درباره ترسیدن کودکان بیشتر بدانبد
سرمنشاء ترس کودک، اعم از اینکه معقول یا نامعقول باشد، باید در تجارب او جستجو شود. از تجارب جرسیلد و هولمز چنین برمیآید که ترسهای کودک از مراحل رشدش متاثر میشوند. برخی از مهمترین علل اساسی ایجاد ترس در کودکان در این مطلب برای شما آمده است.
به گزارش امیدنیوز به نقل از برترینها ترس یک واکنش عاطفی، هیجانی و فیزیکی است. هر انسانی هنگام روبرو شدن با خطر واقعی، احساس امنیت خود را از دست میدهد و دچار ترس میشود. این واکنش عاطفی کاملا طبیعی است و از بدو تولد دیده میشود. ترس زمانی که خیلی شدید نباشد و باعثپرهیز از خطر برای کودک شود، سودمند است.
برخی کودکان هیچگاه بهطور جدی معنای ترس را درک نمیکنند اما بسیاری از آنها با مجموعهای از تجربههای ترسناک در طول زندگیشان روبرو میشوند. هوش در اکتساب ترس موثر است. ظاهرا اطفال و کودکان باهوش، احتمال خطر را سریعتر درک میکنند، تخیلات بیشتری در ذهن خود میپرورانند و از این جهت دچار ترس شدیدتری میشوند. همچنین این کودکان زودتر از سایر کودکان میتوانند بر ترسهای واقعی یا موهومشان فایق آیند و راههای اجتناب، سازگاری یا مقابله با آنها را فرا گیرند.
ترس در مراحل مختلف سنی
نوع ترس کودک با سن او تغییر میکند. تا قبل از یک سالگی ترس کودکان طبیعی است. اولین دوره ترس طبیعی کودک از سن ۶ تا ۸ ماهگی است. در این سن کودک از افراد ناآشنا میترسد و با دیدن چهرههای ناآشنا احساس ناراحتی میکند و خود را به مادر میچسباند و حتی رویش را از افراد غریبه برمیگرداند.
دومین دوره ترس طبیعی، از زمان راه افتادن کودک بروز میکند زیرا زمانی که کودک شروع به راه رفتن میکند، احساس استقلال میکند و از مادر جدا میشود و به محیطهای تازه و ناشناخته پا میگذارد و بهدلیل نداشتن تجربه و برخورد نداشتن با محیط تازه احساس ترس میکند. در بچههای زیر ۲ سال، اگر محرکهای ترسناک مثل صدای جیغ و داد، رعد و برق، هیجانات مثبت و منفی از طرف اطرافیان یا والدین همزمان با حرکت اسباببازی اتفاق بیفتد، بچه شرطی میشود بهطوری که ممکن است در روزهای بعد همزمان با حرکت اسباببازی از آن بترسد.
ترسیدن سایر بچههای همبازی از آن اسباببازی، ممکن است باعثیادگیری ترس از آن اسباببازی شود.
بهطور کلی، بچهها وقتی شروع به راه رفتن میکنند و از مادر مستقل میشوند، ترسیدنهایشان بیشتر میشود و والدینی که به شدت نگران ترسیدن کودکانشان هستند، احتمالا خود آدمهای مضطرب یا وسواسی هستند که به کمک روانشناختی نیاز دارند.
بهتر است پدر و مادر این بچهها به جای نگرانی، در چنین مواقعی در دسترس بچه باشند و بلافاصله بعد از احساس ترس، او را در آغوش بگیرند. گفتن جملههایی مثل اینکه «مامان این که ترس نداره» اشتباه است. باید کمکم کودک را با محرک ترسناک روبرو کنند و همزمان با آن، خوراکی یا اسباببازی دلخواهش را به او بدهند. در عین حال مراقب باشند که خودشان نسبت به ترس واکنش شدید نشان ندهند.
پدر و مادر باید شجاعتهای هر چند کوچک کودکشان را خیلی تشویق کنند و اگر ترس زیاد بود، حتما مراجعه کنند چون احتمال دارد کودک مشکلی مثل اضطراب داشته باشد. در سنین ۵-۲ سال، ترس از حیوانات، تاریکی و ترس از تنهایی بروز میکند.
ترس از تاریکی در میان کودکان متفاوت و در حال تغییر است و در سنین ۷-۵ سالگی ظاهر میشود. در سنین ۷-۵ سال، بیشتر کودکان سوالهایی درباره مرگ میپرسند و ترس از مرگ دارند. در ۷ سالگی و با آغاز دوره دبستان، ترس از مدرسه در برخی از دانشآموزان دیده میشود. بیشتر کودکان از پدیدهها و موقعیتهای بیخطر میترسند.
ترسهای شدید که در بسیاری از کودکان دیده میشود، سلامت جسمی و فکری آنها را تهدید میکند و اگر این گونه ترسها درمان نشوند، باعثبروز اختلالهای جسمی، فکری و تربیتی در کودک میشوند و او نمیتواند از فرصتها و تواناییهایش به طرز مناسب استفاده کند. برای درمان و کاهش میزان ترس در کودکان بهتر است نشانههای ترس، علل ایجادکننده و منشاء ترس را بدانیم.
۱۹ ریشه ترس کودکان
سرمنشاء ترس کودک، اعم از اینکه معقول یا نامعقول باشد، باید در تجارب او جستجو شود. از تجارب جرسیلد و هولمز چنین برمیآید که ترسهای کودک از مراحل رشدش متاثر میشوند. برخی از مهمترین علل اساسی ایجاد ترس در کودکان از این قرارند:
۱. گاهی والدین میتوانند الگوهای ویژهای از ترس را به کودکان خود آموزش و انتقال دهند(والدین ترسو، کودک ترسو).
۲. تهدید کردن کودک برای برقراری نظم و انضباط در خانه نیز ممکن است باعثترس کودک از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان شود. مثلا به کودک گفته شود: «باید قرصت را بخوری وگرنه میمیری» یا «اگر غذا نخوری، میگم دکتر آمپولت بزنه».
۳. انتظارات و توقعات افراطی و نامتناسب والدین از کودک
۴. گاهی تجربهها و خاطرات ناگوار و وحشتناک کودک باعثایجاد ترس در او میشود.
۵. ویژگیهای شخصیتی خود کودک، عوامل زیستی، سرشتی و آمادگیهای فطری اولیه و داشتن بدنی آسیبپذیر و نحیف
۶. رشد ناکافی عاطفی و مغزی کودک
۷. داشتن والدین بیش از حد حمایتکننده، محافظهکار و محتاط
۸. سختگیر بودن والدین و اعمال تنبیههای شدید
۹. نداشتن برنامهریزی قبلی و آماده کردن کودک بیمار برای انجام فرآیند درمان
۱۰. مواجهه با افراد بیگانه، اشیای جدید، صداهای غیرعادی، ناگهانی و بلند و موقعیتها و مکانهای ناآشنا
۱۱. جدایی از مادر، خانه، سایر اعضای خانواده و دوستان
۱۲. ترس از نقص عضو و صدمات فیزیکی ناشی از بیماری و ترس از مردن
۱۳. پرورش نیافتن کافی قدرت درک کودک در مورد ارتباط زمان و مکان، علت و معلول
۱۴. وقتی کودک احساس کند والدین نمیتوانند تمام پیشامدهای زندگی را کنترل کنند.
۱۵. تاثیر نامطلوب بعضی فیلمها، کتابها
۱۶. ندانستهها در مورد بیماری و روند درمان
۱۷. ترس از گم شدن در مدرسه یا بیمارستان
۱۸. دادن پاسخهای اشتباه به سوالات کودک
۱۹. نگفتن حقایق به کودک درخصوص مکانهایی که میخواهیم او را ببریم(مدرسه _ بیمارستان)
۲۲ علامت ترس کودکان
ترس دائمی کودک به هر علتی که باشد، اثر نامطلوب و مضری بر جسم و روان او میگذارد و کودک را از زندگی طبیعی و شاد محروم میکند. کودکان ترسو غالبا گوشهگیر، خجول، فاقد قدرت تصمیمگیری و وابسته به سایرین
هستند طوری که نهتنها قادر به حل مشکلات زمان حال نیستند، بلکه در آینده نیز از احراز پستهای حساس شغلی، ترس دارند. برخی از مهمترین علایم ترس کودکان از این قرارند:
۱. فرار از موقعیت ترسآور
۲. کمک خواستن
۳. جیغ کشیدن
۴. چنگ زدن بدن
۵. خشک شدن دهان
۶. لرزش اندام
۷. پریدن رنگ صورت
۸. تنگینفس و گرفتگی صدا
۹. افزایش ضربان قلب
۱۰. عرق کردن
۱۱. احساس خستگی شدید
۱۲. از دست دادن کنترل ادرار
۱۳. تضعیف قدرت اندیشه و تصمیمگیری
۱۴. لکنت زبان
۱۵. نگاههای غیرطبیعی
۱۶. گوشهگیری، انزواطلبی و کمرویی
۱۷. اختلال خواب
۱۸. اختلال گوارشی
۱۹. ناخن جویدن
۲۰. شبادراری
۲۱. خشم و عصبانیت
۲۲. حسادت
۶ روش پیشگیری از ترس کودکان
در این روش، اصل بر این است که قبل از آنکه کودک در موقعیت ترسناک قرار بگیرد، او را آگاه کنیم:
۱. اگر احتمال میدهید که کودک از رعد و برق میترسد، در یک روز توفانی به او لباس بپوشانید و او را به حیاط یا بالکن ببرید و بگویید: اگر آسمان برق زد، بعد صدای بلندی خواهی شنید و ترسی هم ندارد.
۲. اگر کودک قرار است در بیمارستان بستری شود و میترسد، حتما از قبل به او بگویید و برای این جدایی آمادهاش کنید تا یکباره با این موقعیت مواجه و دچار ترس نشود.
۳. ترس فرزندانمان از بیماری و مرگ نیز نباید باعثشود که واقعیتها را از آنها مخفی کنیم. باید به سوالات کودک مطابق با سطح درک و بر پایه اعتقادات مذهبی پاسخ داده شود. با کودکتان درباره بیماری صحبت کنید و
مطابق با سن و شخصیتش تا حدی او را در جریان بگذارید و اجازه بدهید احساساتش را بیان کند.
۴. وقتی کودک از بیماری یا مرگ شخصی خبردار میشود، احساسات زیادی بروز خواهد داد، ممکن است احساس انکار، ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس داشته باشد. بهویژه ممکن است بترسد که مبادا چنین اتفاقی برای
خودش یا کسانی که دوستشان دارد، بیفتد. بگذارید درباره احساساتش با شما گفتوگو کند. شما نیز به جای انکار احساساتش، به او اطمینان دهید و حمایتش کنید.
۵. درباره اینکه کودک را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید، خودتان براساس سن و شخصیت کودک و موقعیت او تصمیم بگیرید. بسیاری از روانشناسان بر این باورند که حضور در مراسم تدفین برای کودکان زیر ۵ تا ۶ سال و همینطور برای کودکان بزرگتری که حساس هستند، مناسب نیست.
۶. اگر کودک تمایل دارد در مراسم ختم یا تشییع شرکت نکند، به خواست او احترام بگذارید و ناراحت نشوید. اما برنامههای مراسم را برای کودک تشریح کنید. درباره برنامههایی که در قبرستان، مجلس ختم و در نهایت در خانه متوفی انجام میشود، از پیش به کودکتان توضیح دهید و بگویید مردم در این مراسم چگونه عمل میکنند و او با چه صحنههایی روبرو خواهد شد.
۲ روش برخورد با ترس کودکان
نمیتوان انتظار داشت ترس کودکان خودبهخود برطرف شود، پس باید به مقابله با آن برخاست. برای برخورد با ترس کودک ۲ شیوه وجود دارد:
۱. شیوه پیشگیری
۲. شیوه کاهش ترس
۶ روش کاهش ترس کودکان
برای رسیدن به اهداف پیشبینیشده در این روش بهتر است به نکات زیر توجه کنید:
۱. نباید کودک را به خاطر ترس، مسخره یا تهدید و سرزنش کنیم و باید از گفتن جملاتی مثل خجالتآور است، تو دیگر بزرگ شدی، یا ببین مگر من میترسم، به طور کلی خودداری کنیم.
۲. تا جایی که ممکن است، کودک را به مهر و علاقه خود مطمئن کنیم. هر عمل شجاعانه او را هر قدر هم کوچک باشد، تحسین کنیم.
۳. برای غلبه بر ترس، چارهای جز روبرو شدن با آن نیست بنابراین بهتدریج باید محرکهای جدید را جانشین محرک ترسناک کنیم تا ترس کودک از بین برود. خوشبختانه اصول یادگیری، مخصوصا اصل خاموشی در مورد از بین بردن ترس، کاربرد زیادی دارد. بهعنوان مثال، اگر کودکی از گربه میترسد، ضمن نشان دادن گربه به کودک(محرک نامطبوع) به او مقداری شیرینی(محرک مطبوع) میدهیم و چندین بار این کار را تکرار میکنیم تا کودک پاسخ مثبت به موضوع ترسناک قبلی بدهد. اگر کودک از تاریکی میترسد، ضمن بازی از او میخواهیم در اتاق تاریک جستجو و اسباببازیهای جالب را پیدا کند. با این روش محیط ترسناک کمکم برای او جالب میشود و ترسش از بین خواهد رفت. البته باید کودک را با تاریکی آشنا کرد و میزان تاریکی را بهتدریج افزایش داد تا کودک به تاریکی عادت کند.
۴. با استفاده از سرمشقدهی نیز میتوان ترس کودک را از بین برد. کودکی که از حیوانی میترسد، اگر کودک دیگری را مشاهده کند که با آن حیوان بازی میکند، ترسش کم شود. برای کاهش ترس از حیوانات میتوان کودک را با عروسک یا مجسمه حیوان آشنا سپس تصویر آن حیوان را برایش نقاشی کرد یا عکس آن را به او نشان داد و بهتدریج آن حیوان را به کودک نشان داد تا ترس کودک از بین برود.
۵. روی نقاط مثبت رفتاری – اخلاقی کودکتان تمرکز کنید و شهامتهای کوچک او را بزرگ جلوه دهید و تشویق کنید. بخشی از ترسهای کودکان را نیز میتوان از راه نزدیکی تدریجی کودک به موقعیت و منبع ترسناک همزمان با ایجاد همخوانی و محیطی نشاطآور برایش کاهش داد(مثلا نحوه اجرای تزریقات را به طریق بازیدرمانی همراه با پخش موسیقی شعرهای شاد کودکانه برای کودک انجام دهید) تا بتوان نقشی در کاهش میزان ترس کودکان از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان داشته باشیم. باید به خاطر داشته باشیم که همه این مراحل را باید با صبر و حوصله و در مدت زمان مناسبی طی کرد.
۶. در مواردی که ترس کودک آنقدر شدید است که با بهکارگیری این روشها موفق به کاهش یا از بین بردن آن نمیشویم، بهتر است به روانشناس کودک مراجعه کنیم و مشکل کودک را با او درمیان بگذاریم.
ارسال نظر