جُستاری خُرد بر فهم شعار سال / ۲
تکالیف فرهنگی حکومت در نسبت با خدا، امام و امت
در حکومت دینی یک مسئول خود را در قبال خدا، ولی منتصب از سوی خدا و مردم که بندگان خدا هستند، متعهد دانسته و احساس تکلیف می کند اما در سایر حکومت ها متولیان امر صرفاً خود را از لحاظ اخلاقی که آن هم به زعم شان امری نسبی است، در برابر مردم و جامعه مسئول می دانند. نتیجه آنکه در شرق و غرب زمین دولت ها هدف غایی خود را فراهم کردن رفاه مادی برای ساکنان سرزمین خود دانسته و برای مثال نسبت به فلاح و رستگاری آنان در آخرت اعتنایی ندارند، در حالی که در حکومت دینی مسئولان موظف اند مردم را به راه خیر دعوت کرده و ایشان را در رسیدن به حیات طیبه که تضمین کننده ی دنیا و عقباست، یاری دهند.
در حکومت دینی یک مسئول خود را در قبال خدا، ولی منتصب از سوی خدا و مردم که بندگان خدا هستند، متعهد دانسته و احساس تکلیف می کند اما در سایر حکومت ها متولیان امر صرفاً خود را از لحاظ اخلاقی که آن هم به زعم شان امری نسبی است، در برابر مردم و جامعه مسئول می دانند. نتیجه آنکه در شرق و غرب زمین دولت ها هدف غایی خود را فراهم کردن رفاه مادی برای ساکنان سرزمین خود دانسته و برای مثال نسبت به فلاح و رستگاری آنان در آخرت اعتنایی ندارند، در حالی که در حکومت دینی مسئولان موظف اند مردم را به راه خیر دعوت کرده و ایشان را در رسیدن به حیات طیبه که تضمین کننده ی دنیا و عقباست، یاری دهند.
تکالیف گفته شده برخاسته از حقوقی است که خدا، امام و امت دارند، حقوقی که در حوزه های مختلف، متفاوت بوده اما همه از یک ریشه واحد هستند و تناقض یا منافاتی با یکدیگر ندارد. بنابراین در حوزه فرهنگ نیز حقوق گوناگونی برای سه دسته فوق وجود دارد که لازم است متولیان فرهنگی ضمن شناسایی آنها، زمینه های مورد نیاز برای پرداختن به این حقوق و عمل به تکالیف فرهنگی خود را فراهم نمایند. یک مدیر فرهنگی طراز انقلاب اسلامی کسی است که بتواند از عهده عمل به تکالیف خود به خوبی برآمده و بسترهای لازم جهت احقاق حقوق صاحبان حق را فراهم آورد.
مسئولیت انسان در برابر خدا امری است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به آن اشاره شده است و این بدان معناست که متولیان امر در این ساختار سیاسی نسبت به این مسئولیت مورد سوال قرار گیرند، چرا که احساس مسئولیت در برابر خدا یکی از پایه های نظام اسلامی است که اهمال در آن صدمات جبران ناپذیری در پی دارد.
از آنجایی که پرداختن به تمام تکالیف فرهنگی حکومت اسلامی از عهده این نوشتار خارج است، در این مجال صرفاً برخی حقوق فرهنگی مردم با تکیه بر کلام بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی(ره) علیه و همچنین رهبر انقلاب حفظه الله، مورد بررسی قرار می گیرد، ضمن آنکه به علت گستردگی دامنه ی فرهنگ و فعالیت فرهنگی، تمرکز این نوشتار بر حوزه ی سینما به عنوان یک هنر - صنعت که از قدرت رسانه ای بالا و اثرگذاری بهره مند است، خواهد بود.
به تحقیق در جامعه اسلامی رسانه های این جامعه، مسئول حفظ آرامش روانی جامعه، ارتقای سطح بصیرت، آگاهی، اندیشه، خلقیات و معرفت تک تک افراد جامعه ی اسلامی می باشند، عموماً در رسانه های غربی و مباحثحوزه ی مدیریت رسانه مقوله تربیت مخاطبان و در نظرگرفتن صلاح دنیوی و رستگاری اخروی آنان جایگاهی ندارد. از منظر امام خمینی علیه اصلاح فرهنگ در رأس همه اصلاحات قرار دارد، ایشان در این باره می فرمایند:
ایشان همچنین هدف را در این اعتلای فرهنگی مشخص کرده و می فرمایند:
بنیانگذار انقلاب اسلامی رحمت الله علیه همچنین رابطه تربیت ملت و فرهنگ را این گونه بیان می کنند، ضمن آنکه ایشان فرهنگ را به دو بخشصالح و سالموناصالح و فاسدتقسیم فرموده و ازتربیتِ فرهنگسخن به میان می آورند:
همچنین با رجوع به بیانات و سخنان آیت الله خامنه ای، به سهولت می توان انبوهی از تأکیدات ایشان بر روی فعالیت های فرهنگ اثرگذار و اصلاح فرهنگی به ویژه فرهنگ عمومی مشاهده کرد:
ایشان با نگاه تیزبین خود بارها مثال هایی در باب رابطه بین فرهنگ و سایر ارکان قدرت نظیر اقتصاد مطرح کرده اند و زوایا و جوانب مختلف امر را برای مسئولان و مخاطبان خود تبیین نموده اند:
ضمن آنکه ایشان به اجزای مختلف فرهنگ بومی و صیانت از آنها همواره توجه داشته و دارند، یکی از این اجزاء زبان فارسی است که توجه و رسیدگی به آن یکی از دغدغه های همیشگی معظم له می باشد:
همچنین ایشان برای راحتی کار مسئولان فرهنگی حتی به خرده رفتارهای افراد و خرده فرهنگ های غلط رایج در جامعه نیز اشاره فرموده که این میزان توجه و پیگیری مطالبات رهبری از سوی مسئولان را می توان با نگاه به مواردی دریافت که معظم له بیش از بیست سال قبل مطرح نموده اند، اما معضل و فرهنگ ناصحیح یادشده همچنان وجود داشته و مع الاسف حتی بدتر نیز شده است:
با توجه به اهمیت اصلاح فرهنگ و تربیت عمومی افراد جامعه روشن است که مسئولان و متولیان فرهنگی مسئولت های خطیری بر عهده دارند، مسئولیت هایی که کوتاهی در آنها به هیچ وجه پذیرفته نیست. از این رو رهبر معظم انقلاب، مسئولان را موظف به برخورد جدی و عدم کوتاهی در مقابله با عوامل و عناصر مخربی که فرهنگ عمومی را تهدید می کنند، می نمایند. در نگاه ایشان مسئولان فرهنگی باید به طور مدام وضعیت فرهنگی کشور را رصد و عوامل مزاحم را شناسایی و حذف کنند:
در این میان رسانه ها اعم از رسانه ملی و ساختار سینمایی کشور نقش ویژه ای در تربیت و اصلاح فرهنگ عمومی دارند. به همین علت است که رهبر انقلاب، ماموریت محوری برای رسیدن به این هدف را به عهده ی رسانه ها گذاشته و نقش ایشان را در تحقق این امر خطیر و سنگین دانسته اند:
نیاز به یادآوری نیست که ساختار سینمایی کشور نیز همچون رسانه ملی رسالت مهمی در اعتلای فرهنگی دارد، و نمی تواند به بهانه ی اینکه مخاطب مقام معظم رهبری دامت برکاته مسئولان صداوسیما هستند، از زیر بار مسئولیت های خود در راه اصلاح فرهنگ عمومی شانه خالی کند. اگرچه دامنه ی اثرگذاری و نیز کارکردهای رسانه ملی در مقایسه با سینما تفاوت های بسیاری دارد، اما این تفاوت ها تنها در روش بوده و اصول را شامل نمی شود. در واقع یکی از علت هایی که به تعبیر ولی امر مسلمین مدیریت فرهنگی جامعه در غفلت و بیهوشی به سر می برد، این است که متولیان امر وظایف خود را به درستی نشناخته و برای نمونه به صرف اینکه رهبری مطلبی را در دیدار با مسئولان صداوسیما مطرح کرده اند، مدیران سینمایی آن موضوع را در دستور کار خود قرار نداده و پیگیر نشده اند.
نبود کالای فرهنگی مناسب، خوب و رسا از دیگر مواردی است که رهبری نظام، همواره به آن اشاره داشته و در نگاه معظم له، محصولات فرهنگی مختلف اعم از کتاب، فیلم، سریال، اسباب بازی و… همه باید در راه اصلاح فرهنگ عمومی به کار گرفته شود.
البته تولید این محصولات مستلزم برخورداری از زیرساخت های مناسب و حرفه ای است که متاسفانه مسئولان دولت های گذشته نسبت به ایجاد آنها بی توجه بوده و در مواردی نیز زیرساخت های موجود را تخریب کرده اند:
همچنین معمار کبیر انقلاب اسلامی نیز در موارد گوناگونی به اثرگذاری رسانه های تصویری و لزوم تولید محصولات فرهنگی سالم اشاره فرموده اند:
از آنجایی که عمده انحرافات اخلاقی و فرهنگی ایجاد شده در ایران برخاسته از سینمای فاسد و کثیف دوران پهلوی بود، امام خمینی به شدت با هنر مبتذل مخالفت نموده و نظارت دقیق در این حوزه را از مسئولان مطالبه می کنند، ضمن آنکه ایشان نسبت به بکارگیری عناصر باقی مانده از رژیم سابق بدون اعمال نظارت کافی و انجام بررسی های لازم هشدار می دهند:
به این ترتیب می توان گفتاولین حقی که مردم در نسبت با دستگاه های فرهنگی کشور از جمله سینما از آن برخوردار می باشند، حق اصلاح و اعتلای فرهنگی و بهره مندی از تربیت صحیح مطابق با موازین اسلام می باشد.
حقی که تکلیف متناظر خود را بر دوش متولیان و مدیران فرهنگی قرار می دهد. بنابراین یکی از معیارهای ارزیابی مدیران فرهنگی در حکومت اسلامی می تواند میزان عمل به این تکلیف و احقاق حقوق مردم در مقابل ساختارهای فرهنگی باشد اما بعضاً مشاهده می شود برخی از مسئولان، فرهیختگان و هنرمندان حوزه های مختلف با انتقاد از وضع فرهنگی کشور، نواقص فرهنگی و فرهنگ های غلط رایج را همچون چماقی بر سر جامعه کوبیده و آنها را متهم به بی فرهنگی و یا عقب ماندگی فرهنگی می کنند، در حالی که خود اولین متهم در بروز چنین پدیده هایی بوده و هستند.
به عبارتی دیگر برخی مسئولان محافظت از فرهنگ ملی جامعه را صرفاً در ثبت جهانی آثار باستانی و یا رسوم کهن ایرانی خلاصه می کنند، عده ای دیگر نیز عقیده دارند جامعه خود فرهنگش را به پیش برده و آن را حفظ می کند، همچون یکی از کاندیداهای دوره یازدهم ریاست جمهوری که گفته بود:نگران فرهنگ های ضد ایرانی نیستم چرا که جامعه خودش فرهنگ را تبیین می کند؛در این میان اما باید دقت داشت برخلاف نگاه ساده انگار و خوش بینانه این دست مسئولان، صیانت از فرهنگ جامعه امر پیچیده و دشواری است و خود به خود انجام نمی پذیرد.
با رجوع به اندیشه های امام خمینی و همچنین آیت الله خامنه ای، می توان صیانت فرهنگی را به دوبخش سلبیوبخشایجابیتقسیم نمود.
در این میان متولیان فرهنگی جامعه دربخش سلبیموظف اندبا اشراف بر استعمار نوین و شناخت جنبه های مختلف تهاجم فرهنگی، به مقابله با آن بپردازندو دربخش ایجابیوظیفه دارندعناصر فرهنگ بومی و مولفه های استقلال فرهنگی را شناسایی کرده و آن را تقویت کنند، ضمن اینکه می توانند با فرهنگ های دیگر تبادل داشته باشند.
ارسال نظر