توصیه های مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در باب مسائل زنان
خبرگزاری تسنیم: غرب با فرهنگ مهاجم و غیرانسانی خویش در مسأله زنان نه تنها به بشریت صدمه وارد کرده است بلکه این صدمات خویش را در لفافی از زر پیچیده و به عنوان الگویی برای همه جهانیان ارائه می کند.
به گزارشخبرگزاری تسنیم، زنان نه تنها نیمی از جامعه را تشکیل می دهند بلکه به علت بر عهده داشتن نقش مرکزی در خانواده و تربیت نسل آینده و به علل مختلف دیگر، از اهمیتی حیاتی در سلامت جامعه و خانواده برخوردارند. به تعبیر امام راحل عظیم الشأن ملت ایران: اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده خواهند شد. از این روست که هر طرحی برای پایه ریزی یک تمدن نوین اسلامی بدون توجه به نقش و جایگاه زنان در جامعه، طرحی شکست خورده و ناتمام خواهد ماند. در این میان آنچه طرح اسلامی برای تمدن نوین را تهدید می کند، این است که غرب با فرهنگ مهاجم و غیرانسانی خویش در مسأله زنان نه تنها به بشریت صدمه وارد کرده است بلکه این صدمات خویش را در لفافی از زر پیچیده و به عنوان الگویی برای همه جهانیان ارائه می کند. غرب امروزین در مسأله زنان جنایت کرده است و صدماتی به بشریت وارد کرده است که جبران آن به این سادگی ممکن نیست اما همین جنایتها و همین صدمات را به اسم حقوق بشر و حقوق زنان مزین کرده است و با این تدلیس و تلبیس می کوشد که ملتها را به پیروی از خویش ترغیب کند. از این روست که هر عمل خلاف عفت و منافی اخلاقی به اسم حقوق زنان مورد حمایت قرار می گیرد و هر امر مقدس و مورد تأیید دینی که یافت شود، مورد حمله قرار می گیرد. آنچه بیشتر باعثتأسف است این است که عدهای می کوشند تا به بهانه های مختلف، فقه اسلامی و ارزشهای رصین و مسلم دینی را به گونه ای بازیچه خویش سازند تا با خواسته های غرب در باب زنان هماهنگ شود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «واقعاً فقه ما فقه مترقّی و برجسته ای است. یک چیزهایی از آن را بعضی می گیرند، یک چیزهایی از آن را فراموش می کنند، یک چیزهایی را هم به خاطر هماهنگی با این افکار هوچی گرانه ی غربی از این رو به آن رو می کنند؛ این را هم دیده ایم ما.» در چنین فضایی است که انقلاب اسلامی ایران به لطف خدای متعال و با اتکای به ایمان یک ملت کوشا و پرتلاش توانسته است در عرصه مسائل زنان نیز موفقیتهای فراوانی را کسب کند و اگر بتوانیم دستورات و راهنمایی هایی رهبر معظم انقلاب را ملاک عمل خویش قرار دهیم، انشاءالله موفقیتهای بزرگ دیگری نیز کسب خواهیم کرد. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور در آستانهی میلاد با سعادت حضرت فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) از جمله سخنرانی های مهم معظم له در این زمینه است که محورهای اصلی این بیانات موضوع مطلب حاضر است.
اهمیت مسأله زنان
در مهم بودن مسأله زنان و وابسته بودن بسیاری از مسائل جامعه به این مسأله شکی نیست. زنان نه تنها به لحاظ جمعیتی و عددی، تقریباً نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند بلکه به واسطه نقش و جایگاه خاصی که در تداوم نسلها چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارند و نیز به علت بر عهده داشتن نقش مرکزی در خانواده و تربیت نسل آینده و به علل مختلف دیگر، از اهمیتی حیاتی در حفظ اصل جامعه و نیز سلامت جامعه و خانواده برخوردارند.
نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدا توجه خاصی به زنان و لزوم نگاه اسلامی به این مسأله داشته و دارد. از همان ابتدای آغاز حرکت انقلاب اسلامی، رهبران این انقلاب به زنان بها دادند و برای زنان نقش قائل شدند. به تعبیر امام راحل عظیم الشأن ملت ایران: اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده خواهند شد.
بر این اساس باید توجه داشت که تمدن سازی بدون توجه به نقش زنان و خانواده کاملاً ناقص و ناشدنی است و هر طرحی برای پایه ریزی یک تمدن نوین اسلامی بدون توجه به نقش و جایگاه زنان در جامعه، طرحی شکست خورده و ناتمام خواهد ماند. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با برخی از بانوان برگزیده کشور در همین باره خاطرنشان ساختند: «مسأله ی زن در دنیای امروز و ازجمله در کشور ما، یکی از مسائلی است که به جهات مختلف همچنان درخور پیگیری و تأمّل و کار و فکر است. اولاً نیمی از جمعیّت کشورها زنان هستند؛ چگونه می توان به شکل سالمی از این امکان و استعداد عظیم به نفع هر کشوری،
ازجمله کشور ما استفاده کرد؟ ثانیاً مسأله ی جنسیّت که یکی از حسّاس ترین و ظریف ترین مسائل آفرینش است، چگونه می تواند در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد، نه در خدمت انحطاط بشر و انحطاط اخلاقی؟ ثالثاً به خاطر تفاوتهای طبیعی ای که بین جنس زن و جنس مرد وجود دارد، چگونه می توان - چه در محیط اجتماعی، چه در محیط خانواده - رفتاری را نهادینه و غیرقابل اجتناب کرد که به زن ظلم نشود؟ اینها مسائل خیلی مهمّی است. اگر ما همین دو سه مسأله را محور فکر و تأمّل و بحثو کار قرار بدهیم، یک مجموعه ی تلاش و کار مطالعاتی و تحقیقی و عملی را به دنبال خود خواهد آورد. این مسألهی
ظلم به زنان را کسی خیال نکند که مخصوص جوامع عقب افتاده یا جوامع مثلاً فرض کنید وحشی است نه، در جوامع به اصطلاح متمدّن امروز، این ظلم به جامعه ی زنان اگر بیشتر از جوامع دیگر نباشد، قطعاً کمتر نیست. خب اینها مسائل مهمّی است؛ اینها باید رسیدگی بشود، به اینها باید پرداخته بشود.»
لزوم پرهیز از الگوگیری از غرب
مسأله زن و زنان مسأله ای محدود به امروز بشر نیست. مسائل زنان و خانواده خاص یک جامعه خاص نیز نیستند. جوامع بشری همیشه و همه جا با این مسأله مهم دست به گریبان بوده اند. آنچه جدید است این است که غرب امروزی مدعی است که برای این مسأله مهم راه حلی یافته است و با تبلیغات فراوان خود نیز برای بسیاری چنین جلوه داده است که مسأله زنان در غرب را حل کرده است. غرب و سردمداران تمدنی آن در دوره کنونی، الگوی زن مطلوب را به شیوه و سبک زندگی کنونی غربی متصل نموده و چنین جلوه می دهند که برای رسیدن به راهحل مطلوب در مسائل زنان باید از آنها پیروی کرد.
در این میان آنچه طرح اسلامی برای تمدن نوین را تهدید می کند، این است که غرب با فرهنگ مهاجم و غیرانسانی خویش در مسأله زنان نه تنها به بشریت صدمه وارد کرده است بلکه این صدمات خویش را در لفافی از زر پیچیده و به عنوان الگویی برای همه جهانیان ارائه می کند. غرب امروزین در مسأله زنان جنایت کرده است و صدماتی به بشریت وارد کرده است که جبران آن به این سادگی ممکن نیست. اما همین جنایتها و همین صدمات را به اسم حقوق بشر و حقوق زنان مزین کرده است و با این تدلیس و تلبیس می کوشد که ملتها را به پیروی از خویش ترغیب کند. از این روست که هر عمل خلاف عفت و منافی اخلاقی به اسم
حقوق زنان مورد حمایت قرار می گیرد و هر امر مقدس و مورد تأیید دینی که یافت شود، مورد حمله قرار می گیرد. رهبر معظم انقلاب در بیانات خویش در همین زمینه خاطرنشان ساختند: «اگر ما می خواهیم - چه در همین مرکزی که اشاره شد، چه در هر نقطه و دستگاه دیگری - درباره ی مسأله ی زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهای کلیشه ای فراورده ی غربی ها به کلّی خالی کنیم. غربی ها نسبت به مسأله ی زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراه کننده و مهلک خودشان را به صورت سکّهی رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسی هم که بر
ضدّ نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتی وسیع آنها هوچی گری می کند، مجال حرفزدن هم به کسی نمی دهد. اگر می خواهید درباره ی مسأله ی زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسی آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربی در مورد زن تخلیه کنید. نمی گویم بی اطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بی اطّلاعی نیستیم، بنده طرفدار آگاهی و آشنایی هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را به کلّی رد کنیم. افکار غربی ها، نظرات غربی ها، در زمینه ی مسألهی زن مطلقا نمی تواند مایه ی سعادت و هدایت
جامعه ی بشری باشد. اولاً تفکّرات آنها، تفکّراتی است مبتنی بر معرفت شناسی مادّی و غیرالهی، که این خودش یک غلطی است. هر دستگاه علمی و فکری که بر پایه ی معرفت مادّی و اعتقاد مادّی باشد، طبعاً غلط است. نگاه به حقایق آفرینش را بایستی با نگاه معرفت شناسی الهی، با اعتقاد به وجود خدا، با اعتقاد به قدرت خدا و حضور الهی و ربوبیّت الهی شناخت و فهمید و دنبال کرد. پس پایه و ریشه و اساس تفکّرات غربی ها چون مادّی است، غلط است. این یک. دوّم اینکه در رویکرد غربی به مسألهی زن - همچنانکه در تاریخ انقلاب صنعتی، انسان به روشنی می بیند - یک نگاه کاسبگرانه و مادّی و
اقتصادی دخالت داشته است. یعنی در اروپایی که زن حقّ مالکیّت نداشت و مایملک زن متعلّق به مرد و شوهرش بود و حقّ تصرّف در مایملک خود نداشت یا از وقتی که دموکراسی در غرب راه افتاده بود، زن حقّ رأی دادن نداشت، در یک چنین دنیایی ناگهان مسأله ی انقلاب صنعتی و کارخانجات و حضور مؤثّر شاغل زن در کارخانجات با خرج کمتر برای سرمایه دارها مطرح شد. آن وقت آمدند برای زن حقّ مالکیّت قائل شدند، برای اینکه بتوانند او را به کارخانه بکشانند، به او مزد کمتری بدهند و طبعاً آمدن او به میدان اشتغال الزامات خودش را داشت و دنباله های خودش را تا امروز داشت. بنابراین علاوه بر
اینکه نگاه به زن یک نگاه غیرالهی و مادّی است، اساساً سیاستهایی که بر اساس آنها، وضعیّت کنونی در اروپا عمدتاً و در دنیای غرب پیش آمده است، با یک نگاه کاسبکارانه و مادّی و اقتصادی همراه بوده. یک جهت دیگر در اینکه ما بایستی از نگاه غربی در مسأله ی زن پرهیز کنیم، این است: در نگاه غربی، زن وسیله ای برای اطفای شهوت است؛ این غیر قابل کتمان است. این را اگر کسی ادّعا بکند ممکن است کسانی جنجال کنند که نه آقا اینجور نیست؛ لیکن زندگی آنها را که انسان نگاه می کند، اساساً این نگاه حاکم است.»
برخی برای خوش خدمتی به غرب، به اسلام خیانت و در حق زنان نیز جنایت می کنند
مسأله غرب زدگی و شرق زدگی متأسفانه بیماری ای مزمن در فرهنگ روشنفکری کشور ماست. این روشنفکری که امروزه به شیوه غالب غربزدگی بروز می کند، منحصر در یک قشر خاص نیز نیست. تلاش برای همسان سازی و همگون کردن اسلام با غرب و تمدن و تفکر غربی از مشکلات این جریانهای غربزده است که در مسأله زنان نیز این بیماری به شدت حضور و بروز دارد.
چنین جریانهایی تصور می کنند که غرب در حل مسائل زنان موفق بوده است و توانسته است مشکلات بشر در این زمینه را کاهش دهد. این در حالی است که مشکلات بشر در غرب امروز خصوصاً در زمینه زنان و خانواده افزایش نیز یافته است. آنچه بیشتر باعثتأسف است این است که عده ای می کوشند تا به بهانه های مختلف، فقه اسلامی و ارزشهای رصین و مسلم دینی را به گونهای بازیچه خویش سازند تا با خواسته های غرب در باب زنان هماهنگ شود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «واقعاً فقه ما فقه مترقّی و برجسته ای است. یک چیزهایی از آن را بعضی می گیرند، یک چیزهایی از آن را فراموش می کنند، یک
چیزهایی را هم به خاطر هماهنگی با این افکار هوچی گرانهی غربی از این رو به آن رو می کنند؛ این را هم دیده ایم ما… بنده اهل بریده پیدا کردن از روزنامه ها نیستم، امّا دیروز، پریروز بود، یک چیزی در روزنامه دیدم؛ دیدم خیلی چیز مهمّی است؛ اینجا آوردم برای شما بخوانم. کتابی از «جیمی کارتر» رئیس جمهور پیشین آمریکا، منتشر شده به اسم «تقاضایی برای اقدام» که به موضوع نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان پرداخته. جیمی کارتر در این کتاب می گوید: هر ساله صدهزار دختر به عنوان برده در آمریکا فروخته می شود. جایی که صاحب یک روسپی خانه می تواند دختری را که
معمولاً اهل آمریکای لاتین یا آفریقا است، با قیمتی برابر هزار دلار خریداری کند. وی همچنین به تجاوزات جنسی که در محوّطه های کالج ها رخ می دهد اشاره دارد؛ به جایی که از هر بیست وپنج مورد تنها یک مورد گزارش می شود. کارتر همچنین عنوان می کند که تنها یک درصد از متجاوزان جنسی در ارتش محاکمه می شود. انسان گریه اش می گیرد! از این قبیل در روزنامه ها زیاد می بینید، بنده هم زیاد می بینم؛ من هیچوقت هم به اینها استناد نمی کنم، لکن خب اینها واقعیّتی است. جیمی کارتر هم بالاخره یک شخصیّت معروفی است و این هم کتاب او است. این چه وضعی است در دنیا؟ این
چه جور تکریم زن است؟ نویسنده ی نامدار و معروف غربی، کتاب رُمان می نویسد برای شرافتمندانه نشان دادنِ شغل روسپی گری! که البتّه به فارسی هم ترجمه شده است. البتّه در این کتاب اشاره به این است که چگونه دلالان جنسی، می آیند از کشورهای آمریکای لاتین دخترها را با وعده و وعید و فلان برمی دارند می برند و می فروشند به این مراکز؛ که البتّه این مربوط به اروپا است، مربوط به آمریکا نیست. البتّه سعی می شود در این کتاب و این رُمان، که شغل روسپی گری یک شغل شرافتمندانه ای وانمود بشود. این است فرهنگ غرب نسبت به زن؛ این است احترام اینها نسبت به زن. اگر می خواهیم
نگاه ما نسبت به مسأله ی زن، نگاه سالم و منطقی و دقیقی باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایی که غربی ها در مورد زن می زنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابری جنسی - باید به کلّی تخلیه کنیم. یکی از بزرگترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسأله ی زن، همین عنوان «برابری جنسی» است. عدالت یک حق است؛ برابری گاهی حق است، گاهی باطل است؛ چرا باید انسانی را که از لحاظ ساخت طبیعی - چه از لحاظ جسمی، چه از لحاظ عاطفی - برای یک منطقه ی ویژه ای از زندگی بشر ساخته شده، از آن منطقه ی ویژه جدا کنیم، به منطقه ی ویژه ی دیگری که برای یک ساخت دیگر،
برای یک ترکیب دیگری خدای متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایی دارد، چه دلسوزی ای در این هست؟ چرا باید کاری که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخاری است برای زن، که کاری را انجام بدهد که مردانه است؟ من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسأله حسّاسیّت نشان می دهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟»
برای پیداکردن الگوی اسلامی به متون دینی مراجعه شود
یک توصیه اصلی و مهم رهبر معظم انقلاب در حل مسائل زنان، این است که باید برای یافتن الگوی مناسب زن اسلامی به متون دینی مراجعه کرد: «الزام دوّم اینکه به متون اسلامی مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و از سنّت و از حدیثو از دعا و از متون اسلامی و از کلمات ائمّه و رفتار ائمّه، آن اصول و پایه های اصلی را اتّخاذ کنید. وحی است دیگر، وحی مال خدا است؛ خدا آفریننده ی من و شماست. من نمی گویم هرچه به نام دین در دهانها می افتد آدم قبول کند؛ نه، از همان دین صحیح، که با شیوه ی درستِ استنباط و به وسیله ی اهل و شایستگان اینکار انجام می گیرد، استفاده شود؛ واقعاً از کتاب خدا،
از سنّت پیغمبر، از روش ائمّه ی معصومین و از کلمات اینها استفاده بشود، که ما در زمینه ی مسائل زنان باید چه راهبردی را اتّخاذ کنیم و خطوط اساسی را از آنجا باید اتّخاذ کنیم.»
مسائل را اولویت بندی کنید؛ اشتغال زنان از مسائل اصلی نیست
از جمله مهمترین توصیه های رهبر معظم انقلاب در باب مسائل زنان این بود که مسائل زنان را باید اولویت بندی کرد و به مسائل اصلی پرداخت، به تعبیر معظم له: «در احصای مسائل اصلیِ زنان، حقیقتاً به مسائل اصلی بپردازیم، نه به مسائل درجه ی دو. پرداختن به مسألهی خانواده و به خصوص مسأله ی سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکی از مسائل اصلی است. ما چند مسأله ی اصلی داریم، یکی از آنها این است. نگاه کنید ببینید عوامل سَلب آرامش و سکینه ی روحی زن در خانواده چه چیزهایی است؟ دنبال این باشید که با قانون، با روشهای تبلیغی، با روشها و شیوه های
گوناگون، اینها را برطرف کنید. این، اساس قضیّه است… فکر اسلامی را باید پیدا کرد، دنبال آن باید رفت، ولو حالا یک عدّه ای بد بگویند. این هم یک مسأله است؛ بنابراین مسأله ی اصلی را باید پیدا کرد. به نظر من مسأله ی اصلی، یعنی یکی از مسائل اصلی، مسأله ی خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانه داری برای بُروز استعدادها؛ چیزی مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - برای کسی که اهل این چیزها است - میدان برای این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است. مسأله ی اشتغال بانوان، جزو مسائل
اصلی نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتی ندارم، مادامی که با آن مسائل اصلی معارضه و تنافی پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکی از کارهایی که در این زمینه ی سوّم که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلی که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست؟ بعضی از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند.»
خدمات انقلاب اسلامی به زنان در ایران چشمگیر است
انقلاب اسلامی ایران به لطف خدای متعال و با اتکای به ایمان یک ملت کوشا و پرتلاش توانسته است در عرصه مسائل زنان نیز موفقیتهای فراوانی را کسب کند و اگر بتوانیم دستورات و راهنمایی هایی رهبر معظم انقلاب را ملاک عمل خویش قرار دهیم، انشاءالله موفقیتهای بزرگ دیگری نیز کسب خواهیم کرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «هنگامی که به همین مناسبت غالباً بنده مواجه می شوم با بانوان مسلمان، زنان مؤمن و تحصیل کرده، خدا را عمیقاً شکر می کنم؛ واقعاً این یکی از بزرگترین افتخارات نظام اسلامی است که در سایه ی نظام اسلامی اینهمه زن فرزانه و تحصیلکرده و خوش فکر و
ممتاز از لحاظ فکری و عملی در جامعه ی ما وجود دارند؛ خیلی نعمت بزرگی است و مایه ی افتخار است. حالا امروز که فقط این خانم محترم صحبت کردند، لکن جلسات متعدّدی ما داشتیم که خانم ها متعدّد صحبت کردند؛ هر کدام که بیاناتی را ابراز کردند، یک دریچه ای از نگاه نو، فکر نو به روی ذهن انسان گشوده می شد. تربیت این همه انسان والا، برجسته و خوش فکر یکی از بزرگترین افتخارات نظام اسلامی است. امروز وقتی ما نگاه می کنیم، نام زنان ما بر تارک کتابهای متعدّدی - کتابهای علمی، کتابهای پژوهشی، کتابهای تاریخی، کتابهای ادبی، کتابهای سیاسی، کتابهای هنری - گذاشته شده؛ جزو
برترین نوشته ها و آثار مکتوب امروز نظام اسلامی - چه مقالات و چه کتابها - نوشته های بانوان ما است، که این واقعاً مایه ی افتخار است. در تاریخ ما بیسابقه است؛ ما دور ه های گوناگون را دیدیم، آشنا هم بودیم با فضای فرهنگی کشور؛ ما هرگز این همه انسان برجسته ی در زمینه های مختلف - چه در مسائل حوزوی، چه در مسائل دانشگاهی - نداشتیم. در کنار اینها، بُروز و ظهور کاملاً برجسته ی هویّت و شخصیّت مستقلّ زن ایرانی، در عرصه ی مجاهدتها، از جمله در دفاع مقدّس و دنباله های آن تا امروز؛ این همه همسران شهدا، همسران جانبازان، مادران شهیدان، بازماندگان برجسته ی
کسانی که رفتند جانشان را در راه خدا دادند و اینها با ارادهی محکم، عزم راسخ و با صبر، هر انسانی را در مقابل خودشان خاشع و خاضع می کنند. بنده که حقیقتاً هروقت با این زنان برجسته مواجه می شوم، در مقابل آنها احساس خضوع میکنم. بنده زیاد برخورد می کنم با مادران شهیدان، با همسران شهیدان، با همسران جانبازان: این بانوی فداکاری که یک عمر زندگی خودش را می گذارد برای مدیریّت کردن و بهبودبخشیدن به زندگی یک معلول و جانباز، برای خاطر خدا؛ این چیز کوچکی نیست، اینها به زبان آسان است. آن مادری که دو فرزند، سه فرزند، چهار فرزند را در راه خدا داده و همچنان محکم
ایستاده، به ما سفارش می کند که بایستید؛ محکم باشید! انسان واقعاً در مقابل این همه عظمت احساس خشوع می کند. اینها واقعیّتهای زنانه ی جامعه ی ما است که بسیار افتخارآمیز و مهم است. خب بحمدالله این، آن بخش روشن و درخشان مسأله ی زن در کشور است.»
انتهای پیام /
ارسال نظر