اساس این نوع آیات، جمع بین فرزند خوانده و فرزند واقعی ممکن نیست، یعنی امکان ندارد که دو نوع محبت متضاد در فردی جمع شود، یعنی محبت به عنوان فرزند خوانده با محبت به عنوان فرزند واقعی قابل جمع نیستند، زیرا امکان ندارد که در یک سینه دو دل وجود داشته باشد که با یکی چیزی را دوست بدارد و با دل دیگر متضاد همان چیز را، بر همین اساس خداوند فرموده:«ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوفِهِ» (احزاب، آیه 4) «خداوند برای هیچ کس دو دل در درونش نیافریده است.»
بر اساس آیه مورد بحث، فرزند دیگری را فرزند خود خواندن دو متنافی است که در یک قلب جمع نمی شود. همان طور که ظهار که در دنباله آیه بیان شده، یعنی همسر خود را به مادر خود تشبیه نمودن و او را مادر نامیدن جمع بین دو متنافی غیرقابل جمع در دل می باشد. با توجه به آن که دنباله آیه مورد بحث در خصوص فرزند خواندگی زید بن حارثه سخن می گوید، آیه به نوعی برای رد فرزند خواندگی مقدمه چینی نموده و مخاطب را برای پذیرش آن آماده می فرماید.
آیاتی که فرزند خواندگی را موجب محرومیت و مصاهرت نمی دانند:
چنانچه گذشت، در زمان جاهلیت و آغاز ظهور اسلام فرزند خوانده ها از حیث ارث و محرومیت و عدم جواز ازدواج پدر خوانده ها با همسران فرزند خوانده ها قوانین پدران و فرزندان واقعی داشتند، اما با نزول آیاتی این قوانین تغییر یافت و به موجب پاره ای از آیات مسأله محرومیت و عدم جواز ازدواج پدر خوانده ها با همسران فرزند خوانده هایشان و نیز عدم ازدواج فرزند خوانده ها با همسران پدر خوانده هایشان لغو گردید، که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
حُرِّمَت عَلَیْکِم اُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أخَواتَکُمْ وَ عَمَّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الأخِ وَ بَناتُ الأخْتِ وَ أمَّهاتُکُمُ اللَّاتِی أرْضَعْنَکُم وَ أخَواتُکُمْ مِنَ الرِّضاعَهِ وَ أمَّهاتُ نِسائِکُمْ وَ رَبائِبکُمُ اللَّاتی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللَّاتی دَخَلتُمْ بِهِن فَإنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیکُمْ وَ حَلائِلُ أبْنائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أصْلابِکُم. (نساء، آیه 23)
حرام شد بر شما ازدواج با مادر و دختر و خواهر و عمّه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادر زن و دختران زن که در دامن شما تربیت شده اند اگر با زن مباشرت کرده باشید پس اگر دخول با زن نکرده طلاق دهید باکی نیست که با دخترش ازدواج کنید، و نیز حرام شد زن فرزندان صلبی (نه زن پسرخوانده) شما.
در این قسمت آیه و دنباله آن، محارمی که محرم انسان بوده و به این دلیل ازدواج با آن ها ممنوع است معرفی شده اند، از جمله محارم مورد اشاره، که جمله «حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم» به آن اشاره دارد زنان فرزندان صلبی می باشند که بر پدران واقعی شان حرام می باشند، قید «اصلابکم» نشانگر آن است که مسأله حرمت ازدواج بر خلاف سنت رایج در زمان جاهلیت و اوایل ظهور اسلام، شامل زنان فرزندان غیر صلبی یا فرزند خوانده ها نمی شود.
از سویی بر اساس آیه «و لا تنکحوا ما نکح آبائکم» (نساء، آیه 22) ازدواج نکنید با زنانی که پدرانتان با ایشان ازدواج نموده اند، ازدواج فرزندان واقعی یا صلبی با همسر پدران واقعی حرام و ممنوع است، این امر نیز فرزند خوانده ها و نیز پدر خوانده ها را شامل نمی شود.
با توجه به آن که سه نوع فرزند قابل تصور اســــــت که عبارتند از: فرزندان نسبی و فرزندان رضاعی و فرزند خوانده ها، مسأله عدم محرومیت در مورد فرزند خوانده ها و همسران ایشان و پدر خوانده هایشان و نیز همسران پدر خوانده ها و پسر خوانده هایشان، در خصوص رضاع صادق نیست، یعنی ممکن است که از طریق رضاع و شیرخوارگی بین موارد یاد شده محرومیت ایجاد شود. از همین روی است که در خصوص سالم یکی از فرزند خوانده های زمان جاهلیت گفته شده که، پیامبر (ص) برای محرومیت وی با مادر خوانده اش به مادر خوانده اش فرموده: او را شیر بده و سهله مادر خوانده وی با رسول خدا (ص) عرض کرده چگونه به او شیر دهم در حالی که وی مرد بزرگی است؟ و حضرت تبسم نموده و فرموده اند: دانستم که وی مرد شده است. از سویی سالم در یک خانه با خانواده پدر خوانده اش ابوحذیفه سکونت داشته و در هنگام نزول آیه «ادعوهم لابائهم» (احزاب، آیه 5) ورود سالم به منزل ابوحذیفه برای ابوحذیفه ناخوشایند بود و از طرفی اختصاص منزلی دیگر به سالم دشوار بود، از همین روی ابوحذیفه نزد رسول خدا (ص) آمده و از ایشان چاره می خواهد. و براساس دیدگاه اهل سنت، رسول خدا (ص) به دلیل ضرورت، برای حلال شدن سالم که مردی شده بود راه حل ارضاع را پیشنهاد می کنند، این راه حل مخصوص سالم بوده و موارد مشابه را شامل نمی شود، چه آن که براساس دیدگاه فقهی اهل تسنن به شرط دو ساله و حداکثر دو ساله و نیم بودن فرزند شیرخوار امکان نشر حرمت و ایجاد محرومیت وجود دارد.
وَ إذْ تَقُولُ للَّذی أنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِ وَ أنْعَمْتَ عَلَیْهِ أمْسُکْ عَلَیْکَ زَوجَکَ وَ اتَّقِ اللهَ وَ تُخْفِی فِی نَفْسُکَ مَا اللهُ مُبْدِیه وَ تَخْشَی النَّاسَ وَ اللهُ أحَقُّ أنْ تَخْشَاهُ فلَمَّا قَضی زَیْدٌ مُنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لکَیْ لا یَکُونَ عَلَی المُؤمِنینَ حَرَجٌ فِی آزْواجِ أدْعیائهِمْ إذا قَضَوا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ کانَ أمْرُ اللهِ مَفْعُولا. (احزاب، آیه 37)
و هنگامی که به کسی که هم خداوند و هم خود تو در حق او نیکی کرده بودی، گفتی همسرت را نزد خویش نگه دار و طلاق مده و از خداوند پروا کن و چیزی را در دل خود پنهان می داشتی که خداوند آشکار کننده آن بود و از مردم بیم داشتی، حال آن که خداوند سزاوارتر است به این که از او بیم داشته باشی، آن گاه چون زید از او حاجت خویش برآورد، او را به همسری تو برآوریم، تا برای مؤمنان در مورد همسران پسر خواندگانشان – به ویژه آن گاه که از ایشان حاجت خویش را برآورده باشند – محظوری نباشد، و امر الهی انجام یافتنی است.
براساس آیه یاد شده، زید فرزند خوانده رسول خدا (ص) که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دلیل آزاد کردن وی به او لطف نموده است، با زینب ازدواج نموده و به دلیل ناسازگاری با وی نزد رسول خدا (ص) آمده و مسئله طلاق او را پیشنهاد کرده و پیامبر (ص) و پیامبر (ص) زید را از این کار بر حذر داشته و او را به پرهیز و ترس از خدا سفارش فرموده است و هنگامی که رسول خدا (ص) به منصرف کردن زید از جدایی با همسرش موفق نمی شود بین زید و همسرش طلاق و جدایی حاصل شده و پس از آن برای از بین بردن دیدگاه حرمت زنان فرزند خوانده ها بر پدر خوانده هایشان که پیش از آن معمول بوده پیامبر (ص) با همسر زید ازدواج نموده و به این صورت دیدگاه یاد شده را باطل می فرماید، و نشان می دهند که حرمت ازدواج مخصوص زنان فرزندان واقعی است و شامل زنان فرزندان خوانده ها نمی شود:
از جمله «وَ تُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَی النَّاسَ» استفاده می شود که آنچه رسول خدا (ص) پنهان داشته و به دلیل ترس آن را اظهار نمی کرده وجوب ازدواج وی با همسر زید بوده که به دلیل از بین بردن حرمت ازدواج پدر خوانده با همسر فرزند خوانده صورت گرفته نه به دلیل لذت و هواهای نفسانی.
ارسال نظر