علت ناامنی در کربلا چیست؟
«محمود صُرخی» مرجع خودخوانده عراقی پس از چند سال اختفا، همزمان با فعالیت تروریسم تکفیری داعشی در عراق، از سهشنبه شب به همراه برخی هواداران خود امنیت بخشهایی از کربلا را مختل کرده است.
به گزارش امید «محمود بن عبد الرضا بن محمد الحسنی الصرخی» که خود را مرجع دینی در عراق خوانده است و خود را حسنی نسب میداند، در سال ۱۹۶۴ در شهر کاظمین به دنیا آمد.
وی فارغ التحصیل دانشکده مهندسی دانشگاه بغداد در سال ۱۹۸۷ است و پس از آن در سال ۱۹۹۴ وارد حوزه علمیه شد.
شیخ محمود بن عبدالرضا بن محمد الصرخی در سال ۲۰۰۳ پیش از سرنگونی رژیم صدام، دیکتاتور معدوم عراق یکباره ظاهر شد و خود را به عنوان یکی از مراجع دینی عراق در سطح آیتالله العظمی معرفی کرد.
الصرخی که همزمان با اعدام صدام و نابودی حزب بعثعراق مخفی شده بود، اکنون بار دیگر همزمان با ظهور داعش و حزب بعثو تحرکات تروریسی آنها در عراق با هدف ایجاد فتنه بین شیعیان این کشور آفتابی شده و گزارشهای خبری حکایت میکند که طرفداران وی از سهشنبه شب(دهم تیر) با نیروهای امنیتی و انتظامی کربلا درگیر شدهاند.
در سال ۲۰۰۵، «محمود الصرخی» ناگهانی در شهر «حله» عراق نمایان شد و در مدت زمان بسیار کوتاهی، تعدادی دفتر در شهرهای شیعهنشین عراق افتتاح کرد و پس از اعلام مرجعیت، علیه ارتش اشغالگر آمریکا موضع گرفت.
نیروهای وی چند روز بعد در شهر کربلای معلا به تعدادی سرباز آمریکایی حمله کردند و سه تن از آنان را کشتند و پس از آن، او ادعای دیدار با امام زمان(عج) کرد که با واکنش شدید مراجع و شیعیان عراق روبهرو شد. پس از بررسی سابقه وی، مشخص شد که او نیز از نیروهای سابق سازمان امنیت حزب بعثبوده که اکنون با همکاری با سازمان اطلاعات سعودی، با هدف تخریب مرجعیت شیعه، پا به عرصه گذاشته است. مدتی پس ارتش آمریکا دستور پیگیرد قانونی وی را صادر کرد، از همین روی او فورا ناپدید شد. رسانههای خبری در همان زمان اعلام کردند که او به لبنان گریخت.
علی الشمری یکی از نویسندگان عراقی درباره الصرخی گفته که وی در دهه ۹۰ هنگام نصب ماهواره در خانه خود بازداشت و ۳۰۰ هزار دینار جریمه شد.
وی مدتی که در بازداشت بود، شروع به نوشتن درباره مسائل فلسفی کرد و یکی از افسران نیروهای امنیتی وقت پس از آشنایی با الصرخی و افکار و آثار او، وی را به دستگاه اطلاعاتی عراق در دوره صدام تحویل داد و این دستگاه امنیتی نیز از وی استقبال کرد و سپس به عنوان نیروی خود به کار گرفت.
گفته میشود، نام الصرخی نخست محمود عبدالرضا البهادلی بود و سپس به شیخ محمود التمیمی تغییر پیدا کرد. وی زمانی که شیخ محمود التمیمی نام داشت، لباس و عمامه سفید داشت و از وی به عنوان عنصر پلیس امنیت عراق پیروی میشد.
وی پس از مدتی نام خود را به سید محمود الصرخی تغییر داد و سپس با عمامه مشکی در انظار عمومی ظاهر شد.
افزون بر این، در اوایل اردیبهشت ماه سال ۹۳ برخی طرفداران او در اعتراض به آنچه توهین به دخترش در یک مدرسه نامیدند به آموزش پرورش شهر کربلا حمله کردند.
دهها تن از هواداران محمود الصرخی مدعی شدند به دختر الصرخی در یکی از مدارس متوسطه کربلا توهین شده است و حال در اعتراض به این موضوع به اداره آموزش و پروش حمله کردند و قصد اشغال و تخریب آن را داشتند.
این افراد با ایجاد آشوب، شعارهایی ضد حکومت عراق سر میدادند و تصاویر محمود الصرخی را در دست داشتند. عاملان آشوب مدعی شدند، توهین «هدی المسعودی» معلم مدرسه به دختر الصرخی عمدی بوده و خواستار استعفای رئیس کل آموزش و پرورش و نیز معلم مذکور شدند.
در حالی که عدهای از طرفداران الصرخی شعار میدادند، عدهای دیگر از آنها با پلیس درگیر شده، شیشههای اداره آموزش و پرورش و نیز شیشههای خودروهای اداری آن را شکستند، این غائله با تلاش نیروهای پلیس و نیز عذرخواهی اموزش و پرورش پایان یافت.
صرخی به رغم نداشتن وزن علمی، خود را از شاگردان آیتالله شهید محمدباقر صدر و آیت الله سیستانی معرفی کرد و از سال ۲۰۰۳ میلادی(در چهل سالگی) با ادعای «مرجعیت» در عراق فعالیت خود را آغاز کرد.
سپس مسائلی همچون حسنی بودن و ارتباط با امام زمان ت عجل الله تعالی فرجه درباره وی شایع شد. پس از ظهور علنی وی، طرفدارانی از شیعیان جنوب عراق به دور وی جمع شدند و انحراف جدیدی شکل گرفت که نارضایتی و اعتراض مراجع تقلید را در پی داشت. با ادعای وی مبنی بر اینکه ادامه دهنده راه آیت الله شهید محمدباقر صدر است. آیت الله سید کاظم حائری در پاسخ یک استفتا در مورد او اعلام کرد: «سید محمود حسنی صرخی مجتهد نیست و ما به وی اعتمادی نداریم».
این در حالی است که در پی جنجالهای متعدد محمود الصرخی و طرفدارانش، رئیس قبیله آل صرخه «شیخ علی الصکبان» و رؤسای سه طایفه این عشیره یعنی طوایف «آل برجس، الصوایح و االبیبات» در بیانیهای موضع خود را برای عموم روشن ساختند. افراد نامبرده در این بیانیه از الصرخی برائت جسته و اعلام کردند به نیابت از همه افراد عشیره بار دیگر با آیت الله سید علی سیستانی، نماینده مذهب اهل بیت علیهم السلام بیعت میکنند.
در ادامه این بیانه آمده است: ما شمشیرهای قانونی برای خدمت به مرجعیت بزرگ هستیم و برای نابودی تمام کسانی که به اسم مرجعیت در حال سوءاستفادههای گوناگون هستند گوش به فرمان مرجعیت نجف با پیشگامی آیتالله سیستانی هستیم. ما میخواهیم به همگان موارد زیر را اعلام کنیم؛
۱ عشیره آل صرخه یکی از شاخههای قبیله «بنی لام» است و ما نوشته رسمی از شیخ بزرگ بنی لام «غضبان البنیه» داریم.
۲ ما از عامه مردم هستیم و از جمله سادات و ذریههای رسول الله صلى الله علیه وآله نیستیم.
۳ تأکید میکنیم در سال ۱۹۹۹ محمود الصرخی را به علت فسق و بیبند و باری و مرتکب شدن «السوده» برای همیشه از قبیله طرد کردیم.
۴ محمود الصرخی یک بعثی است و در زمان مجرم «سبعاوی ابراهیم الحسن تکریتی» برای وی گزارشهای حزبی مینوشت و به آن افتخار میکرد و حتی عکس یادگاری با سبعاوی را در منزلش قرار داده بود.
۵ سبعاوی برخی از ماموران امنیتی جنوب عراق از جمله الصرخی را در قالب طلبه برای جاسوسی به حوزه علمیه فرستاد و این اقدام پس از شکست تمام تاکتیکهای بعثجهت جاسوسی در حوزه علمیه صورت گرفت.
۶ از آنجا که مأموران امنیتی سبعاوی مورد اعتماد نبودند، از سوی حوزه علمیه مورد پذیرش قرار نگرفتند؛ اما این افراد جلسات درسی ضعیفی خارج از حوزه و بدون اشراف آن برای خود برگزار کردند. چیزی نگذشت که سبعاوی محمود فاسق قبیله ما و دیگر مأموران امنیتی را اعلم اعلام کرد.
۷ اصطلاح «السوده» در فرهنگ عشایر به کسی اطلاق میشود که با یک محرم و یا با یک متاهل مرتکب زنا شود، محمود الصرخی مرتکب زنا با یک زن متاهل شد و هم اکنون نیز با وی زندگی میکند
ارسال نظر