سعادت انسان در گرو چیست؟
سعادت و نیک بختى هر موجودى عبارت از نیل به کمال مناسب آن است و شقاوت نیز ضد آن یعنى نقص کمال و زوال آن است
سرویس اجتماعیامید، سعادت و نیک بختى هر موجودى عبارت از نیل به کمال مناسب آن است و شقاوت نیز ضد آن یعنى نقص کمال و زوال آن است زیرا وجود و هستى به طور اطلاق خیر و سعادت و نیک بختى است و شقاوت نقص و شر و تیره بختى و ناگوار است و احراز و ادراک وجود و کمال سبب لذت و بهجت روانى و خوشوقتى است و ادراک و احراز نقص و شر سبب ناگوارى و تیره بختى خواهد بود.
نظر به اینکه روح نیروى عاقله تعلق محض به ساحت کبریائى است و پرتو رشحهاى از فیوضات او و شعاعى است که به این جهان تابیده و بدان وابسته است سعادت و کمال آن به آنست که همین حقیقت را بیابد و بدان معرفت داشته و تعلق خود را درک نماید مانند سایه که شئون وجودى او قائم به ذات کبریائى است و پرتوى از منبع فیض به طور اطلاق او است و نیز غرض از خلقت خود را بداند که معرفت ذات کبریائى است و نیز اظهار عبودیت ارادى طبق عبودیت ذاتى بنماید.
و نظر به اینکه روح نیروى تعقل و ادراک و شهود است هر چه ادراک و معرفت آن بحقایق زیاده باشد سعه وجودى و تعقل و احاطه شهودى آن زیاده بوده و کمال بیشترى را واجد خواهد بود و بمرتبهاى از سعادت نائل خواهد بود.
از نظر اینکه وجود نیروى عاقله عین وجود معقول بما هو معقول است و در اثر احاطه شهودى بحقایق و بمعارف الهى روح سعه وجودى و احاطه ذاتى و جوهرى آن زیاده گشته و بکمال زیادترى نایل خواهد شد.
و مقتضى و اصل سعادت بشر همانا بذل توجه و مشیت ساحت کبریائى است و توفیق و اعطاء نیروى معرفت و شناخت ذات کبریائى و افاضه نور معرفت و شهود بر نیروى عاقله انسانى است هم چنان که شقاوت و تیره بختى بشر ظلمت و پلیدى روان در اثر قهر کبریائى است و اینکه از نظر تیرهگى ذاتى و محرومیت جوهرى نیروى شهوت و تمرد را بر حسب طبع و خواسته خود او تقویت خواهد نمود و نیروى تمایل بغایت موهومى را در او ترغیب نماید و مقصدى جز خودخواهى و جز ضلالت و خذلان در نظر نداشته باشد.
اساس شقاوت و تیره بختى جهل و نادانى و غفلت از آفرینش و از مسیر خود می باشد که از کجا بدین عالم آمده و به چه منظور بوده و منتهى سیر و زندگى او به کجا پایان خواهد پذیرفت بالاخره دوره فرصت و زندگى اختیارى خود را بهبىخبرى برگزار نموده ناگهان در آستانه مرگ درآید و به عوالم شهود انتقال بیابد آنگاه به تیره بختى و ظلمت و پلیدى روان خود آگاه خواهد شد و خلود در شقاوت همین است.
منبع: درخشان پرتوى از اصول کافى، ج۲، ص: ۳۹۵تا۳۹۷.
ارسال نظر