سی وپنجمین مقاله ی شفاهی استاد رحیم پور؛
سینما تقسیم بر دو: «هدایت» و «اغواء» + صوت
سی وپنجمین مقاله یبه استاد رحیم پور بحثی در «نظریه ی هنر اسلامی» پرداخته و تبیین مؤلفه هایی از این دست را مورد توجه قرار داده است.
به گزارش مشرق،مؤسسه فرهنگی هنری «طرحی برای فردا» ضمن گرامی داشت سال گرد شهادت سید مرتضی آوینی نخستین هفته نامه ی صوتی استاد حسن رحیم پور(ازغدی) در سال ۹۳ را به مناسب «روز هنر انقلاب اسلامی» منتشر کرد.
این مقاله ی شفاهی به بحثی در «نظریه ی هنر اسلامی» پرداخته و تبیین مؤلفه هایی از این دست را مورد توجه قرار داده است:
- تفنّن، لذّت، شادی، ملازمه ی ذاتی با «غفلت» ندارد و می تواند معطوف به بصیرت و رشد باشد.
- هنر و سینما، هم به لحاظ اندیشه و انگیزه ی «هنرمند» و هم به لحاظ نتیجه کار او، قابل تقسیم به اسلامی و غیر اسلامی است.
- نیازهای غریزی، عاطفی و فطری بشر می تواند بستر رشد یا سقوط فرد و جامعه بوده و توسط هنرمند مورد حُسن یا سوء استفاده قرار گیرد.
- نوع استفاد ی هنرمند از نقاط ضعف مخاطب و تمایلات مثبت یا منفی او، ماهیت هنر را تغییر می دهد.
- انکار غایت برای «هستی» و «انسان» به انکار غایت برای هنر و هنرمند می انجامد.
- همه ی تمایلات مخاطب، مستوجب ارضاء و مستحقّ اعتناء از سوی هنر و هنرمند نیست؛ «تمایلات بشر» به عقلانی و نفسانی، اخلاقی و غیراخلاقی و عادلانه و ظالمانه تقسیم می شود، پس هنر و هنرمند نیز به دو دسته ی ارزشی و غیرارزشی تقسیم شدنی است.
- هنرمند مسلمان، اصالت را به نیازهای معنوی و تکامل طلب می دهد و نیازهای مادی را بی آن که انکار کند، در جهت نیازهای اصیل تر راه بری می کند.
- هنر اسلامی، غرائز حیوانی(خشم و شهوت و توهم) را نه تحریک، بلکه تعدیل و به سوی تکامل هدایت می کند.
- هر «جذابیّتی» و هر نوع تأثیرگذاری و تصرّف در ذهن و روح مخاطب، لزوماً به معنای اغواء، استحاله، حق گریزی و واقع ستیزی نیست.
- سینمای اسلامی نیز از عنصر ابهام، ایهام، تفنّن، زیبایی، تعلیق و تلذّذ بهره می گیرد اما در جهت تعلیم و تهذیب و نه علیه آن.
- جذابیت در هنر اسلامی، نه «هدف» و نه وسیله در جهت اهداف باطل بلکه «وسیله» ای در جهت خیرات و ارزش ها و عدالت و محبّت و اخلاق و عقلانیت است.
- سینمای تخیلی، ترسناک، کمدی، درام، حماسی و… همگی به اسلامی و غیراسلامی، تقسیم شدنی و در جهت تعدیل و ارتقاء بشر یا تحریک و انحطاط او به کارآمدنی است.
- سینمای داستانی و مستند، هر دو می توانند دینی یا غیر دینی باشند.
- خداوند در قرآن با وعده وعیدهای بهشتی و جهنّمی، از قوای شهوت، ترس، خشم و تخیّل انسان در جهت اصلاح بشر استفاده فرموده است.
- «خنده» ی غفلت و تمسخر و عصیان، هدف «هنر باطل» و سینمای شیطانی است و «خنده» ی شادی و محبت و شگفتی، هدف «هنر حق» و سینمای اسلامی است.
- ترس ها و غم های مادی و دنیوی ناشی از یأس، حسادت، نفرت، حرص و همان ترس و غم غیراسلامی و ابزار کار «سینمای غیردینی» است و ترس های عقلانی و غم های اخلاقی و معنوی، ابزار کار سینمای اسلامی و عامل رشد و تعالی است.
- سلسله جنبانی نمایشنامه نویسی جدید و داستان کوتاه با امثال میرزافتح علی آخوندزاده و صادق هدایت به توهّم «ملازمت هنر جدید» با کفر و شکاکیّت و اسلام ستیزی و عقیده به امتناع «هنر» اسلامی و نفی «سینما» ی دینی و محال انگاشتن «ادبیات» از نوع دینی دامن زده است.
این مقاله ی شفاهی به بحثی در «نظریه ی هنر اسلامی» پرداخته و تبیین مؤلفه هایی از این دست را مورد توجه قرار داده است:
- تفنّن، لذّت، شادی، ملازمه ی ذاتی با «غفلت» ندارد و می تواند معطوف به بصیرت و رشد باشد.
- هنر و سینما، هم به لحاظ اندیشه و انگیزه ی «هنرمند» و هم به لحاظ نتیجه کار او، قابل تقسیم به اسلامی و غیر اسلامی است.
- نیازهای غریزی، عاطفی و فطری بشر می تواند بستر رشد یا سقوط فرد و جامعه بوده و توسط هنرمند مورد حُسن یا سوء استفاده قرار گیرد.
- نوع استفاد ی هنرمند از نقاط ضعف مخاطب و تمایلات مثبت یا منفی او، ماهیت هنر را تغییر می دهد.
- انکار غایت برای «هستی» و «انسان» به انکار غایت برای هنر و هنرمند می انجامد.
- همه ی تمایلات مخاطب، مستوجب ارضاء و مستحقّ اعتناء از سوی هنر و هنرمند نیست؛ «تمایلات بشر» به عقلانی و نفسانی، اخلاقی و غیراخلاقی و عادلانه و ظالمانه تقسیم می شود، پس هنر و هنرمند نیز به دو دسته ی ارزشی و غیرارزشی تقسیم شدنی است.
- هنرمند مسلمان، اصالت را به نیازهای معنوی و تکامل طلب می دهد و نیازهای مادی را بی آن که انکار کند، در جهت نیازهای اصیل تر راه بری می کند.
- هنر اسلامی، غرائز حیوانی(خشم و شهوت و توهم) را نه تحریک، بلکه تعدیل و به سوی تکامل هدایت می کند.
- هر «جذابیّتی» و هر نوع تأثیرگذاری و تصرّف در ذهن و روح مخاطب، لزوماً به معنای اغواء، استحاله، حق گریزی و واقع ستیزی نیست.
- سینمای اسلامی نیز از عنصر ابهام، ایهام، تفنّن، زیبایی، تعلیق و تلذّذ بهره می گیرد اما در جهت تعلیم و تهذیب و نه علیه آن.
- جذابیت در هنر اسلامی، نه «هدف» و نه وسیله در جهت اهداف باطل بلکه «وسیله» ای در جهت خیرات و ارزش ها و عدالت و محبّت و اخلاق و عقلانیت است.
- سینمای تخیلی، ترسناک، کمدی، درام، حماسی و… همگی به اسلامی و غیراسلامی، تقسیم شدنی و در جهت تعدیل و ارتقاء بشر یا تحریک و انحطاط او به کارآمدنی است.
- سینمای داستانی و مستند، هر دو می توانند دینی یا غیر دینی باشند.
- خداوند در قرآن با وعده وعیدهای بهشتی و جهنّمی، از قوای شهوت، ترس، خشم و تخیّل انسان در جهت اصلاح بشر استفاده فرموده است.
- «خنده» ی غفلت و تمسخر و عصیان، هدف «هنر باطل» و سینمای شیطانی است و «خنده» ی شادی و محبت و شگفتی، هدف «هنر حق» و سینمای اسلامی است.
- ترس ها و غم های مادی و دنیوی ناشی از یأس، حسادت، نفرت، حرص و همان ترس و غم غیراسلامی و ابزار کار «سینمای غیردینی» است و ترس های عقلانی و غم های اخلاقی و معنوی، ابزار کار سینمای اسلامی و عامل رشد و تعالی است.
- سلسله جنبانی نمایشنامه نویسی جدید و داستان کوتاه با امثال میرزافتح علی آخوندزاده و صادق هدایت به توهّم «ملازمت هنر جدید» با کفر و شکاکیّت و اسلام ستیزی و عقیده به امتناع «هنر» اسلامی و نفی «سینما» ی دینی و محال انگاشتن «ادبیات» از نوع دینی دامن زده است.
ارسال نظر