همراه بودن زایمان طبیعی با درد، غیرقابل انکار است
یک دنیا درد
بسیاری از زنان نسبت به درد زایمان به شکل طبیعی آگاهی نداشته و تصوراتشان غلط است.
بوی تفالهی چای، تخممرغ آبپز، خیار همراه گوجه با بوی تند الکل شاید اولین بویی است که از بیمارستان در ذهنم ثبت شده همراه با لیز خوردن روی سنگها و گاه و بی گاه کش دادن خود در راهروهای خلوت حسی مثل اسکیتسواری...
یک دفعه با در آلومینیومی رویش با رنگ قرمز و علامت خطر نوشته شده شده بلوک زایمان روبرو شدم.
از پشت در صدای جیغهای ممتد و آه و نالهی زنی ضربان قلبم را بیشتر میکرد
یخ شدگی انگشتان دست حتی پاهام، احساس لرزش دریچههای قلبم را میلرزاند.
قبلترش استادمان توصیفی از بلوک زایمان داده بود و چگونگی رفتار با مادران.
باید قبول داشت زنها در آن حالت #شیشهترین_حالت_ممکن هستند.
مامان هم همیشه وقتی زنگ میزد میگفت در مواجه با مادران
نکند بدرویی، ترشرویی از خودت نشان بدهی ها ...
در که باز شد با محیطی روبرو شدم که کاملا با آن بقیهی بیمارستان فرق داشت.
اگر میخواستم خودم را کش بدهم و لیز بخورم هم آن صدا مانع میشد. در بدو ورود یک گان آبی رنگ پوشیدم که قدش یک و نیم برابر قدم بود و حتی آستینهاش ..
نمیدانم از استرس اولین حضور بود یا پوشیدن آن گان؛ به قدر کافی هم گرمم شده بود. آن را از آبهایی که از روی پیشانیم سرازیر میشد فهمید و شایدم ترس.
داشتم با همان کفش میرفتم که خانمی متذکر شد دمپایی و با دستش سمت چپ چسبیده به آبخوری را نشانم داد، داشتم یک دمپایی آبی که سایزش به نسبت اندازهتر باشد انتخاب میکردم که استادمان بلندتر گفت:« بِدو تمام شد...
محیط کاملا زنانه. یک اتاق کنار بعد از آبخوری که نوشته بود اتاق پره اکلامپسی ، بعد همان سمت اتاق پست پارتوم(بعد از زایمان) و یک اتاق دیگر سمت راست با دو توپ به رنگ صورتی و آبی کمرنگ که محیط متشنج را کمی آرام تر میکرد.
اتاق روبرو همان که بالایش نوشته بود اتاق زایمان همانجایی که بود باید برای اولین بار میرفتم. همهچیز سبز بود
شرایط با آن چیزی که فکر میکردم فرق داشت، نه مثل توی فیلمهایی که دیده بودم از حمایت همسر خبری بود و نه حتی مادر از شرایطش رضایت داشت این نارضایتی را با جیغهای ممتدد، گریه و گفتن دیگه بسه!
تورو خدا، کمکم کنید!
آن روز و روزهای بعدش وقتی که هنوز خودم بیست سال نداشتم و مادری را میدیدم که از درد به خودش میپیچد، دنیا برایش هزار برابر کوچکتر شده است. هر جمله و کلمهای که میشنود، انگار حجم سنگینیاش هزار برابر شده تا قلبش را جریحهدار کند. حوصلهاش نخکش شده و هر آن، امکان پارهشدنش وجود دارد. گریه به پشت چشمهایش رسیده و هر اتفاق کوچک میتواند سیلبند را بشکند و جلوی چشم دیگران، بیدلیل و بیمقدمه زار زار گریه کند. دردی بیامان چنگ انداخته است به جسمش. شبیه غولی بدجنسی که هی راه میرود توی بدنش و صدای گرومپ گروپ راهرفتنش دل و رودهاش را بههم میپیچد. گاهی قرصها، مسکنها اثر نمیکند
تنها کاری که میتوانستم این بود که دستانش را بگیرم، حتی اگر بعدش از فرط فشاری که داده بود تا روزها بعدش جای ناخنهایش روی دستم بماند و
وقتی با چشمانش تقاضا کند، میشود امشب را کنارم بیدار باشی، خواب نروم و شب را باهم صبح کنیم.
من باید یاد میگرفتم تمام وقتهایی که سرم شبیه بازار سِداسماعیل پر از صدای پتک و کوبیدهشدنهاست. بدنم سرِ ناسازگاری دارد، روحم بدقلقی میکند و حتی آن وقتها که دلم آنقدر رقیق و شیشهای شده که هر چیزی بهانهی گریهام میشود، صبر داشته باشم.
همهی اینها را گفته شد چون مدتی پیش یک موج راه افتاد از روایتهای خانمها دربارهی بداخلاقی پرسنل اتاق زایمان و تجربهی تلخشون از آن روز...
ابدا قصد حمایت اون پزشک، ماما، بیماربر یا هر فردخاطی را ندارم و از کار زشتش حمایت کنم ولی باید بدانیم که مادر در روند زایمان طبیعی خودش مداخلهگر است مثل تکنسین های اتاق عمل که کمک جراح هستند.
مادر خودش در روند زایمان طبیعی بسیار موثر است، شاید عدم همکاریش باعث به خاطر افتادن جان فرزندش هم تمام شود، بنظر میآید که چه خوب میشد اگر ترتیبی داده میشد که آموزشها روند زایمان طبیعی قبل از زمان زایمان باشد.
بسیاری از زنان نسبت به درد زایمان به شکل طبیعی آگاهی نداشته و تصوراتشان بر این است که زایمان بیش از آنچه که تصور میکنند، دردناک است. همراه بودن زایمان طبیعی با درد، غیرقابل انکار است، اما راهکارهایی مانند زایمان طبیعی بدون درد وجود دارند که میتواند این تجربه را لذت بخش کند.
رحم یک بخش عضلانیست که با انقباضات خود، نوزاد را به سمت بیرون هل میدهد.
این انقباضات منبع اصلی درد زایمان طبیعی خواهند بود. درد در هنگام زایمان با انقباض عضلات رحم و فشار دهانهی رحم ایجاد میشود. علل دیگر درد در هنگام زایمان عبارتند از فشار روی مثانه و روده توسط سر نوزاد و کشش کانال تولد و واژن.
عوامل مرتبط با درد زایمان طبیعی
درد در طول زایمان برای هر زن متفاوت است. درد زایمان طبیعی به طور گستردهای از یک زن تا زن دیگر و حتی از حاملگی تا حاملگی دیگر متفاوت است.
اینکه مادر چه میزان دردی را تجربه میکند، بستگی به عوامل مختلفی دارد، از جمله:
قدرت انقباضات؛ که در طول روند زایمان افزایش مییابد.
اندازه و موقعیت کودک در لگن مادر؛ سر نوزاد به سمت پایین است یا بالا.
سرعت زایمان مادر.
علاوهبر شدت انقباض عضلات در سراسر شکم و گاهی اوقات تمام ناحیهی لگن، ممکن است فشار روی پشت، پروینوم (بین واژن و مقعد که در طول زایمان گسترش مییابد)، مثانه و روده احساس شود.
زنان، درد زایمان مختلفی را تجربه میکنند. برای بعضی از آنها مشابه دردهای شدید قاعدگی است، برای دیگران، فشار شدید و عده ای دیگر، امواج بسیار قوی که مانند گرفتگیهای اسهالی است را احساس میکنند.
ترکیبی از ژنتیک و تجربیات زندگی، آستانهی درد را تعیین میکند. توانایی مقاومت در برابر درد نیز نقش مهمی دارد. حمایت اجتماعی (یا فقدان آن)، ترس، اضطراب و حتی داستانهای مثبت یا منفی زایمان که مادر قبلاً آن را شنیده، میتواند به درک از درد کمک کند.
مدیریت درد زایمان
حتی اگر مادر باردار داروهای اپیدورال یا سایر داروهای مسکن را برای تسکین درد انتخاب کند، استفاده از تکنیکهای آرامشبخش میتواند توانایی او را برای مقابله با درد افزایش دهد.
تنفس ریتمیک، تفکر مثبت، آرامش و دیگر استراتژیهای آرامسازی که در کلاسهای آموزشی بارداری آموزش داده میشود، میتواند سبب حفظ آرامش و شل شدن عضلات شود. بهتر است که مادر به جای درد، تمرکز خود را بر انقباض عضلات قرار دهد، تا بتواند زایمان راحتتری داشته باشد.
یکی از بهترین ورزشها در طول بارداری، یوگای بارداریست؛ چراکه تمرین تنفس در مدیریت درد کمک کننده خواهد بود. سایر روشهای مؤثر شامل ماساژ، پیاده روی، حمام یا دوش گرفتن و استفاده یخ یا گرما است.
داروهای درد و اپیدورال
برای زایمان طبیعی بدون درد باید از داروهایی مانند اپیدورال استفاده کرد. برخی از مادران برای استفاده از داروهای بیحسی مانند اپیدورال تصمیم قطعی ندارند؛ چراکه فکر میکنند یا استفاده از این دارو خود یا کودکشان در معرض خطر قرار خواهد گرفت. در حقیقت داروهایی مانند اپیدورال یا سایر داروهای تسکین دهنده بسیار ایمن است.
ارسال نظر