همه چیز درباره کیکاوس یاکیده
او در نقش احمد دوست محمدرضا گلزار در فیلم «آتش بس» نقش آفرینی کرد.
به گزارشامید،متولد ۲۰ بهمن ۱۳۴۷ تهران. یاکیده نام یک آتشکده است. اصالتی بوشهری دارد. پدرش بوشهری و مادرش تهرانی است. از همان دوران کودکی عاشق نوشتن بود و از نوشتن بسیار احساس آرامش می کرد. متاهل است. در عرصه تبلیغ کاورها و تیزرهای تبلیغاتی هم حضور دارد و این کار را اصلاً عیب نمی داند چرا که معتقد است بخشی از کارش به تیزر اختصاص دارد و عرصه دیگری از صداپیشگی است و می گوید برای تبلیغ یک کاور و حضور در تیزر تبلیغاتی باید خیلی توانایی داشت. روی رفاقت او می شود حساب ویژه ای باز کرد. بسیار تمیز و شیک پوش است. کتابی منتشر کرده است به نام «بانو و
آخرین کولی سایه فروش» که رویکردی متفاوت به شعر سپید است.
او در نقش احمد دوست محمدرضا گلزار در فیلم «آتش بس» نقش آفرینی کرد. همچنین نقش پلیس در فیلم «زن زیادی» و دوبله صدای نقاش آمریکایی «باب راس» در سری برنامه «لذت نقاشی» توسط وی انجام شده است و به جای «جرویس پندلتون» در «بابا لنگ دراز» هم او صحبت کرده است. تا به حال مجموعه شعر «بانو و آخرین کولی سایه فروش»، مجموعه داستان «کوچه بابل» و مجموعه شعر «کولی پیراهن تنگ یک خواب بلند» از وی منتشر شده است. جدا از اینکه دستی در شعر و شاعری دارد در عرصه فیلمنامه نویسی، مجسمه سازی و نقاشی نیز فعالیت دارد.
به عنوان گوینده اول جشنواره تبلیغات در سال ۸۱ شناخته شد. از سال ۶۹ به صورت مستمر در عرصه دوبله و گویندگی فعالیت داشته است. در فیلم «پنجره مخفی» و «چارلی و کارخانه شکلات سازی» به جای «جانی دپ» و در فیلم «کارآگاه» به جای «جود لاو» و… صحبت کرده است.
گوینده متن «راه آبی ابریشم» بوده است. در سال ۲۰۰۲ از سوی انجمن بین المللی شعر آمریکا دیپلم افتخار گرفت. همچنین شاعر برگزیده سایت ۲۰۰۳ شد. در سال ۲۰۰۴ هم نشان شعر شایسته و موفق را از سمپوزیوم شعر واشنگتن دی سی گرفت. در یک روز برفی برای تست گویندگی و دوبله به صدا و سیما رفت و پذیرفته شد. آن موقع تئاتر کار می کرد. اولین جمله ای که در دوبله گفت مربوط به فیلم «طریق القدس» بود که به جای یک سرباز رومی گفت: «قربان این مرد اظهار می کنه فرمانده بزرگیه.»
مجسمه سازی را زندگی می داند. از دوران دبستان کار تئاتر را آغاز کرد. در دوران دبستان نمایشنامه ای در مدرسه شان اجرا شد، آن را کاملاً حفظ کرد و بعد همراه دوستانش آن را در پیاده روی محل اجرا کرد. «روزهای زرد»، «پابلو نرودا»، «تیغ کهنه»، «اوراق شناسایی»، «در رستوران»، «همه پسران من» و… تئاترهایی است که در آن ایفای نقش کرده است. هدفش در زندگی رسیدن به آرامش است. ورزش کردن جزو برنامه های همیشگی اوست. خاطره ای را از خود این گونه تعریف می کند: «فیلم «جایی که کبوتران می میرند» را با خانم فهیمه راستکار کار می کردم. هنوز مدت زیادی از ورود من به دوبله نگذشته بود و من آمادگی
گفتن رل های اصلی را نداشتم. در شرایط خاصی خانم راستکار رل اصلی این فیلم را که پسری بود، جلو من گذاشت بدون هیچ پیش زمینه و قرار قبلی. این فیلم یک صحنه بسیار عاطفی داشت که مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد. پسری که من جایش حرف می زدم، فکر می کرد که پدرش، پدربزرگش را دوست ندارد، اما در بیمارستانی که پدربزرگ در آن بستری بود پی برد که پدر عاشقانه پدربزرگ را دوست دارد. این صحنه این گونه بود که پدر به آرامی صورت پدربزرگ را اصلاح می کرد و پسر از لای در این صحنه را می دید. آنقدر بغض کرده بوودم که نمی توانستم حرف بزنم، نمی دانستم چه کنم با بغض که نمی شد گویندگی کرد. یک دفعه برق رفت و
من فرصت پیدا کردم در گوشه ای بغض فرو خورده خود را بشکنم و سیر گریه کنم و سبک شوم و بتوانم کار را ادامه دهم.»
معتقد است در اثر هنری امضای هر کسی بخشی از خود اوست. از آن دست آدم هایی است که می توان حرف های ویژه ای از او شنید. حس خوب و انرژی مثبتی در برخورد با او به طرف مقابل منتقل می شود. در عرصه دوبله انیمیشن فعالیتی ندارد و می گوید در این زمینه استعدادی ندارم. وقتی اولین بار شعرش را برای یکی از نشریات فرستاد و چاپ شد از خوشحالی پرواز کرد. ولی به قول خودش نمی داند شعر از چه زمانی در وجودش نهادینه شده است. یاکیده از بازیگران اصلی مجموعه تلویزیونی «هوش سیاه یک و دو» است که چندی پیش از تلویزیون پخش شد.
روزهای زندگی / شماره ۴۲۵ / نیمه اول مرداد ماه ۹۲ / از: زهرا مکرم رفتاری / صفحه ۵۳
ارسال نظر