|
|
کدخبر: ۱۷۶۹۰۷

جیمی کارتر می گوید: در سال ۲۰۱۲،۳۶هزار تجاوز جنسی در واحدهای ارتشی آمریکا وجود داشته که تنها حدود ۳۰۰ مورد آن، یعنی یک درصد کل آمار، مجازات شده اند. کارتر به سانسور رسانه ای تجاوز به دانشجویان دختر آمریکایی هم اعتراض دارد.

گروه فرهنگی مشرق- «جیمی کارتر»(Jimmy Carter)، سی و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده، در سال ۱۹۸۱ با کاخ سفید وداع گفت. او یکی از رئیس جمهورهای فعال آمریکا محسوب می شود. سال بعد از وداع با کاخ سفید، یعنی در ۱۹۸۲ کارتر و همسرش، «روزیلن کارتر» مرکزی را تاسیس کردند که برای گسترش صلح و سلامت در سراسر جهان فعالیت می کرد. آنها نام مرکز را «کارتر» گذاشتند. او تاکنون ۲۸ عنوان کتاب نوشته و آنطور که عنوان شده به دلیل «دهها سال تلاش خستگی ناپذیر برای حل درگیری های بین المللی، پیشرفت دموکراسی، حقوق بشر و توسعه های اقتصادی و اجتماعی» در سال ۲۰۱۲ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.

یکی از مهمترین کتاب های او «تقاضا برای اقدام؛ زنان، مذهب، خشونت و قدرت» نام دارد. این کتاب کارتر بر آنچه که او آن را «جدی ترین چالش جهانی عصر جدید» می خواند، یعنی «تبعیض و سوءرفتار جنسی زنان و دختران» متمرکز شده است. این کتاب، منعکس کننده دیدگاه کسی است که به بیش از ۱۴۵ کشور سفر کرده و شاهد سیستم تبعیض گرایانه ای است که زنان را از تحصیل، بهداشت و شانس برابر با مردان محروم ساخته؛ سیستمی که در آن، زنان به عنوان «دارایی شخصیِ مردان»، وادار به پذیرش بردگی و ازدواج در سن کودکی شده اند و یا همراه فرزندانشان در چرخه فقر و جنگ و خشونت به دام افتاده اند.

کارتر در کتاب مذکور درباره تکان دهنده ترین و نگران کننده ترین نمونه های نقض حقوق بشر، از قبیل کشتار میلیون ها کودک تازه متولد شده، سقط جنین، مثله کردن جنسی زنان، اپیدمی جهانی تجاوز به عنف، استفاده از تجاوز به عنوان ابزاری جنگی و قاچاق جهانی زنان و دختران جوان، نوشته است. این کتاب همچنین شامل مسائلی است که زنان و دختران آمریکایی را تحت فشار می گذارد، مسائلی چون؛ معافیت متجاوزان از مجازات تجاوزها و حمله های جنسی ارتش و دانشگاه های معروف آمریکا، یا تمایل آحاد جامعه آمریکا به تبعیض گرایی که منجر به ترفیع کمتر و درآمد پائین تر زنان و حضور بیشتر و پررنگتر مردان در شغلها و موقعیتهای مدیریتی و سیاسی و اجتماعی شده است.

در کتاب «تقاضا برای اقدام…»، کارتر به بررسی رابطه عمیق تعبیر غلط متون مذهبی در جوامع سکولار و تصور برتری مردان به زنان نزد خدا، که معمولا جهت توجیه بدرفتاری و مطیع سازی زنان و دختران جوان به کار برده می شود، نیز پرداخته است(کارتر بر این باور است که دلیل دور شدن او از کلیسا، تصمیم فرقه بابتیست جنوبی در سال ۲۰۰۰ مبنی بر ممانعت از حضور زنان روحانی و معلمان زن در مدارس دینی بود). او به علاوه، چنین مشکلاتی را به تکریم جهانی خشونت ارتباط می دهد و معتقد است که؛ «توسل به خشونت بعلاوه تعبیر نادرست کتاب مقدس، دو دلیل عمده هستند که در کشورهای سکولار باعثتبعیض می شود».

به گفته وی معاهده های بین المللی و ارزشهای اخلاقی، که از کتاب های مقدس و دیگر متون مقدس نشأت گرفته اند، ما را به عدالت و مهربانی و صلح و تساوی زنان و مردان و کاهش دردها و رنجها دستور داده اند؛ اگرچه، برخی از متون برگزیده توسط رهبران آئینهای متفاوت تحریف شده اند. بنابراین، رفتارهای تبعیض گرایانه و خشونت علیه زنان و تجاوزهای بدون مجازات و بقیه سوء رفتارهای جنسی و مثله کردن جنسی دختران تازه متولد شده و سقط جنین و قاچاق جهانی زنان و دختران جوان و حقوق کمتر و ترفیع کمتر برای زنان و منافع سیاسی برتر برای مردان، از جمله ادعاهای توجیهی جهان سکولار است.

دین و خشونت، ناسازگارند

کارتر پیش از این نیز عضو گروهی به نام «بزرگان»(The Elders) بود؛ گروهی که خود را «گروه مستقلی متشکل از رهبران برجسته جهانی می دانستند». اعضای این گروه، توسط نلسون ماندلا گرد هم آمده بودند. هدف نلسون ماندلا، به کارگیری نفوذ و تجارب جمعی، جهت حمایت از صلح، بررسی دلایل عمده رنج بشر، و ترویج منافع مشترک بشریت بود.

گروه بزرگان معتقد بر برابری حقوق زنان بودند. «آنها خواستار پایان یافتن بکارگیری آموزه های سنتی کذب جهت توجیه رفتارهای تبعیض گرایانه علیه زنان و دختران بودند». از نظر کارتر، این باور که مردها در برابر خدا از زنان برتر هستند، بهانه ای است برای مردان بیرحمی که با همسرانشان بد رفتاری می کنند، سربازانی که تجاوز به عنف می کنند، کارفرمایی که حقوق کمتری را برای زنان در نظر می گیرد، والدینی که جنین مونثرا سقط می کنند و… زمان آن فرا رسیده که جرأت مبارزه با این باورها را داشته و در مسیری گام برداریم که حقوق زنان و مردان، دختران و پسران برابر باشد».

کارتر بر این باور است که اقدامات مؤثر و مؤکد تک تک افراد، موجبات کاهش رنج زنان و دختران را فراهم می آورد که مسلماً بر تمام جامعه تأثیرگذار خواهد بود. کارتر در کتاب «تقاضا برای اقدام…»، ۲۳ توصیه را «که جاده های پیشروی را هموار می کند» ارائه داده است. کارتر در کتاب خود نوشته است: «تجارب شخصی من و اظهارات زنان شجاع جهان حاکی از آن است که انکار فراگیر حقوق زنان، بیش از نیمی از جهان را فراگرفته و این تبعیض، موجب آسیب رسیدن به همه - زنان و مردان - می شود. چنانچه بشر به دنبال رهایی از چرخه جنگ و فقر و ظلم است، وفاداری جهانی به حقوق بشر، امری ضروری است».

آنچه که در این کتاب و مصاحبه های کارتر جالب توجه است، این حقیقت است که او پیکان انتقاداتش را بیش از هر جا به سیاست، اخلاق و جامعه جدید آمریکا نشانه رفته است. او با بیان نقل قولی از «مارتین لوتر کینگ»؛ یکی از فعالان مبارزه با آپارتاید در آمریکا با این تقریر که: «دولت من، بزرگترین حامی خشونت در جهان محسوب می شود؛ به این ترتیب چگونه می توانم کشورهای ظالم جهان را خطاب قرار دهم؟» تاکید می کند که ما چطور می توانیم داعیه دار دفاع از حقوق زنان باشیم در حالی که سیاست هایمان موجب تقویت و رشد خشونت در جامعه می شود.

کارتر صراحتا می گوید: «فریاد زدن حقوق زنان، بدون در نظر گرفتن عواملی که موجب تقویت و پرورش خشونت در جامعه و جهان می شود، غیر ممکن است!». این حقیقتی است که به باور بسیاری از کارشناسان عرصه حقوق بشر به خوبی در خصوص کشوری مانند آمریکا صدق می کند. در ادامه بخشی از مصاحبه «کارتر» با «ماریان شانل» یکی از اهالی رسانه آمریکا درباره انتشار کتاب «تقاضا برای اقدام: زنان، مذهب، خشونت و قدرت» آمده است:

ماریان شانل(مصاحبه کننده): چه چیزی الهام بخش شما برای نگارش کتاب «تقاضا برای اقدام: زنان، مذهب، خشونت و قدرت» بود؟

جیمی کارتر: مرکز کارتر، به ۷۹ کشور جهان سفر کرده است که بسیاری از این کشورها، از فقیرترین کشورهای جهان سوم محسوب می شوند. در مزارع و در میان خانواده های محلی که تنها یک یا دو فرزند پسر داشتند، با موارد متعدد بدرفتاری با زنان و دختران و نیز محروم کردن آنها از غذای کافی و امکانات بهداشتی و تحصیلی روبرو شدیم. در سفرهایمان، کشتار دختران تازه متولد شده و سقط جنینهای دختر را - تنها به خاطر مونثبودنشان - به چشم دیده ایم.

در مرکز کارتر، سالانه ۳ جلسه بین الملل برگزار می شود، که آخرین جلسه ما در ماه ژوئن برگزار شد. ما از فعالان زن مالزیایی و دیگر نقاط جهان دعوت به عمل آوردیم. به تازگی از رهبران مذهبی نیز برای شرکت در جلسات خود دعوت کرده ایم. ولی پس از ۳ سال، به تازگی به این نتیجه رسیده ایم که با مشکل بزرگی مواجه هستیم؛ بزرگتر از آنکه تصورش را می کردیم. بنابراین بر آن شدم که با نوشتن کتاب و انجام برنامه های ارتقایی، توجه همگان را به سوء رفتار با زنان و دختران جلب کنم.

شانل: به نظر شما مشکلات پیش روی زنان و دختران سراسر جهان چیست؟

کارتر: در جنگ جهانی دوم، ۴ میلیون نفر کشته شدند، و متأسفانه در عصر کنونی، نوزادان دختری که توسط والدینشان کشته می شوند، ۴ برابر کشتارهای جنگ جهانی دوم هستند. برخی از نوزادان دختر، پس از تولد توسط والدین خود خفه می شوند و برخی نیز در صورت دسترسی به فن آوری سونوگرافی، پس از تعیین جنسیت و پیش از تولدشان سقط می شوند. این مساله، یکی از وحشتناکترین مشکلات محسوب می شود.

مشکل دوم، قاچاق بین المللی انسان است که در مقایسه با قرن نوزدهم افزایش چشمگیری داشته است و البته در کشور ما(ایالات متحده آمریکا) نیز رخ می دهد - بر اساس گزارش امور خارجه، آمار قاچاق انسان به خارج از مرزهای بین المللی در سال گذشته، ۸۰۰۰۰۰ نفر بوده است. و %۸۰ آنها دخترانی بودند که به عنوان برده های جنسی به فروش رسیده اند. آتلانتا، منطقه کلیدی آمریکا برای برده داری است، چرا که بزرگترین فرودگاه جهان را در خود جای دارد و مسافران بسیاری از نیمکره جنوبی دارد. بنابراین، دخترها با قیمت پایین خریداری می شوند. به طور مثال، قیمت میانگین دختران آفریقایی و آمریکای جنوبی، در حدود ۱۰۰۰ دلار است؛ حال آنکه خریداری دختران اروپایی، هزینه ای در حدود ۸۰۰۰ دلار خواهد داشت. از اینرو، قاچاق در کشور ما بیداد می کند.

مشکل دیگر، که البته در آمریکا نیز به وقوع می پیوندد، سوء رفتار شرم آورانه با دانشجویان دختر - در دانشگاههای بنام آمریکا - است. و البته، این سوء رفتارهای جنسی مجازات نمی شوند؛ چرا که مدیران و رؤسای دانشگاهها تمایلی به بی اعتباری دانشگاههای خود ندارند. در صورت تعقیب قانونی این جرایم، حقایق به گوش عموم رسیده و دانشگاهها اعتبار خود را از دست می دهند. بدین ترتیب، از جرایم جنسی خاطیان چشم پوشی می شود. در واقع، نیمی از تجاوزهای جنسی که در دانشگاهها صورت می گیرد، توسط تجاوزگران زنجیره ای صورت می گیرد، چرا که آنها آگاهند که از مجازات معاف هستند. اخیرا خبرهای بسیاری مبنی بر سوءرفتارهای جنسی نیروهای نظامی آمریکا منتشر شده است. سال ۲۰۱۲،۳۶۰۰۰ تجاوز جنسی در واحدهای ارتشی وجود داشته که تنها حدود ۳۰۰ مورد آن یعنی %۱ کل آمار، مجازات شده اند.

شانل: ریشه مشکلات را در کجا می بینید؟

کارتر: ۲ دلیل عمده وجود دارد. اولی، سنت در جامعه ما است. اگر شوهر مایل به بدرفتاری با همسر خود است و یا اگر کارفرمایان شرکتهای بزرگ آمریکایی به کارمندان زن خود حقوق کمتری می پردازد، در واقع به این دلیل است که باورهای سنتی آنها بر پایه برتری مردان بر زنان است. به طور مثال، کلیسای کاتولیک به زنان مجوز کشیش شدن نمی دهد و در فرقه تعمیدگرایی(باپتیست) که ۷۰ سال به آن وفادار بودم، از حضور زنان در دو جایگاه ممانعت می کند؛ یکی به عنوان روحانی ارتش و دیگری مدرس مدارس دینی - آنها معتقدند که یک زن در کلاسهایی که حتی یک مرد حضور داشته باشند مجاز به تدریس نیست. بنابراین در زندگی سکولار هم، به زنان با چشم حقارت نگریسته می شود، چنین اقدامات شرم آوری کاملاً صحیح قلمداد می شود.

دلیل دیگر، سوء تعبیر از متون مذهبی است. برخی از رهبران مذهبی، کتاب مقدس و دیگر متون مذهبی را جهت جاودانی نمودن ادعاهایشان که زنان نزد خدا از مردان پست تر هستند، تحریف کرده اند. بسیاری مخالف این ادعاها هستند، ولی برای بهره مند شدن از منافع بیشتر، سکوت اختیار کرده اند. این ادعای کذب، توجیه تبعیض گرایی سکولارها و نیز توجیه بدرفتاری با زنان و دختران است.

و دیگری، ارتکاب بیش از حد خشونت در کشور ما آمریکا است. کشور ما در جنگهای بیشتری شرکت کرده است - در حدود ۳۰ بار - که همه آنها یک طرفه و از سوی ما بوده اند. زندانیان کنونی آمریکا در ۳۰ سال گذشته، ۷.۵ برابر شده است. مبادرت به خشونت، عامل دیگر بدرفتاری با زنان و کودکان است.

کینگ لوتر در یکی از سخنرانیهایش در نیویورک سیتی، اظهار داشت: «دولت من، بزرگترین حامی خشونت در جهان محسوب می شود؛ به این ترتیب چگونه می توانم کشورهای ظالم جهان را خطاب قرار دهم.» لوتر از آمریکائیها خواست که با دید بازتری به رابطه تفکیک ناپذیر آزادی و عدم خشونت گرایی بنگرند. با این دید، خطاب قرار دادن حقوق زنان، بدون در نظر گرفتن عواملی که موجب تقویت و پرورش خشونت در جامعه می شود، غیر ممکن است. جنگ گرایی، سیستم قضایی ناعادلانه، مبارزه با تروریسم، راه حل خشونتهای جنسی نیستند.

شانل: ارائه این آمار و ارقام موجب ایجاد ترس و دلهره می شود. به نظر شما، مردم با شنیدن این حقایق چه عکس العملی نشان می دهند؟

کارتر: کاملاً درست است. با توجه به حضور من در برنامه های مختلف رادیویی و تلویزیونی، بدون شک مردم علاقه ای به شنیدن ندارند. قطعاً روسای دانشگاهها علاقه ای به شنیدن این مهم ندارند که دانشجویان دختر در دانشگاههای آنها مورد تجاوز قرار می گیرند. به طور حتم آنها از این مهم مطلع هستند ولی به جای مقابله صحیح با مشکلات و وارد شدن از مجرای قانونی و برای حفظ اعتبار خود، از جرایم دانشجویان مرد خود چشم پوشی می کنند و از عمومی شدن اخبار سوء کردارهای جنسی ممانعت به عمل می آورند.

به طور حتم سوء استفاده از یک دانشجوی سال دوم نیروی دریایی آمریکا را به خاطر می آورید که سال گذشته مورد تجاوز جنسی سه بازیکن فوتبال قرار گرفت. آگوست گذشته، این دانشجو در جریان یک سوال و جواب وحشتناک که ۲۱ ساعت به طول انجامید، به سوالات شرم آور وکلای فوتبالیستها پاسخ داد و در پایان با بیگناه شناخته شدن بازیکنان فوتبال خاطی، ارتش آمریکا اعلام کرد که گزارش دختر دانشجو، اشتباهی بیش نبوده است! بنابراین باید اقدامی کرد و به نظر من، پرزیدنت، واشنگتن پست، هافینگتون پست، نیویورک تایمز و همه رسانه های آمریکا می توانند در این مسیر موثر واقع شوند.

ارسال نظر

پربیننده ترین

آخرین اخبار