محمد ایمانی
قطعیات و ابهامات مذاکره ژنو
مذاکرات ژنو چه به توافق بینجامد و چه به دور بعدی موکول شود، پایان مصاف ما با استکبار آمریکا نخواهد بود.
ما در قبال استکبار آمریکا در موقعیت مبارزه در یک جبهه بزرگ قرار داریم و نه در موقعیت معامله، چه اینکه اقتضای هر نوع معامله و توافق انسانی دوطرفه، احترام متقابل و صداقت و توازن است و این ویژگیها، ذاتاً در تناقض و تعارض با استکبار آمریکاست.
مذاکرات ژنو ۳ پس از سه روز مذاکره به کجا انجامید؟ محل نزاع کجاست که مذاکرات را کشدار کرده است؟ با کدام «بارمبندی» میتوان به مذاکرات نمره داد؟ کدام توافق، بد و کدام توافق، خوب است؟ آیا میتوان با رژیم آمریکا به توافق مثبت رسید و سپس به صلح و مسالمت میان طرفین دست یافت؟ اینها پرسشهایی است که در متن و حاشیه مذاکرات هستهای به میان کشیده میشود.
دیشب در سومین شب از مذاکرات، برخی اخبار فاقد منبع و جزئیات مشخص از احتمال «رفع اختلاف بر سر غنیسازی» و مذاکره درباره رآکتور آب سنگین اراک حکایت میکرد بیآن که از دقت حقوقی و کارشناسی برخوردار باشد. به عنوان مثال رسانهها دیشب از «پشت سرگذاشتن اختلاف حول محور غنیسازی در ایران» سخن گفتند. آیا این بار حداقل توافق به دست میآید یا رسانههای ایرانی به ماجرای دور قبلی مذاکرات گرفتار میشوند که چند ساعت تا پس از نیمه شب منتظر ماندند اما سرانجام مذاکرات ناتمام ماند؟! طبق برخی اخبار ممکن است ادامه مذاکرات به امروز موکول شود.
لفظ مبهم «توافق» لفظ غلطاندازی است که میتواند به اعتبار ابهام و اشتراک لفظ، راه به مغالطه ببرد. طیفی از توافقها را میتوان از مطلوب و ایدهآل تا متوسط و زیانبار رصد کرد همچنان که با دغلبازیهای آمریکا، موضوع غنیسازی نیز دچار همین ابهام شده است. توافق مطلوب از نگاه ایران آن است که اولاً به اعتبار رویکرد انکاری آمریکا و غرب نسبت به حق تصریح شده غنیسازی برای اعضای پیمان انپیتی، طرف غربی این حق قانونی ایران را محترم اعلام کند و به حق بهرهمندی از چرخه کامل سوخت تمکین نماید.
ثانیاً تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی که به بهانه غنیسازی اورانیوم در ایران وضع شده، به اعتبار تمکین به حق قانونی ایران لغو شود و متقابلاً ایران، اقدامات شفاف و اعتمادساز را مطابق انپیتی به انجام رساند. در مقابل توافق بد آن است که طرف غربی اولاً از امضای حق مصرح ایران طفره برود و آن را به آینده موکول کند ثانیاً ساختار اصلی تحریمها برقرار بماند.
ثالثاً غرب امتیازهایی بگیرد و مایل به واگذاری امتیاز پایاپا، متوازن و متقابل نباشد. با این بارمبندی میتوان هرگونه توافق پیشنهادی را ارزیابی کرد و به آن از صفر تا ۲۰ نمره داد. هرگونه توافقی که راه «دررو» و دور زدن تعهدات در ۶ ماه یا یک سال بعد را برای غرب باز بگذارد و به عبارت منطقی جامع و مانع نباشد، طبیعتاً در زمره توافقهای بد رتبهبندی میشود؛ نظیر توافقهایی که ۱۰ سال پیش در سعدآباد و بروکسل و پاریس به امضا رسید.
در ساعات پایانی جمعه شب هنوز ابهامات و مجهولات زیادی درباره محتوای مذاکرات ژنو ۳ وجود دارد. متأسفانه گارد کاملاً بسته هیئت مذاکره کننده ایرانی در قبال رسانههای خودی و گارد باز طرف غربی در قبال رسانههای خودشان، همچنان میدان مانور به مراتب گستردهتری را به حریف میدهد. اما از این نقصان که بگذریم، برخی معلومات کمک میکند پارهای از مجهولات را شفافسازی کنیم یا لااقل به درک بهتری از ذهنیت حریف در پای میز مذاکره برسیم. روز قبل از شروع مذاکرات، باراک اوباما در نشست شورای مدیریت روزنامه والاستریت ژورنال سخنانی گفت که از فقدان اراده برای توافق متوازن، برابر و سازنده حکایت میکرد. او گفت «ایران حتی در صورت توافق موقت در مذاکرات هستهای ژنو باز هم ضربههای اقتصادی خواهد خورد زیرا تحریمهای تنبیهی شدید علیه این کشور همچنان پابرجا خواهد ماند.
به خاطر اینکه تحریمها مؤثر بود ما توانستیم ایران را به صورت جدی به مذاکره باز گردانیم(!) ماهیت توافق این خواهد بود که آنها پیشرفت در برنامه هستهای را متوقف خواهند کرد. آنها ما را در معرض بازرسیهای جدیتر از اکنون و در برخی موارد بازرسیهای روزانه قرار خواهند داد. در عوض آنچه ما انجام خواهیم داد اندکی گشایش(در تحریمها) خواهد بود که آن هم برگشتپذیر است.
اقدامات تحریمی شدید در زمینه صادرات نفتی یا امور بانکی بینالمللی به قوت خود باقی خواهد ماند». همین اظهارات سند روشنی است از آنچه رهبر معظم انقلاب به عنوان خودبرتربینی، حق ناپذیری، رواداری جنایت نسبت به ملتها و فریبگری و رفتار منافقانه استکبار آمریکا برشمردند و تحریمها را ناشی از کینهورزی استکبار دانستند.
مقارن با اظهارات اوباما، معاون وی جوزف بایدن در جمع گروهی از سناتورها اظهار داشت «هر نوع کاهش تحریمها نسبت به محدودیتهایی که باقی میمانند، جزئی و اندک هستند. در واقع آسایش خاطری که به ایران میدهیم در مقایسه با تحریمها، اندک و موقتی خواهد بود». پس از بایدن، نوبت جان کری بود که ادعا کند «انپیتی حقی برای غنیسازی ایران قائل نشده و این موضوع به نتیجه مذاکرات بستگی دارد.
البته این مسئله در گام اول مذاکرات که در آن هستیم حل و فصل نمیشود و انتظار نمیرود براساس توافق موقت حاصل شده در ژنو، تصمیمی درباره غنیسازی ایران در درازمدت اتخاذ شود. ما در این مذاکره درباره اینکه آیا ایران در درازمدت حق غنیسازی دارد یا نه تصمیم نمیگیریم». مفهوم این سخن میتوانست دلالت بر مطالبه امتیازهای نقد در برابر وعده سرخرمن یا حتی بدون آن باشد. آمریکا در مذاکرات ژنو موضوعاتی نظیر تعلیق غنیسازی ۲۰ درصد، ادامه «تعلیق» راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته جدید - که این تعلیق طی ۳ ماه اخیر بدون سر و صدا انجام گرفته - تأخیر در راهاندازی راکتور آب سنگین اراک، افزایش امکان بازرسیها و محدود کردن غنیسازی ۳/۵ درصد را پیش کشیده و متقابلاً - آنگونه که سامانتاپاور نماینده آمریکا در سازمان ملل گفت - وعده امکان دسترسی ایران به ۳ تا ۶ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی بلوکه شده را - بدون نقصان و خلل در تحریمهای بانکی و نفتی - داده است.
در کنار همه این اخبار، روزنامه نیویورک تایمز به قلم توماس فریدمن یادآوری میکند «توافقی که کری سعی دارد با ایران شکل دهد به دلایل مختلف در درازمدت به سود ما خواهد بود از جمله اینکه طبق این معامله انتظار میرود ایران در ازای لغو محدود چند تحریم، فناوری ساخت بمب هستهای خود را کاملاً متوقف کند، برخی از آنها را به عقب برگرداند و بازرسیهای سرزده بیسابقه را بپذیرد؛ این در حالی است که همه تحریمهای اصلی نفتی باقی میمانند و بنابراین ایران کماکان به شدت آسیبپذیر خواهد بود».
آمریکاییها گویا راه میانبری نیز میان «مخالفت صریح با حق غنیسازی» و «امضای صریح حق غنیسازی» جستهاند و آن شعبده «ابهام» و «تعلیق و کشداری عبارات» است. روزنامه تایم اواسط هفته گذشته در این باره از هدفگذاری آمریکا در مذاکرات ژنو برای «سرهمبندی توافق احتمالی با ایران» خبر داد و نوشت: «یکی از دشوارترین سؤالات در مذاکرات ژنو این است که آیا ایران از حق غنیسازی برخوردار است؟ پاسخ آمریکا فقط «خیر» و پاسخ ایران «صددرصد بله» است. کارشناسان میگویند احتمال رسیدن به توافقی که ایران حق غنیسازی نداشته باشد، بسیار اندک است.
رابرت آینهورن عضو اندیشکده بروکینگز معتقد است نمیتوان توافقی را تصور کرد که در آن ایران از غنیسازی دست بکشد… پیمان انپیتی غنیسازی را منع نکرده(اما) اگر آمریکا به صراحت حق ایران را بپذیرد، اساس تحریمها علیه ایران وجاهت قانونی خود را از دست خواهد داد و نمیتوان برای برخورد با کشوری که از حق تضمین شده و صریح برخوردار است، در سازمان ملل مجوز گرفت. آمریکا در ژنو باید «عملاً» به ایران حق غنیسازی بدهد بدون آنکه این حق را «قانونی» اعلام کند. خوشبختانه ظریف در این مسئله انعطافپذیر برخورد کرده و میگوید چون این حق لاینفک است، ما ضرورتی نمیبینیم به عنوان یک حق به رسمیت شناخته شود.
این ادبیات دالّ بر وجود اختلاف نظر، میتواند با معیارهای آمریکا مطابقت داشته باشد. گریسیمور که تا چندی پیش از چهرههای قدرتمند کاخ سفید بوده میگوید هرگونه توافق احتمالی، مسئله غنیسازی را سرهمبندی خواهد کرد. ما توافق میکنیم ایران برنامه غنیسازی محدودی داشته باشد بیآنکه به صراحت این حق را بپذیریم و ایران نیز مدعی میشود حق غنیسازی را به رسمیت شناختهایم».
در چنین صورتی آمریکا ۶ ماه دیگر پس از پایان دوره توافق میتواند مجدداً زیر اصل حق ایران بزند و اگر امتیازاتی نظیر کاهش غنیسازی ۲۰ درصد و… گرفته باشد، آن روز امتیازات دیگری در ازای پرداختن ۳-۴ میلیارد دیگر مطالبه کند که احتمالاً با عنایت به شرطیسازی اقتصادی به این مسکّن، آن امتیاز اصل غنیسازی خواهد بود! و البته آسوشیتدپرس معتقد است این ۳-۴ میلیارد دلار در برابر حفظ اصل تحریمها، مسکّن نخواهد بود.
البته اینها که گفته شد رؤیای طرف آمریکایی است و باید امیدوار بود فرزندان انقلاب در جبهه دیپلماتیک با مالاندیشی و ژرفنگری که یکی از مبانی نگرش اسلامی و سفارش نبوی(ص) است، فارغ از یک دوره زودگذر ۶ ماهه، رویکردی غایتنگرانه و استراتژیک به مذاکره و توافق داشته باشند. سفارش اولیای دین آن است که انسان مؤمن وقتی کاری را انجام میدهد به سرانجام آن بنگرد و آن را محکم و استوار - و نه نیمبند و آمیخته به سستی و خلل و رخنه - به انجام رساند.
شاید با همین تلقی هم بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی روز پنجشنبه علائمی از احتمال توقف مذاکرات و بازگشت به تهران از خود نشان داد. دکتر ظریف ساعات پایانی دیشب نیز اعلام کرد «تا زمانی که در همه چیز به توافق نرسیدهایم قاعده این است که روی هیچ چیز به توافق نرسیدهایم. یکی دو موضوع باقی مانده از اهمیت زیادی برخوردار است».
مذاکرات ژنوچه به توافق بینجامد و چه به دور بعدی موکول شود، پایان مصاف ما با استکبار آمریکا نخواهد بود. ما در قبال استکبار آمریکا در موقعیت مبارزه در یک جبهه بزرگ قرار داریم و نه در موقعیت معامله، چه اینکه اقتضای هر نوع معامله و توافق انسانی دوطرفه، احترام متقابل و صداقت و توازن است و این ویژگیها، ذاتاً در تناقض و تعارض با استکبار آمریکاست. استکبار به فرموده رهبرمعظم انقلاب از پیشرفت ملتها به اعتبار خود برتربینی دریغ میکند.
«استکبار» به خاطر خصوصیاتش[قادر نیست نظام اسلامییی مثل نظام جمهوری اسلامی را تحمل کند چون نظام اسلامی در اعتراض به استکبار پدید آمده، رشد کرده و قوی شده است…] استکبار[نمیتواند تحمل کند مگر وقتی که مأیوس شود. ملت ایران، جوانان ایران، فعالان ایران، کسانی که به هر دلیل ولو به دلیلی غیراسلامی به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کاری کنند که این یأس در دشمن به وجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد. برای دستگاه استکبار بسیار دشوار است که در این منطقه حساس عالم در غرب آسیا یک کشوری، یک نظامی، یک ملتی سر برآورده است که خود را متصل و مربوط و تبع به آن قدرت ابر قدرت نمیداند و مستقل حرکت میکند».
ارسال نظر