وداع با رمضان از زبان آیت الله تهرانی
«شب اول ماه رمضان درهای آسمانها باز میشود و تا شب آخر بسته نمی شود». اگر امشب شب آخر باشد درها بسته میشود، حواستان جمع باشد که الان در چه وضعی هستیم.
به گزارشامید- وداع با رمضان برای اهل آن وداع جانکاه و دشواری است، هم چنان که حضرت سیدالساجدین(ع) در بخشی از دعای مشهورشان می فرمایند: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گرانقدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از برکات را به ما بخشید… اکنون این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما جدا شد و تنهایمان گذاشت و ما این ماه را وداع می کنیم.»
امروز بیست و نهمین روز ماه ضیافت الهی است؛ ماه رمضان امسال با همه شور و حلاوت روحانی اش برای تهرانی ها غمی در دل نهفته داشت و آن خلأ بزم های معرفت و اخلاق استاد مبرز اخلاق و عرفان آیت الله آقامجتبی تهرانی بود. مرحوم آیت الله تهرانی در شش ماه رمضان پایانی عمر بابرکت خود سلسله مباحثی با موضوع دعا ایراد می کرد که این مباحثبنابه گفته حجت الاسلام شاه محمد پور، ﻣﺪﻳﺮ مؤﺳﺴﻪ ﭘﮋﻭﻫﺸﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﺼﺎﺑﻴﺢ ﺍﻟﻬﺪﻱ در قالب کتاب «حقیقت بندگی» منتشر خواهد شد.
وداع با ماه مبارک رمضان
آیت الله تهرانی در آخرین ماه رمضان عمر بابرکتشان پس از ارائه سلسله مباحثخود درباب دعا، در روز ۲۸ رمضان ۱۴۳۳ برابر با ۲۷ مردادماه ۱۳۹۱ مطلبی را در باب وداع با ماه رمضان مطرح کردند که متن کامل بیانات ایشان به شرح ذیل است:
ماه مبارک رمضان ماهی است که در آن به تلاوت آیات الهی یعنی قرآن و دعای به خیر برای خود و دیگران چه نسبت به امور دنیوی و چه اخروی ترغیب شده است.
بحثما در این ماه مبارک و بقیۀ بحثهای گذشته و بعد هم در ذیلش تذکّراتی که در ماه مبارک رمضان دادیم، باز هم راجع به دعا بود. در این جلسه، بنای بحثکردن ندارم، چون می خواهم این جلسه را جلسۀ آخر قرار بدهم.
به ذهنم آمد که مروری بر روایاتی که در باب ماه مبارک رمضان و آثاری که در این ماه از ناحیۀ خداوند متعال مترتب است وارد شده است، داشته باشم. روایات بسیار است و من به بعضی از روایاتی که در باب ماه مبارک رمضان وارد شده است اشاره میکنم.
همه بخشیده میشویم
در روایتی است که: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَی فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ»؛ خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار هفتاد هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند از آتش نجات می دهد، «فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ شب آخر ماه رمضان که می شود، «أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ»؛[۲] شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام آنچه که در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات می دهد.
آیا کسی هست که بخشیده نشود؟
در روایت دیگری داریم: «إِذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ غَفَرَ اللَّهُ لِمَنْ شَاءَ مِنَ الْخَلْقِ»؛ وقتی که شب اول ماه رمضان می شود خداوند هر کسی از مخلوقاتش، که مورد مشیّتاش قرار بگیرد تا او را بیامرزد مورد غفران قرار می دهد، «فَإِذَا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَهُم»؛ شب اول به هر مقدار بود، شب دوم دو برابر، «فَإِذَا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَ»؛ و هر شب بعد از شب دیگر دو برابرِ شب قبل بخشیده میشوند، «کُلَّ مَا أَعْتَقَ حَتَّی آخِرَ لَیْلَةٍ فِی شَهْرِ رَمَضَان»؛ تا شب آخر می شود،
«تُضَاعَفُ مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی کُلِّ لَیْلَة»؛[۳] که دو برابر آنچه که در هر شب بخشیده و از آتش نجات داده بود نجات می دهد که برای ما بزرگترین، بالاترین و ارزش مندترین اثر الهی درماه مبارک رمضان همین است، یعنی آمرزش و تطهیر است.
شقی چه کسی است؟
در خطبه ای، پیغمبراکرم خطاب به مردم فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ»؛ و بعد مهم اینجاست، «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ
فَسَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِیَّ»؛ این مهم است، «فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ»؛[۴] یعنی شقی تر از این نداریم که ماه مبارک رمضان بیاید و تمام بشود و شخصی مورد مغفرت واقع نشود. خدا شاهد است من این روایات را نگاه می کردم گفتم: خدایا! امشب که شب آخر است و بنای تو بر این است که بیایی و به اندازه تمام ماه ببخشی، پس ما هم یکی از آنها باشیم.
ماه مغفرت الهی رو به اتمام است
در روایتی از امام صادق(صلواتاللهعلیهماجمعین) است که: «قَالَ: مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَی قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ»؛[۵] کسی که در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت خدا قرار نگیرد، دیگر در آینده امید مغفرتی برای او نیست مگر اینکه، روز عرفه در عرفات دعا کند تا خدا از او بگذرد. دقّت کنید! می خواستم بگویم: اثر برجسته ای که در تمام روایات هست چیست؟ و آن «مغفرت» است.
دارد درها بسته میشود
روایتی بود که در گذشته متعرّض شده ام: «قال رسول الله(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) إِنَ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَی آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ»؛[۶] این روایت را مکرّر خوانده ام. شب اوّل ماه رمضان در های آسمان ها باز می شود و تا شب آخر بسته نمیشود. اگر امشب شب آخر باشد درها بسته می شود. میخواهم بگویم: حواستان جمع باشد که الآن ما در چه وضع و چه موقعیّتی قرار داریم.
هر زمان کسی آزاد میشود
در روایتی است از علی(علیهالسلام) است: «أَلَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةٌ مِنْ أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْهُ»؛[۷] علی(علیهالسلام) همین مطلب را می فرمایند. بعد دارد: «عَلَیْکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِکَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاء».[۸] در روایتی است که در آخر هر روز از روزهای ماه مبارک رمضان در وقت افطار،[۹] خداوند متعال هزار هزار نفر از آتش جهنّم آزاد میکند و چون شب جمعه و روز جمعه می شود در هر ساعتی، هزار هزار شخص را از جهنّم آزاد می کند.
آیا توبهمان قبول شده است؟
صحبت یکی یا دو روایت نیست. میخواستم فقط این را بگویم که: ماه رمضان را درک کردیم، امّا چه چیز گیرمان آمده؟ می توانید بگویید؟ در این ماه مبارکی که همۀ برکات درونش بوده است تا جایی که خواب در آن عبادت و نفس ها تسبیح است و این همه لطف از ناحیه خداوند آمده است؛ آیا بهره ای بردهایم یا نبردیم؟ گفتم این روایات را بخوانم و بگویم: بیایید امشب را غنیمت بشماریم. امشب برویم در خانه خدا و بگوییم: خدایا! غلط کردیم؛ خدایا! ما را ببخش؛ این همه را بخشیدی، ما را هم ببخش. ما بدتر از مشرکینی نبودیم که توبه کردند و توبه شان را قبول کردی؛ ما به ظاهر مؤمن هستیم، مسلمان هستیم و
قبولت داریم. امشب ما را دست خالی رد نکن؛ تو اکرم الاکرمین هستی.
امشب را قدر بدانیم
از خدا بخواهیم حاجات ما و دیگران را بدهد. این را تذکّر بدهم: امشب، چون درها باز است و تا سحر بسته نشده و فرصت داریم؛ هم از خدا برای خودتان درخواست کنید و هم برای دیگران، که البته بهتر است؛ چون در روایات داریم که چند هزار برابر اجر میدهند و دعایی که دیگران در حق ما می کنند مستجاب می شود، امّا معلوم نیست که دعای خودمان مستجاب بشود یا نه.
خدا را با زبانی بخوانیم که هرگز معصیت نکرده
در روایت دارد که به حضرت موسی خطاب شد: تو مرا به زبانی بخوان که هرگز معصیت نکردهای. گفت: خدایا! من چگونه می توانم این کار را بکنم؟ بالاخره از این زبان خطا صادر شده است. خطاب شد: بگو تا دیگران برای تو دعا کنند، چون تو به زبان دیگران معصیت نکرده ای. چنین سفارشی برای این است که در مورد دیگران خیلی دعا کنید؛ خدا چند هزار برابر به شما میدهد.
برای من هم دعا کنید
این فقط مروری بود و میخواستم تذکّری بدهم. ضمناً من هم از آنهایی باشم که دعایم میکنید. از همه تان تقاضا می کنم من را هم دعا کنید. تعارف نمی کنم و جدی میگویم. من محتاج دعای شما هستم. آمدم این را به شما بگویم: امشب شب آخر ماه رمضان است؛ برای من دعا کنید تا من هم از این فرصت در حق خودم استفاده کرده باشم.
وصیّت زهرا(سلاماللهعلیها)
می خواهم بروم سراغ توسّلم و می دانید توسّل من چیست. یا زهرا! یا زهرا! … در این ماه همۀ توسل ما به شما و خاندان شما بوده است. امشب عنایت خاصی به ما بکنید. راوی می گوید: بر طبق وصیّت زهرا(سلاماللهعلیها) به علی(علیهالسلام) فرموده بود: من را شب تجهیز کن، شب غسلم بده و مرا شب کفن و دفن کن.
علی(علیهالسلام) هم بر طبق وصیت زهرا(سلاماللهعلیها) میخواهد همان کار را بکند. از آن طرف هم به اسمابنتعمیس گفت: تو علی را کمک کن. اسما میگوید: من آب می ریختم و علی از زیر پیراهن زهرا را غسل می داد. در بین غسل بود که دیدم دست از غسل دادن برداشت و های های دارد گریه می کند. گفتم: آقا! چرا ایستادید؟ گفت: دستم به بازوان رسید….
غسل تمام شد. زینب(سلاماللهعلیها) را صدا کرد و گفت: برو و آن حنوط بهشتی را که سهم مادرت هست بیاور. زهرا(سلاماللهعلیها) را هنوط و کفن کرد. بعد می گوید: «فَلَمَّا هَمَمْتُأَنْأَعْقِدَالرِّدَاءَ»؛ می دانی یعنی چی؟ یعنی وقتی خواستم بند کفن زهرا را ببندم و گره بزنم، «نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَةُ یَا فِضَّةُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ»؛ بچّههای زهرا را صدا کردم: بیایید و از مادر توشه برگیرید، «فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ»؛ دیگر شما مادر را نخواهید دید مگر در بهشت؛
بچّهها آمدند. امام حسن خودش را بر روی سینه زهرا(سلاماللهعلیها) انداخت و امام حسین خودش را بر روی پاهای مادر. میگوید: دیدم امام حسن میگفت: مادر! من حسن هستم؛ با من صحبت کن تا قبل از اینکه روح از بدنم مفارقت کند و امام حسین، صورت بر کف پای مادر گذاشته و می گوید: مادر! من حسین تو هستم، با من صحبت کن قبل از آنکه دلم شکافته شود. علی(علیهالسّلام) قسم میخورد و میگوید: به خدا قسم! دیدم، دستهای زهرا از کفن بیرون آمد، یک دست گردن امام حسن انداخت و یک دست بر گردن امام حسین و آنها را به سینه چسبانید. منادی چنان نالهای زد که: یا علی! اینها را از سینۀ زهرا بردار که
نزدیک است ملائکۀ آسمان….
*** *** *** ***
[۱]. بحارألانوار، ج۹۱، ص۹۶
[۲]. بحارالأنوار، ج۹۵، ص۱۸۷
[۳]. إقبال الأعمال، ج۱، ص۳
[۴]. بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۵۶
[۵]. وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۰۵
[۶]. بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۴۴
[۷]. بحارالأنوار، ج۹۴، ص۱۳۰
[۸]. وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۳۰۹
[۹]. روایتی خواندم که در آنجا هفتاد هزار هزار امّا اینجا میفرماید
ارسال نظر