چگونه بهتر صحبت کنیم
بیشتر افراد تصور میکنند بچهها تا یک سالگی و زمانی که با کلمات قابل تشخیص سخن نگویند، نمیتوانند ارتباط برقرار کنند که این تصوری اشتباه است…
به گزارشامیدبه نقل از تبیان، جنین پیش از تولد و هنگامی که در رحم قرار دارد، میتواند در سطح ابتدایی ببیند، بشنود، تجربه کند، بچشد و به خاطر بسپارد، مهمتر از همه او میتوانداحساس کند. بنابراین مشخص است که ارتباط به صورت کلامی یا غیرکلامی با کودکی که در رحم قرار دارد، ارزشمند است.
ارتباط کلامی مادر با کودک بهترین نوع یادگیری و ارتباطی است که پیش از تولد صورت میگیرد چرا که کودک شیوه تکلم مادر را در رحم تقلید میکند و از این رو پیش از تولد گفت و شنود را میآموزد. از طرف دیگر گفتوگوی اولیه غیرکلامی در رحم، یکی از مهمترین مراحل در گفتوگویی است که در طول زندگی خود تجربه خواهیم کرد چرا که تاثیر آن بر شخصیت آینده ما فوقالعاده چشمگیر است. بنابراین یک مادر میتواند با گفتوگو با کودکی که در رحم دارد، بر رشد او تاثیر بگذارد.
کودک میتواند بشنود و به آن چه که گفته میشود، واکنش نشان دهد، این یعنی یک ارتباط واقعی. بعدها بچهها در سنین ۳ تا ۴ ماهگی به طور شفاهی ارتباط برقرار میکنند. آنها از طریق صداهایی که ایجاد میکنند با والدین ارتباط برقرار کرده و این ارتباط تقریبا تا ۹ ماهگی که صداها به صورت ممتد و پیوسته درمیآیند، ادامه پیدا میکنند. والدین باید به این مهم توجه داشته باشند که بچهها به طور غریزی نمیدانند که چطور باید افکار و احساساتشان را بیان کنند همچنین آنان به طور خودکار، آماده گوش دادن به دستورها و پیروی از آنها نیستند به همین دلیل آنها باید برای انجام این مسوولیت
آموزش ببینند و والدین در اغلب مواقع مجبورند روشهای ارتباطی خود را بهبود بخشند.
ارتباط کلامی مادر با کودک بهترین نوع یادگیری و ارتباطی است که پیش از تولد صورت میگیرد چرا که کودک شیوه تکلم مادر را در رحم تقلید میکند و از این رو پیش از تولد گفت و شنود را میآموزد.
در واقع باز نگهداشتن پل ارتباطی میان والدین و کودکان فوقالعاده مهم است. ما از طریق ایجاد ارتباط صحیح از کودکانمان میخواهیم تا افکار و احساساتشان را با ما در میان بگذارند تا بتوانیم آنها را درک کرده و در بحرانهای زندگی به آنها کمک کنیم. ما از آنها میخواهیم به جای آن که واکنش منفی نشان دهند، احساسات خود را به طور مناسب بیان کنند. از آنها میخواهیم که به حرف ما گوش کنند و کاری را که از آنها میخواهیم انجام دهند.
گوش دادن صحیح
گوش دادن به شیوهای موثر، در واقع نوعی مهارت است. مهارتی که به والدین قابلیت و قدرت تصدی مسوولیت ارتباط با کودکشان را میدهد. گاهی پیدا کردن یک وقت مناسب برای گوش دادن به حرفهای کودکان مشکل است ولی والدین اگر به برقراری یک ارتباط خوب میاندیشند و میخواهند پیوندهای ارتباطی خوبی با فرزندانشان داشته باشند، انجام این کار برای آنها ضروری است.
زمانی که به عنوان پدر یا مادر قصد برقراری ارتباطی موثر را با فرزند خود دارید بایستی سعی کنید روی درک احساس فرزندتان تمرکز کنید. در این مرحله آرامش خود را حفظ کرده و به خود بگویید که میخواهید احساسات کودکتان را کاملا درک کنید، نه این که فقط وضع موجود را عوض یا کنترل کنید. لازم است به کودک اجازه بدهید تمام حرفهایش را بزند و تا قبل از اتمام صحبتهای او نباید صحبت کنید یا تصمیم بگیرید. نکته مهم دیگر این است که ما به عنوان پدر یا مادر ملزم نیستیم فقط وارد ارتباط کلامی با فرزندانمان شویم؛ میتوانیم از تماس چشمی، لبخند، نگاه پرمعنا و حتی قدم زدن با او استفاده کنیم.
در ارتباط با کودکانمان باید دقت کنیم که آنها نیاز به همدلی و همدردی و درک واقعی دارند. نیاز دارند ما وقت صرفشان کنیم و با دقت به آنها نگاه کنیم و بشنویم. در اینجا مهم گوش دادن واقعی و صمیمانه است.
شاید بتوان به وسیله یک نگاه یا یک لبخند، بوسیدن به موقع کودک یا یک رابطه غیرکلامی صحیح اثراتی را ایجاد کرد که هرگز به وسیله یک ساعت جدل و گفتوگو نتوان این کار را انجام داد. والدین در روش درست گوش دادن بایستی از امر و نهی کردن بپرهیزند. مثلا به جای این که به کودک بگوییم «تو باز هم شلختگی کردی» بهتر است بگوییم «من دوست ندارم لباسهای کثیف کف زمین باشد.» به این ترتیب کودک هم تحقیر نمیشود. در ارتباط با کودکانمان باید دقت کنیم که آنها نیاز به همدلی و همدردی و درک واقعی دارند. نیاز دارند ما وقت صرفشان کنیم و با دقت به آنها نگاه کنیم و بشنویم. در اینجا مهم گوش دادن
واقعی و صمیمانه است.
به عبارت دیگر، ابراز همدردی باید کودک را به سخن گفتن و تخلیه هیجانات وادار کند نه این که علامتی برای خاتمه بحثباشد. به خصوص زمانی که کودک واقعا دلخور و عصبی است. به بیان دیگر، در شیوه شنیدن واقعی و موثر، هرجا که واقعا قادر به درک یا تفسیر بیانات کودک نیستیم، تامل کنیم و از او بخواهیم تا واضحتر توضیح دهد.
توجه کنید زمانی که هنوز صحبتهای کودکتان کاملا تمامنشده نباید جواب بدهید چرا که آنان باید بیان افکار و احساساتشان را تمرین کنند تا هویتشان شکل بگیرد و احساسات سرکوبشده خود را رها کنند. برخی از والدین تصور میکنند که با گوش دادن به صحبتهای فرزندانشان در واقع آنان را گستاخ میکنند و ممکن است هرچه به زبانشان میآید، بیان کنند. یا اینکه اگر به فرزندانشان بادقت گوش کنند، در واقع خواستههای آنان را پذیرفتهاند. این نگرانیها، مخصوص والدینی است که به اقتدار، قدرت و تسلط خود مشکوک هستند. والدین موظفند شیوه گفتوگوی محترمانه را به کودکانشان آموزش دهند و این امر با رعایت ادب و آرامش توسط خود آنها میسر است.
از طرفی اگر کودک صحبت کردن را تجربه نکند و والدین نیز تمایلی به شنیدن واقعی نداشته باشند، کودک رنجش عمیقی را حس میکند و نمیداند با احساسات سرکوبشدهاش چه کند. چنین کودکی ممکن است مطیع و فرمانبردار خوبی باشد ولی قلبا احساس میکند که به او بیتوجهی و بیاحترامی شده است.
ارسال نظر