شعار دفاع از حقوق بشر غرب برای چاپیدن ملتها است

افترای نقض حقوق بشر در ایران، به خاطر ترس از پیشرفت اسلام‏ و نشانه عجز و یأس دشمن است‏

حقوق انسان در اسلام‏؟

(حقوق) انسانی اسلامی این است که ظلم نباید بشود، مظلوم هم نباید حقش ضایع بشود، نه کسی باید به کسی ظلم بکند و نباید که ظلم به دیگران کرد.(۱)

حدود اسلامی برای حفظ حقوق بشر و مصلحت جامعه‏؟

حدود الهی برای تربیت جامعه است، نه برای انتقام‏جویی. اگر قاتل را نکشند، قتل زیاد می‏ شود؛ «و فِی الْقِصاصِ حَیوةٌ»؛ در قصاص زندگی است. اگر ما درِ قصاص را ببندیم، هر کسی بکشد، کارش نداشته باشیم، قتل زیاد می‏ شود، زندگی مردم از بین می‏ رود، هر کس دلش خواست، هر کسی را می ‏کشد. قصاص برای این است که زندگی بشر تأمین بشود. تربیت است، برای مصلحت جامعه است.

تمام حدود الهی برای مصلحت جامعه است. اگر آن آدمی که فلان کار را می‏ کند و در شرع برایش فلان جزا را قرار داده‏ اند، اگر این جزا نباشد، امثالش زیاد می ‏شود.

آن شارعی که راضی نیست به یک بشر که هیچ، به یک حیوان(هم) ظلم بشود، امر می‏ کند که(کسی) این جرم را کرده است، باید این حد را هم بخورد. این برای این است که مصلحت بشر را دارد ملاحظه می‏ کند، برای حفظ حقوق بشر است. حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. حق بشر را اسلام دارد ادا می‏ کند.(۲)

افترای نقض حقوق بشر در ایران و علت آن‏؟

دائماً مشغول افترا زدنند به جمهوری اسلامی؛ دائماً راجع به این‏که در جمهوری اسلامی حقوق بشر دارد از بین می‏ رود و جاهای دیگر نه! رؤسای استکبار حفظ می‏ کنند حقوق بشر را؟! فقط در ایران است که حقوق بشر از بین می‏ رود؟! این برای این است که اینها مضطرب ‏اند؛ از اسلام اضطراب دارند، از این‏که اسلام پیشبرد بکند، اینها می‏ ترسند.(۳)

غربیها و حقوق بشر!!

آن‏هایی که بشر را پایمال می‏ کنند، دم از حقوق بشر می ‏زنند! آن‏هایی که از آن‏ور دنیا آمده ‏اند و این‏ور دنیا را به آتش کشیده‏ اند، از حقوق بشر صحبت می‏ کنند.(۴) اینها «حقوق بشر» می‏ خواهند! تو چه می‏دانی بشر چه هست تا حق بشر چه باشد! تو انسان را می‏ شناسی تا حق انسان را بشناسی؟ تو جامعه را می‏ شناسی که حق جامعه را بشناسی؟ همه آنها همین‏ طورند.(۵)

به اعمال مدعیان حقوق بشر بنگرید، نه گفتارشان‏؟

این‏که ما به حقوق بشر احترام قائل می ‏شویم و ما نسبت به حقوق بشر وفادار هستیم، این ادعاها زیاد است، پیش تر هم بوده، حالا هم هست، لکن شما باید به اعمال این مدعیان نگاه کنید، نه به گفتار آنها. گفتارشان شیرین است، اعمالشان از زهر تلخ تر است. همان هایی که مدعی حقوق بشر هستند و همان هایی که مدعی این هستند که باید به قراردادهای بین ‏المللی وفادار بود، اولین اشخاص و اولین دولت هایی هستند که به حقوق بشر اعتنا(ند) ارند.

تمام تبلیغات برای به دست ‏آوردن قدرت است. تبلیغات شرق و تبلیغات غرب، تمامش آلوده به آن هواهای نفسانی است که انسان هرگز از آن هواها سیر نمی‏ شود.(۶)

شعار دفاع از حقوق بشر برای چاپیدن ملتها؟

همه این حرفها که می ‏شنوید در آن‏ طرفها هست و این‏طرفها هم از آنها تقلید می‏ کنند، همه برای این است که بچاپند این جامعه را! برای چاپیدن است؛ برای اصلاح نیست. اصلًا پیش آنها انسان مطرح نیست، در این جوامعی که طرفدار حقوق بشرند، حق و حقوق انسان اصلًا مطرح نیست، ابداً حقوق بشر مطرح نیست؛ حقوق ابرقدرتها مطرح است! آنها برای ابرقدرتها حق قائلند. حقشان هم این است که همه ممالک را اینها بچاپند!(۷) همه این حرفهایی که دولتهای بزرگ برای حقوق بشر و برای امنیت می ‏زنند، همه ‏اش برای این است که ملل ضعیف را ببلعند.(۸)

شعار دفاع از حقوق بشر برای اغفال مردم‏؟

هی از حقوق بشر و از صلح و صفا صحبت می‏ کنند، همه شما می‏ دانید، خودشان هم می ‏دانند که دروغ می‏ گویند، این‏ها برای این است که توجه مردم را به خیال خودشان به طرف خودشان جلب کنند.(۹) با الفاظ خوب، با گفتار خیلی شیرین، مردم را اغفال می‏ کنند.(از) خود مردم استفاده می‏ کنند و مردم را به قیادت خودشان(به اسارت) درمی‏ آورند و از مردم استفاده قدرت برای خودشان می‏ کنند. همان هایی که ادعای حقوق بشر را می‏ کنند، در طول حکومت خودشان، بشر را به هلاکت رسانده ‏اند و تمام مستضعفین دنیا را از حقوق اولیه بشر محروم کردند.(۱۰)

ملت ایران! حجم تهمتها، دلیل عجز و یأس‏؟

برادران عزیزم! از یاوه‏ گویی ها و تهمتها و برچسبهای دشمنان خدا و اسلام و میهن اسلامی نهراسید که هر چه حجم دروغ‏پردازی ها که از عقده ‏های دل و رنجهای شکست سیاسی و نظامی برمی‏ خیزد افزون باشد، دلیل عجز و یأس آن‏ها است که باید بر حجم سکونت خاطر و طمأنینه قلب و فعالیت های شما افزوده شود.(۱۱)

۱) صحیفه امام، ج ۷، ص ۳۱۳ ۳۱۴

۲) صحیفه امام، ج ۷، صص ۳۱۳ ۳۱۴

۳) صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۱۸

۴) صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۱۷

۵) صحیفه امام، ج ۸، صص ۳۳۲ و ۳۳۳

۶) صحیفه امام، ج ۱۴، صص ۶۵ ۶۶

۷) صحیفه امام، ج ۸، صص ۳۳۲ و ۳۳۳

۸) صحیفه امام، ج ۳، ص ۵۱۸

۹) صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۴۲۸

۱۰) صحیفه امام، ج ۱۴، صص ۶۵ ۶۶

۱۱) صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۵۰

انتهای پیام /