جدال عقل و جهل
چالش کرونا و هیئت های مذهبی
با گسترش ویروس کرونا در کشور های مختلف، آداب و رسوم فرهنگی آنها به ویژه در کشور های اسلامی با چالش های جدی روبرو شد. دین اسلام همواره به عبادات جمعی همچون: نماز جماعت، حج و زیارت و یا اجتماعاتی مانند هیئت ها توجه ویژهای دارد.
با گسترش کرونا در ایران، نظرات بسیاری در رابطه با نحوهی برگزاری مراسم های مذهبی مطرح شده است که میتوان آنها را به سه دسته تقسیم نمود : گروه اول به جریان اخباری گرایش دارند. آنها معتقدند با توجه به جایگاه والای اهل بیت(ع) و بر اساس قداست ایشان، این بیماری به جمع مهمانان آنها راه پیدا نمی کند و برای ادامه کار هیئت ها چالش مهمی نخواهد بود.
گروه دوم با استناد بر امور عقلی و پیامد های مرگبار کرونا، قائل به برگزاری اینگونه مراسمات تا پایان همهگیری کرونا نیستند؛از نگاه این دسته، دین اسلام انسان ها را به عقلگرایی و برخورد صحیح با امور طبیعی دعوت میکند. در آیهی 29 و 30 سوره مبارکه نساء آمده: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا؛ و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، بهزودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.»
این افراد با توجه به پیامدهای گسترش کرونا، برگزاری مراسم را نمونهی خودکشی و کمک در رشد تعداد مبتلایان دانسته و قرنطینهی کامل به معنای تعطیلی موقت هیئت ها را به برگزاری مراسم ترجیح میدهند.
اما گروه سوم با جمع نظر دو گروه قبلی، همچون گروه اول برای برگزاری مراسم ها و نقش آنها در جامعه اهمیت بسیاری قائل هستند و همچنین مانند گروه دوم رعایت دستورات عقلی را لازم می دانند. افراد این گروه معتقدند که برگزاری مراسم ها در این مدت، منافاتی با رعایت اصول عقلی نداشته و با توجه به قواعد بهداشتی میتوان به شیوهی گذشته ادامه داد.
اکنون پرسش این است که تفکر کدام گروه به نگاه شریعت اسلام و مبانی آن نزدیکتر است؟
برای فهم این مطلب باید به دوران پیش از اسلام یعنی دوران زندگی اعراب جاهلی رجوع شود. اعراب جاهلی مردمی به دور از هرگونه اخلاق و اصول درست زندگی بودند؛همچنین عقاید خرافی در سرتاسر زندگی آنها غالب شده بود و تمام ابعاد زندگی آنان از جمله امور اقتصادی تا عبادی و غیره را در بر می گرفت تا جایی که برای درمان بیماری ها به جای مراجعه به طبیب، از دعاها و طلسمهای کاهنان و خادمان خدایان دروغین استفاده میکردند.
در این میان اسلام با دعوت از مردم و تشویق آنان به عقلگرایی و دوری از خرافات، این چرخه را دگرگون ساخت و شکل دیگری از زندگی را به آنها نشان داد. دستورات اسلام حتی کوچکترین نکات زندگی مانند شستن دائم دست ها را به آنها یادآوری میکرد. در برخورد با بیماریهای فراگیر نیز دستورات بسیاری از سوی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده است. برای مثال پیامبر اکرم در برخورد با بیماران جذامی، مسلمانان را به رعایت فاصله و شیوهی ارتباط توصیه می کند.هر چند که اهل بیت (ع) شدیدا بر جدایی بیماران از افراد سالم و اصول مبارزه با بیماری ها تاکید می کنند اما هیچگاه به ترک امور دینی دستور ندادهاند. پس با توجه به نکات ذکر شده نگاه گروه سوم به انجام امور دینی صحیحتر به نظر میرسد.
این تصور اشتباهی است که گمان کنیم اگر مکانی به دلیل اتصال به خدا و اهل بیت(ع) مقدس باشد؛ حتماً از هرگونه بیماری و گزند مصون است. تخریب خانهی کعبه و ضریح امام حسین(ع)خود گواهی بر رد این نگاه میباشد.
«توضیح کوتاهی در رابطه با اهمیت مراسم عزاداری »
عزاداری و توجه به ایام محرم و صفر همواره مورد تاکید و سفارش اهل بیت(ع) بوده است؛ همچنین سیره و روش معصومین(ع) نیز بر زنده نگهداشتن چنین مراسم و مجالسی اشاره دارد.
در همین راستا در کتاب «روضة الواعظین و بصیرة المتعظین» به نقل از امام رضا(ع) آمده است : «روش همیشگی پدرم (امام کاظم (ع) ) این بود که هرگاه محرم فرا میرسید روزِ گریه و مصیبت او بود و خندهای در چهره نداشت تا دههی عاشورا سپری شود، روز عاشورا روز گریه و سوگواری و مصیبت او بود».
در کتاب «کامل الزیارات» روایت دیگری نیز دیده میشود که علقمة بن محمد حضرمی نقل می کند : «امام باقر(ع) برای امام حسین(ع) گریه میکرد و ناله سر میداد و به هر کس در خانهاش بود دستور میداد گریه کند و در منزل آنحضرت، مجلس سوگواری و عزاداری تشکیل میشد و آن مصیبت را به همدیگر تسلیت میگفتند».
باید دانست که حسین بن علی(ع) با جایگاه بلندی که در پیشگاه خداوند متعال دارد به برپایی چنین مجالسی نیازمند نیست و تأکید ائمه اطهار(ع) بر برگزاری چنین مجالسی، به جهت آثار و برکات آن است که برخی از آنها عبارتاند از:
۱-ایجاد وحدت و یکپارچگی در بین جمعیت پراکنده پیروان حضرت امام حسین (ع)؛ همانطوری که مراسم حج، در بین مذاهب و فرقه های اسلامی وحدت و همدلی ایجاد میکند این مجالس نیز وحدت ، همبستگی و اتحاد را در بین شیعیان و علاقهمندان آنحضرت مستحکم میسازد.
۲-آشنا شدن مردم با راه و رسم بزرگان دین ؛ این مجالس برای بیان سیره و اهداف آن بزرگواران بهترین فرصت است و کسانی که در اینگونه مجالس شرکت میکنند بیشترین آمادگی را برای دریافت چنین مطالبی دارند.
۳-ایجاد پیوند قلبی با پیشوایان الهی و بهرهمند شدن از توجه ویژهی آن بزرگواران؛ در سخنان ائمه(ع) سفارش زیادی به برپایی چنین مجالسی شده است و برپایی آن ، در حقیقت ارج نهادن و اطاعت از دستورات امامان معصوم(ع) است و بدیهی است که این اطاعت امر، از سوی آن بزرگواران بیپاسخ نخواهد بود.
۴-وقتی در بیان واقعه عاشورا، ظلمها و انحرافات دشمنان اسلام بیان میشود؛ چهرهی واقعی مدعیان خلافت اسلامی بر ملا شده و ذهن های مخاطبان و شنوندگان به انحرافهای موجود در جامعهی خودشان متوجه میگردد و آنگاه درصدد اصلاح جامعه خویش، با دوری کردن از یزید هر زمان و اطاعت از حسین زمان خویش بر میآیند و می آموزند که ظلمها و انحرافات ، به زمان معینی اختصاص نداشته و در هر زمانی ممکن است که جامعه به چنین حوادثی دچار شود. به عبارت دیگر، این مجالس موجب افزایش آگاهی انسانها نسبت به زمان خویش میشود.
اینها تنها بخشی از آثار و برکات مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است که در صورت تعطیل شدن چنین مجالسی، جامعه از فواید آن بی بهره خواهد شد.
یادداشتی از احمدرضا اکبرزاده همدانی دانشجوی الهیات_علوم قرآن و حدیث
ارسال نظر