یادداشت / مرتضی مصطفوی
مثلثجهاد اقتصادی، تولید ملی و حماسه اقتصادی
خبرگزاری تسنیم: تجربه های تاریخی در عرصه توسعه و پیشرفت نشان می دهد اگر کشوری توانسته در اقتصاد به موفقیت برسد، دلیل اصلی آن این بوده که تولید ملی اساس حرکت، سیاست گذاری و تصمیم گیری مسئولان قرار گرفته است.
همین ضرورت توسط رهبر معظم انقلاب در سال های گذشته به درستی گوشزد شد به طوری که ایشان از چند سال گذشته تاکنون نام گذاری سال ها را با مفاهیم اقتصادی گره زده اند. مسلما توجه به تولید ملی خود مفهومی است که ابعاد مختلفی دارد. در این نوشتار، تلاش شده با اشاره ای کوتاه به برخی از بیانات مقام معظم رهبری سلسله الزامات اقتصادی جهت تحقق حماسه اقتصادی با محوریت تولید بیان می شود. هدف، ایجاد ارتباط تسلسلی بین مفاهیم است. مسلما هر کدام از این مفاهیم خود لازم و ملزوم مولفه های دیگری هستند که در این مجال، فرصت بیان نیست.
۱ - افزایش سهم ایرانی در ارزش افزوده:اولین مسئله ای که باید به آن توجه شود و حاکی از لزوم توجه به تولید ملی است آن روی سکه عبارت " حمایت از تولید ملی " است. از آنجا که تولید از عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، مدیریت، تکنولوژی شکل می گیرد لذا زمانی که وجه وصفی " ملی " را به آن اضافه می کنیم به این معنا است که عوامل تولید بایستی از داخل تامین گردد: یعنی مشارکت نیروی کار ایرانی، سرمایه ایرانی، تکنولوژی ایرانی، مدیریت ایرانی.
به بیان بهتر حمایت از تولید ملی زمانی زیبا و به معنای واقعی کلمه صحیح است که سهم کار و سرمایه ایرانی در فرآیند تولید قابل توجه باشد. از این منظر عرضه آزاد نیروی کار خارجی با وجود نیروی کار بیکار فعال داخلی و یا تاکید افراطی بر سرمایه گذاری خارجی و وابستگی تولید به واردات محلی از اعراب ندارد. چرا که توان کشور هم در تامین نیروی کار متخصص و هم در تامین سرمایه ضعیف نیست.
رهبر معظم رهبری درباره می فرمایند: " ظرفیت های کشور، ظرفیت های فوق العاده و بی نظیری است. الحمدلله دل های خوب، ایمان های خوب، همت های خوب، دست های توانای خوب، چشمهای بینای خوب در کشور فراوان است. این کشور شأنش خیلی بالاتر از این است که به عنوان یک کشور درجۀ دوم در دنیا محسوب شود. این کشور باید در سطح بالای کشورها و ملتها قرار داشته باشد.
سابقۀ تاریخی ما، میراثفرهنگی ما، توانایی های مردمی ما، ظرفیت های طبیعی ما، همه به ما این را املاء و دیکته می کنند. "
از این رو اولین وجه عبارت تولید ملی، میزان و نسبت مشارکت عوامل داخلی در فرآیند تولید است. زمانی می توان عملکرد دولت در حمایت از تولید ملی را خوب و مثبت ارزیابی کرد که شاهد رشد اشتغال، رشد سرمایه گذاری داخلی، رشد اقتصاد دانش بنیان و… باشیم. این ظرفیت برای مشارکت نهاده های تولید داخلی در فرآیند تولید وجود دارد.
مقام معظم رهبری در این خصوص می - فرمایند: " ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت های گسترده و مهم تر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فائق می آید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف آرایی کرده، به شکست و عقب نشینی وا می دارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بی اطمینانی های ناشی از تحولات خارج از
اختیار، مانند بحران های مالی، اقتصادی، سیاسی و… در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینه های مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسی و سند چشم انداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درون زا و برون گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد. "
نکته ای که در ایجاد ارزش افزوده مبتنی بر مشارکت نهاده های ایرانی بسیار حایز اهمیت است و می تواند تاثیر به سزایی در رشد آن داشته باشد، تولید ثروت از علم است. اقتصاد دانش بنیان در شرایطی که رشد علمی کشور در سال های اخیر قابل توجه داشته است، بایستی در کانون توجه سیاست ها قرار گیرد.
۲ - مردمی کردن اقتصاد:بیان دیگر نکته اول، همان وجهی از مردمی کردن اقتصاد است. همان طور که در عرصه سیاست، نظام مردم سالاری دینی تجربه موفق خود را طی سال های بعد از انقلاب پشت سر گذاشته، این تجربه بایستی در عرصه اقتصاد نیز به منصه ظهور دریابد. همان طور که مردم با انتخاب خود، مسئولین مختلف عالی نظام را تعیین می کنند و محور سیاست انتخاب و اختیار مردم است، در امر اقتصاد نیز بایستی مردم صحنه گردان و بازیگر اصلی اقتصاد باشند.
مردم بایستی هم در بازارها از جمله نیروی کار، سرمایه و هم در نظام تولید، توزیع و مصرف تولید بیش از دولت، نهادهای عمومی امور حضور داشته باشند. به عبارتی مردمی کردن اقتصاد به معنای سهیم کردن تعداد بیشتری از مردم در تولید، توزیع و مصرف کیک اقتصاد است. تکیه تولید بایستی مردم باشند و نه واردات و نه لغو تحریم ها.
مقام معظم رهبری در این خصوص تاکید دارند: " اقتصاد مقاومتی شرائطی دارد، ارکانی دارد؛ یکی از بخش هایش همین تکیه ی به مردم است؛ همین سیاستهای اصل ۴۴ با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ … از هر طریقی که لازم است، کاری کنید که بخش خصوصی، بخش مردمی، فعال شود… یکی از شرائط ش، استفاده از همه ی ظرفیت های دولتی و مردمی است؛ هم از فکرها و اندیشه ها و راهکارهائی که صاحب نظران می دهند، استفاده کنید، هم از سرمایه ها استفاده شود. "
۳ - اقتصاد درونزا:زمانی مردم وارد میدان اقتصاد می شوند، به این معنا است که اقتصاد درونی شده است. دقیقا همان اتفاقی که در کشورهایی مانند ژاپن، آلمان برای رسیدن پیشرفت رخ داد. لذا اقتصاد درونزا، قرائت متکامل تری از مردمی کردن اقتصاد است: لزوم توجه به نیرو، سرمایه، مدیریت و به طور کل ظرفیت¬های داخلی کشور است.
اگر دولت به دنبال افزایش و حمایت از تولید ملی است، بایستی اقتصاد درونزا و به معنای بهتر نگاه به درون را هدف گذاری کند. اتکا به ظرفیت های داخلی کلید اصلی موفقیت تمامی کشورهای توسعه یافته ای است که زمانی در ابتدای راه پیشرفت بودند. رانگکائو(۲۰۰۳)، محورهای فلسفه اقتصاد مستقل را این گونه تعریف می کند: " اقتصاد خودکفا فلسفه ای است که منجر به امرار معاش و رفتار مردم در تمام سطوح، از خانواده تا جامعه، در مورد مسائل مربوط به توسعه ملی و دولت باشد.
این رویکرد، راه میانه ای را به خصوص به دنبال بحثتوسعه اقتصادی در همراهی با جهان و حاصل از جهانی شدن پی می گیرد. اصل فلسفه خودکفایی اقتصادی به معنای اعتدال و عقلانیت، از جمله نیاز به ساخت یک نظام ایمن معقول در برابر شوک از خارج یا داخل کشور است. هوش، توجه و مراقبت شدید باید مورد استفاده قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که تمام برنامه ها و هر مرحله از اجرای آنها مبتنی بر دانش است. در عین حال پایه و اساس معنوی تمامی مردم در کشور، به خصوص مقامات دولتی، علما و افراد درگیر فعالیت های تجاری در تمام سطوح مورد نیاز است، به طوری که خرد مناسب در تلاش برای زندگی مدارامند، سعی و
کوشش، خود آگاهی و هوش را در کنار ملاحظات اخلاقی به کارگیرند. به این ترتیب می توانیم به حفظ تعادل امیدوار باشیم و برای مقابله با تغییرات سریع فیزیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی جهان خارج آمادگی داشته باشیم. "
۴ - مقاوم سازی اقتصاد:استواری ساختارها و سیاست های اقتصاد کشور بر متغیر با ثباتی همچون نیروی و سرمایه داخلی، به معنای کاهش تهدید نوسان عوامل برونزا خارجی از جمله ایجاد محدودیت در واردات کالا و خدمات مختلف است. این مسئله به منزله مقاوم سازی اقتصاد است. اقتصاد در شرایط کنونی که با فشار اقتصادی غرب مواجه است، نیاز به مقاوم سازی درونی دارد.
این مقاوم سازی علاوه بر خنثی کردن حربه دشمن، ساختارهای نهادی کشور را بازآرایی خواهد کرد. برآیند این بازارایی ایجاد بسترهایی خواهد بود وابستگی کشور به عوامل خارجی و برونزا را کمتر و اقتصاد مقاوم تر خواهد شد. این همان اقتصادی است که مقام معظم رهبری بارها فرموده اند. " اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان می دهد و اجازه می دهد که حتّی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند… یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کنندة رشد و شکوفائی یک کشور باشد. … سیاست های اقتصاد باید سیاست های اقتصاد مقاومتی باشد _ یک اقتصاد مقاوم _ باید اقتصادی باشد که در ساخت درونیِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگی کند، با تغییرات گوناگون در این گوشۀ دنیا، آن گوشۀ دنیا متلاطم نشود. "
۵ - مدیریت جهادی:حال که مسیر مشخص است و الزامات کار نیز مبین، مشکل در کجاست. اینجا مسئله اصلی همان شعار امسال است که مقام معظم رهبری طبق الگوی دقیق فکری آن را بیان کردند. مدیریت جهادی. در شرایطی که الزامات کار مشخص است، نقشه کلی راه مشخص است فقط نیاز به حرکت است. برای روشن تر شدن ذکر یک مثال خالی از لطف نیست. اقتصاد کشور به مانند یک ماشینی است که هم راننده دارد، هم بنزین، هم لوازم خوب برای حرکت. فقط نیاز به آن است که راننده باک ماشین را پر از بنزین کند، سوار بر ماشین شود و حرکت کند. در اینجا راننده، استعاره از نیروی کار داخلی، بنزین نیز استعاره از سرمایه داخلی است. نیاز کشور در حال حاضر این است که دولت کار را به مردم بسپارد تا مردم خود ماشین اقتصاد را به حرکت در بیاروند. مقام معظم رهبری می¬فرمایند: " جهاد اقتصادی لازم است؛ یعنی همین مبارزه، همین پیکار، منتها جهادگونه، با همه توان، با همۀ وجود، با قصد خالص، با فهم و بصیرت. اینکه داریم چه کار میکنیم. سال جهاد اقتصادی معنایش این است. بخش های اقتصادی کشور در همۀ قسمتهای دولتی و غیردولتی اگر به توفیق الهی پایبند به این مجاهدت باشند، یک جهش به وجود خواهد آمد و همۀ مردم در این موفقیت سهیم هستند. "
۶ - حماسه اقتصادی:تجارت کشورهای مختلف نشان می دهد که تحول در عرصه اقتصادی زمانی به وقوع می پیوندد که مردم با مشارکت در امر تولید ملی، خود سکاندار اقتصاد کشور باشد. رهبر انقلاب در نامگذاری سال ۱۳۹۲ به درستی به این مسئله اشاره کردند. کشور در عرصه اقتصادی نیاز به حماسه دارد چرا که با وجود ظرفیتهای مختلف انسانی، مالی، علمی و سرمایه ای، همواره تولید قربانی بخش های غیرمولد شده است. حماسه اقتصادی همان تحول اقتصادی است که نیاز مبرم کنونی اقتصاد کشور است.
همان طور که در ۶ مفهوم بالا اشاره شد، تولید مبتنی بر سرمایه و نیروی داخل، شاه کلید حل مسائل کنونی کشور است. هر چه تولید داخل تقویت شود، حضور مردم در اقتصاد پررنگ تر، بنیان های اقتصادی قوی تر و احتمال تحقق حماسه اقتصادی بالاتر خواهد رفت.
انتهای پیام /
ارسال نظر